دوشنبه ۰۵ شهریور ۱۴۰۳
۱۰:۳۳ - ۰۳ خرداد ۱۳۹۶ کد خبر: ۹۶۰۳۰۰۶۱۷
فرهنگ و حماسه

گفت‌وگو با محمدرحمان نظام‌اسلامی مجری خرمشهری

خاطرات مقاومت خرمشهر هرگز از یادم نمی‌رود

اخبار مذهبی,خبرهای مذهبی,فرهنگ و حماسه,محمدرحمان نظام‌اسلامی
محمدرحمان نظام‌اسلامی، مجری و گزارشگری است که بیشتر او را با اجرای برنامه‌های ملی مناسبتی و نیز اجرای چندساله برنامه صبحگاهی «صبح بخیر ایران» می‌شناسیم.

به گزارش جام جم، با این حال شاید بسیاری از مخاطبان سیما ندانند که نظام‌اسلامی، متولد شهر خرمشهر و از حاضران و مدافعان در طول اشغال این شهر است.

به بهانه سالروز حماسه آزادسازی این شهر با وی هم‌صحبت شدیم و او از خاطرات و تصاویر تلخ آن روزهایش برایمان گفت.

در زمان حمله دشمن و اشغال شهر خرمشهر شما چندساله بودید؟

در آن زمان من تازه ۱۸ ساله شده بودم. خرمشهر خیلی زودتر از شهرهای دیگر درگیر جنگ شده بود و با حمله‌های مرزی ارتش بعث این تحرکات کم‌کم آغاز می‌شد. مردم شهر در آن دوران حس کرده بودند که اتفاقاتی در راه است، اما شروع رسمی جنگ کمی دیرتر آغاز شد.

یادتان هست که اشغال شهر چگونه صورت گرفت؟

بله، تانک‌ها به سمت شهرها راه افتادند و جانفشانی مردم، سپاه، نیروهای بسیجی و ارتشی، دریایی و انتظامی با حداقل امکانات آغاز شد. در آن دوران نیروهای ما در طول روز دشمن را به لب مرز برمی‌گرداندند و آنها شبانه دوباره پاتک می‌زدند و وارد شهر می‌شدند. این تعقیب و گریزها نزدیک به ۳۵ روز به طول انجامید و سرانجام در روز چهارم آبان ۵۹ شهر سقوط کرد و به اشغال دشمن درآمد.

مردم در آن زمان چه می‌کردند؟ هنوز در شهر مانده بودند؟

اجازه بدهید خاطره خانواده خودم را برایتان بگویم. در آن دوران برای همه باورش سخت بود که دشمن بتواند به شهر وارد شود و آن را به اشغال دربیاورد. پدر من در آن دوران در محله دیزل‌آباد در حوالی ورودی شهر، صاحب مغازه‌ای بود و به همین خاطر هرگز حاضر به ترک مغازه و خانه‌اش نمی‌شد.

یادم نمی‌رود بارها این جمله را تکرار می‌کرد که مگر ایرانی‌ها مرده‌اند که دشمن بتواند شهر را تصرف کند؟ حدود ۱۵ روز از ماه مهر گذشته بود و شهر دائم زیر آتش دشمن قرار داشت. یک‌بار یکی از این گلوله‌ها درست در مقابل در خانه ما با یک موتوری اصابت کرد. شدت انفجار طوری بود که بخش‌هایی از بدن آن موتوری شهید به درون حیاط ما پرتاب شد و این اوج لحظه‌ای بود که پدرم دیگر جنگ را پذیرفت و حاضر شد خانواده‌اش را از شهر بیرون ببرد. با این حال مردها در شهر ماندند و به مقاومت ادامه دادند.

بعد از این‌که زن‌ها و بچه‌ها از شهر رفتند، شما چه کار می‌کردید؟ مقاومت شما به چه صورت بود؟

در آن دوران ما در پایگاه بسیج مسجد امام محمدباقر(ع) که معروف بود به مسجد اصفهانی‌ها، مستقر بودیم و عده دیگرمان در مسجد جامع شهر بودند. آن زمان برای همه‌مان جای سوال بود که چرا با وجود این وضعیت، هنوز خبری از جنگنده‌های ایرانی نیست و کسی به کمکمان نمی‌آید.

در آن دوران فقط خرمشهر بود و نیروهای مردمی‌اش و هیچ‌کس دیگری به کمکمان نیامد، جز عده‌ای ارتشی و دریادار و بسیجی، بقیه رزمندگان فقط نیروهای خودجوش و مردمی بودند و حتی سلاحی هم نداشتند. برای مثال برادر شهید من سلاحش را از عراقی‌ها به غنیمت گرفت. ما برای دفاع از زادگاهمان، حتی سلاحی هم در اختیار نداشتیم.

تا به حال به انتشار این خاطرات یا بازگو کردنشان برای نویسندگان یا کارگردانان کشور فکری هم کرده‌اید؟ به هر حال این خاطرات بار داستانی و ارزش بازگویی و ثبت در تاریخ را دارد.

تاکنون پیش نیامده است. با این حال سعی کرده‌ام در مناسبت‌های تاریخی، سخنرانی‌ها و یادواره‌ها و حتی اجراهای تلویزیونی‌ام این خاطرات را بیان کنم و برای مردم بگویم.

و بارزترین این خاطراتتان چیست؟

خاطره‌ای هست که هیچ‌گاه فراموش نمی‌کنم. شهید بهنام محمدی یک نوجوان ۱۳ ساله خرمشهری با جثه‌ای کوچک بود. برادر بزرگ‌ترش آقا مهدی در جلسات قرآنی مسجد صاحب‌الزمان با من همکلاس بود و هردوی این برادران را می‌شناختم. یادم هست که در دوران مقاومت و قبل از سقوط خرمشهر یک روز شهید بهنام را دیدم که در حیاط مسجد نشسته بود و با سرنیزه کلاشینکف داشت زمین را می‌شکافت.

به لهجه جنوبی از او پرسیدم چه شده و چرا ناراحتی؟ او خبر داد که عراقی‌ها سیدصالح موسوی را کشته‌اند و با همان غیرت نوجوانانه‌اش قسم خورد که انتقام سیدصالح را خواهد گرفت. بعد از مدتی من برای پیگیری مراحل بستری شدن برادرم که مجروح شده بود، به تهران آمدم و یک روز رفتم سری به بنیاد شهید استان بزنم که پوستری روی دیوار توجهم را جلب کرد. عکس بهنام محمدی بود و زیرش نوشته شده بود، نوجوان ۱۳ ساله‌ای که تا آخرین قطره خونش در خرمشهر ماند و همان‌جا هم به شهادت رسید. این از آن جمله خاطراتی است که هرگز از یادم نمی‌رود.

زهرا غفاری

  • 15
  • 5
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

چکیده بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید

نام کامل: هیثم بن طارق آل سعید

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش