سوره یس
سوره یس غیراز نام دافعه، نام های دیگری مثل عزیزه، معمّه و قاضیه دارد. سوره یس، سوره ۳۶ از قرآن است، ۸۳ آیه دارد و سوره ای مکی است. روایات متعددی آنرا از سوره های مهم قرآن شمرده اند. محتوای این سوره در حالت کلی پیرامون توحید، معاد، وحی، قرآن و بشارت و انذار است. بحث اول پیرامون نبوت، رسول خدا و قرآن است؛ بعد از بحث پیرامون پیامبران قبلی و تسلی پیامبر، بحث پیرامون توحید شده و عاقبت در مورد معاد و ویژگی های روز قیامت سخن می گوید.
محتوا و هدف سوره یس
هدف سوره یس، بیان اصول سه گانه دین است، چیزى که هست، اول از مساله نبوت شروع کرده، حال مردم را در قبول و رد دعوت انبیاء بیان مى کند و مى فرماید که نتیجه دعوت حق انبیاء، احیاى مردم است و این که آنان در راه سعادت واقع شوند و حجت را بر مخالفین تمام کند و به عبارت دیگر تکمیل هر دو دسته مردم است، عده اى را در طریق سعادت و جمعى را در طریق شقاوت.
آن گاه این سوره پس از بیان مسئله نبوت، به مساله توحید منتقل مى شود و آیاتى چند از نشانه هاى وحدانیت خدا را برمى شمارد و سپس به مساله معاد منتقل میشود و زنده شدن مردم را در قیامت براى گرفتن جزا و جداسازى مجرمین از متقین بیان کرده، سپس سرانجام حال هر یک از این دو طایفه را توصیف مى کند. در آخر مجدداً به همان مطلبى که شروع کرده بود برمیگردد و خلاصه اى از اصول دین را بیان و بر آن ها استدلال مى کند و سوره را ختم مى نماید.
از آیات برجسته و بسیار علمى سوره یس، آیات: « إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ کنْ فَیکونُ* فَسُبْحانَ الَّذِی بِیدِهِ مَلَکوتُ کلِّ شَی ءٍ وَ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ» (۸۲- ۸۳) است، پس این سوره شأنى عظیم دارد، چون هم متعرض اصول سه گانه است و هم شاخه هایى که از آن اصول منشعب مى شود.
خواص سوره یس
حضرت محمد (ص) درخصوص خواص سوره یس فرموده اند: در قرآن سوره ای هست که خواننده خود را شفاعت می کند و شنونده اش را می آمرزد و به خواننده اش خیر دنیا و آخرت را می دهد و این سوره دافعه و قاضیه است، یعنی از صاحبش بدی ها را دفع می کند و حاجت هایش را برآورده می کند و هر که آنرا بخواند، برایش ثواب ۲۰ حج نویسند و هرکس سوره یس را در قبرستان بخواند خدای تعالی عذاب او را آن روز تخفیف دهد و به عدد مردگان قبرستان برای وی حسنه نویسد و از او سیئات را محو نماید.
هرکس برای رضای خدا سوره یس را بخواند، تمامی گناهانش آمرزیده می شود. در صورتیکه کسی یکبار سوره یس را بخواند گویی کل قرآن را ۱۲ بار ختم کرده است و به او ثواب ۱۲ ختم قرآن میدهند و هر بیماری که نزد آن این سوره را بخوانند به هر حرفی از این سوره ۱۰ ملک نازل شود و نزد آن بیمار صف زده می ایستند و برای او استغفار می کنند و اگر اجل او رسیده باشد وقت قبض روحش حاضر شوند، او را تشییع جنازه کنند و خود آن ملائک برایش نماز می خوانند و او را دفن می کنند که این یکی از خواص سوره یس است.
رسول خدا (ص) درمورد خواص سوره یس به امیرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: یا علی {سوره یس} را بخوان که در آن ده برکت است: گرسنه ای نخواند مگر سیر شود، تشنه ای نخواند مگر سیراب شود، برهنه ای نخواند مگر پوشیده شود و نه مجردی مگر تزویج نماید و نه ترسیده ای مگر ایمن گردد و نه مریضی مگر شفا یابد و نه محبوسی و زندانی مگر رها گردد و نه مسافری مگر سالم برگردد و اگر نزد مرده ای خوانده شود، خداوند سیئات را از او محو کند و گمراهی نخواند مگر راه یابد.
جابر جعفی از امام باقر (ع) روایت می کند: هرکس سوره یس را در عمر خود یک بار بخواند خداوند به شمار تمام آفریده هایش در این جهان و آن جهان و آنچه در آسمان است به عدد هر یک، ۲۰۰۰ حسنه در نامه عملش ثبت فرماید و به همین میزان از گناهان او محو سازد و دچار تنگ دستی و زیان و بدهکاری و خانه خرابی نشود و بدبختی و دیوانگی نبیند و مبتلا به جذام و اختلال وسواس و تردید و بیماری های مضر نگردد و خداوند سختی و دشواری مرگ را بر او آسان کند و خود متصدی و مباشر قبض روح او باشد و از کسانی خواهد بود که خداوند فراخی زندگی او را به عهده گرفته و ضامن خوشحالی او زمان مرگ گردیده و خشنودیش را آخرت ضمانت کرده و تمامی فرشتگان آسمان و زمین را خطاب فرموده که من از بنده راضی هستم پس برای او آمرزش بطلبید.
امام باقر علیه السّلام درمورد برکات و خواص سوره یس فرمودند: کسی که یک بار در عمر خود سوره یس را بخواند، خداوند به شماره هر آفریده ای در دنیا و هر آفریده ای در آخرت و در آسمان دو هزار حسنه برای او نوشته و دو هزار گناه او را پاک می نماید و دچار فقر، زیان مالی، زیر آوار ماندن، بیچارگی، دیوانگی، جذام، وسواس و بیماری زیانبخش نمی شود. و خداوند سختی های مرگ و ترس های آنرا برای او آسان کرده و قبض روح او را خود بدست می گیرد و از کسانی خواهد بود که خداوند برای آنان گستردگی در زندگی، خوشحالی موقع زیارت خداوند و رضایت به ثواب الهی را در آخرت برای آنان تضمین کرده است. خداوند متعال به تمام فرشتگان آسمانی و زمینی اش می فرماید: همانا که از فلانی راضی شدم؛ پس برای او استغفار نمایید.
شخصی به امام علی (ع) عرض کرد: بفرمایید زمانی که چیزی یا کسی گم می شود چه باید بکنم؟ حضرت علی (ع) فرمودند: دو رکعت نماز بخوان و در هر دو رکعت پس از حمد، «سوره یس» بخوان و پس از آن بگو:« یا هادی الضالّهِ رُدَّ عَلَیَّ ضالَّتی» ای هدایت کننده گمشدگان، گمشده ام را به من برگردان. شخص می گوید: من این کار را کردم و بعد از مدتی خداوند گمشده ام را به من برگرداند.
برای برآورده شدن تمام حاجات و دیگر مهمات، به هر نیت که باشد سه نوبت، سوره یس بخواند و هر نوبت که می خواند احتیاط کند هر موقع به لفظ مبین میرسد یک انگشت خود را گره می کند پس از آنکه سوره را تمام کرد سه نوبت این دعا را بخواند: « سُبْحانَ الْمُفَرِّجِ عَنْ كُلِّ مَهْمُومٍ سُبْحانَ الْمُنَفِّسِ عَنْ كُلِّ مَدْيُونٍ سُبْحانَ مَنْ جَعَلَ خَزائِنَهُ بَيْنَ الْكافِ وَ النُّونِ اِنَما اَمْرُهُ اِذا اَرادُّ شَيْئاً اَنْ يَقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ اِلَيْهِ تُرْجَعُونَ يا مُفَرِّجَ الْهَمِّ فَرَجْ يا مُفَرِّجَ الْهَمِّ فَرَج يا مُفَرِّج.
آداب خواندن سوره یس
بزرگانی که خود با سوره یس مأنوس بوده اند اغلب برای شاگردان و افراد خوش قلب در خصوص قرائت این سوره دستورالعمل هایی نیز داشته اند. متألّه بزرگ قرآنی و عارف بلند پایه، آيت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی خراسانی (ره) به شاگردان خود چنین سفارش می کردند که هر شب پیش از خواب، سوره یس را بخوانید، ولی قبل از شروع و پس از پایان آن، ۱۴ صلوات بفرستید یعنی این سوره را در بین این صلوات ها قرار دهید. بی گمان این ۱۴ صلوات یکی از اسرار مهم سیر و سلوکی در مکتب اهل بیت است. در ادامه متن سوره یس به شرح زیر است:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
یس ﴿۱﴾
یس [/یاسین] (۱)
وَالْقُرْآنِ الْحَكِیمِ ﴿۲﴾
سوگند به قرآن حكمت آموز (۲)
إِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِینَ ﴿۳﴾
كه قطعاً تو از [جمله] پیامبرانى (۳)
عَلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ ﴿۴﴾
بر راهى راست (۴)
تَنْزِیلَ الْعَزِیزِ الرَّحِیمِ ﴿۵﴾
[و كتابت] از جانب آن عزیز مهربان نازل شده است (۵)
لِتُنْذِرَ قَوْمًا مَا أُنْذِرَ آبَاؤُهُمْ فَهُمْ غَافِلُونَ ﴿۶﴾
تا قومى را كه پدرانشان بیم داده نشدند و در غفلت ماندند بیم دهى (۶)
لَقَدْ حَقَّ الْقَوْلُ عَلَى أَكْثَرِهِمْ فَهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿۷﴾
آرى گفته[ خدا] در باره بیشترشان محقق گردیده است در نتیجه آن ها نخواهند گروید (۷)
إِنَّا جَعَلْنَا فِی أَعْنَاقِهِمْ أَغْلَالًا فَهِیَ إِلَى الْأَذْقَانِ فَهُمْ مُقْمَحُونَ ﴿۸﴾
ما در گردنهاى آنان تا چانه هایشان غلهایى نهاده ایم به طورى كه سرهایشان را بالا نگاه داشته و دیده فرو هشته اند (۸)
وَجَعَلْنَا مِنْ بَیْنِ أَیْدِیهِمْ سَدًّا وَمِنْ خَلْفِهِمْ سَدًّا فَأَغْشَیْنَاهُمْ فَهُمْ لَا یُبْصِرُونَ ﴿۹﴾
و [ما] فراروى آن ها سدى و پشت سرشان سدى نهاده و پرده اى بر[ چشمان] آنان فرو گسترده ایم در نتیجه نمى توانند ببینند (۹)
وَسَوَاءٌ عَلَیْهِمْ أَأَنْذَرْتَهُمْ أَمْ لَمْ تُنْذِرْهُمْ لَا یُؤْمِنُونَ ﴿۱۰﴾
و آنان را چه بیم دهى[ و] چه بیم ندهى به حالشان تفاوت نمى كند نخواهند گروید (۱۰)
إِنَّمَا تُنْذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّكْرَ وَخَشِیَ الرَّحْمَنَ بِالْغَیْبِ فَبَشِّرْهُ بِمَغْفِرَةٍ وَأَجْرٍ كَرِیمٍ ﴿۱۱﴾
بیم دادن تو تنها كسى را [سودمند] است كه كتاب حق را پیروى كند و از [خداى] رحمان در نهان بترسد [چنین كسى را] به آمرزش و پاداشى پر ارزش مژده ده (۱۱)
إِنَّا نَحْنُ نُحْیِی الْمَوْتَى وَنَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَیْءٍ أَحْصَیْنَاهُ فِی إِمَامٍ مُبِینٍ ﴿۱۲﴾
آرى ماییم كه مردگان را زنده مى سازیم و آنچه را از پیش فرستاده اند با آثار [و اعمال] شان درج مى كنیم و هر چیزى را در كارنامه اى روشن برشمرده ایم (۱۲)
وَاضْرِبْ لَهُمْ مَثَلًا أَصْحَابَ الْقَرْیَةِ إِذْ جَاءَهَا الْمُرْسَلُونَ ﴿۱۳﴾
[داستان] مردم آن شهرى را كه رسولان بدانجا آمدند براى آنان مثل زن (۱۳)
إِذْ أَرْسَلْنَا إِلَیْهِمُ اثْنَیْنِ فَكَذَّبُوهُمَا فَعَزَّزْنَا بِثَالِثٍ فَقَالُوا إِنَّا إِلَیْكُمْ مُرْسَلُونَ ﴿۱۴﴾
آنگاه كه دو تن سوى آنان فرستادیم و[لى] آن دو را دروغزن پنداشتند تا با [فرستاده] سومین [آنان را] تائید كردیم پس [رسولان] گفتند ما به سوى شما به پیامبرى فرستاده شده ایم (۱۴)
قَالُوا مَا أَنْتُمْ إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُنَا وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَنُ مِنْ شَیْءٍ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا تَكْذِبُونَ ﴿۱۵﴾
[ناباوران آن دیار] گفتند شما جز بشرى مانند ما نیستید و [خداى] رحمان چیزى نفرستاده و شما جز دروغ نمى پردازید (۱۵)
قَالُوا رَبُّنَا یَعْلَمُ إِنَّا إِلَیْكُمْ لَمُرْسَلُونَ ﴿۱۶﴾
گفتند پروردگار ما مى داند كه ما واقعا به سوى شما به پیامبرى فرستاده شده ایم( ۱۶)
وَمَا عَلَیْنَا إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِینُ ﴿۱۷﴾
و بر ما[ وظیفه اى] جز رسانیدن آشكار [پیام] نیست (۱۷)
قَالُوا إِنَّا تَطَیَّرْنَا بِكُمْ لَئِنْ لَمْ تَنْتَهُوا لَنَرْجُمَنَّكُمْ وَلَیَمَسَّنَّكُمْ مِنَّا عَذَابٌ أَلِیمٌ ﴿۱۸﴾
پاسخ دادند ما [حضور] شما را به شگون بد گرفته ایم اگر دست برندارید سنگسارتان مى كنیم و قطعاً عذاب دردناكى از ما به شما خواهد رسید (۱۸)
قَالُوا طَائِرُكُمْ مَعَكُمْ أَئِنْ ذُكِّرْتُمْ بَلْ أَنْتُمْ قَوْمٌ مُسْرِفُونَ ﴿۱۹﴾
[رسولان] گفتند شومى شما با خود شماست آیا اگر شما را پند دهند [باز كفر مى ورزید] نه بلكه شما قومى اسرافكارید (۱۹)
وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعَى قَالَ یَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ ﴿۲۰﴾
و [در این میان] مردى از دورترین جاى شهر دوان دوان آمد [و] گفت اى مردم از این فرستادگان پیروى كنید (۲۰)
اتَّبِعُوا مَنْ لَا یَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُمْ مُهْتَدُونَ ﴿۲۱﴾
از كسانى كه پاداشى از شما نمى خواهند و خود [نیز] بر راه راست قرار دارند پیروى كنید (۲۱)
وَمَا لِیَ لَا أَعْبُدُ الَّذِی فَطَرَنِی وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۲۲﴾
آخر چرا كسى را نپرستم كه مرا آفریده است و [همه] شما به سوى او بازگشت مى یابید (۲۲)
أَأَتَّخِذُ مِنْ دُونِهِ آلِهَةً إِنْ یُرِدْنِ الرَّحْمَنُ بِضُرٍّ لَا تُغْنِ عَنِّی شَفَاعَتُهُمْ شَیْئًا وَلَا یُنْقِذُونِ ﴿۲۳﴾
آیا به جاى او خدایانى را بپرستم كه اگر [خداى] رحمان بخواهد به من گزندى برساند نه شفاعتشان به حالم سود مى دهد و نه مى توانند مرا برهانند (۲۳)
إِنِّی إِذًا لَفِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۲۴﴾
در آن صورت من قطعاً در گمراهى آشكارى خواهم بود (۲۴)
إِنِّی آمَنْتُ بِرَبِّكُمْ فَاسْمَعُونِ ﴿۲۵﴾
من به پروردگارتان ایمان آوردم [اقرار] مرا بشنوید (۲۵)
قِیلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ یَا لَیْتَ قَوْمِی یَعْلَمُونَ ﴿۲۶﴾
[سرانجام به جرم ایمان كشته شد و بدو] گفته شد به بهشت درآى گفت اى كاش قوم من مى دانستند (۲۶)
بِمَا غَفَرَ لِی رَبِّی وَجَعَلَنِی مِنَ الْمُكْرَمِینَ ﴿۲۷﴾
كه پروردگارم چگونه مرا آمرزید و در زمره عزیزانم قرار داد (۲۷)
وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِینَ ﴿۲۸﴾
پس از [شهادت] وى هیچ سپاهى از آسمان بر قومش فرود نیاوردیم و [پیش از این هم] فروفرستنده نبودیم (۲۸)
إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ ﴿۲۹﴾
تنها یك فریاد بود و بس و بناگاه [همه] آنها سرد بر جاى فسردند (۲۹)
یَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یَأْتِیهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ یَسْتَهْزِئُونَ ﴿۳۰﴾
دریغا بر این بندگان هیچ فرستاده اى بر آنان نیامد مگر آنكه او را ریشخند میکردند (۳۰)
أَلَمْ یَرَوْا كَمْ أَهْلَكْنَا قَبْلَهُمْ مِنَ الْقُرُونِ أَنَّهُمْ إِلَیْهِمْ لَا یَرْجِعُونَ ﴿۳۱﴾
مگر ندیده اند كه چه بسیار نسلها را پیش از آنان هلاك گردانیدیم كه دیگر آن ها به سویشان بازنمى گردند (۳۱)
وَإِنْ كُلٌّ لَمَّا جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿۳۲﴾
و قطعاً همه آنان در پیشگاه ما احضار خواهند شد (۳۲)
وَآیَةٌ لَهُمُ الْأَرْضُ الْمَیْتَةُ أَحْیَیْنَاهَا وَأَخْرَجْنَا مِنْهَا حَبًّا فَمِنْهُ یَأْكُلُونَ ﴿۳۳﴾
و زمین مرده برهانى است براى ایشان كه آن را زنده گردانیدیم و دانه از آن برآوردیم كه از آن مى خورند (۳۳)
وَجَعَلْنَا فِیهَا جَنَّاتٍ مِنْ نَخِیلٍ وَأَعْنَابٍ وَفَجَّرْنَا فِیهَا مِنَ الْعُیُونِ ﴿۳۴﴾
و در آن [زمین] باغهایى از درختان خرما و تاك قرار دادیم و چشمه ها در آن روان كردیم (۳۴)
لِیَأْكُلُوا مِنْ ثَمَرِهِ وَمَا عَمِلَتْهُ أَیْدِیهِمْ أَفَلَا یَشْكُرُونَ ﴿۳۵﴾
تا از میوه آن و [از] كاركرد دستهاى خودشان بخورند آیا باز[ هم] سپاس نمى گزارند (۳۵)
سُبْحَانَ الَّذِی خَلَقَ الْأَزْوَاجَ كُلَّهَا مِمَّا تُنْبِتُ الْأَرْضُ وَمِنْ أَنْفُسِهِمْ وَمِمَّا لَا یَعْلَمُونَ ﴿۳۶﴾
پاك [خدایى] كه از آنچه زمین مى رویاند و [نیز] از خودشان و از آنچه نمى دانند همه را نر و ماده گردانیده است (۳۶)
وَآیَةٌ لَهُمُ اللَّیْلُ نَسْلَخُ مِنْهُ النَّهَارَ فَإِذَا هُمْ مُظْلِمُونَ ﴿۳۷﴾
و نشانه اى [دیگر] براى آن ها شب است كه روز را [مانند پوست] از آن برمى كنیم و بناگاه آنان در تاریكى فرو مى روند (۳۷)
وَالشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَهَا ذَلِكَ تَقْدِیرُ الْعَزِیزِ الْعَلِیمِ ﴿۳۸﴾
و خورشید به [سوى] قرارگاه ویژه خود روان است تقدیر آن عزیز دانا این است (۳۸)
وَالْقَمَرَ قَدَّرْنَاهُ مَنَازِلَ حَتَّى عَادَ كَالْعُرْجُونِ الْقَدِیمِ ﴿۳۹﴾
و براى ماه منزلهایى معین كرده ایم تا چون شاخك خشك خوشه خرما برگردد (۳۹)
لَا الشَّمْسُ یَنْبَغِی لَهَا أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَلَا اللَّیْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِی فَلَكٍ یَسْبَحُونَ ﴿۴۰﴾
نه خورشید را سزد كه به ماه رسد و نه شب بر روز پیشى جوید و هر كدام در سپهرى شناورند (۴۰)
وَآیَةٌ لَهُمْ أَنَّا حَمَلْنَا ذُرِّیَّتَهُمْ فِی الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿۴۱﴾
و نشانه اى [دیگر] براى آنان اینكه ما نیاكانشان را در كشتى انباشته سوار كردیم (۴۱)
وَخَلَقْنَا لَهُمْ مِنْ مِثْلِهِ مَا یَرْكَبُونَ ﴿۴۲﴾
و مانند آن براى ایشان مركوبها [ى دیگرى] خلق كردیم (۴۲)
وَإِنْ نَشَأْ نُغْرِقْهُمْ فَلَا صَرِیخَ لَهُمْ وَلَا هُمْ یُنْقَذُونَ ﴿۴۳﴾
و اگر بخواهیم غرقشان مى كنیم و هیچ فریادرسى نمى یابند و روى نجات نمى بینند (۴۳)
إِلَّا رَحْمَةً مِنَّا وَمَتَاعًا إِلَى حِینٍ ﴿۴۴﴾
مگر رحمتى از جانب ما [شامل آنها گردد] و تا چندى [آنها را] برخوردار سازیم (۴۴)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمُ اتَّقُوا مَا بَیْنَ أَیْدِیكُمْ وَمَا خَلْفَكُمْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۴۵﴾
و چون به ایشان گفته شود از آنچه در پیش رو و پشت سر دارید بترسید امید كه مورد رحمت قرار گیرید [نمى شنوند] (۴۵)
وَمَا تَأْتِیهِمْ مِنْ آیَةٍ مِنْ آیَاتِ رَبِّهِمْ إِلَّا كَانُوا عَنْهَا مُعْرِضِینَ ﴿۴۶﴾
و هیچ نشانه اى از نشانه هاى پروردگارشان بر آنان نیامد جز اینكه از آن رویگردان شدند (۴۶)
وَإِذَا قِیلَ لَهُمْ أَنْفِقُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ قَالَ الَّذِینَ كَفَرُوا لِلَّذِینَ آمَنُوا أَنُطْعِمُ مَنْ لَوْ یَشَاءُ اللَّهُ أَطْعَمَهُ إِنْ أَنْتُمْ إِلَّا فِی ضَلَالٍ مُبِینٍ ﴿۴۷﴾
و چون به آنان گفته شود از آنچه خدا به شما روزى داده انفاق كنید كسانى كه كافر شده اند به آنان كه ایمان آورده اند مى گویند آیا كسى را بخورانیم كه اگر خدا مى خواست [خودش] وى را مى خورانید شما جز در گمراهى آشكارى [بیش] نیستید (۴۷)
وَیَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِینَ ﴿۴۸﴾
و مى گویند اگر راست مى گویید پس این وعده [عذاب] كى خواهد بود (۴۸)
مَا یَنْظُرُونَ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ یَخِصِّمُونَ ﴿۴۹﴾
جز یك فریاد [مرگبار] را انتظار نخواهند كشید كه هنگامى كه سرگرم جدالند غافلگیرشان كند (۴۹)
فَلَا یَسْتَطِیعُونَ تَوْصِیَةً وَلَا إِلَى أَهْلِهِمْ یَرْجِعُونَ ﴿۵۰﴾
آن گاه نه توانایى وصیتى دارند و نه مى توانند به سوى كسان خود برگردند (۵۰)
وَنُفِخَ فِی الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى رَبِّهِمْ یَنْسِلُونَ ﴿۵۱﴾
و در صور دمیده خواهد شد پس بناگاه از گورهاى خود شتابان به سوى پروردگار خویش مى آیند (۵۱)
قَالُوا یَا وَیْلَنَا مَنْ بَعَثَنَا مِنْ مَرْقَدِنَا هَذَا مَا وَعَدَ الرَّحْمَنُ وَصَدَقَ الْمُرْسَلُونَ ﴿۵۲﴾
مى گویند اى واى بر ما چه كسى ما را از آرامگاهمان برانگیخت این است همان وعده خداى رحمان و پیامبران راست مى گفتند (۵۲)
إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَیْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ جَمِیعٌ لَدَیْنَا مُحْضَرُونَ ﴿۵۳﴾
[باز هم] یك فریاد است و بس و بناگاه همه در پیشگاه ما حاضر آیند (۵۳)
فَالْیَوْمَ لَا تُظْلَمُ نَفْسٌ شَیْئًا وَلَا تُجْزَوْنَ إِلَّا مَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ﴿۵۴﴾
امروز بر كسى هیچ ستم نمى رود جز در برابر آنچه كرده اید پاداشى نخواهید یافت (۵۴)
إِنَّ أَصْحَابَ الْجَنَّةِ الْیَوْمَ فِی شُغُلٍ فَاكِهُونَ ﴿۵۵﴾
در این روز اهل بهشت كار و بارى خوش در پیش دارند (۵۵)
هُمْ وَأَزْوَاجُهُمْ فِی ظِلَالٍ عَلَى الْأَرَائِكِ مُتَّكِئُونَ ﴿۵۶﴾
آن ها با همسرانشان در زیر سایه ها بر تختها تكیه مى زنند (۵۶)
لَهُمْ فِیهَا فَاكِهَةٌ وَلَهُمْ مَا یَدَّعُونَ ﴿۵۷﴾
در آن جا براى آن ها [هر گونه] میوه است و هر چه دلشان بخواهد (۵۷)
سَلَامٌ قَوْلًا مِنْ رَبٍّ رَحِیمٍ ﴿۵۸﴾
از جانب پروردگار[ى] مهربان [به آنان] سلام گفته مى شود (۵۸)
وَامْتَازُوا الْیَوْمَ أَیُّهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿۵۹﴾
و اى گناهكاران امروز [از بى گناهان] جدا شوید (۵۹)
أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْكُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿۶۰﴾
اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نكرده بودم كه شیطان را مپرستید زیرا وى دشمن آشكار شماست (۶۰)
وَأَنِ اعْبُدُونِی هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِیمٌ ﴿۶۱﴾
و اینكه مرا بپرستید این است راه راست (۶۱)
وَلَقَدْ أَضَلَّ مِنْكُمْ جِبِلًّا كَثِیرًا أَفَلَمْ تَكُونُوا تَعْقِلُونَ ﴿۶۲﴾
و[ او] گروهى انبوه از میان شما را سخت گمراه كرد آیا تعقل نمیکردید (۶۲)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِی كُنْتُمْ تُوعَدُونَ ﴿۶۳﴾
این است جهنمى كه به شما وعده داده مى شد (۶۳)
اصْلَوْهَا الْیَوْمَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿۶۴﴾
به [جرم] آنكه كفر مى ورزیدید اكنون در آن درآیید (۶۴)
الْیَوْمَ نَخْتِمُ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ وَتُكَلِّمُنَا أَیْدِیهِمْ وَتَشْهَدُ أَرْجُلُهُمْ بِمَا كَانُوا یَكْسِبُونَ ﴿۶۵﴾
امروز بر دهانهاى آنان مهر مى نهیم و دستهایشان با ما سخن مى گویند و پاهایشان بدانچه فراهم مى ساختند گواهى مى دهند (۶۵)
وَلَوْ نَشَاءُ لَطَمَسْنَا عَلَى أَعْیُنِهِمْ فَاسْتَبَقُوا الصِّرَاطَ فَأَنَّى یُبْصِرُونَ ﴿۶۶﴾
و اگر بخواهیم هر آینه فروغ از دیدگانشان مى گیریم تا در راه [كج] بر هم پیشى جویند ولى [راه راست را] از كجا مى توانند ببینند (۶۶)
وَلَوْ نَشَاءُ لَمَسَخْنَاهُمْ عَلَى مَكَانَتِهِمْ فَمَا اسْتَطَاعُوا مُضِیًّا وَلَا یَرْجِعُونَ ﴿۶۷﴾
و اگر بخواهیم هرآینه ایشان را در جاى خود مسخ مى كنیم [به گونه اى] كه نه بتوانند بروند و نه برگردند (۶۷)
وَمَنْ نُعَمِّرْهُ نُنَكِّسْهُ فِی الْخَلْقِ أَفَلَا یَعْقِلُونَ ﴿۶۸﴾
و هر كه را عمر دراز دهیم او را [از نظر] خلقت فروكاسته [و شكسته] گردانیم آیا نمى اندیشند (۶۸)
وَمَا عَلَّمْنَاهُ الشِّعْرَ وَمَا یَنْبَغِی لَهُ إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ وَقُرْآنٌ مُبِینٌ ﴿۶۹﴾
و [ما] به او شعر نیاموختیم و در خور وى نیست این [سخن] جز اندرز و قرآنى روشن نیست (۶۹)
لِیُنْذِرَ مَنْ كَانَ حَیًّا وَیَحِقَّ الْقَوْلُ عَلَى الْكَافِرِینَ ﴿۷۰﴾
تا هر كه را [دلى] زنده است بیم دهد و گفتار [خدا] در باره كافران محقق گردد (۷۰)
أَوَلَمْ یَرَوْا أَنَّا خَلَقْنَا لَهُمْ مِمَّا عَمِلَتْ أَیْدِینَا أَنْعَامًا فَهُمْ لَهَا مَالِكُونَ ﴿۷۱﴾
آیا ندیده اند كه ما به قدرت خویش براى ایشان چهارپایانى آفریده ایم تا آنان مالك آن ها باشند (۷۱)
وَذَلَّلْنَاهَا لَهُمْ فَمِنْهَا رَكُوبُهُمْ وَمِنْهَا یَأْكُلُونَ ﴿۷۲﴾
و آن ها را براى ایشان رام گردانیدیم از برخیشان سوارى مى گیرند و از بعضى مى خورند (۷۲)
وَلَهُمْ فِیهَا مَنَافِعُ وَمَشَارِبُ أَفَلَا یَشْكُرُونَ ﴿۷۳﴾
و از آن ها سودها و نوشیدنیها دارند پس چرا شكرگزار نیستید (۷۳)
وَاتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ یُنْصَرُونَ ﴿۷۴﴾
و غیر از خدا[ى یگانه] خدایانى به پرستش گرفتند تا مگر یارى شوند (۷۴)
لَا یَسْتَطِیعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُنْدٌ مُحْضَرُونَ ﴿۷۵﴾
[ولى بتان] نمى توانند آنان را یارى كنند و آنانند كه براى [بتان] چون سپاهى احضار شده اند (۷۵)
فَلَا یَحْزُنْكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا یُسِرُّونَ وَمَا یُعْلِنُونَ ﴿۷۶﴾
پس گفتار آنان تو را غمگین نگرداند كه ما آنچه را پنهان و آنچه را آشكار مى كنند مى دانیم (۷۶)
أَوَلَمْ یَرَ الْإِنْسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِیمٌ مُبِینٌ ﴿۷۷﴾
مگر آدمى ندانسته است كه ما او را از نطفه اى آفریده ایم پس بناگاه وى ستیزه جویى آشكار شده است (۷۷)
وَضَرَبَ لَنَا مَثَلًا وَنَسِیَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ یُحْیِی الْعِظَامَ وَهِیَ رَمِیمٌ ﴿۷۸﴾
و براى ما مثلى آورد و آفرینش خود را فراموش كرد گفت چه كسى این استخوانها را كه چنین پوسیده است زندگى مى بخشد (۷۸)
قُلْ یُحْیِیهَا الَّذِی أَنْشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِیمٌ ﴿۷۹﴾
بگو همان كسى كه نخستین بار آنرا پدید آورد و اوست كه به هر [گونه] آفرینشى داناست (۷۹)
الَّذِی جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَارًا فَإِذَا أَنْتُمْ مِنْهُ تُوقِدُونَ ﴿۸۰﴾
همو كه برایتان در درخت سبزفام اخگر نهاد كه از آن [چون نیازتان افتد] آتش مى افروزید (۸۰)
أَوَلَیْسَ الَّذِی خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَى أَنْ یَخْلُقَ مِثْلَهُمْ بَلَى وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِیمُ ﴿۸۱﴾
آیا كسى كه آسمانها و زمین را آفریده توانا نیست كه [باز] مانند آن ها را بیافریند آرى اوست آفریننده دانا (۸۱)
إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ ﴿۸۲﴾
چون به چیزى اراده فرماید كارش این بس كه مى گوید باش پس [بى درنگ] موجود مى شود (۸۲)
فَسُبْحَانَ الَّذِی بِیَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَیْءٍ وَإِلَیْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۳﴾
پس [شكوهمند و] پاك است آن كسى كه ملكوت هر چیزى در دست اوست و به سوى اوست كه بازگردانیده مى شوید (۸۳)
گردآوری: بخش مذهبی سرپوش
- 13
- 2