کاربردی کردن رایانه در علوم انسانی به صورت هوشمند یا آنچه اکنون با عنوان علوم انسانی دیجیتال از آن یاد میشود، عمر طولانی ندارد، با این حال، به طور قطع، حرکتی که برخی از کشورها آغاز شده، میتواند انقلابی در علوم انسانی ایجاد کند. در اینجا از نخستین تجربهای که در این زمینه در قم در دهه هفتاد داشتیم، گزارشی خواهم داد، کاری که معالاسف، از آن استقبال نشد و تاکنون نیز دنبال نشده است.
این روزها بحث از علوم انسانی دیجیتال (digital humanities) بسیار جدی شده و تلاش می شود تا نرم افزارهایی تولید شود که بتواند با تکیه به معلومات پیشین و روشهای جاری در علوم انسانی، و دخالت دادن نوعی هوشمندی در تعریف ارتباط میان مفاهیم، امر پیشرفت در این علم را آسان تر کند. به نظر می رسد، به رغم آن که استفاده از رایانه در امر پژوهش، از همان آغاز ورود رایانه به ایران آغاز شد، اما پیشرفت لازم را در تولید نرم افزارهای مناسب نداشت. یک دلیل مهم آن این است که همیشه باید تناسبی میان سطح پژوهش در مراکز علمی با سیستم های و روش های که در پژوهش هست، وجود داشته باشد. در اینجا قصد دارم، یکی از نخستین تجربه هایی که در این زمینه داشتم، گزارشی ارائه دهم، تجربه ای که تقریبا شکست خورد و متوقف گردید.
نخستین نرم افزارهای تولید شده در حوزه علوم انسانی ـ دینی دراوایل دهه هفتاد شمسی، در قم، و در مرکز کامپیوتری علوم اسلامی «نور» شکل گرفت. این مرکز در چند حوزه مهم فعالیت داشت: علوم قرآنی، علوم حدیث، فقه، تاریخ، و فلسفه.
شرحی از نخستین روزهای شکل گیری آن را که با ارائه نرم افزاری از بحار الانوار روی دیسکت های کوچک آن زمان بود، موسس آن آقای دکتر طالب پور، به درخواست بنده نوشتند که در جشن نامه آیت الله امینی منتشر شد.
سرچ لفظی مهمترین اصل در اولین گام
در آغاز و بر اساس تصوری که از رایانه در اذهان بود، تمرکز اصلی در فعالیت ها، عمدتا بر پایه «سرچ لفظی» و پس از چند سالی، طبقه بندی «موضوعی ـ محتوایی» کتابها بود. برنامه این بود تا کتابهای مهمی که طی قرون مختلف در حوزه های مذکور تألیف شده، در برنامه ای تایپ شده، و امکان سرچ لفظی در آنها در اختیار کاربر قرار گیرد.
این کار با موفقیت انجام و سبب تحوّل مهمی در تحقیقات مراکز علمی داخل کشور در حوزه علوم دینی ـ انسانی شد. این برنامه در چند حوزه، تاریخ، تفسیر، فقه، و فلسفه و برخی از گرایش های دیگر انجام شد و چون شامل مهم ترین متن ها بود، جای خود را باز کرد. بماند که به نوعی محصور در همان متون ماند و اغلب از نظر توسعه متن، کاری روی آنها صورت نگرفت.
از همان زمان، بخش «تاریخ» این مرکز که تحت مدیریت من و همکارم آقای داداش نژاد بود، در بخش «سرچ لفظی» کار برزگی را برای درج مجموعه ای عظیم از آثار تاریخی در یک برنامه واحد انجام داد. خروجی آن نرم افزاری به نام «نورالسیره» یک ـ و چند سال بعد دو ـ بود که تاکنون یکی از پراستفاده ترین نرم افزارهای تاریخی در حوزه دنیای اسلام است. بعدها در این زمینه، توسعه ای در کار ها داده شد، و علاوه بر تاریخ ایران، نرم افزار سیره نبوی و معصومین هم در این زمینه ارائه شد.
گزارش شکلگیری نرمافزار تاریخنامه
آنچه موضوع این نوشته است، شرح شکل گیری بخشی از نرم افزار «نورالسیره» است که با عنوان «تاریخنامه» در درون همان سی دی قرار دارد.
تهیه یک نرم افزار تاریخ اسلام، با تمرکز بر سرچ لفظی، بسیاری از نیازهای اولیه کاربران را برطرف می کرد. کاربران با تکیه به معلومات قبلی، و شناختی که از افراد کنشگر در تاریخ و نیز رویدادهای مهم و نیز موضوعات قابل بحث داشتند، می توانستند یک سری از «کلمات و مفاهیم» را سرچ کرده، و مطالب مورد نظر خود را بیابند. این کار بر اساس دانایی کاربر می توانست نیازهای او را برطرف کند. اگر کسی آشنایی کافی با کلید واژه های مورد نیاز خود داشت، و نیز شکل های مختلفی از آن لفظ که در منابع آمده، می توانست بیشتر بهره ببرد، اما اگر فرد ناآشنایی بود، نهایت در حد اسامی و اعلام و اماکن کارش را انجام می داد. طبیعی است که با تجربه، می توانست پیشرفت کند. این کاری عادی و تعریف شده بود که به خوبی از رایانه بر می آمد و زحمتی هم فارغ از درج و تایپ متن در یک برنامه نداشت.
شکلگیری کار موضوعی در کنار سرچ لفظی
در کنار این برنامه، توصیه مدیران آن مرکز، این بود که در زمینه «موضوعات» نیز کار پیش برود. این پیشنهاد مبتنی بر این نکته بود که کاربران معمولی نمی توانند به همه آنچه در جریان بررسی در باره یک موضوع نیاز دارند، به مفاهیم کلیدی آگاهی داشته باشند.
بنابر این ما باید بین «کاربران عادی» و «برنامه نرم افزاری» یک گروه «واسطه» قرار دهیم. کار این گروه که «متخصص» در رشته مزبور هستند، این است که فهرستی از «موضوعات مهم» را به صورت دستی از متن استخراج کرده، و متن را به آنها متصل می کنند. مثلا کسی که در باره «نقش خواب در سیاست عصر عباسی» کار می کند، از قبل نسبت به کلمات کلیدی مربوط به این موضوع واقف نیست، اما گروه واسطه، با اقدام به مطالعه کامل کتاب «منبع» و نیز بر اساس «تخصص خود» از قبل در جهت برنامه جدید، سعی می کند مفاهیمی کلی را از «منبع» استخراج کرده و متن های مزبور را که در منبع آمده به آن متصل کند. بدین ترتیب، راه برای استفاده بیشتری از منبع فراهم می شود.
ایرادهای کار موضوعی
در باره «کار موضوعی» از این زاویه که هر مقدار کار شود، به سود کاربر خواهد بود، تردیدی نبود. اشکال عمده بحث در کار موضوعی، «گزینشی» کار کردن گروه واسطه بود. در واقع، این کار نه جامعیت کافی داشت و نه از دقت کافی برخوردار بود. گروه واسطه، دانش محدودی داشت و اساسا در دایره خاصی می توانست موضوعی را درک و مطالب مربوطه را دسته بندی کند. جالب که آن زمان یک معیار این بود که برای هر پنج سطر و نه کمتر، باید یک موضوع انتخاب کرد، در حالی که ممکن بود در یک سطر، دو موضوع وجود می داشت.
به هر روی هرچند برای کاربران عادی یک قدم به جلو محسوب شده و از نظر تجربه تولید نرم افزاری که فراتر از کار «سرچ لفظی» باشد، امر مهمی به حساب می آمد.
آن زمان، من موافق برنامه موضوعی نبودم، و عمده استدلالم این بود که این کار، علاوه بر نواقصی که دارد، نوعی دخالت در انتخاب های کاربران است. در واقع، با طرح موضوع، ما به او جهت می دهیم، و این سبب شکوفایی ذهن پژوهشی او نخواهد شد. بیش از این آن که او در دایره تنگ موضوعات قبلی باقی خواهد ماند. بماند که محدودیت های کار «موضوعی» که نقص در جامعیت و مانعیت بود، همچنان وجود داشت. این کار نمی توانست شامل همه موضوعات باشد، چنان که بسیاری از موضوعات ممکن بود کمتر مربوط باشد.
پیشنهاد برای شکلگیری تاریخنامه
پیشنهاد تازه ای در این باره مطرح کردم که «حدفاصل» میان کار سرچ لفظی و موضوعی بود. در این پیشنهاد برنامه این بود که وقتی ما با یک منبع تاریخی سروکار داریم که دریایی از اطلاعات و مفاهیم را در خود جای داده است، باید کاری کنیم که این «آگاهی ها» را در یک برنامه ای با جامعیت نزدیک به صد در صد در برنامه ای قرار دهیم که امکان رسیدن به آنها از راه دیدن کلید واژه ها وجود داشته باشد.
در پیشنهاد تازه، تولید برنامه ای عرضه می شد که علاوه بر سرچ لفظی کامل، بتواند بخش عمده اطلاعات ارائه شده در آن کتاب را به صورت کلیدهای لفظی و مفهومی ، آن هم حداکثر در یک کلمه یا یک ترکیب دو کلمه ای ارائه دهد.
در این زمینه ما از یک تجربه سنّتی استفاده کردیم. در تجربه قدیمی که مربوط به مرحله پیش از کامپیوتر بود، برخی از متون مهم تاریخی، و البته به صورت استثناء، فهارس متعددی را در پایان کتاب قرار می دادند. شماری از این فهارس، لفظی بود، مانند اسامی افراد یا مکانها که کتابهای معمول داشت، اما برخی دیگر، جنبه مفهومی داشت، به طوری که می توانست، کاربر را چند قدم جلوتر برده و او را در جریان برخی از آگاهی های جزئی تر قرار دهد. این کار در چاپ مهمی از کتاب الاغانی که در مصر انجام شد، بکار گرفته شده بود. در فهارس آن چاپ، وقتی نام یک نفر می آمد، چنین نبود که فقط تعدادی شماره صفحه جلوی آن گذاشته شود، بلکه به ترتیب، هرشماره صفحه یک عنوان که حاکی از نقش آن شخص در یک واقعه مشخص بود، درج می شد. بنابرین زیر نام ولید بن عقبه، دهها یادداشت در باره وی با ذکر صفحه بود. در واقع، یک شماره ای بدون موضوع نبود و این یعنی این که هر بار که نام وی آمده، دقیقا در اینجا فهرست شده و ارتباط آن هم با محتوا و موضوع بحث، تعریف شده است.
هدف تاریخنامه: جمع بین کار لفظی و موضوعی، اما دقیق و کامل
دستور العمل کار جدید مبتنی بر روشی مشابه آن مورد بود. ما باید کاری می کردیم که تمام محتوای تاریخی یک کتاب را با تمام نکاتی که حتی به اشارت در آن آمده، تا آنجا که تخصص گروه واسطه اجازه می داد، در چند بخش فهرست می کردیم. تصور کنید ما بخواهیم موجودات زنده ای را که داخل یک دریا هستند، طبقه بندی علمی کرده و اطلاعات مربوط به آنها را دسته بندی کنیم. آن زمان روی سیستم ارتباطی میان این مفاهیم، چندان تمرکز نداشتیم، هرچند «مرتبطات» داشتیم و به شکل های مختلف میان مفاهیم ایجاد ارتباط می کردیم، اما برای ما مهم بود که همه اطلاعات در قالب «کلمات و مفاهیم» ارائه شود.
انتخاب کتابها
برنامه این بود که یک گروه مطالعاتی یا همان گروه واسطه، می باید روی یک کتاب متمرکز شده و اطلاعاتی را که در برنامه برای تولید نرم افزار تدارک دیده شده بود، استخراج کند.
روشن بود که با توجه به این که نخستین تجربه بود، و نیز به دلیل محدودیت امکانات، چند کتاب مشخص برای این کار انتخاب شد. البته کار در دو مرحله انجام شد، نخستین بار به صورت آزمایشی کاری در حد یک کتاب (تاریخ یعقوبی) انجام شد تا روشن شود دشواری های کار و نیز روش انجام آن چگونه خواهد بود. این کار طی سالهای ۱۳۷۳ ـ ۱۳۷۶ انجام شد.
طراحی آن زمان یعنی سال ۷۳ برای ۳۹ مورد مدخل فهرستی برای تاریخ یعقوبی بود که به انجام رسید و علاوه بر سی دی نخست که شامل تاریخنامه در حد تاریخ یعقوبی بود، کتابی هم در ۵۰۰ صفحه با عنوان «فهارس تاریخ الیعقوبی» منتشر شد. این کتاب تمامی معلومات داخل این کتاب را ذیل کلید واژه های خاصی در گروه نام ها، مفاهیم، زمانها و ... طبقه بندی کرده بود. برای اولین بار بود که یک کتاب دو جلدی که جمعا کمتر از ۱۰۰۰ صفحه بود، یک فهرست ۵۰۰ صفحه ای منتشر می شود. تاریخ نشر این کتاب ۱۳۷۶/۱۴۱۸ ق بود.
پس از موفقیت نسبی آن کار روی تعدادی بیشتری از متون اولیه تاریخ اسلام آغاز شد. این متون که هفت کتاب مهم بوند، عبارت بودند از: اخبار الطوال / انساب الاشراف [۱۵ مجلد] / تاریخ خلیفة خیاط / تاریخ الطبری [۱۱ جلد] / تاریخ الیعقوبی [۲ جلد] / الطبقات الکبری [ ۸ جلد] / مروج الذهب [۴ جلد].
هشتاد و هفت مدخل، در ذیل نُه بسته
بعد از جلسات مختلفی که در این زمینه برگزار شد، تصمیم بر این شد تا مجموعه اطلاعات یک منبع مانند «تاریخ طبری» را در نزدیک به ۸۷ مدخل جای دهیم. این مدخلها، ذیل نه عنوان جای می گرفتند که هشت مورد مشخص، و مورد نهم، مدخلهای پراکنده بود. آیین نامه جدید این برنامه در سال ۱۳۷۸ تصویب و کار آغاز شد.
برای هر یکی از هشتاد و هفت مدخل، باید علامتی انتخاب می شد، و این علامت، روی صفحه کتاب، کنار هر اسم یا مفهوم درج می شد. این علائم، مبنای تقسیم محتوای کتاب بود و بر در برنامه نویسی، بر اساس آنها، اطلاعات کتاب طبقه بندی می شد.
تقسیم بندی کلی یا همان نُه بسته به این شرح بود: علوم قرآن / مفاهيم / نامها/ جغرافيا / زمانها / تشكّلها / رويدادها / نصوص / ادبيات / ديگر موضوعات (شامل دهها موضوع دیگر)
چنان که اشاره شد، ذیل این عناوین نه گانه، ۸۷ مورد تفکیک شده وجود داشت که برای هر کدام، علامت خاصی طراحی شده، و گروه واسطه، باید آن علامت را در اطراف آن کلمه یا ترکیب در متن می گذاشت تا برنامه فنی با تایپ آنها، بتواند مفاهیم و عناوین استخراج شده را طبقه بندی کرده و به تفکیک ارائه دهد. شاید لازم باشد در باره بخشی از این «موارد فهرستی» توضیح دهم.
مفاهیم
یکی از مهم ترین بخش ها، گروه «مفاهیم» بودند، کلماتی که بیشتر اشاره به رشته ای از اموری داشتند که ما باید برای آنها کلمات کلیدی انتخاب می کردیم. مفاهیم « نظامی» « اخلاقی» « سیاسی» و.... در این بخش که یکی از مهم ترین کارها جریان داشت. گروه واسطه ما باید منبع را کامل مطالعه می کردیم، و تمام مفاهیم کلیدی ـ مثلا ـ نظامی را در ذیل مفاهیمی جای می دادیم. باید مطمئن می شدیم که هیچ اطلاع نظامی از ذیل مفاهیم ما خارج نیست و کاربر علاوه بر آن که از طریق سرچ لفظی و بر اساس آگاهی خود از «نظامی گری» می تواند به متن مورد نظر برسد، از طریق کلید واژه های ما هم می تواند این کار را انجام دهد. همین برنامه در حوزه مفاهیم دیگری که در حوزه های پرمصرف در منبعی مانند تاریخ طبری وجود دارد، باید انجام می گرفت.
گروه مفاهیم عبارت بودند از: مفاهیم آداب و سنن اجتماعی / اخلاقی / فرهنگی / خرافی و علوم غریبه / علوم طبیعی / تمدنی / علم رجال / اقتصادی / دینی و کلامی / عبادی / قضایی / خانواده و حقوق مدنی / سیاسی /مناصب اداری و اجتماعی / نظامی.
بخش مفاهیم، یکی از سخت ترین بخش هایی بود که می باید انجام می شد. گروه واسطه باید دقیق متن را می خواند، و هر نوع اطلاعی، از یک کلمه یا چند کلمه که می توانست در ذیل یکی از الفاظ شاخص یا کلید واژه جای گیرد، حتی شده با تغییر شکل آن به حالت یک مفهوم، دسته بندی می شد.
در بخش مربوط به مفاهیم کلامی، تمامی آنچه برای مثال در یک منبع در باره مباحث کلامی آمده، ذیل کلید واژه های رسمی جای گرفته و تمام تلاش آن بود تا هیچ نکته ای از چشم دور نماند. جامعیت و ایجاد یک کلید واژه مطمئن، شرط های اصلی ما برای یک کار خوب بودند.
برای مثال می توان به مفاهیم سیاسی اشاره کرد که نوعی طبقه بندی داخلی داشت، و این راهنمایی برای گروه واسطه بود که بدانند در تمام حوزه های سیاست و قدرت، به هر لفظ، مطلب، ترکیب و... رسیدند که می تواند ذیل یکی از این مفاهیم طبقه بندی شود، باید آن مطلب، که می توانست یک لفظ، یا ترکیب دو سه کلمه و یا یک جمله کامل باشد، علامت گذاری شود و بعدا از لحاظ فنی، با ویرایشی که در مدخل صورت می گرفت، متن، به آن کلمه متصل می شد.
در حوزه مفاهیم سیاسی، توضیحات ذیل برای گروه واسطه ـ که اغلب یک نفر کار سیاسی را انجام می داد، و یک نفر هم کنترل می کرد ـ بدین شرح بود:
• مفاهيمى كه به صورت منطقى مى خواهند يك نوع از قدرت سياسى را توجيه كنند مثل: الخلافة عن النبى ، الامامة الالهية ، توارث الملك.
• مفاهيمى كه بيانگر صورت بيرونى - تاريخى قدرت است همچون: مفاهيم مربوط به سيستم هاى حكومتى مثل: سلطنت ، خلافت ، امامت و ... یا مفاهيمى كه نهادهاى سياسى را شرح مى دهد مانند: دار الخلافة، دار الامارة
• مفاهيم مربوط به باورهاى سياسى كه در حفظ قدرت مؤثرند مثل: ظل الله، مستضعف ، الاجنبى و ...
• مفاهيمى كه در باره کنشگران و اعمال كنندگان قدرت به كار رفته است مانند: مقتدر ، حاكم ، امام ، مستبد ، سياس.
• مفاهيمى كه بيانگر رفتارها و گفتارهاى هستند كه براى حفظ قدرت صادر شده اند مانند: اعمال تدبيرى از قبيل: عزل ، نصب ، عفو ، تبعيد ، حصر و ...
• رفتارهاى ديپلماتيك یا شبیه آن: از قبيل تطميع ، تهديد، تشويق ، اخافه و بده و بستان هاى ويژه ، قرار و مدارهاى خصوصى كه مفاهيمى همچون نديم ، بطانه به آن اشاره مى كند.
• مفاهيمى كه در باره كسب قدرت است و يا از قدرت موجود حمايت و يا به آن اعتراض مى كند همچون : مفاهيمى كه بيانگر رفتارهاى انجام شده براى بدست آوردن قدرت از راه غير قانونى است مانند: الفتك ، الخروج ، الوثوب ، الخلع ، التسويد و ...
• مفاهيمى كه بيانگر رفتارهاى صورت گرفته براى كسب قدرت از راههاى قانونى يا مشاركت در آن باشد مثل : تحزب ، الاعتزال ، الاعتراض ، تظاهرات. سكوت ، حمايت ، تقاضا، انتخاب .
دسته دیگری از اسامی و بعضا کلید واژه هایی که باید «انتخاب» می شد، و احیانا میان آنها نوعی سیستم ارتباطی ایجاد می گشت، در حوزه «نامها» بود. این که نامی در سرچ لفظی وجود دارد، امری بود که به کار ما در اینجا مربوط نمی شد، ما باید حوزه ای فراتر را در نظر می گرفتیم. مثلا یک نام، با مشخصات کامل، «فرمت» می خورد، همه اشکالات لفظی مانند تعدد تلفظ، رسوخ اشتباه در آن، رعایت جنبه های لفظی مانند این که مثلا با «أ» باشد یا «ا» حل می شد. به گونه ای را راه را بر هر نوع خطایی می بست. دسته ای عریض و طویل از نام ها، در ذیل این گروه جای می گرفت.
یکسانسازی
یک نکته مهم را باید یادآوری کنم و آن این که کار گروه واسطه نوعی «یکسان سازی» میان این «نامها» بود. هیچ کاربری نباید به خاطر تنوع تلفظ یک نام، این که یک بار به نام کوچک خودش شناخته می شود، یا به نام پدرش شهرت دارد، گرفتار اشتباه می شد. مثلا فکر کند که یک اسم را کامل سرچ کرده است، در حالی که موارد دیگری از همان نام به دلیل تفاوت در شکل، از دایره سرچ او خارج شده است. این کار گروه واسطه بود که به همه این تنوع ها سروسامان می داد. در اینجا نام، صرفا شام نام مشهور نیم شد، تمام کنیه ها، لقب ها، پسوندهای شهری، قومی و قبیله ای و هر آنچه عنوان مُشیر به شخص بود، ذیل «نام» جای می گرفت. در واقع، نام ها خود در چندین گروه تفکیک شده و در نهایت، ذیل عنوان «نام» نیز به هم متصل بود.
برای این که دامنه این کار مشخص شود، باید بگویم که ما در این برنامه ۳۸ دسته نام داشتیم که بدین شرح است: نام اشخاص/ لقبها و نسبها / تراجم اشخاص / نام اشيا / نام راويان / نام رؤساى قبايل / نام رؤساى گروههاى دينى، سياسى، اجتماعى / نام شاعران /نام شهداى عصر پيامبر ص / نام عهدهداران مناصب ادارى، اجتماعى /نام فقها / نام كتابها /نام مؤلفان / نسبتهاى خانوادگى، دودمانى / نسبتها و موقعيت قبايل / سلسله اسناد / ابتدا و انتهاى اسناد.
در اینجا هم گروه واسطه، متن را مطالعه می کرد و با علم و آگاهی، تامی نام ها را «فرمت گذاری» می کرد و سپس برنامه فنی، بر اساس شکل فرمت زده شده که تعریف خاص خود را داشت، آن نام را با متن متصل، برای کاربر نشان می داد.
خروجی تاریخنامه
نتیجه کار تولید برنامه ای شد که نام «تاریخنامه» را به خود گرفت و در نرم افزاری به نام «نور السیره» گذاشته شد. اشاره شد که کار اصلی این نرم افزار، سرچ لفظی در چند صد کتاب تاریخ اسلامی همراه با امکانات دیگری در نسب عرب و شماری نقشه های مهم از رویدادهای صدر اسلام بود.
اما خروجی ارائه شده در «تاریخنامه» به صورت گسترده ای شامل صدها هزار مدخل در حوزه های مختلف از نامها، مفاهیم، جغرافی، زمان و بخش های دیگر بود. برای مثال، ذیل عنوان تقویم، تمامی اطلاعات تقویمی، از تقارن روزها، اعیاد، تقویم های مختلف و اطلاعات مربوط به آنها، و... بود.
تنوع اطلاعات ارائه شده در این خروجی، بیش از همه با آمار روشن می شود. برای مثال، اطلاعات مربوط به کارگزاران و حاکمان و مجریان امور در شهرها، در ۴۶۴۹ مورد است. در باره مشاغل و تنوع آنها ۲۰۱ مورد از شغل ها برشمرده شده است. از ۲۱۱۱ شاعر، ۲۲۵ مورد نمایه مولف، ۴۸۰ مورد نام کتاب، ۹۴۲ مورد نام رؤسای قبایل، یاد شده است. نام ۲۳۴ مورد که عنوان شهید بر آنان اطلاق شده، در فهرست نامها آمده است. در حوزه جغرافیا از ۸۸۱۲ مورد یاد شده است. جدول کلی خروجی به این شرح است: در حوزه مفاهیم، مفاهیم تمدنی، ۹۱۰ مورد، نظامی ۱۸۸۲ مورد، لباس ها ۸۲۱ مورد، سیاسی ۵۳۵۹ مورد، و اقتصادی ۱۹۵۶ مورد. طبعا اینها برای مثال آمده و دایره مفاهیم بسیار بیش از این است.
اما در بسته نهم که موضوعات متنوعی بود، اطلاعات کاملا شگفتی دسته بندی شده بود که به کار انواع پژوهشها می آمد. برای مثال، تمامی کلمات و ترکیبات فارسی در این هفت کتاب، استخراج شده بود. برای مثال دانستن این که شعر «آبست و نبینذ است، عصارات زبیب است» یا «از ختلان آمدیه، برو تباه آمدیه» و... در کدام مأخذ کهن از این مصادر هفتگانه آمده است. در ذیل عنوان «قیافه» هر نوع عبارتی که تصویر شخصی را از داشتن ریش، صورت کشیده، شکم بزرگ، پای کوتاه و... مانند اینها نشان می داد، استراج شده است. در عنوان «تراجم» هر نوع شرح حالی که از اشخاصی بدست داده شده، در «اوایل» هر نوع اطلاعی که به عنوان «اول من ...» نخستین کسی که فلان کار را کرد، در عنوان «فتوحات» تمام رویدادهای مربوط به فتح بلاد در قرون نخستین، در عنوان «تقویم» هر نوع اطلاعات در باره روز و ماه و سال که به صورت دقیق آمده، در ذیل «نسبت» هر نوع خویشی میان افراد که در این مصادر هفتگانه درج شده، تمامی نامه های این متن، وصیت ها، خواب ها، و نیز تمامی اطلاعات فرق و مذهب، تمامی آگاهی ها در باره علوم طبیعی، نیز تمامی آمارهای قید شده در این کتاب و جز اینها به تفکیک درج شده که در اینجا نمی توان همه را یاد کرد.
عدم استقبال از بخش تاریخنامه نرمافزار
با همه تلاشی که طی دوازده سال برای تدارک این برنامه با نیروهایی بین ده تا پانزده نفر انجام شد، و با حجم عظیم اطلاعاتی که در این خروجی قرار داده شد، آن بخش از نرم افزار چندان مورد استقبال قرار نگرفت. اصل کار، که حداقل آن، اصطلاح نامه ای برای علوم اسلامی به طور کلی و به شکل خاص، برای رویدادهای مهم دو سه قرن اول اسلامی بود، نمی توانست بی فایده باشد، هرچند این تردید وجود داشت که نوع رابطه آن با پژوهش در طیف مخاطب مورد انتظار، تعریف نشده بود.
به طور کلی می توان گفت، یکی از دلایل عدم استقبال از آن، ضعیف بودن سطح دانش و پژوهش در میان کاربران بود. اما فارغ از آن، خود برنامه نتوانست جای خود را باز کند. این کار می توانست به دلیل نارسایی در تبلیغات در معرفی آن باشد.
در حال حاضر نسخه ای از نور السیره که در دسترس کاربران قرار دارد، مشتمل بر تاریخنامه نیز هست، اما بدلیل بی توجهی، هیچ طرح جدیدی در این زمینه، در دستور کار نبوده است.
- 11
- 1