کتابها را با حسرت از قفسه برمیدارد و نگاه میکند و داخل کارتنها میچیند، آنقدر در خودش و کتابها غرقشده که هیچ چیزی را نمیبیند.
نزدیک میشوم و میخواهم که صحبت کنیم.
خنده کوتاهی روی لبش مینشیند و میگوید: «حالا دیگر همهچیز تمامشده، صحبت کردن هم فایده ندارد. من همه سرمایه و زندگیام را برای این کتابفروشی گذاشتم اما حالا باید این سرمایه و عمر را تعطیل کنم، چون صاحب ملک آن را فروخته و قرار است اینجا تبدیل به رستوران شود... .»
حرفش را نیمهتمام میگذارد و با نگاهی حسرتبار به قفسههای خالی مینگرد...
تعطیلی کتابفروشیها از دهه ۹۰ کلید خورده و دلایل مختلفی دارد؛ از نداشتن نقدینگی، تا تغییر شغل و اتفاقات دیگر که کتابفروشی را تبدیل به شغلهای دیگر میکند. بهانه امروزمان برای پرداختن به این موضوع تعطیلی کتابفروشی «کتاب اسم» در خیابان انقلاب است. کتابفروشیای که سالهاست در این نقطه مهم قرار گرفته و حالا قرار است بانک جای آن را بگیرد و مخاطبان و دوستداران کتاب بهجای آن تابلوی مشکی کتابفروشی که هر روز جمله جذابی روی آن نوشته میشد باید منتظر نوبت بانک بمانند و پول جای کتاب را میگیرد.
پایان تلخ اسم
کتابفروشی «کتاب اسم» سالهاست که در خیابان انقلاب جا دارد و برای مخاطبان آشناست. چندسال پیش همانجا جایشان را تغییر دادند و حالا به گفته سعید مکرمی، مدیر این نشر باید جایشان را به بانک تجارت بدهند.
مکرمی، موسس و مدیر کتابفروشی «کتاب اسم» با انتشار متنی در صفحه رسمی اینستاگرام خود از تخلیه این کتابفروشی خبر داد و نوشت: «تا الان صبر و مقاومت کردیم، مذاکره کردیم اما انگار راهی جز تسلیم شدن باقی نمانده است. چراغی که به بهای عمر و جان روشن کردیم، رو به خاموشی است. ۱۰ سال پیش که ترنجستان سروش را از مجمع ناشران اجاره کردم، این قسمت از خیابان انقلاب جزء راسته کتاب نبود. پاخور چندانی نداشت. راسته کتاب از کتابفروشی مولی به بعد بود. هرچه داشتم از پسانداز و ماشین و قرض و… به میان آوردم.
هر که را میشناختم دعوت کردم تا دستبهدست هم بدهیم و ویترین کتاب تهران را به اینسو بکشانیم. به لطف خداوند بعدتر نشر اسم را تاسیس کردیم تا در این زیستبوم نقشآفرینی جدیتری داشته باشیم. در گام سوم شعبه اول کتابفروشی خودمان را در خیابان ولیعصر افتتاح کردیم. دفتر کارمان را توسعه دادیم. تولیدات نشر افزایش یافت و نهایتا از ترنجستان سروش به کتابفروشی کتاب اسم کوچ کردیم. حالا سهسال است که نهفقط یک کتابفروشی که یک مرکز فرهنگی واقعی ساختهایم تا با حفظ اصول و استانداردهای خود متنوعترین مجموعه مخاطب و محتوا را گردهم آورد. همانکه خیلیها آرزوی آن را دارند. اما از همان ماههای اول، کرونا پی نامردی آمد و راسته را به تعطیلی کشاند. ولی باز هم با قرض و وام و مهندسی بدهیها و کاهش هزینهها، گروه را حفظ کردیم و امیدوارانه ادامه دادیم. حالا بانکی که مالک جدید کتابفروشی است میخواهد اینجا را شعبه بانک کند. سه، چهارماه پیگیری و همراهیاش هم به اتمام رسیده است و تا چند روز دیگر رسما کتابفروشی را تخلیه خواهند کرد. ۲ دفتر کار ما هم به همین سرنوشت دچار شد؛ مالکانی که حاضر به تمدید اجاره نیستند. و این دردی است که هر مستاجری با آن روبهرو میشود. الغرض دیگر نا و توانی برای مقاومت نمانده است.
محاصره مشکلات و همچنین منافع بانک تجارت و مالکان دیگر زمینگیرمان کرده است. ما یاد گرفتهایم که توکل بر خدا باید کرد و تدبیر در امور. دل به یار و سر به کار! آیا مفر و راه برونرفتی هست؟ آیا درنهایت ناامیدی، نوری خواهد درخشید؟ یا آرزوهایی که داشتیم دفن میشود.»
بعد از این اتفاق یاسر احمدوند، معاون امور فرهنگی وزارت ارشاد در گفتوگویی که با ایبنا داشت درمورد مشکل کتابفروشی «کتاب اسم» گفت: «طی ماههای اخیر ساختمانی که در اجاره کتابفروشی اسم بود از سوی مالک به بانک تجارت فروخته شد، قرارداد این کتابفروشی با مالک قبلی تا خردادماه معتبر بود اما با پیگیریهای صورتگرفته از سوی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و دستور وزیر اقتصاد، بانک تجارت موافقت کرد که این ملک تا شهریورماه همچنان با شرایط مالی قبلی در اختیار کتابفروشی اسم باشد. سهماه به کتابفروشی اسم مهلت داده و کمک شد که در این مدت بتواند مکان مناسبی را برای ادامه فعالیت پیدا کند.
همزمان برخی اقساط معوقه وام این کتابفروشی نیز با همکاری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پرداخت شد، تلاش شد تا این کتابفروشی از زیر دین به بانک هم خارج شود و بتواند فعالیت خود را ادامه دهد. طی پیگیریهای وزیر و گفتوگو با مدیرعامل بانک تجارت، قرار شد سه شعبه نزدیک این بانک به کتابفروشی اسم پیشنهاد شود و درصورت موافقت مدیر کتابفروشی جابهجایی صورت گیرد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تلاش کرد امکان ادامه فعالیت این کتابفروشی فراهم شود، این کارها با ارائه کمک بلاعوض، کمک برای ادامه فعالیت کتابفروشی اسم و کمک به جابهجایی این فروشگاه انجام شده است و امیدواریم در مدت باقیمانده، این کتابفروشی بتواند جای مناسبی را پیدا کرده و به فعالیت خود ادامه بدهد.»
با پیگیریهای «فرهیختگان» مشخص شد/بانک تجارت دستور وزیر اقتصاد را وتو کرد
محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در تاریخ هفتم تیرماه سال جاری طی مکاتبهای با احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد، موضوع را به اطلاع وی رسانده و برای حل مساله پیگیری کرده است. در متن این نامه وزیر ارشاد خطاب به وزیر اقتصاد آمده است: «در خیابان انقلاب، روبهروی پمپبنزین وصال، فروشگاه کتابی به نام اسم متعلق به عناصر مومن جریان فرهنگی انقلاب اسلامی فعال است.
با توجه به مشکلات اقتصادی حوزه فرهنگ، آقای مکرمی، مسئول این مجموعه بهشدت مقروض است و در آستانه از دستدادن منزل خودش است. تعداد زیادی از چهرههای فرهنگی کشور با من تماس داشتند و دیروز هم بهصورت سرزده و ناشناس خودم هم در مجموعه حاضر شدم. هفته پیش هم با شما تماس گرفتم و موفق به صحبت نشدم. با مدیرعامل بانک تجارت صحبت کردم، فارغ از استدلال ایشان، قبول کردند چندماهی به تاخیر افتد (جابهجایی و تخلیه واحد)، درضمن قول دادند یکی از سه بانک تجارت آن حوالی را که تجمیع کردند، در اختیار این مجموعه قرار گیرد. از دیروز خبر میرسد، فشار برای تخلیه را بیشتر کردهاند، خواهشمند است نسبت به حل این مساله طبق دو وعده مدیرعامل بانک، انجام شود.»
احسان خاندوزی، وزیر اقتصاد هم در پاسخ به نامه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، چنین پاسخ داده است: «سلام دکتر جان؛ یک مکان دیگر پیشنهاد دادهایم. انتشارات اسم اگر قبول کند، خوب است. ارادت.»
با پیگیریهای «فرهیختگان» مشخص شد وزیر ارشاد طی بازدیدی که در تیرماه سال جاری از کتابفروشی اسم داشتند با وزیر اقتصاد و مدیرعامل بانک تجارت مکاتبه داشته و مقرر میشود که هادی اخلاقی، مدیرعامل بانک تجارت، تا شهریورماه امسال فرصتی در اختیار فروشگاه اسم قرار دهد و براساس هماهنگیهای بهعملآمده یکی از شعب بانک تجارت در همان خیابان انقلاب را در اختیار این کتابفروشی قرار دهد.
پیگیریهای «فرهیختگان» نشان میدهد این وعده در مسیر بروکراسی بانکی محقق نمیشود و از کتابفروشی اسم، میخواهند در مزایده چندده میلیاردتومانی بانک تجارت برای گرفتن یکی از شعب شرکت کند. اتفاقی که تا زمان تنظیم این خبر هم عملا اجرا نشده است.
یعنی با وجود همه مساعدتها و پیگیریهایی که روی کاغذ شده، در عمل هیچ همراهیای بیشتر از تمدید مدت ۲ماهه صورت نگرفته است. برخلاف متن نامه وزیر اقتصاد و دادن قول مساعد برای حلوفصل این مشکل احتمال تعطیلی کتابفروشی «کتاب اسم» تا پایان شهریورماه به قوت خود باقی است.
بانکها چقدر ملک دارند
یکی از وجوه کمترتوجهشده خبر تعطیلی کتابفروشی اسم، جایگزین شدن شعبه یکی از بانکهای دولتی به جای این کتابفروشی است.
به نظر میرسد عارضههای اقتصاد بانکی در جامعه ایران اینبار بر گرده فرهنگ سنگینی کرده و تعطیلی این کتابفروشی یکی از نمودهای این مساله است. البته جامعه ایران در بخشهای دیگری هم نسبت به آنچه توسط بانکها رقم خورده است، معترض هستند. مثلا شدت انتقادات نسبت به رویه دخالت بانکها در گرانی مسکن در سالهای اخیر با واکنش رئیس وقت بانک مرکزی همراه شد. عبدالناصر همتی ۵ مرداد سال ۱۳۹۹ در واکنش به اینکه بانکها مسکنهای خالی احتکار کردهاند، گفت: «این اطلاعات غلط است، زمانی گفته شد که ۲ میلیون و ۲۰۰ هزار مسکن خالی تحت مالکیت بانکها قرار دارد که تعداد واقعی آنها ۱۰ هزار واحد مسکونی است و بنده تحقیق کردم این خانهها خالی نیستند.»
او تاکید کرد: «این ۱۰ هزار واحد مسکونی در ۳۰ بانک است که خالی نیستند و تملیکی هستند و بسیاری از آنها برای فروش عرضه شده و ۱۰ سال است که در دست بانکهاست.»
این اظهارات همتی نشاندهنده این است که بخش مهمی از سرمایه بانکها در بخش مستغلات باقی مانده است. بنا به نظر کارشناسان اقتصادی، حبس منابع بانکی در بخش مستغلات و شرکتهای سرمایهگذاری وابسته به بانکها، موجب شکلگیری عارضهای در اقتصاد ایران شده که از آن بهعنوان «تناقض نقدینگی» یاد میکنند.
براساس گزارشی که سرویس اقتصادی «فرهیختگان» با بررسی اطلاعات ارائهشده ۱۸ بانک بورسی در مهرماه ۱۴۰۰ داشته، نوشته است: «بانکهای موردنظر چیزی حدود ۱۴ هزار فقره زمین و ساختمان با کاربریهای متفاوت اداری، تجاری، مسکونی، کشاورزی و... به ابعاد ۳۷ میلیون مترمربع دارند که ۹ هزار و ۶۲۹ فقره آن داراییهای ثابت بوده و ۴ هزار و ۱۰۷ فقره نیز داراییهای تملیکی است که بانکها در ازای عدمپرداخت اقساط مشتریان خود آنها را به تملک خود درآوردهاند.»
تعطیلی ۵۰ کتابفروشی؟
طبق آماری که توسط اتحادیه ناشران منتشر شده است تا سال ۱۴۰۰ حدود پنجهزار و ۵۰۰کتابفروشی در سطح کشور مشغول فعالیت هستند. از این تعداد نیمی از آنها را لوازمالتحریرفروشیها تشکیل میدهند و هزار کتابفروشی هم کتاب درسی و کمکدرسی میفروشند. چیزی که باقی میماند، دوهزار کتابفروشی است که هزار و ۴۰۰ کتابفروشی در تهران و ۶۰۰ کتابفروشی دیگر هم در شهرستانها دایر هستند. البته از بین این هزار و ۴۰۰ کتابفروشی شهر تهران بازهم همه آنها فعالیت زیادی ندارند و باتوجه به گرانیهای اخیر و مشکلات اقتصادی، ترجیحشان این است که بهجای کتاب، لوازم جانبی بفروشند و تقریبا حدود ۴۰۰ کتابفروشی فعال داریم. نکته بعدی که باید به آن توجه کنیم این است که با توجه به تعداد زیاد ناشران، ما کتابفروشی فعال کم داریم، چون اگر تعداد کتابفروشیها زیاد باشد، میتوانیم در زمینه ترویج کتاب فعالیت کنیم.
تا زمانی که در هر محلهای کتابفروشی وجود نداشته باشد، نمیتوان چارهای برای ترویج کتابخوانی یافت. در ایران حدود ۱۴ هزار ناشر داریم که این تعداد از تعداد ناشران اعضای اتحادیه اروپا هم بیشتر است، درحالیکه باید تعداد کتابفروشیها چندین برابر تعداد ناشران باشد. این یعنی ویترینهای کتاب از تعداد ناشرانش بیشتر است.
براساس گزارشهای میدانی از سال ۱۳۹۵ تا سال ۱۴۰۱ تقریبا ۵۰ کتابفروشی در کل کشور تعطیل شده مطمئنا این اتفاق ناخوشایند است، نداشتن ویترین کتاب ضربه بزرگی به فرهنگ است. اینکه اکثر این کتابفروشیها تغییر کاربری دادند و به رستوران یا فروشگاههای خوراکی تبدیل شدند جای تاسف دارد.
دولت چه کاری انجام دهد؟
مطمئنا نقش وزارت ارشاد در کمک به کتابفروشیها نقش مهمی است، دادن تسهیلات، کمک برای سرپا نگه داشتن ویترینهای کتاب کمترین کاری است که وزارت ارشاد میتواند انجام بدهد. طی این چند روز موضوع دیگری که بسیاری از ناشران و کسانی را که در این حوزه فعالیت میکنند نگران کرد، معضل گرانی کاغذ بود که به بندی ۷۵۰ هزار تومان رسید و خیلی از اهالی نشر را نگران کرده، موضوع دیگری است که ناخواسته به تعطیل شدن کتابفروشیها میانجامد. وقتی ناشر نتواند کاغذ را با قیمت مناسب دریافت کند، مجبور است قیمت کتاب را بالا ببرد و کتاب به کتابفروشی میرسد و درنهایت مخاطبی برای خرید نیست و آن وقت به تعطیلی کتابفروشی میرسیم. همه اینها مستلزم کمکی است که دولت میتواند برای حوزه فرهنگ و بهخصوص کتاب انجام بدهد و نگذارد که یکبهیک کتابفروشیها سرنوشتشان محکوم به تعطیلی باشد.
- 15
- 6