این نویسنده در گفتوگو با ایسنا، درباره وضعیت نشر کتاب در سال ۹۵ گفت: سال به سال، دریغ از پارسال! متأسفانه هرسال وضعیت نشر کتاب بدتر میشود و اکنون فاجعه شده است؛ تیراژ کتاب به ۵۰۰ نسخه رسیده و باید فکری به حال آن کرد. گاهی اوقات ناشران قیمت کتابها را افزایش میدهند، یا کیفیت کار طوری است که دافعه ایجاد میکند.
او افزود: البته همه چیز را نمیشود گردن ناشران انداخت، گاهی مولفان نیز مقصرند، گویا ذائقه مردم را نمیشناسند و مخاطب برایشان مهم نیست. این وضعیت باعث خراب شدن بازار کتاب میشود. وضعیتی که بازار کتاب دارد خیلی غمناک است. البته کتابهای خوب فروش دارد و به دست مخاطب میرسد.
امیریان درباره وضعیت ادبیات نیز اظهار کرد: در ادبیات هم اتفاق مهم و ویژهای نیفتاده است و تغییری نداشتهایم. به خویشاوندان خود اجازه میدهند به جشنوارهها و نمایشگاهایی که در اروپا برگزار میشود، بروند و بودجههایی که به اسم کار فرهنگی و نشر کتاب گرفته میشود، حیف و میل میشود. البته وضعیت همیشه همینطور است.
او با بیان این که سعی دارد همیشه فرد امیدواری باشد و به همه چیز خوشبینانه نگاه کند، خاطرنشان کرد: متأسفانه اوضاع خیلی تیره است و چیز روشن و خوبی نمیبینم که بخواهم درباره آن حرف بزنم.
این نویسنده با بیان اینکه ممیزی نویسندگان را اذیت میکند، اظهار کرد: این ممیزی بر اساس ضابطه مشخصی نیست و کاملا سلیقهای است و همین مسئله باعث میشود که نویسندهها کار خوب ننویسند و یا اینکه آثارشان در کشوهای وزارت ارشاد باقی میماند و اجازه چاپ پیدا نمیکند. باید خون تازهای به وضعیت نشر تزریق شود و نگاه سنتی کنار گذاشته شود.
او یادآور شد: البته در سختیها کارهای خوبی متولد میشود و تبلور مییابد. به طور مثال با وجود سانسور شدیدی که از ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ حاکم بود، ما کارهای درخشان زیادی داشتیم و احمد محمود و دیگران کارهای خوبی بیرون دادند.
داوود امیریان با بیان اینکه جو دلمردهای ایجاد شده و یأس و افسردگی فراگیر شده است، گفت: در این چند سال یک کار خوب نمیتوانید معرفی کنید و اگر یک کار خوب بتوانید معرفی کنید من به شما جایزه میدهم. در این سالها کار درخشانی ندیدهام که بتوان به آن افتخار کرد و از آن با افتخار یاد کرد.
او درباه بهترین و بدترین خبرهایی که در حوزه ادبیات و کتاب در سال گذشته شنیده است، اظهار کرد: اینکه نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران به شهر آفتاب منتقل شده - هرچند که خیلی دور است - اتفاق خوبی بود زیرا مکان نمایشگاه مشخص شد و از مصلی و آوارگی نجات پیدا کرد. همچنین خبرهای خوب و خوشحالکننده برای خودم انتشار کتابهایم بود؛ «گردان قاطرچیها» که در برنامه خندوانه معرفی و استقبال خوبی نیز از آن شد و کتاب «کودکستان آقا مرسل» که جلد دوم «گردان قاطرچیها»ست. درباره بدترین خبر چیزی به ذهنم نمیرسد.
این داستاننویس با بیان این که سال گذشته بیشتر ادبیات کلاسیک خوانده است، کتابهایی را برای مطالعه پیشنهاد کرد و گفت: «مردی به نام اُوه» که درونمایه طنز دارد و شیرین است، داستانهای «دُن کامیلو» که نشر مرکز تعدادی را چاپ کرد و متأسفانه ادامه نداد اما من هنوز منتظر ادامه آن هستم.
او همچنین گفت: به نظر میرسد چاپ نشدن کتابهای خوب دامنگیر کشورهای غربی نیز شده است و در آنجا هم کتابهای خوب چاپ نمیشود.
- 9
- 3