این کتاب یکی از پرفروش ترین آثار غیر داستانی سال های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ و مورد تحسین روزنامه های آمریکایی محسوب می شود. اثری که کوشیده با رویکردی فلسفی به موضوع تغذیه انسان بپردازد.
چندی پیش، کاریکاتوری را در یکی از شبکه های اجتماعی با دوستانم به اشتراک گذاشتم. تصویری از گاوی قوی هیکل و خشمگین که پیش بند خونین قصابی بسته بود و با ساطور پشت کنده قصابان مشغول تکه کردن گوشت بود. شاید به نظرتان این تصویر خنده دار بیاید، اما آنچه موجب ناخوشنودی دوستانم شد و ارسال پیام های شکایت آمیز و اعتراضی به من، تصویر دردناک انسان های سلاخی شده ای بود که در دکان آن گاو قصاب به قناره کشیده شده بودند.
اغلب دوستان معترض و خشمگین با این استدلال که تصویر به شدت خشن و بی رحمانه و شبیه به یک کابوس است، از من خواستند که آن را حذف کنم. گرچه در نهایت به احترام آنها کاریکاتور را از صفحه ام برداشتم اما این سوالم بی جواب ماند: چرا وقتی حیوانات را در همین وضعیت می بینیم، احساس ناراحتی یا خشم نمی کنیم؟
شاید ساده ترین پاسخ به این سوال این است که ما انسانیم و آنها حیوان! اما آیا انسان بودن به ما این اجازه را می دهد که هر بلایی می خواهیم بر سر بقیه موجودات این کره خاکی بیاوریم؟! مگر نه این که انسان هم گونه ای از حیوانات است که توانسته به اتکای هوش برترش بر جهان تسلط یابد؟! پس اگر بر فرض، روزی بر روی زمین موجوداتی باهوش تر از ما پیدا شوند، به آنها حق می دهیم که ما را سلاخی و از گوشت مان تغذیه کنند؟!
این گونه پرسش ها را می توان زمینه ساز پدید آمدن کتابی به نام «حیوان خواری» به قلم جاناتان سفران فوئر دانست. این نویسنده آمریکایی و دانش آموخته فلسفه را پیش از این با رمان کوچک و خواندنی «حال همه مان خوب بود» می شناختیم. رمانی که بر اساس آن، فیلمی دیدنی و جذاب با عنوان «فوق العاده بلند و بیش از اندازه نزدیک» ساخته شده است.
اما «حیوان خواری» یک داستان نیست. کتابی در مدح گیاه خواری هم محسوب نمی شود. یعنی مجبور نیستید مدام درباره فواید خوردن کلم بروکلی بخارپز و قارچ کبابی بشنوید و به این موضوع ایمان بیاورید که پونه کوهی منبعی سرشار از کلسیم است، حتی بیشتر از جگر گوسفند. «ناتوانی فوئر در پاسخگویی به این پرسش فرزندش که چرا بعضی از حیوانات را می خوریم و بعضی را نه، او را به جستجو در سنت های گوناگون تغذیه و داستان های مرتبط با آن واداشت.»
این کتاب که با ترجمه ای روان و خوشخوان منتشر شده است، یکی از پرفروش ترین آثار غیر داستانی سال های ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ و مورد تحسین روزنامه های آمریکایی محسوب می شود. اثری که کوشیده با رویکردی فلسفی به موضوع تغذیه انسان بپردازد و چنان مورد استقبال قرار گرفته است که به قول روزنامه لس آنجلس تایمز، جاناتان سفران فوئر را در کنار بزرگ ترین فیلسوفان جهان می نشاند. او این اثر را با روایتی از مادربزرگش، که یکی از جان به در بردگان جنگ جهانی دوم است، درباره آشپزی شروع می کند و در ادامه به تحلیل و بررسی حقوق حیوانات می پردازد.
اما تنها به ایده پردازی در زمینه حیوان خواری بسنده نمی کند. او برای نوشتن این کتاب روزها و ماه ها با کشتی های صیادی سفر کرده، از مراکز پرورش مرغ و کشتارگاه ها بازدید می کند.
نویسنده بر اساس یافته های خود به بحث بر سر «بهترین روش زندگی بر سیاره زمین» می پردازد و رساله تحلیلی خود را بر دیدگاه امانوئلا چنامی اسپادا، روانشناس ایتالیایی استوار می سازد که می گوید: «انسان انگاری خطری است که باید به جان بخریم. چون باید از تجربه های انسانی خودمان برای پاسخ به پرسش ها درباره تجربه های حیوانات استفاده کنیم. تنها درمان ممکن (برای انسان انگاری) نقد مداوم تعاریف مان است تا بتوانیم پاسخ های درخور برای پرسش های مان پیدا کنیم.»
مجله جهان کتاب
- 12
- 3