امیرخانی با تأیید این خبر به ایسنا گفت: من نزدیک به پنج سال است (از سال ۹۲) در این سمت هستم؛ یعنی اسفند امسال میشود پنج سال. اما سابقه حضورم در کتابخانه ملی حدود ۲۵ سال است.
او سپس درباره علت برکناریاش اظهار کرد: اطلاع دقیقی ندارم علت خاصش چه بوده است و برایم ابهام دارد. توضیح خاص و شفافی در این زمینه ندارم. اما به هر حال اختلاف سلیقه مدیریتی و جابهجایی کاملا طبیعی است. هر مسئول و رئیس دستگاهی حق دارد بتواند با آزادی عمل کار کند. من هم اعتراضی ندارم. اما اینکه دلیلش چه بوده شاید اختلاف سلیقه و مدیریتی بوده است. خودم هم خبر دقیقی ندارم.
امیرخانی در ادامه بیان کرد: الان به من حکم جدید مشاور رئیس سازمان را دادهاند، البته روی کاغذ چنین چیزی نوشته شده؛ در عمل نمیدانم. فعلا جانشیتی برای معاونت مشخص نشده است یا حداقل من اطلاعی ندارم.
او درباره وضعیت کتابخانه ملی نیز گفت: خوشبختانه چون نهاد کتابخانه ملی نهاد سیاسی نیست و فرهنگی است نسبت به خیلی از پستها و مکانهای سیاسی کمتر دستخوش تغییر و نوسان شده است. اما به هر حال در دورههای مختلف پیرو شرایط سیاسی، تغییرات در سازمان وجود داشته است. در هر حال معتقدم در سالهای اخیر بخصوص در دوره دولت تدبیر و امید کتابخانه کمی شأنیت خود را پیدا کرده است. معتقدم با آمدن دکتر روحانی در سال ۹۲ اتفاقات خوبی در عرصه فرهنگ و بهویژه کتابخانه ملی افتاد و این مکان جایگاه تثبیتشدهای در میان فرهیختگان و کشورهای خارجی پیدا کرد. امیدوارم این روند کماکان ادامه داشته باشد.
غلامرضا امیرخانی: می دانستم برکنارم می کنند
غلامرضا امیرخانی نامی آشنا برای اهالی کتاب، دانشجویان، فرهیختگان و آدم های فرهنگی و هنری به ویژه حوزه ادبیات است. او را شاید بتوان فردی کهنه کار در حوزه کتاب، کتابداری و کتابخوانی دانست چه آنکه این استاد دانشگاه با دارا بودن سابقه و تجربه ای ۲۵ ساله مدیریتی در حوزه های مختلف مدیریت فرهنگی به فردی کهنه کار و متبحر در زمینه ادبیات بدل شده است. افتخارات و توانایی های رضا امیرخانی اما تنها به تجربه و سابقه ای که در کتابخانه ملی دارد خلاصه نمی شود.
او کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاع رسانی و دکترای تاریخ ایران اسلامی اش را از دانشگاه تهران کسب کرده و مدیریتی ۸ ساله در کتابخانه های شهرداری تهران داشته و جدا از این موارد ۲۲ سال عهده دار مسئولیتهای مختلف در سازمان اسناد و کتابخانه ملی بوده که از آن جمله می توان به مدیر کلی اطلاع رسانی و مدیر کلی تنظیم و پردازش اسناد اشاره کرد. این عضو هیئت علمی در کارنامه کاری خود تالیف دهها کتاب و مقاله در موضوعات مختلف تاریخی و کتابداری به ویژه در حوزه تاریخ و تمدن تیموریان، تاریخ و جغرافیای خراسان، تاریخ نگاری در ایران، تاریخ کتابخانهها در ایران ، اوضاع فرهنگی افغانستان، سیر تطور کتابخانه ملی ایران، نسخه های خطی، کتابخانه های به رشته تحریر درآورده و جدا از این موارد سابقه تدریس دروس مختلف رشته های تاریخ، مدیریت آرشیو و کتابداری و اطلاع رسانی را نیز در دانشگاههای تهران، شهید بهشتی، الزهرا و پیام نور را داشته و همچنین مدیر مسئول فصلنامه ایران و اسلام نیز میباشد. بنابراین با این پرونده پر و پیمان فرهنگی بیراه نیست اگر بگوییم دکتر رضا امیرخانی میتواند با این سابقه یکی از ارکان اصلی و به قول معروف آچار فرانسه هر نهاد و سازمان فرهنگی - هنری باشد. امیرخانی تا همین یکی دو روز پیش معاون سازمان اسناد و کتابخانه ملی بود اما تصمیماتی که توسط اشرف بروجردی در حوزه ریاست این سازمان گرفته شد حاکی از آن بود که رضا امیرخانی دیگر نمی تواند عهده دار معاونت این نهاد باشد.
ما هم مثل شما فکر می کردیم این موضوع فقط در حد شایعه و شیطنت های فضای مجازی است اما روز گذشته وقتی با آقای دکتر تماس گرفتیم او این موضوع را تایید کرد و اظهار کرد که شامگاه دوشنبه حکم برکناری اش به دستش رسیده و او دیگر معاون کتابخانه ملی نیست و قرار است فرد دیگری عهده دار این پست شود. آنچه در ادامه می خوانید ماحصل گفتگوی ما پیرامون تصمیم و حکمی که درباره پست معاونت کتابخانه ملی توسط اشرف بروجردی رئیس برای این فرهیخته فرهنگی گرفته شده، می باشد.
آقای امیرخانی در روزهای اخیر خبرها و گمانه زنی هایی پیرامون تغییرات مدیریتی در کتابخانه ملی به گوش می رسید خبرهایی که گویا تاکنون درست بوده و منجر به برکناری همکاران شما در نهاد کتابخانه ملی شده، خبرهایی که به تصمیمات خانم دکتر اشرف بروجردی ریاست کتابخانه ملی برمیگردد. شنیدههای ما حاکی از آن است که شما هم در لیست برکنار شدگان قرار گرفته اید و قرار است حکم برکناری شما هم به زودی صادر شود و به دست شما برسد و شما هم همچون همکاران دیگرتان مورد عنایت خانم بروجردی قرار بگیرید. این موضوع حقیقت دارد؟
قرار گرفتیم البته، حکممان هم صادر شده و همین دیشب به دستمان هم رسید.
عجب ما تازه فکر می کردیم این موضوع صحت ندارد.
خیر، صحت دارد. این موضوع البته عجیب نیست. بالاخره در حوزههای مدیریتی و معاونتی این جابهجاییها وجود دارد و گاها بر حسب تصمیمات مدیریتی رده های بالاتر یک نهاد یا سازمان ممکن است در بخشی از چارت سازمانی تغییراتی صورت گیرد.
درست است که ممکن است طبیعی باشد اما درباره دلایل این تغییرات چه نظری دارید؟
در مورد دلایل این تغییرات چیزی نمی دانم. شاید یک یا دو دلیل مشخص وجود داشته باشد اما درباره موضوعیت کلی این تغییرات و دلایلش چیزی نمی دانم.
بالاخره اولین بار نیست که این تغییرات در زمان ریاست خانم بروجردی در کتابخانه ملی رخ می دهد. در گذشته شاهد بوده ایم که این تغییرات درباره همکاران شما نیز رخ داده. شما در طول این مدت گمانه زنی ها یا پرس و جوهایی درباره تغییرات همکارانتان نکردید؟
بالاخره در اکثر موارد به دلیل اینکه توان مدیریتی کتابخانه را افزایش دهند افرادی را از بیرون وارد سازمان کرده و سمت هایی هم به آنها دادهاند اما اینکه مشخصا بخواهم تجزیه و تحلیلی روی این ماجرا داشته باشم خیر. این را هم بگویم که تغییرات مدیریتی خاصی به دلیل اینکه مثلا فلان مدیر فلان کار را کرده به همین دلیل از سمت خود برکنار شده، نداشتهایم . اما در کل از دلایل این ماجرا بی خبرم.
خانم بروجردی چند سال است که ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی را بر عهده دارند؟
چیزی حدود ۲۲ ماه است که ایشان رئیس سازمان هستند.
معمولا وقتی یک نفر به ریاست یک نهاد گمارده می شود در همان شش ماه اول تغییراتی را در حوزه های مدیریتی زیر نظرش انجام میدهد و افرادی را از محل کار قبلی اش با خود به محل کار جدیدش می آورد. همان موضوعی که به جابهجایی اتوبوسی شهرت دارد اما میبینیم که درباره خانم بروجردی این موضوع در پایان دومین سال ریاستشان دارد صورت میگیرد. فکر می کنید ایشان دارند بعد از دو سال تیم خودشان را به کتابخانه می آورند یا اینکه این تغییر مدیریتها بر اساس شایسته سالاری دارد صورت میگیرد؟
نه به این صورت نیست. به هر حال ایشان اگر قرار بوده کسی را از محل کار قبلی شان به کتابخانه بیاورند در همان ماه های اول آمدنشان به کتابخانه ملی این کار را انجام داده اند. بقیه تغییر مدیریت ها که مثلا در چند ماه اخیر صورت گرفته درباره کسانی است که ممکن است حتی ایشان یک بار هم آنها را ندیده باشند و افراد کاملا جدیدی باشند.
در طول دورانی که همکاران شما یک به یک از سمت های خود برکنار می شدند حدس می زدید که دامنه این تغییرات به شما هم برسد؟
با توجه به نوع برخوردهایی که صورت می گرفت بله حدس می زدم و کاملا قابل پیش بینی بود.
می توانیم وارد جزئیات شویم و حداقل کمی درباره برخوردهایی که بیان کردید گفتگو کنیم؟
به هر حال نوع انتصابات قبلی و بدون مقدمه بودن و ناگهانی بودنشان این پیش بینی را نه برای من بلکه برای بقیه همکاران به وجود می آورد که ممکن است این اتفاق برای بقیه هم بیفتد.
دامنه این تغییرات چقدر بوده؟ یعنی چه تعداد از مدیران تغییر پیدا کرده اند؟
از یک سال پیش تاکنون همه معاونت ها تغییر پیدا کرده اند و معاونین فعلی همگی افراد جدیدی هستند.
پر واضح است که نهادی مانند کتابخانه ملی افرادی را می طلبد که متبحر و کاربلد باشند تا بتوانند کارهای مدیریتی را به بهترین نحو انجام دهند. رزومه شما هم نشان می دهد که جزو این افراد متبحر هستید، اما اینکه شما را از پستی که در آن هم سابقه و هم دانش و کارایی دارید برمی دارند باید حکایت از این موضوع بکند که کسی که جای شما می آید از شما متبحرتر و کارآمدتر باشد. درباره تغییر پست شما آیا واقعا این گونه است و شخصی که جانشین شما می شود کاربلدتر از شماست؟ اساسا چه دلیلی وجود دارد که یک نفر که تجربه این کار را دارد را برکنار کنند و شخص دیگری که فرضا دانش کار را هم داراست اما تجربه کافی در این زمینه ندارد را جایگزین کنند؟
البته درباره این مورد خاص هنوز جانشینی معرفی نشده است. اما اینکه فرد توانمندتری قرار است جانشین شود قطعا اینگونه است و فرد توانمندتری قرار است بیاید . اینکه هنوز معرفی نشده ممکن است مبین این موضوع باشد که مورد، موردی حیاتی و فوری است. در برخی موارد هم ممکن است این ماجرا را به موضوعات سیاسی پیوند بزنند که حداقل درباره تغییر پست بنده اینگونه نیست چرا که شخص بنده با ریاست سازمان اسناد و کتابخانه ملی قرابت فکری هم دارم و زاویه ای وجود ندارد که بگوییم به خاطر آن از پستم برکنار شده ام. برداشت خود من دو مسئله مدیریتی است که اولینش این است که ایشان معتقد بودند که در حوزه معاونت کتابخانه که مهمترین و پرجمعیت ترین معاونت کتابخانه است کار چندانی صورت نمی گیرد و این معاونت پتانسیل این را دارد که کارهای بزرگتر و خلاقانه تری انجام دهد و دومینش هم اختلاف سلیقهای است که در بخش های اولویت های سازمان بین ما وجود داشت. من معتقد بودم که اولویت ها از حیث مسائل بودجهای باید طبق مسائل قانونی و همگام با برنامه مصوب سازمان برنامه و بودجه باشد که در این زمینه ظاهرا اختلاف سلیقه هایی وجود داشت که منجر به این تغییرات شد.
این دیدگاه هایی که بیان کردید خب دلایلی بود که خانم بروجردی به خاطرشان شما را از پست معاونت برکنار کردند. نظر شخصی خودتان درباره این دلایل چیست؟ به عقیده شما موجه، منطقی و قابل قبولند؟
در مورد دلیل اول کاملا مخالفم و معتقدم اتفاقا ما پرکاری کردیم و پرکارترین بخش کتابخانه ما بودیم به صورتی که می توان ادعا کرد که کارهای مهم کل کتابخانه ملی در معاونت کتابخانه یعنی همانجایی که ما بودیم صورت می گرفت. ما بعضا روزی دوهزار نفر ارباب رجوع داریم بخش های مهم کتابخانه مثل بخش نشریات، پایان نامه ها، منابع غیر کتابی، تمام مخازن کتابها، تمام کتابهای چاپ داخل و تمام کتابهایی که از خارج از کشور می آید و همچنین تمام کتابهای ایرانشناختی و اسلام شناختی، بخش بسیار مهم نسخ خطی و... در بخش معاونت کتابخانه است. بحث های مرتبط با عضویت، بحث هایی که کارهای مرتبط با فیپا را انجام می دهند، بحث های فهرست نویسی، شاپا یا همان (ISSN) نشریات، بحث اهدا و مبادله منابع بین مراکز مختلف و ... با کمک همکاران ما که حدود ۳۰۰ نفر که عموما هم کتابداران متخصص و متبحر هستند در حوزه معاونت کتابخانه صورت می گیرد. اما آنچه مسلم است این است که متاسفانه ما نتوانسته ایم در طول این دوسال به این تفاهم برسیم که اگر در حوزه معاونت کتابخانه کاری صورت نمی گیرد و خلاقیتی وجود ندارد پس این کارها چیست و این خلاقیت ها چرا دیده نشده است؟
شما چند سال است که در کتابخانه ملی هستید؟
به عبارتی ۲۵ سال اما به صورت رسمی ۲۲ سال است.
نظر رئیس قبلی کتابخانه ملی درباره معاونت کتابخانه چه بود؟
حتما نظر مثبتی داشتند که از من به عنوان همکار خودشان در معاونت کتابخانه استفاده می کردند.
از چه زمانی به معاونت کتابخانه منصوب شدید؟
اسفند سال ۹۳.
غیر از روابط کاری رفتار خانم بروجردی در سازمان با شما و کارمندان چگونه است؟
ایشان به شخصه رفتار بسیار خوب، اخلاقی و محترمانه با همه کارمندان خودشان دارند و به عقیده من می توانند یک الگوی رفتاری باشند برای تمام سطوح مدیریتی. درباره تغییراتی که انجام شده اما شاید مسائل دیگری در میان باشد یا نفوذهای خاصی.
خودتان فکر می کنید تصمیمی که درباره برکناری شما گرفته اند تصمیم درستی است؟
خودم که نمی توانم درباره خودم قضاوت کنم. اما برآیند این تغییر در کتابخانه سوال برانگیز است و چراهای بیشماری را ایجاد کرده است.
چراهایی که در ذهن همکارانتان ایجاد شده نشان دهنده این است که تصمیمات خانم بروجردی به عنوان ریاست کتابخانه تصمیمات درست و منطقی ای نیست؟
نمی توانم پاسخ مطلقی به این سوال بدهم. اما انتصابات و تغییراتی که در طول این چند ماه صورت گرفته نشان دهنده این است که برای این انتصابات نمیتوان چارچوب منطقی ای را تصور کرد.
فکر می کنید انتصاب خانم بروجردی به عنوان رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی، از ابتدا انتصاب درستی بوده و حداقل می توانستند کسی را که با حوضه کتاب مرتبط بوده را انتخاب کنند تا تصمیمات درستی را در زمینه پست های مهم مدیریتی می گرفت؟
فکر می کنم انتصاب درستی نبود جمله درستی نیست، به هر حال در سابقه این سازمان همیشه انتصابهایی صورت گرفته که مرتبط با کتاب و کتابخوانی نبوده و چهره های به نوعی سیاسی تر برای ریاست این نهاد انتخاب شده اند. به عقیده من انتصاب خانم بروجردی هم از این قاعده مستثنی نبوده و نمی توان گفت که انتصاب عجیب و بی ربطی بوده است. با همه اینها فکر میکنم ایده آل هر سازمانی این باشد که افرادی که برای ریاستشان انتخاب می شوند افراد متخصصی باشند که همه ویژگیها را داشته باشند اما گاهی هم فردی که برای ریاست یک سازمان یا نهاد انتخاب می شود همه شرایط را نداشته باشد.
و اگر این فرد از داخل مجموعه و نهاد باشد که چه بهتر، درست است؟
صد البته.
به عنوان سوال پایانی. شما از کتابخانه ملی می روید؟
خیر، قرار نیست بروم. پیشنهاد کرده اند به عنوان مشاور همکاری ام را ادامه دهم به علاوه اینکه من عضو هیئت علمی هم هستم.
و حرف پایانی.
امیدوارم سازمان اسناد و کتابخانه ملی به عنوان سازمانی بالنده و پویا مطرح شود و به راه خویش ادامه دهد.
- 17
- 5