«امرکیوریتوریال» و واژه «کیوریتور» به صورت گستردهای در جامعه هنری امروز کشور مطرح میشود. استفاده از این مفهوم به عنوان «حرفهای شاخص» و جدید در حوزه تجسمی ایران قرار گرفته است. در هنر معاصر امروزِ ما شاید روشنترین تعریفی که برای کیوریتور بیان میشود، مجموعهای از مدیریتها در فرآیند نمایشگاههای انفرادی، گروهی و «سیری پژوهشی» در راستای ارائه آثار هنرمند است. کیوریتور تلاش دارد تا در درک ایده هنرمند رویکردی خاص را سازماندهی کند. او این طی مسیر را همراه با دانش هنر معاصر و نگرشی «ساختارمند» در ارائه آثار، مدیریت خواهد کرد.افراصفا متولد ۱۳۷۰ تهران، نقاش و مجسمهساز، تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته مترجمی زبان انگلیسی به پایان رسانده است. او اکنون به عنوان هنرمند تجسمی و پژوهشگر عرصه کیوریتوریال فعالیت میکند.
این مترجم تلاش کرده است، کتابی متفاوت از امر کیوريتوریال در دسترس اهل فن قرار دهد. این کتاب با عنوان «الفبای هنر امروز» «Curating A to Z» به نویسندگی «ینس هوفمن» «Jens Hoffman» که یکی از کیوریتورهای برجسته معاصر است منتشر شده است. او سابقه کار در مراکز هنری و موزهای مهمی در کشورهای گوناگون از جمله «مرکز هنرهای معاصر لندن» و موزه هنرهای معاصر شهر «دیترویت» را دارد. کتاب هوفمن تلاشی برای بیان جهان هنر معاصر و مفاهیم متغیر که کیوریتور را به عنوان حرفهای مهم در پیشبرد هنر معاصر نقشی حیاتی میداند و سعی به بازنمود درست آن دارد. مخاطب ایرانی این منبع،از نگاه یک کیوریتور و متخصص هنر معاصر در درک «امر کیوریتوریال» میتواند اطلاعات سودمندی برای مطالعه در اختیار داشته باشد. این کتاب در۲۶ سرفصل مجزا اما پیوسته و هم راستا، تلاش به ارائه مطالب مفید برای درک درست حرفه کیوریتورینگ و پیشبرد نقش آن دارد.
گروهی جدید از مهارتها، جایگزین مهارتهای سنتی شدهاند و توانایی طرح پیشنهادهای نوین و داشتن خلاقیت، در نمایش آثار ساخته هنرمند را مهم خواهند شمرد. نویسنده در این کتاب هدف از نمایش آثار هنری را نه دوری جستن از رویدادی چشمگیر دانسته است، نه برهم زدن آن و نه حتی پذیرفتن آن. در واقع از رویکرد او برگزاری نمایشگاه باید کوششی باشد برای به وجود آوردن تجربههایی نوین که خود آفریننده یک زبان دیداری تازه و ارتباطهایی نو باشد.
یکی از شاخصههای مهم بیان شده در منبع «هنر از نگاه کیوریتور» شرحی است بر میل به شیفتگی که از آن روی میتوان امر «دیدن» را نه تنها بخش کوچکی از آنچه ذهن به آن مشغول است دانست، بلکه این تماشا و شیفتگی را نوعی دستاورد از امر کیوریتوریال دانست. این موفقیت از نگاه نویسنده وامدارِ دلبستگی مردم به تماشای گرایشهای ناخودآگاه دیگری و میزان اندازه دلبستگی و شیفتگی جلب مخاطب است. با مطالعه موازی فصول بعدی کتاب، ینس هوفمن در جایگاه یک کیوریتور، رویکرد «دنبالهروی اندیشهای معمولی» در مورد نمایش آثار را شرح میدهد و بر همان ویژگیهایی از آثار که بارها پیش از این دیده شدهاند متمرکز میشود. شاید فکر بدی نباشد که میزانی که بیننده میتواند دور آن بچرخد را محدود کنیم تا عمق اثر را از دید پنهان کند. در این نقطه اتصال مهم است که با مطالعه ادامه کتاب به ارزیابی فرآوردهها و میزان کیفیت معیارها در هنر معاصر و پردازشهای کیوریتورینگ مواجه میشویم. با گسترده شدن حرفه کیوریتورینگ و دور شدن آن از تعریف بسیار ساده تنها به عنوان نمایش آثار هنرمند، متغیرهای مساله نیز بیشتر و ارزیابی دشوارتر خواهد شد. هوفمن معتقد است رشتهای که هیچ معیاری برای سنجش کیفیت نداشته باشد، نمیتواند پیشرفت کند و به بیان مرزهای آن میپردازد.
این کتاب با بیان جایگاه نمایشگاه انفرادی برخلاف «رتروسپکتیو» آن را محور مهمی در رابطه بی واسطه با هسته مرکزی (هنرمند) و جهانبینی او به شکل یک کلیت به هم پیوسته میداند. با این تحلیل، هوفمن مسئولیت کیوریتور را در چارچوبی متفاوت شرح میدهد. او باز امر «دیدن» را در ادامه محور موضوع قرار میدهد. کتاب حاضر کیوریتور و بیننده را به مانند قدرتی دیگر از مفهوم «تماشا» با هم روبهرو میسازد. این کاربرد از زبان کیوریتوری مانند هوفمن، شايد سهل انگارانه و محاورهای به نظر برسد، اما شاهدی است بر تبعیضی پنهان و آن دیداری بودن جهان هنر است. همانطور هوفمن در بخشی به شرح متهم کردن کیوریتور به خودشیفتگی، پرده از بدگمانی افراد نسبت به نقش گسترش یافته این حرفه برمیدارد و نشان می دهد که عدهای نمیخواهند کیوریتور را به عنوان حرفهای آفریننده و پربار بپذیرند.
نویسنده در ادامه مطلب برای خلاص شدن «هنر مفهومی» از محدودیتها، فضای گالری و موزه را با سرفصلی به نام «زیراکس» که یک نام تجاری است پیش میبرد. او مفهوم فصل زیراکس را برای شناخت «اثر هنری در عصر باز تولید مکانیکی» یکی از نخستین و ارزانترین راههایی میداند که هنرمندان وکیوریتورها برای ارائه اندیشههای خود به دیگران به کار میبرند. او سعی به بیان جایگاه نسل جوان به عنوان کنشگری گسترده که امروز به عنوان «فرهنگ نسل جوان» و تعریف فرهنگ همه افرادی میداند که بخشی از تار و پود جامعه و فرهنگ دیداری محسوب میشوند. هوفمن جایگاه حساس آنها را بازگو کرده و دگرگونی جهان هنر و هنرمندان را پیرو دگرگونسازی «نسل جوان» میداند.
با مطالعه این کتاب به هیچ عنوان نباید دچار خوانشی اشتباه از منبع، در راستای آموزش مفاهیم هنری و یا کیوريتورینگ شد، بلکه این منبع سعی بر آن دارد تا درک صحیحی از امر کیوریتوریال در ارتقاي جایگاه این حرفه برای پیشبرد هنر معاصر و بسترهای مناسب این امر داشته باشد.
- 17
- 1