شوش، یکی از کهنترین شهرهای باستانی ایران و جهان و میراث زنده بشری را فدای زد و بندهای سیاسی نکنید. بی گمان برپایی طرح « زیرگذر شوش» که در عرصه این محوطه باستانی است به یادگارهای تاریخی و فرهنگی آن، آسیب خواهد رساند.شوش، یکی از ارزندهترین و باشکوهترین شهرهای باستانی ایران و جهان بوده است که در سی و نهمین نشست کمیته میراث جهانی سازمان علمی، فرهنگی و تربیتی ملل متحد (یونسکو) که در جولاي سال ۲۰۱۵ میلادی در شهر بُن آلمان برگزار شد با موافقت هموندان (اعضا) به ثبت جهانی رسید.
شوش، هجدهمین یادمان میراث جهانی ایران در یونسکو به شمار می رود که از ارزش ویژه ای نزد کارشناسان و پژوهشگران برخوردار است. به بيان دیگر، میراث جهانی شوش پشتوانه و آبروی فرهنگی کشور است که همه نهادها، ارگانها و سازمانهای دولتی و غیردولتی و مردم باید در پاسداری و نگاهبانی از آن کوشا باشند تا با پاسداشت و حفظ این میراث جهانی، بتوان آن را به آیندگان که دارندگان اصلی و راستین سرزمین اهورایی ایران هستند، واگذار کرد و کوتاهی در پاسداشت یادمانهای تاریخی و فرهنگی که نشانههای هویتی و شناسنامه بالنده مردمان این سرزمین به شمار میآید، به هیچ روی پذیرفتنی نیست. کوتاه سخن این که میراث جهانی شوش از آنِ همه مردم کشور و جهانیان است و با چنگ و دندان باید از آن پاسداری کرد. از سویی، قانونهای میراث فرهنگی در زمینه پاسداشت یادمانهای فرهنگی و تاریخی ملی و جهانی روشن و شفاف است و همه نهادها و سازمانها باید به آن احترام گذاشته و آن را پاس دارند و هیچ نهاد یا فردی فراتر از قانون نیست.
شوراندن مردم در برابر میراث فرهنگی!؟
با این همه و با وجود قانونهای میراث فرهنگی که شفاف و روشن بوده، چندی است که برخی از افراد دولتی و نهادها با شوراندن مردم و سوءاستفاده از قدرت و پست خود، مردم را در برابر سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و مهمتر از همه، میراث جهانی شوش، جای داده و در واقع، خواستار تخلف در زمینه میراث فرهنگی هستند! برپایی طرح «زیرگذر شوش» بر پایه دیدگاه باستان شناسان و قانونهای میراث فرهنگی که درون عرصه این میراث جهانی جای دارد، تخلفی آشکار است و به یادمانهای فرهنگی و تاریخی آن آسیب میرساند. ولی گویا برخی برآنند با بهرهگیری از قدرت و نفوذ خود در دستگاههای دولتی قانون را زیرپا گذاشته و به میراث جهانی کشور آسیب برسانند.
سید راضی نوری، نماینده مردم شوش در خانه ملت با همراهی برخی از افراد در شهرداری و شورای شهر شوش از کسانی به شمار می روند که خواستار ساخت زیرگذر شوش در درون عرصه این میراث جهانی هستند و با شوراندن مردم و منحرف کردن ذهن و افکارهمگانی و با پافشاری تمام، خواستار زیر پا گذاشتن قانونهای میراث فرهنگی هستند!؟ نماینده مردم شوش در خانه ملت، حتي پا را فراتر گذاشته و در تاریخ دوم بهمن نیز در تذکر شفاهی در نشست علنی مجلس، در این زمینه به رییس جمهور تذکر داده که «ما خواهان دستور برای آغاز این پروژه هستیم. میراث فرهنگی خود را در برابر مردم قرار ندهد. مسوولیت حوادث انجام گرفته با میراث فرهنگی است» (خبرگزاری دانشجویان، ایسنا، هفتم بهمن، کد خبر ۹۷۱۱۰۷۰۳۶۷۴). از سویی، سازمان میراث فرهنگی با همکاری باستانشناسان در حال پژوهش و بررسی و کاوش در عرصه جهانی شهر باستانی شوش هستند و تا پایان کار کاوش و نتیجه علمی و بیرون آمدن گزارش ها، هیچ نهاد، سازمان و فردی حق ندارد اظهارنظری کرده و همه مردم باید قانون را پاس داشته و به آن احترام گذارند و هر کاری جز این، زیرپا گذاشتن قانون بوده و تخلفی آشکار به شمار میآید.
میراث جهانی شوش را قرباني نكنيد
اما رییس سازمان میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی و معاون رییس جمهور در گفتوگو با رسانهها دیدگاههای خود را درباره طرح زیرگذر شوش بیان کرده است. علی اصغر مونسان با بیان این که پدیداری زیرگذر به لحاظ مهندسی ترافیک امر پسندیدهای نیست، افزوده است : «همکاران من در آنجا در حال کاوش هستند و با پایان یافتن این کاوشها، میتوان پروژه زیرگذر را ادامه داد». ولی گویا رییس سازمان میراث فرهنگی فراموش کرده اند که درون عرصه شهر باستان شوش به هیچ روی، نمیتوان طرحی را اجرا کرد. زیرا با قانونهای میراث فرهنگی ناسازگار است و هر کاری که با قانونهای کشور ناهمخوانی داشته باشد، تخلف است و هیچ کس در هیچ جایگاه و پست و مقامی نمیتواند و نباید قانون را زیر پا گذارد، مگر فراتر از قانون هم، وجود داشته باشد!؟ پس اگر کاوشها و بررسیها در این محوطه جهانی هم به پایان برسد بر پایه قانون حریم و عرصه یادمانهای ملی و جهانی باید پاس داشته شود و زیر پاگذاشتن قانون، تخلفی آشکار است.
همچنین کُنشگران و کارشناسان میراث فرهنگی و همه آن هایی که دل در گِرو فرهنگ و تاریخ ایرانی دارند با هم یک صدا خواستار ایستادگی سازمان میراث فرهنگی به ویژه ریاست آن سازمان در برابر فشارهای نهادها و سازمانهایی که قصد اجرای طرح از پیش شکست خورده « زیر گذر شوش» را دارند، هستند. این کُنشگران و کارشناسان که چشم و گوش جامعه به شمار می آیند و آرمانی جز پایداری ایران و بالندگی تاریخ و فرهنگ ایرانی را در سر نمی پرورانند، از رییس سازمان میراث فرهنگی میخواهند که میراث جهانی شوش را فدای زد و بندهای سیاسی نکرده و با بهرهگیری از قانون که مهمترین و بالاترین رکن کشور است، از یادگارهای نیاکانی کشور پاسداری و نگاهبانی کند و نگذارد خدشهای به هویت و تاریخ منطقه وارد شود. زیرا روزی فرا خواهد رسید که تاریخ ما را داوری کند و نرسد روزی که خدای ناکرده شرمنده مردم و تاریخ شویم. سازمان میراث فرهنگی بر پایه قانون باید از میراث فرهنگی و یادمان های تاریخی کشور پاسداری و حفاظت کند و با همه توان و قدرت و ابزارهای قانونی در برابر سوءاستفاده کنندگان از میراث هویتی و فرهنگی کشور بایستد.
همچنین سازمان میراث فرهنگی بايد بداند که از پشتیبانی رسانهها و کنشگران و کارشناسان میراث فرهنگی برخوردار بوده و ذره ای از حق قانونی خود و میراث جهانی کشور، کوتاه نیاید.
راهحل؛ ساخت جاده کمربندی
همه افرادی که با مسایل شهرسازی آشنا بوده و از آن آگاهی دارند، می دانند که طرح زیرگذر شوش یک طرح از پیش شکست خورده به شمار می آید و با اجرای آن نه تنها دشواری مردم برطرف نخواهد شد، بلکه در آیندهای نزدیک بر دشواریهای موجود خواهد افزود. ساخت جاده زیرگذر به باور کارشناسان هدر دادن منابع اعتباری شهر شوش است. با اجرای طرح زیرگذر شوش، نه تنها بار ترافیکی شهر کاسته نخواهد شد، بلکه با رفت و آمد خودروهای سنگین از بافت شهری، خطرهای بیشتری گریبانگیر جان ساکنان شده و افزایش آمار تصادفات را نیز، به دنبال دارد.
ميراث، قرباني توسعه ناپايدار
به باور همه کنشگران میراث فرهنگی و دلسوزان تاریخ و فرهنگ ایرانی، راهکارهای علمی همیشه پاسخگوی نیازها بوده است و طرح «جاده کمربندی» میتواند جایگزین خوب و مناسبی برای شهر باستانی شوش باشد. اما روشن نیست که چرا برخی از افراد پافشاری دارند که توسعه شهری و آبادانی باید از دل تاریخ بگذرد و هویت و شناسنامه مردمانی با فرهنگ آسیب دیده و به تاریخ بپیوندد؟ بهراستی چرا در بیشتر پروژههای شهری و روستایی، میراث فرهنگی و هویتی کشور را فدای توسعه و آبادانی میکنند. آیا توسعه و آبادانی کشور از دل تاریخ میگذرد یا می توان با نگاهی علمی و با آینده نگری، بهترین راهکارها را اجرا کرد و به میراث فرهنگی و تاریخ کشور هم آسیبی نرساند. مردم ایران تا به کِی باید هزینه های ندانم کاری و اجرای طرح های نادرست برخی از شرکت ها، نهادها و سازمان ها را بپردازند. نگذاریم بار دیگر توسعه شهری از دل تاریخ بگذرد، بی گمان روزی همان تاریخ ما را داوری خواهد کرد.
سياوش آريا
- 17
- 3