طی روزهای قبل از حضورم در استانبول، از افتتاح خانه فارابی در ترکیه باخبر بودم اما تهیه گزارش از این مرکز فرهنگی زمانی برایم جدی شد که هر بار پس از سوار شدن در مترو، در بخش های خبری تلویزیون های داخل مترو، خبر افتتاح خانه فارابی را می دیدم. تماشای این بسته خبری که فارابی را دانشمند بزرگ ترک معرفی می کرد، در کنار دیگر اخبار مهم ترکیه، انگیزه ام را برای بازدید ازخانه فارابی دوچندان می کرد.
قبل از جست و جو در اخبار افتتاحیه این مجموعه، از چند نفری درباره مکان خانه فارابی پرسیدم که بدون استثنا برای همگی شان غریبه و ناآشنا بود.
سرانجام با جست و جو در اخبار، منطقه ای را که موزه در آن واقع شده یافتم و در فرصتی مناسب به راه افتادم. اگرچه در این شهر با حدود۱۴میلیون جمعیت که روزانه میلیون ها مقیم و مسافر در آن در حال تردد هستند، ترافیک و حجم انباشت خودرو در خیابان ها خیلی کم به چشم می آید اما استفاده از مترو و دیگر وسایل حمل و نقل عمومی همچنان بهترین روش جابه جایی است.
با دو خط مترو خودم را از مرکز استانبول یعنی میدان معروف «تکسیم» به منطقه «توپکاپی» می رسانم. از آن جا که خانه موزه فارابی، در یک مجموعه بزرگ فرهنگی جای گرفته، آن را در نقشه گوگل نمی یابم و پرس و جوهایم در توپکاپی از محل دقیق خانه فارابی بی نتیجه می ماند. به لطف امکان فارسی ساز گوگل خبرهای افتتاحیه به زبان ترکی استانبولی را فارسی کردم و دریافتم که خانه فارابی در « Turk Dunyasi Kultur mahallesi» یا «محله فرهنگی جهان ترک» است.
«محله فرهنگی جهان ترک» کجاست؟
«محله فرهنگی جهان ترک» را در نقشه گوگل می یابم و با نیم ساعت پیاده روی از ایستگاه متروی توپکاپی خودم را به آن جا می رسانم. این محله فرهنگی در پارکی بزرگ و زیبا در بافت قدیمی و در کنار دیواره های عظیم تاریخی مربوط به دوره امپراتوری عثمانی واقع شده است. به مجموعه پارک وارد می شوم و در ورودی زیبا و مرتب «محله فرهنگی جهان ترک» با پرس و جو از نگهبان وارد محله می شوم. دورنمای محله، پرچم های برافراشته کشورهای مختلف بر خانه هایی با نمای چوبی زیبا و سنتی شکل با متراژ حدود ۸۰مترمربع است که هر یک با عنوان «خانه فرهنگ»، آن کشور را در قالب های موزه ای و نمایشگاهی معرفی می کند.
شهرداری استانبول از چندی قبل با همکاری برخی کشورهای آسیای میانه و چند کشور دیگر که به تعبیر ترکیه در حوزه تمدنی ترک قرار می گیرند، «محله فرهنگی جهان ترک» را راه اندازی کرده است. کشورها و مناطقی شامل آذربایجان، قزاقستان، ازبکستان، قرقیزستان، ترکمنستان، جمهوری قبرس شمالی، تاتارستان، بالکان و جمهوری باشقیرستان، حوزه تمدنی ترک را تشکیل می دهند که ترکیه تلاش کرده با گردآوری آن ها در یک مجموعه و تدارک طرح ها و برنامه های متنوع، فرهنگ، تاریخ و تمدن ترک را توسعه و نشر دهد. «در این محله فرهنگی و در خانه موزه ها، آداب، فرهنگ، تاریخ، طبیعت، غذا و هنرهای کشورها معرفی می شود و دیگر فعالیت های فرهنگی نیز همچون برگزاری دوره های زبان و جشن های استقلال کشورهای جهان ترک با هماهنگی و برنامه ریزی کنسول ها و سازمانهای میراث فرهنگی کشورها برگزار می شود.»
(www.Topkapiturkdunyasi.com)
یکی دیگر از اقدامات محله فرهنگی جهان ترکیه، معرفی اندیشمندان و فرهیختگان این کشورهاست و در این راستا، خانه موزه هایی نیز با هدف شناساندن آن ها تاسیس شده است که از جمله آن می توان به خانه موزه «خواجه احمد یسوی» شاعر و عارف اهل «سَیَرم» در قزاقستان امروزی اشاره کرد که «دیوان حکمت» او به اشعار ترکی است. از این رو، مسئولان محله فرهنگی جهان ترک، خانه موزه ابونصر محمد بن محمد طرخانی ملقب به فارابی را با این نگاه که او از دانشمندان جهان ترک است، ۴آگوست یعنی ۱۳مرداد گذشته با همکاری کشور قزاقستان افتتاح کردند.
در آیین افتتاحیه خانه فارابی، مسئولان فرهنگی و شهری استانبول، مسئولان سفارت و کنسول قزاقستان در ترکیه و روسای دانشگاه های قزاقستان و استانبول حضور داشتند که «دوسن کازینوف» دبیرکل سازمان بین المللی فرهنگ ترکی در این مراسم در سخنانی می گوید: «این خانه موزه نقش موثری در بقای ثروت علمی که توسط فارابی کشف شده، خواهد داشت و امروز جهان ترکیه باید انباشت فرهنگی، تاریخی و علمی خود را حفظ و به نسل های آینده منتقل کند.» (۴www.Turksoy.org آگوست ۲۰۱۹ -۱۳مرداد۹۸)
۱۰ روز پس از افتتاح
حالا ۱۰ روز پس از افتتاح خانه موزه فارابی، من به این جا آمدم؛ خانه ای چوبی در فضایی شاداب و سرسبز با متراژ حدود ۸۰مترمربع. ساعت حدود ۱۱ قبل از ظهر است و پرنده هم پر نمی زند. با این امید که با راهنما یا کارشناس مجموعه ملاقات کنم، تمام خانه های فرهنگ کشورها را با حوصله بازدید می کنم. با ورود به هر خانه چراغ ها روشن و صدای موسیقی بومی آن کشور پخش می شود، مجموعه ای از آثار موزه ای، تاریخی، آلات موسیقی و تصاویر مرتبط با طبیعت، دیدنی ها و هنرهای بومی در چیدمانی زیبا به نمایش گذاشته شده است.
حین تماشا با خود می اندیشم ما در کشورمان چند نمونه از این موزه ها و خانه های فرهنگ ایجاد کرده ایم که نه در قواره حوزه تمدنی ایران بزرگ، بلکه در حد و اندازه کشورهای فارسی زبان هم به ذهنم نمی آید یا اگر هست و داریم، حداقل من تاکنون نشنیده و ندیده ام. انتظارم برای حضور کارشناس و راهنمای مجموعه بی نتیجه می ماند و خودم دست به کار می شوم تا کسی را بیابم و پرسش هایم را با او در میان بگذارم. به سراغ نگهبانی باغ موزه می روم. نه در این جا بلکه در اغلب مکان های دیدنی نقاط مختلف این کشور افراد کمی هستند که بتوانند انگلیسی صحبت کنند و اغلب علایم راهنما نیز بدون ترجمه انگلیسی است. جدا از اهتمام و تعصب خاصشان بر زبان ترکی، شاید تصورشان این است که شباهت حدودی ادبیات نوشتاری این زبان به انگلیسی برای گردشگران کفایت می کند.
با نصف و نیمه زبان ترکی استانبولی که همسفرم می داند، به نگهبان می فهمانیم که «راهنما» می خواهیم. او ما را به دیگر نگهبان داخل مجموعه حواله می دهد. نگهبان خنده روی دوم با یکی دو تماس مارا به نگهبان سوم می سپارد. نگهبان سوم که فراتر از ترکی استانبولی، چند جمله ای انگلیسی می داند، تمام تلاشش را به کار می گیرد تا در خانه فارابی مثلا ما را با او آشنا کند. اگرچه سوالات من درباره چرایی اصرار آن ها برخلاف اسناد تاریخی بر ترک تبار خواندن فارابی و نیز رویکرد فعالیت های این خانه موزه بی پاسخ می ماند اما نگهبان، تلویزیون داخل خانه موزه را برایم روشن می کند که مستندی با زیرنویس انگلیسی با عنوان «فارابی، فیلسوف تمدن» پخش می شود.
فارابی دانشمند جهان ترک؟!
در ابتدای این فیلم مستند، فارابی این گونه معرفی می شود: «ابونصر فارابی بنیان گذار فلسفه اسلامی و دانشمند بزرگ جهان ترک بوده که در زمان حیات علمی خود بر مسیحیت و یهودیت تاثیر به سزایی داشته است. او که به «معلم ثانی» شهرت داشته، با تاثیرپذیری از ارسطو به عنوان مبتکر ایده تمدن جهانی شناخته می شود...
فارابی متفکر جهان ترک در هستی شناسی، منطق، اخلاق، فلسفه اسلامی، روان شناسی و حتی موسیقی دارای تبحر بوده است ...»
در ادامه این مستند، با نظرات دکتر«محمد آیدین» پژوهشگر فلسفه اهل ترکیه آشنا می شویم. او در جای جای این فیلم درباره فارابی سخن می گوید و بر تاثیر فارابی بر ایده تمدن جهانی تاکید دارد. در این مستند ۱۵دقیقه ای فارابی به صورت مشروح از دیدگاه پژوهشگران ترک معرفی می شود.
من مسافر خراسان بزرگ...
پس از تماشای این فیلم، کتاب های فارابی به زبان ترکی را که آن جا به نمایش گذاشته شده تماشا و در یکی از تابلوها مسیر سفر و هجرت فارابی در ۸۰سال عمرش از زادگاهش در فاراب خراسان بزرگ تا تهران، همدان، بغداد، مکه، مدینه و شام را مرور می کنم. من مسافری از خراسان بزرگ و بازدید کننده امروز این خانه موزه، از آن دیار می آیم که روزگاری طول و عرضش از نیشابور و هرات و بلخ تا توس و بیهق و سبزوار و تا مرو بزرگ و ساحل جیحون تا بلخ و آن سوتر، تا نوبهار و فاراب و... گستره داشته است. مقابل مجسمه فارابی اهل خراسان بزرگ می نشینم و در سکوت طولانی مدت این خانه موزه که انگار بازدید کننده ای ندارد، دست به جست و جو در منابع اینترنتی درباره ایل و تبار این دانشمند بزرگ می زنم. گویا این خانه موزه، کارشناس و راهنمایی ندارد که به او بگویم اگر همین امروز هم میراثی از تبار ترک و کرد و عرب و از هر قوم و نژادی در سرزمین ایران باشد، برای دیگر کشورهای هم نژاد دلیلی نمی شود که آن میراث را به بهانه هم نژادی و هم زبانی به نام خود بخوانند.
از ماست که بر ماست!
بماند که من، مسافری از خراسان بزرگ، به این حسرت و تاسف می اندیشم که این «از خود خواندن ها»ی کشورهای همسایه در سایه کم توجهی خودمان صورت گرفته و می گیرد و از ماست که بر ماست. مولوی و شمس و ابن سینا کم نبود که حالا فارابی و در آینده نیز معلوم نیست کشورهای همسایه بخواهند کدام میراث دیگر ما را برای خود بخوانند و خویش را بزرگ کنند.
شبیه حسرت های قونیه!
هیچ گاه از خاطرم نمی رود، سه سال قبل در سفر پیشینم به ترکیه که به شهر قونیه محل وفات مولانا رفتم، چه حسرت ها خوردم که ترک ها چگونه با این شاعر و عارف بزرگ ایرانی و فارسی زبان، دم و دستگاهی در اقتصاد و فرهنگ و گردشگری به هم زده اند. بماند که آن ها به مصادره مولانا بس نکرده اند و با مزارساخته ای برای «شمس تبریزی» نیز در همان قونیه پز شعر و ادب و عرفان ایرانی به راه انداخته اند. با اینترنت تلفن همراهم جست وجو می کنم واز دانشنامه اسلامی با صدای رسا با هموطنم فارابی بزرگ هم کلام می شوم که: «در ایرانی بودن فارابی شکی نیست از این جهت که منسوب به فاراب یا پاراب است.
این منطقه در ناحیه ترکستان ساحل غربی رود جیحون (ماوراءالنهر) در نزدیکی بلخ در خراسان بزرگ آن روزگار قرارداشته (که در قزاقستان امروزی واقع شده است) و لذا وی را از ایرانی بودن خارج نمی کند، چه آن که در قلمروی وسیع ایران، نژادهای مختلف زندگی می کردند و می کنند.» در رویایم لبخندی از صورت خراسانی شکل مجسمه فارابی تحویل می گیرم و این خانه موزه را با صدای حرف زدن های گاه و بی گاه چند نگهبان و گربه های ملوسی که در محوطه از این سو به آن سو می روند تنها می گذارم.
- 18
- 2