هخامنشیان
سلسله هخامنشی در ایران توانست نخستین نمونه تشکیل دولت و امپراطوری را به دنیای غرب نشان دهد. مادها مقدمات تشکیل این دولت پادشاهی مقتدر را پایه گذاری کردند. اصلیت مادها به نواحی شمال ایران برمی گردد که زبان مرسوم در بین آن ها ایرانی بود. هخامنشیان یکی از خاندان پاسارگادیان که محل زندگی آن ها در پارس بود و هخامنش، نام سَر دودمان آنها بوده است. داریوش بزرگ، پس از کوروش بزرگ و پسرش کمبوجیه در زمان بردیای دروغین، شورش های درونی و سرکوب شورشیان را فرونشاند و از این طریق باعث ایجاد دستگاه های کشوری و دیوانی منظم شد که همهٔ کشورها و ایالت های پیرو شاهنشاهی داریوش بزرگ، براساس آن قادر به برقراری ارتباط با یکدیگر و با مرکز شاهنشاهی و هماهنگی از نظر سازمان اداری بودند. ۱۳ پادشاه هخامنشی از زمان قدیم تا جدید در طی ۲۲۰ سال بر ایران، حکومت کردند که بنیان گذار این سلسله شاهنشاهی، کوروش بزرگ نام داشت.
کوروش دوم یا کوروش بزرگ اولین پادشاه هخامنشی
کورش، سلسله هخامنشیان را تاسیس کرد و توانست در نواحی گسترده آسیا به مدت ۳۰ سال، فرمانروایی نماید. یکی از خصلت های او بخشندگی و سخاوتمندی اش بود. از وی به عنوان بنیان گذار نخستین امپراتوری بزرگ جهان یاد میشد. او توانست برده های زیادی را آزاد کند. کوروش بزرگ با احترام به تمام دین ها گام های مهمی را در جهت افزایش تمدن، برداشته است. او نیز توانست سلسله هخامنشی را پس از فتح نواحی همچون هگمتانه، بابل و سارد بوجود آورد. طول دوره ی حکومت وی ۲۹ سال بود.
پایتخت هخامنشیان
یک شهر را نمیتوان به عنوان پایتخت و مرکز حکومت هخامنشیان معرفی کرد زیرا هخامنشیان در طی حکومت خود ۶ پایتخت داشته اند. این شهرها شامل انشان ، هگمتانه ، بابل ، شوش ، پاسارگاد و تخت جمشید میباشد. پاسارگاد نخستين پايتخت هخامنشيان بود كه كوروش سرسلسله هخامنشيان آن را تاسيس و به شهري آباد و معتبر تبديل كرد؛ اما پس از مرگ كوروش و مشكلاتي كه در امر حكومتي بهوجود آمد، از اهميت اين شهر كاسته شد؛ تا اينكه داريوش اول به پادشاهي رسيد. داریوش اول ابتدا به گسترش پاسارگاد پرداخت و پس از مدتی اقامتگاه اختصاصی خود را به انشان منتقل کرد و در همان جا تخت جمشید را بنا نهاد.
کمبوجیه دوم، دومین پادشاه هخامنشی
فرزند بزرگ کوروش به نام کمبوجیه دوم، به عنوان دومین پادشاه دوره هخامنشیان محسوب میشد که بر تخت سلطنت نشست. این پادشاه در زمان سلطنتش مصر را فتح کرد که از مهم ترین رخدادهای دوره فرمانروایی اش به شمار می رفت. وی با تلاش فراوان به مصر، لشکرکشی کرد و پس از درگیری با سپاه مصر، اقدام به محاصره ی سپاه پسامتیخ سوم کرد.
کمبوجیه دوم توانست سراسر مصر را در ژوئن سال ۵۲۵ قبل از میلاد، تسخیر کند. پس از این که او مصر را فتح کرد؛ تصمیم فتح لیبی و کارتاژ را گرفت. به این ترتیب کمبوجیه دوم، ۵۰ هزار تن را به آمون فرستاد تا آمون را تصرف کنند ولی سپاهش در بیابان واحه گم شدند. زمان مرگ این پادشاه به سال ۵۲۲ قبل از میلاد بعد از ماه ژئیه برمیگردد.
تشكیلات و ارکان هخامنشیان
پادشاهان هخامنشی، عادات و مذاهب ملل را در اداره كردن ممالك وسیعشان محترم شمردند. تشكیلات خصوصی موجب بر هم زنی آن ها نشد و حتی روسای محل را در اكثر نقاط، از میان بومیان انتخاب می كردند و بیگانه بر آنان تسلط نداشت. این اقوام تا زمانیکه مالیاتشان را پرداخت میکردند، هیچ احدی حق نداشت که مزاحم آنان شود. این ممالك وسیع به بیست و چهار تا سی ساتراپی، تقسیم شده بود و هر ساتراپی، یک حكمفرما موسوم به ساتراپ داشت و یك دبیر كه به نظاره گری بر كارهای ساتراپ می پرداخت، یك حكمران موسوم به ” ارگ پت ”در قلعه ی هر شهر یافت می شد.
فرمانده لشگر ساتراپ و دبیر با انجام وظایف خود به صورت مستقل، در ارتباط با دربار بودند. چاپارهائی كه اراضی وسیع را طی می کردند؛ احكام شاهنشاه را به مقامات مربوط می رساندند. در هر سال، عده ای از مامورین موسوم به چشم و گوش شاه به بازرسی مناطق دور دست می پرداختند و به دربار خود، نتیجه تحقیقاتشان را اطلاع می دادند.
مذهب هخامنشیان
اهورا مزدا از نظر پادشاهان هخامنشی به عنوان خالق زمین و آسمان محسوب میشد و آن ها میگفتند که یکی از تأییدات اهورا مزدا، اقتدار و سلطنتش می باشد. با توجه به اینکه امکان دیدن اهورا مزدا وجود نداشت؛ او را در مقابل آتش می پرستیدند که آتش، نماد قدرت و شکوه بود. نام مهر و ناهید در اکثر كتیبه های برخی از پادشاهان برای نخستین بار برده شده است. با این که ایرانیان قدیم، عقیده ی خاصی به مهر داشتند و برایشان مقدس بود ولی از اواخر قرن پنجم قبل از میلاد، پادشاهان هخامنشی به این رب النوع، اعتقاد داشتند و پادشاهان این سلسله از زمان اردشیر دوم، مهر را مقدس دانسته اند و در موقع سوگند وی را شاهد گرفته اند یا از او در جنگ، یاری خواسته اند. ملت ایران، آب و آتش و باد و خاک را در آن زمان مقدس می دانستند.
به قبیله ای از مادها كه صرفا مراسم مذهبی اجرا میکردند و باید حتماً برای اجرای مراسم خواندن سرودهای مذهبی، حاضر میشدند؛ مغان میگویند. مراسم پارسیان، از این نظر با مراسم مغان، تفاوت داشت كه پارس ها پس از موم اندوده کردن اجساد خود، آن ها را خاک میکردند ولی دفن اموات از نظر مغان، جایز نبود، آن ها بر این باور بودند که خاک مقدس است و نباید در آن، لاشه دفن کرد.
معماری هخامنشی
معماری هخامنشی، دربرگیرنده ی شهرهای بزرگ، معابد، کاخ ها و مقبره هایی مانند آرامگاه کوروش بزرگ می باشد. از ویژگی های اصلی این معماری می توان بوجود عناصری از معماری مادی، آشوری، یونانی و ایلامی در آن اشاره کرد اما در این بناها هویت منحصر به فرد هخامنشی خود را حفظ کرده است.
در سراسر خاورمیانه، قفقاز و ترکیه، شبه جزیره عربستان و مصر و ترکمنستان، ازبکستان، افغانستان، هند و پاکستان، بناهای هخامنشی در تمام گستره فرمانروایی آنها ، هم چنان برجای مانده است. این معماری، علاوه بر ترکیبی از سبک ها، از ترکیب سبک های منحصربه فرد ایرانی بوجود آمده است.
اماکن شاخص هخامنشی، شامل تخت جمشید، نقش رستم، محوطه پاسارگاد، کاخ آپادانای شوش و ارگ بم می باشد.
خط و زبان هخامنشیان
كتیبه های سلاطین هخامنشی به سه زبان پارسی باستانی، زبان انزانی یا شوشی و زبان بابلی میباشد در حالی که برخی دیگر، صرفا به پارسی باستانی است كه درباریان و خانواده سلطنتی به این زبان حرف میزنند. با استفاده از حروف میخی، كلیه ی این زبان ها را می نوشتند. اساس این حروف برطبق گفته ها از خط بابلی اقتباس شده آنرا ساده و مختصر كرده اند. به جای خط بابلی که دارای صدها علامت و اشكال بوده است، خط میخی فارسی، صرفا دارای۳۶ علامت و چند شكل معین بوده است. كتیبه معروف بیستون از مهمترین كتیبه ایام هخامنشی به شمار میرود كه داریوش بزرگ در آن اقدامات خود را به سه زبان، شرح داده است.
سقوط هخامنشیان
سلسله هخامنشیان در زمان داریوش سوم با حمله اسکندر مقدونی در هم کوبیده شد. اسکندر که ۲۲ سال داشت؛ رویایش پادشاهی بر امپراطوری ایران بود. اسکندر در سال ۳۳۴ قبل از میلاد، از داردانل با کشتی عبور کرد و اروپا را پشت سر گذاشت. اسکندر در آن زمان ، مصر را تصرف کرد. داریوش سوم که منابع بیکران و قدرت زیادی داشت و ثروت زیادی در خزائنش بود؛ نتوانست از هیچکدام از آنان استفاده کند و به این ترتیب اسکندر، تمام مصر را در اختیار خود گرفت.
با وجود درخواست صلح داریوش، اسکندر آنرا نپذیرفت و وارد پرسپولیس شد و به خاطر مستی زیادش برطبق گفته های تاریخ شناسان، پایتخت ایران را در سال ۳۳۰قبل از میلاد به آتش کشید و پس از گذشت مدتی از این کارش پشیمان شد. داریوش، هیچ فرزند پسری نداشت؛ به همین خاطر، اسکندر با فرصت طلبی در چنین شرایطی، خود را پادشاه جدید ایران نامید. سپس با انتخاب دختر پادشاه به عنوان همسرش بر تخت سلطنت ایران نشست و بعدها سلسله ی یونانی به نام سلوکیان را بر ایران تحمیل کرد.
کتیبه های تخت جمشید به زبانهای آرامی، ایلامی و فرس باستان، بیانگر اینست که ایرانیان، آگاه به فن ترجمه بوده اند. دایره ای بر روی زمین در کاخ مرکزی تخت جمشید دیده می شود که موقعیت این دایره در زیر سوراخ سقف می باشد. خورشید به صورت عمودی در موقع تحویل سال در نوروز و اولین روز پائیز، از این روزنه به درون می تابید که بیانگر آشنایی ایرانیان با علم نجوم، بوده است.
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 19
- 2