درفش کاویانی
علامتی به نام بیرق یا پرچم یا درفش یک کشور، بیانگر مظهر تمدن و ملیت آن کشور بود. فرمانده قوا یا پادشاه هر کشوری در لشگر کشی ها از بیرق استفاده میکرد. اتحاد بین مردمان هر کشوری را پرچمشان تعيين می کند که بیانگر پیشینه فرهنگی آن کشور می باشد. این نشان در اثر مواردی همچون باورها، عقاید، اداب و رسوم نیاکان آن کشور، هویت و روحیه ملی مردمان آن کشور بوجود آمد.
بیشینه پرچم ایران
در بین پرچمهای جهان بیگمان ، پرارزشترین آن درفش کاویانی بود. این پرچم، پس از روز آفرینش انسان ها، بر افراشته شده است. بدین دلیل که پرچم درفش کاویانی نسبت به سایر پرچمهای جهان دارای چندین برتری میباشد و در هیچ پرچم دیگری، امتیازات این نوع پرچم یافت نمیشود.
- از درفش کاویانی به عنوان یک پرچم مردمی یاد میشود و مردم دلیر کوچه و خیابان، این پرچم را بوجود آوردند و پرچم رسمی کشور شناخته شد درحالیکه پرچمهای دیگر جهان به صورت پیمانی( قراردادی) میباشند که گردانندگان کشور، آن ها را ساخته اند و به مردم کشورشان پذیرانده اند. از گذشته تا به امروز، هیچ پرچمی با رای مردم و همه پرسی در جهان برپا نشده است. به این ترتیب، خواسته های مردم در آن ها کم تر دیده میشود ولی سازنده ی درفش کاویانی، مردم بوده اند و به همین خاطر این پرچم از میان مردم بیرون آمده است.
- پرچم هر کشوری دارای رنگ ها و نشانه هاییست که به انتخاب درونمایه هایی پرداخته است درحالیکه درفش کاویانی، همه درون مایه( معنا و محتوا) خود را هنگام برافراشته شدن بهمراه داشت؛ زیرا در پیکار با دشمن خون خوار و برای نابودی او پیشاپیش مردم بپا خواسته به جنبش و چرخش درآمد.
- هدف از ساخت درفش کاویانی این بود که ایران زمین بتواند از دست بیگانگان چیره رهایی یابد.
- پرچم افسانه ای سلطنتی ساسانیان به نام درفش کاویانی بوده است.
اسطوره درفش کاویانی
درفش کاویانی در ایران به عنوان نخستین نماد محسوب شد.( تا پیش از درفش شهداد) هدف از ساخت این نماد که کاوه سازنده ی آن بود به خاطر ظلمی بود که ضحاک در حق فرزندان کاوه آهنگر کرده بود. یکی از روایات شاه نامه ی فردوسی اینگونه بود که ضحاک در خواب دید که سه مرد جنگی با حضور در کاخ، کاخ او را خراب کردند. ضحاک در نزد تعبیر کنان خواب، خوابض را شرح داد . طبق گفته ی معبران، شخصیبه نام آفریدون بدنیا می آید و کاخت را بازسازی میکند. ضحاک با شنیدن چنین مسأله ای از هوش رفت و بعد از بهوش امدنش گفت که همه را دعوت کنند و در مورد عدالت خود از انها سؤال پرسید و تقاضایش این بود که همه با امضا کردن برگه ای به عدالت ضحاک شهادت دهند.
کاوه آهنگر که از حضار این جمع به شمار می رفت؛ مغز سر چند فرزندش را خوراک مارهای ضحاک کرد و وقتی که آخرین پسرش را برای خوراک مارها برده بودند؛ ضحاک گفت که از من به عنوان یک پادشاهی عادل شهادت دهید. ناگهان خروشی از گوشه ای بر خاست که کاوه بود. کاوه به ضحاک گفت که من شهادت نمیدهم؛ به این خاطر که فرزندانم را به قتل رساندی و برای خوراک مارهایت از مغز سرشان استفاده کردی. چگونه گواهی به چنین عدالتی بدهم. ضحاک در این زمان اخرین فرزند کاوه را به او برگرداند و گفت اکنون به من شهادت بده ولی کاوه نپذیرفت و در اوج عصبانیت با فرزندش از کاخ بیرون رفت.
پس از خروج کاوه از کاخ، اظهارات بزرگان به ضحاک چنین بود:" علت سرخ شدنت در مقابل کاوه چه بود و به چه دلیل به او اجازه پاره کردن پیمان را دادی که از تو نافرمانی کند؟"
ضحاک گفت:" در زمان وارد شدن کاوه به کاخ، او دستانش را بر سرش زد و مرا شگفت زده کرد. حالا نمی دانم از این ببعد چه پیش می آید که راز جهان را نمی دانم".
کاوه پس از بیرون رفتن از کاخ با داد و شیون، دنیا را به عدالت فرا خواند.سپس به نشانه ی قیام و اعتراض، پیش بند چرمی اش را بر نیزه ای چوبین به شکل یک پرچم آویخت و آن را بالا می گیرد تا مردم به دورش جمع شوند. سپس کاخ فرمانروای ضحاک خون خوار را با کمک مردم، از بین برد و فریدون را بعنوان پادشاه انتخاب کرد. وقتی که فریدون بر تخت پادشاهی نشست؛ گفت که با دیباهای زرد و سرخ و بنفش، چرم پیش بند کاوه را بیارایند و با افزودن زر و گوهر به آن، نام درفش شاهی را برای آن انتخاب کرد و همین امر موجب شکل گیری کلمه دَرَفش کاویانی یا پرچم کاوه شد.
مفهوم رنگهای درفش کاویانی
درفش کاویانی برطبق بررسیها و پژوهشگرهای گسترده، نوعی چرم پاره چهارگوش بوده که بر بالای یک نیزه آویزان میشد که نوکش از پشت نمایان بود. یک ستاره بزرگ یا چهار پره در میان پرچم وجود داشت که منتهی به چهارگوشه آن میشد. اختر دیگری در بالای آن وجود داشت که بعنوان یک چنبره کوچک محسوب میشد؛ یعنی دو ستاره در میان و بخش بالایی در درفش کاویانی یافت میشده است. رشته نوارهایی در همه گوشه و کنارهایش، آویزان بوده است که با استفاده از زر و سیم و گوهرهای تابناک و ناب زیوربندی شده بودند. بخش زیرین چرم چهارگوش دارای رشته های آویزان شده ای به رنگ سرخ و زرد و بنفش بود. فردوسی برگزیدن این سه رنگ را از آن فریدون میداند که خود درفش کاویانی را نیز به زیور و دیبای رومی و ابریشم و پرنیان نیز آذین بندی نمود.
درونمایه رنگهای درفش سرفراز کاویانی
از رنگ سرخ به عنوان رنگ روز ” تیر” که سومین روز هفته ایرانیان باستان می باشد؛ یاد میشود و امروزه تحت عنوان “چهارشنبه” شناخته میشود. فرشته باران با نام” تیر”، شناخته میشود و زمین به یاری کوششهای او از ریزش باران بهره مند میشود و همین امر موجب سیراب و سرسبز شدن کشتزارها و مرغزارها میشود. از نماد این رنگ می توان به خروش و جوشش، شکوه و توانایی، پایداری برای پاسداری و نگهبانی از مرز و بوم اشاره کرد. این رنگ که با دو رنگ دیگر سپید و سبز به نشانه خانواده بنی امیه و بنی هاشم در زمان قاجاریه دیده میشد؛ اینک بر روی پرچم کنونی به رنگ زرد رنگ زرد دیده میشود که نمایانگر روز ” مهر” پایان هفته است و به آن ” یکشنبه” میگویند.
این روز از آن جهت، نام فروغ و روشنایی را با بهمراه دارد که ” مهر تابناک” در آن روز متولد شده است. از خصوصیات این رنگ می توان به پاکی و نیک خواهی، روشنگر گران منشی و سروری، نمایانگر فر و بزرگی و بازگو گر درخشندگی، فروزش و روشنایی اشاره کرد. رنگ بنفش رنگ بنفش بعنوان رنگ ” اورمزد” چهارمین روز هفته شناخته میشود و به نام ” پنجشنبه” معروف شده است. از نشانه های این رنگ می توان از پیکار در راه آزادی کشور، جنگاوری و دلیری و نبرد سرسختانه با دشمن و نگهبانی از یکپارچگی و شکوه آن یاد کرد.
درفش کاویانی و ملی گرایی
در بین جنبش های با گرایش ملی ایران، درفش کاویانی نقش نمادینی را از آغاز اسلام تاکنون داشته است و در ایران، بیانگر جنبش های ضد حکومت های اسلامی بوده است. یعقوب لیث صفاری در شعری که برای خلیفه عباسی ارسال کرد ، در هنگام قیام خود علیه عباسیان چنین نوشت:« درفش کاویانی( عَلَم الکابیان) همراه من است و امیدوارم که بر ملتها در زیر سایهٔ آن فرمانروایی کنم» درفش کاویانی در دوران نوین، در جنبش های ملی گرایانه و سیاسی، نقشی نمادین داشت. علاوه بر جایگاه این نماد در جنبش های سیاسی پوپولیستی، در ملی گرایی نوین ایران کاربرد داشت و نقش عقیدتی، فرهنگی و روشن فکری را بهمراه داشت و به عنوان نماد میهن پرستان شناخته میشد.
آرامگاه کاوه آهنگر
در استان اصفهان شهرستان فریدن دهستانی، آرامگاه کاوه آهنگر قرار گرفته است که« مشهد آهنگران» یا« مشهد کاوه» نام دارد.
گردآوری: بخش بیوگرافی سرپوش
- 18
- 6
کارن
۱۴۰۲/۶/۱۰ - ۱۰:۱۳
Permalink