امپراطوری روم
رموس و برادرش رومولوس( نخستین پادشاه روم) بر طبق افسانه ها، روم باستان را در قرن هشتم قبل از میلاد بر هفت تپه تأسیس کرد. لاتینی ها اولین ساکنان آن بودند که محل زندگی آن ها در دشت های حاصلخیز لاتیوم بود. روم باستان در طول تاریخ اولیه خود، تحت کنترل اتروسن ها بود. روم بطور پیوسته تحت نفوذ اتروریا رشد کرد. اشغال اتروریا در حدود سال ۵۰۰ خاتمه یافت و رم تبدیل به یک جمهوری شد.
تاریخچه ی امپراتوری روم
رومیها از قرن سوم قبل از میلاد، امپراتوری خود را تشکیل دادند. بیشتر نواحی غرب اروپا، شرق نزدیک، و شمال آفریقا تا قبل از قرن دوم میلادی، تحت تسلط رومی ها بود. نتیجه استفاده از لژیون های بسیار ورزیده و تعلیم دیده رومی ها، موفقیت امپراتوری روم بود که به خوبی از مرکز پایتخت رم، کنترل می شد.
ژولیوس سزار جمهوری، ۴۵ سال قبل از میلاد، روم باستان را بدست گرفت و از خود به عنوان عالی ترین دیکتاتور یاد کرد. سپس سزار آگوستوس در ۲۷ سال قبل از میلاد، به عنوان نخستین امپراتور روم انتخاب شد. دوران پر از صلح و شکوه در طول حکومت این امپراتور در روم سپری شد. اگوستوس بعنوان امپراتور برای حفظ موقعیتش خیلی دقت کرد. او با ایجاد یک گارد محافظ، دستمزد خوبی به آنها داد و نام گارد پراتور را برای آن ها انتخاب کرد. مدیریت شهر رم در زمان رشد و گسترش امپراتوری روم، دشوارتر شد. سرانجام با تصمیم رهبران روم باستان، روم به دو امپراطوری روم غربی و امپراطوری روم غربی تقسیم شد. امپراتوری روم غربی توسط شهر رم حکمرانی می شد و امپراتوری روم شرقی، از قسطنطنیه( استانبول امروز در ترکیه) منتفی شد. امپراتوری روم شرقی با نام های دیگری شناخته میشود که از آن ها می توان به بیزانس یا امپراتوری بیزانس اشاره کرد.
جامعه ی طبقاتی روم ها
در جامعه ی روم، سه کلاس اجتماعی نظیر پاتریشیان ها، پالبیان ها و برده ها زندگی میکردند. رومولوس، پاتریشیان ها را برای تشکیل نخستین مجلس سنا انتخاب کرد و پالبیان ها که همان شهروندان رومی بودند. برده ها بر عکس پالبیان ها در قلمرو روم از هیچ حقوقی برخوردار نبودند و تجاوز به آنها عملی پذیرفته شده بود. آن ها حق نداشتند که برده را با چوب بزنند.
حکم طلاق در امپراطوری روم
رومی ها به امر ازدواج به عنوان یک وظیفه ی شهروندی یاد میکردند. پدر برای نفع رسانی به خاندانش این مجوز را داشت که بعنوان بزرگ خانواده، ازدواج را برقرار کند اما طلاق یک موضوع شخصی محسوب میشد که زوجین میتوانستند درمورد آن تصمیم بگیرند. با توجه به اینکه زنان مایملک همسرانشان بودند؛ تنها جهیزیه ی زن، پس از طلاق به خانواده اش بازگردانده می شد. مرد میتوانست همسرش را بدون هیچ دلیلی طلاق بدهد اما بعضی از دلایل، شامل خیانت، شرب خمر شدید و ساختن نمونه از روی کلید های منزل بود.
پرستش چند خداوندگار
رومی ها به پرستش خدایان بسیاری مشغول بودند و یکتاپرست نبودند که الگوی آن ها یونانی ها بودند. آن ها از معبد خدایان یونان، دوازده عدد از این الهه ها و خداوندگاران را گرفته بودند که از مهمترین آن ها می توان به جوپیتر، محافظ امپراطوری یا همان زئوس یونان، جونو، نگهدارنده ی زنان یا همان هرای یونان و مینروا، الهه ی عقل و خرد یا همان آتنای یونان اشاره کرد. با این که این خدایان از نظر یونانی ها در میان مردم و با مردم بودند ولی به ندرت در فرهنگ روم، از زمین بازدید می کردند و از آسمان ها از روم محافظت می کردند.
هنر رومی
هنر رومی با آغاز امپراتوری روم بر هنر یونان تفوق یافت و به جای آن انتخاب شد. شکل گیری هنر روم بر اساس امپراتوری متحد الشکل این کشور بود و این هنر با کسب امکانات نسبتاً واحدی توانست در عرصه وسیعی گسترش پیدا کند. خصایص و ویژگی های هنر هلنی( یونانی)، سوداگرایانه بود و این هنر در سده های اول و دوم میلادی، برتر از هنر امپراتوری روم بود. پیکر تراشی بر اساس هنر یونان، از هنرهای برجسته و اصلی شناخته میشد که جایگزینِ نقاشی( هنر رومی) گردید.
ویژگی های هنر رومی، کم کم افزایش یافت و برتر از هنر یونانی شد تاجاییکه نمونه برداری و تقلید از آثار هنری یونان در قرن سوم پیش از میلاد به پایان رسید و هنر رومی بر هنر هلنی، تفوق حاصل کرد. هنر رومی با رشد و نمو و توسعه چشمگیر توانست مقام پیکر تراشی عصر کلاسیک یونان را بدست آورد.
از زمانی که امپراتور تئودئوس کبیر فوت کرد؛ روم به دو کشور پهناور تقسیم شد. امپراتوری روم غربی در اواخر دوران خود، ویژگی های کلاسیکش را به علت پایگاه طبقاتی سرداران از پائین ترین صفوف و جایگزینی آنها بر اشرافیت هنر، از دست داد و هنر یونان با برخورداری از خصلت های مردمی و شهری، منسوخ شد. آثار هنری یونان با خصلت ها و ویژگی های تشریفاتی و انفرادی براساس شرائط اقتصادی، اجتماعی، یادبودی و فاقد حماسه و دراماتیک، همراه بود درحالیکه آثار هنری روم به علت اوضاع اقتصادی، اجتماعی و حاکمیت سیاسی، از ویژگی های حماسی، تاریخ نگاری و دراماتیک برخوردار بود.
تضعیف امپراتوری روم
یکی از دلایل رکود امپراتوری روم، بزرگ شدن بیش از حد آن بود که به سختی اداره میشد. یک حاکم تنها، قادر به اداره ی سرزمین بزرگ نبود. قبایل انگلیس در قرن دوم میلادی، از سمت شمال به رم حمله کردند. یکی از امپراتورهای بزرگ دوره به نام مارک اووریلیوس از امپراتوری روم، دفاع کرد.
پس از امپراتور شدن دیوکستین در سال ۲۸۴ میلادی، او در تلاش برای سازماندهی مجدد امپراطوری و تقسیم آن به مناطق کوچکتر بود. کنستانتین بزرگ که یکی از جانشینان او بود؛ امپراطوری روم را به دو بخش امپراتوری روم شرقی با پایتخت قسطنطنیه و امپراتوری روم غربی به پایتختی رم به طور دائمی تقسیم کرد. کنستانتین به مسیحیان آزادی داد و وعده اش این بود که دیگر به آن ها اذیت نکند. نخستین حاکمی که به مسیحیت گروید؛ کنستانتین نام داشت.
قبایل ژرمنی در قرن پنجم، به سمت جنوب رفتند و اقدام به حمله به امپراطوری روم نمودند. خرابکارها با حمله به رم، شهر را غارت کردند. یک رهبر قبیله از آلمان در سال ۴۷۶، امپراتور روم را مجبور به ترک قدرت کرد. پس از آن مدت پایداری امپراطوری روم شرقی، حدود هزار سال بود. عثمانی ها در سال ۱۴۵۳ با فتح قسطنطنیه، آنرا به عنوان مرکز امپراتوری خود انتخاب کردند.
برخی از دلایل سقوط امپراتوری روم به شرح زیر میباشد :
- فاسد شدن سیاستمداران و حاکمان روم باعث سقوط امپراتوری روم گردید.
- از دیگر دلایل سقوط امپراتوری روم می توان به جنگ های داخلی و جنگ داخلی در امپراتوری اشاره کرد
- قبایل بربری در خارج از امپراتوری مانند ویزیگوت ها، هون ها، فرانک ها و وندال ها حمله کردند و باعث سقوط امپراتوری روم شدند.
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 13
- 2