میرهوشنگ ابتهاج، شاعر معاصر، متولد ششم اسفندماه سال ۱۳۰۶ در شهرستان رشت است. تحصیلات ابتدایی اش را در رشت سپری کرد، سپس به تهران آمد و دوره دبیرستان را در پایتخت گذراند. او اولین دفتر شعرش را به نام «نخستین نغمه ها» در دوران دبیرستان به چاپ رساند و به جامعه شعری دوره خودش نشان داد که شاعر قابلی است. با انتشار کتاب «شبگیر» که حاصل سال های پرتب وتاب پیش از ۱۳۳۲ است، به شعر اجتماعی روی آورد. تا کنون از این شاعر نام آور آثاری همچون «سهراب»، «زمین»، «چند برگ از یلدا»، «یادگار خون سرو»، «سیاه مشق» و مجموعه «آینه در آینه»؛ گزیده اشعار توسط محمدرضا شفیعی کدکنی منتشر شده است.
«حافظ به سعی سایه» نیز از آثار پژوهشی اوست که این تصحیح از دیوان حافظ، از تصحیح های معروف است. او در سال های ۵۶ - ۱۳۵۰ برنامه «گل های تازه» و «گلچین هفته» را که از رادیو ایران پخش می شد، سرپرستی می کرد. تعدادی از شعرهای این شاعر را هنرمندانی نظیر محمدرضا شجریان، شهرام ناظری و حسین قوامی اجرا کرده اند. تصنیف خاطره انگیز «تو ای پری کجایی» و تصنیف «سپیده» (ایران ای سرای امید) از شعرهای معروف سایه است.
کتاب «پیر پرنیان اندیش؛ در صحبت سایه» دربرگیرنده خاطره های سایه در دو جلد منتشر شده است. این کتاب گفت وگوی میلاد عظیمی با هوشنگ ابتهاج است و در آن دوره های مختلف زندگی این شاعر و موسیقی پژوه بررسی می شود.
محمدحسین بهجت تبریزی، متخلص به شهریار، چند دهه پیش در توصیف شعر ابتهاج جوان گفت: «پس از حافظ بسیاری از شاعران سعی کردند مانند حافظ غزل سرایی کنند، اما به نظر من هیچ کس به اندازه ابتهاج نتوانست به این مقصود نزدیک شود.»
محمدرضا شفیعی کدکنی نیز اظهار می کند: «در میان دانه های درشت شعر قرن بیستم ایرانی یعنی اکنونیان، که زندگی شان دراز باد، سایه در جایگاهی ایستاده که دیگران چه بخواهند و چه نخواهند باید بدو برنگرند و اگر فروتنی ذاتی او اجازه می داد، حق داشت که به همگان - جز به یکی دو تن - فرو نگرد اما سایه هر کسی را در جایگاهی که دارد، می شناسد و می ستاید.»
مرحوم غلامحسین یوسفی ادیب، نویسنده، مترجم و استاد برجسته ادبیات فارسی درباره شعر سایه می گوید: «در غزل فارسی معاصر، شعرهای سایه در شمار آثار خوب و خواندنی است. مضامین گیرا و دلکش، تشبیهات و استعارات و صور خیال بدیع، زبان روان و موزون و خوش ترکیب و هماهنگ با غزل، از ویژگی های شعر اوست و نیز رنگ اجتماعی ظریف آن یادآور شیوه دلپذیر حافظ است. از جمله غزل های برجسته او، «دوزخ روح»، «شبیخون»، «خون بها»، «گریه لیلی»، «چشمی کنار پنجره انتظار» و «نقش دیگر» است.
اشعار نو او نیز دارای درون مایه ای تازه و ابتکاری است؛ و چون فصاحت زبان و قوت بیان سایه با این درون مایه ابتکاری همگام شده، نتیجه مطلوبی به بار آورده است.»
در شعر پس از نیما در حوزه غزل تقسیماتی را با توجه به شاعرانی که در آن زمان حضور داشته اند، انجام داده اند که در این بین نام هایی چون هوشنگ ابتهاج، منوچهر نیستانی، حسن منزوی، محمدعلی بهمنی و... به چشم می خورد.
***
تصنیف «سپیده» معروف به «ایران ای سرای امید» ساخته محمدرضا لطفی است که محمدرضا شجریان آن را خوانده است. این اثر با صدای شهرام ناظری و محمد معتمدی نیز اجرا شده و در همه آن ها محمدرضا لطفی به عنوان آهنگ ساز و نوازنده حضور داشته است.
متن این تصنیف سروده هوشنگ ابتهاج:
ایران ای سرای امید
بر بامت سپیده دمید
بنگر کزین ره پرخون
خورشیدی خجسته رسید
اگر چه دل ها پرخون است
شکوه شادی افزون است
سپیده ما گلگون است، وای گلگون است
که دست دشمن در خون است ای ایران غمت مرساد
جاویدان شکوه تو باد
راه ما، راه حق، راه بهروزی است
اتحاد، اتحاد، رمز پیروزی است
صلح و آزادی جاودانه در همه جهان خوش باد
یادگار خون عاشقان ای بهار
ای بهار تازه جاودان
در این چمن شکفته باد
- 16
- 4