هر آنكس كه در پيشگاه اصولگرايان سر تعظيم فرود آورده و حاضر شود خودش را خرج انتخابات آنها كند، سوابقش ديگر اهميتي پيدا نميكند.
اين منطق در رفتار با تتلو به اوج خود رسيد. اصولگرايان با اين توهم كه ميتوانند از ميان ۴ميليون فالوئر تتلو راي جذب كنند، دستپاچه، ترتيب ديدار او با رييسي را در فرودگاه دادند؛ ديداري كه اگرچه رييسي هماهنگي براي آن را تكذيب ميكرد اما تتلو فاش كرد كه از طرف ستادش با او تماس گرفتند و هماهنگي انجام شد و جالبتر اينكه بعد از انتخابات ديگر به درخواست ديدار با او هم پاسخ مثبت نداده بودند. كيهان در حمايت از آن ديدار معتقد بود كه تتلو فردي است كه توبه كرده و ميزان حال فعلي است. از طرف ديگر همان خبرگزاري كه وي را روزي بر صدر ميهمانان خود نشانده بود در موردش تيتر زده بود: «اشك تمساح گاردين براي يك خواننده مبتذل+تصاوير» (فارس ۱۸ آذر ۹۲) اين درحالي بود كه اين فرد مدتها قبل اعلام توبه كرده بود اما با اين حال اصولگرايان از آنجا كه به وي نياز نداشتند او را همچنان «خواننده مبتذل» خطاب ميكردند.
با اين حال در منطق كيهان آن روز «توجيه» براي «همنشيني تتلو با رييسي و صدرنشيني در مجالس» مهم بود و اين كار را انجام ميداد.
جالبتر اينكه كيهان در بخشي از نقد خود به ناصر ملكمطيعي او را رواجدهنده «تيپهاي جاهلي و كلاه مخملي» ميداند كه شايسته حضور در سيما نيست. در حالي كه اصولگرايان در انتخابات سال ۹۴ و با گذشت ۳۸ سال از انقلاب براي كسب چند راي در شهر تهران، لشكري از كلاهمخمليها را در كنار بزرگان ليست اصولگرايي همچون حدادعادل و چمران نشاندند. بررسي همين دو، اتفاقا به ما ميگويد كه از نگاه كيهان: «توبهكننده خوب فقط كسي است كه در پيشگاه اصولگرايان توبه كند. كلاه مخملي خوب هم كسي است كه با سبيلهاي بناگوش دررفته، در كمپين انتخاباتي اصولگرايان خودش را خرج ليست اصولگرايان كند.»
اما بحث حضور ناصر ملكمطيعي در تلويزيون از جنبههاي مهمتري قابل بررسي است كه اساسا آنها كه بايد، به همين بخشها بيتوجه هستند. به عنوان مثال بايد از خودمان بپرسيم: در آستانه چهلسالگي انقلاب چگونه است كه يك شخصيت سينمايي رژيم گذشته تا اين اندازه مورد توجه مردم قرار ميگيرد كه صداوسيما براي جلب مخاطب در دو برنامه پرمخاطب از او با عنوان ميهمان استفاده ميكند؟ كجاي سياستهاي فرهنگي كشور غلط بود كه به اينجا رسيديم كه نسل ديروز و حتي امروز ميخواهند ناصر ملكمطيعي را بيشتر ببينند و عدم مجوز پخش مصاحبهاش (كه حتما با چارچوبها هماهنگ شده بود) به يك خبر مهم تبديل ميشود؟
كيهان سر تا به پاي ناصر ملكمطيعي را شسته و قطعا به اين فكر نميكند كه نسل ديروز و نسل امروز دستشان براي مقايسه كردنها خيلي بازتر از گذشته است. از نگاه كيهان اين بازيگر نماد فساد رژيم قبل است و اصلا توجه نميكند كه مردم، (خصوصا نسل جوان) نمادهايي كه كيهان و اصولگرايان در اين سالها برايشان ساخته بودند، را از همه نظر با همين افراد مقايسه ميكنند؛ نمادهايي مانند آن «دو مداح مشهور شهر و نزديك به اصولگرايان». كساني كه حتي تاكنون و بعد از ماهها حتي مسوولان قضايي هم نميتوانند ابعاد پروندهشان را براي ما و مردم تشريح كنند.
- 15
- 6