به گزارش ایرنا، بشر برای تعالی، شکوفایی و پویایی پا به عرصه زندگی نهاده است و از آنجایی که انسان یگانه موجودی به شمار می رود که با تفکر زندگی می کند می توان به جایگاه فکر منطقی و اصول اندیشیدن پی برد. بر این پایه به نظر می رسد، جهان بدون تفکر نمی توانست او را به سرمنزل مقصود برساند با این حال پرسشی که به ذهن متبادر می شود این است که فلسفه به چه کار می آید و اگر تفکر فلسفی نبود چه اتفاقی می افتاد. تأمل بر مسایل فلسفی کاری سترگ محسوب می شود که میطلبد محققان و اهل قلم هر یک در وجهی از افکار و اندیشهها به تحقیق و تفحص بپردازند. در این میان می توان به ملاصدرا فیلسوف و اندیشمند برجسته جهان اشاره کرد که با تکیه بر اصالت وجود، حکمت متعالیه را بنیان نهاد و با نگارش آثاری گرانبها، رهگشای رهروان پس از خود شد.
«محمد بن ابراهیم قوامی شیرازی» مشهور به صدرالمتالهین و ملاصدرا در ۹۵۱ هجری در شیراز دیده به جهان گشود. او دوران کودکی خود را با خواندن قرآن کریم و فراگیری قواعد صرف و نحو گذراند. ملاصدرا در مقطعی از زندگی خویش به قزوین مهاجرت کرد و از محضر اندیشمندانی همچون شیخ بهایی درس های فقه و علوم حدیث را آموخت و حکمت الهی، حکمت شرق و غرب را نزد میرداماد فراگرفت و با فراگیری علم ملل و نحل از میرفندرسکی گنجینه علوم خویش را کامل کرد.
با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان ملاصدرا نیز به آن شهر رفت و در همانجا به درجه اجتهاد رسید اما به دلیل اینکه نظریاتش در برخی مسایل فقهی با بیشتر دانشمندان این شهر متفاوت بود، او را به بدعت گذاری در دین متهم ساختند و این گونه وی ناچار به ترک اصفهان و زندگی در روستای کهک قم شد. وی در سالیانی که در این شهر اقامت داشت، آثار ارزشمندی نگاشت و شاگردان بسیاری را تربیت کرد.
این دانشمند فقیه از منتقدان تقلید و تعصب بود و در برخی آثار خود از جمله کتاب اسفار بر دوری از این امر تاکید کرده بود. صدرالمتالهین به موضوع قضا و قدر اعتقاد داشت و در رساله «فی مسئله القضاء و القدر» به آن پرداخت.
بنیان نهادن حکمت متعالیه که مهم ترین دستاورد زندگی ملاصدرا بود بر ۲ اصل اصالت وجود و تمایز آن از ماهیت استوار است. از دیدگاه وی وجود یا هستی که از پروردگار سرچشمه می گیرد به دلیل درک با علم حضور و دریافت درونی فرد، نیازی به ثابت کردن ندارد و از مسایل بدیهی به شمار می رود اما ماهیت به آن دلیل که به هر وجود، قالبی ویژه می بخشد، سبب متفاوت بودن پدیده های جهان هستی می شود.
«الشواهد الربوبیه فی مناهج السلوکیه، الحکمه المتعالیه فی الاسفار العظیمه الاربعه، الحکمه العرشیه، اللمعه المشرقیه فی الفنون المنطقیه، المبدا و المعاد، التصور و التصدیق، الوریده القلبیه فی معارفه الربوبیه و دیوان اشعار و...» از جمله آثار گرانبهایی محسوب می شوند که صدرالمتألهین در طول زندگی علمی خود به یادگار گذاشته است.
ملاصدرا فیلسوف گرانقدر ایران زمین، پس از عمری تحقیق، تالیف و آموزش در علم و دانش سرانجام در ۷۱ سالگی در شهر بصره درگذشت. به پاس خدمات کم نظیر این اندیشمند بزرگ در فلسفه، یکم خرداد را روز بزرگداشت این فیلسوف برجسته نام نهادند. اهمیت این موضوع سبب شد تا پژوهشگر گروه اطلاع رسانی به گفت وگو با «مریم صانع پور» عضو هیات علمی گروه غرب شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، استاد دانشگاه و نویسنده کتاب «تجرد خیال در حکمت متعالیه» بپردازد.
- در ادامه متن این گفت وگو را می خوانیم:
** حکمت صدرایی مجموعهای از معارف قرآنی، حدیثی و عرفانی
صانع پور با بیان اینکه نظام فلسفی ایران امروزی به طور کامل صدرایی است، گفت: حکمت صدرایی برخلاف حکمت اشراقی معتقد به تجرد عالم خیال و صور خیالی است و محوریت عالم خیال در فلسفه صدرایی برگرفته از محوریت عالم خیال یا مثال در نظریه عرفانی «محیالدین ابن عربی» اندیشمند و عارف بزرگ جهان اسلام است. در حقیقت حکمت صدرایی مجموعهای از معارف قرآنی، حدیثی و عرفانی به شمار می رود که در قالبی فلسفی و عقلانی عرضه شده و به بیانی دیگر مفاهیم شهودی ابن عربی که قابل انتقال به غیر نبود در فلسفه ملاصدرا تبدیل به معارفی تعلیمی شدند. با این تفاسیر می شود گفت که ایران امروزی نیز نظام فلسفی صدرایی دارد.
این پژوهشگر فلسفه و حکمت در ادامه افزود: خیال در فلسفه ملاصدرا نقش مهمی دارد. در سیر نزولی وجود عالم خیال یکی از عوالمی به شمار می رود که ملاصدرا در اثبات آن بسیار موثر است و از آن به عنوان عالم مثال یاد می کند. برای رسیدن به معرفت عقلی که از نظر ملاصدرا والاترین معرفت شناخته می شود گذر از خیال ضروری به نظر می رسد و در منظومه فکری او موردی که تفاوت عمده ای با افکار فیلسوفان پیشین دارد، اثبات مجرد و غیر مادی بودن خیال است.
** حکمت متعالیه
عضو هیات علمی گروه غرب شناسی پژوهشگاه علوم انسانی درباره اصطلاح حکمت متعالیه اظهار داشت: اصطلاح حکمت متعالیه پیش از صدرالمتالهین نیز به کار رفته و « شهابالدین یحیی سهروردی » فیلسوف نامدار ایرانی در یکی از آثارش نیز این اصطلاح را به کار برده است و حتی ابن عربی هم رساله ای به همین نام دارد اما وقتی ملاصدرا نام حکمت خود را متعالیه می گذارد، یک منظور فلسفی دارد. ملاصدرا بسیاری از مباحث مهم فلسفی را با اصالت وجود حل می کند و نام فلسفه اش را حکمت متعالیه می گذارد زیرا وجود متعالی ترین مفهوم به شمار می رود و تمام حرف ملاصدرا در این فلسفه است.
** تاثیر حکمت صدرایی بر زمانه ما
صانع پور، تأثیرپذیری حکمت صدرایی بر دنیای کنونی را مهم دانست و بیان داشت: با ظهور فناوریهای ارتباطی و اطلاعاتی دیجیتال، دوره جدیدی برای بشریت آغاز شده که فلسفه ورزی جدیدی می طلبد و همه اندیشهورزان می توانند در ارتباطی هم ارزش در این فلسفهورزی مشارکت کنند. ما نیز از این امکان برخوردار شده ایم تا با بازخوانی میراث حکمی و فلسفی خود به دنبال درک امکان های نظری برای کشف عصر جدید باشیم و با استفاده از امکانات ارتباطی جدید در گفت وگو با دیگر فرهنگ ها وارد شویم. با استفاده از امکانات دنیای مجازی و عبور از تک صدایی جهان غرب می شود، نوعی از چند صدایی جهانی عرضه کرد که قادر است با هم افزایی عقلانیت های مختلف به شکل گیری تمدنی نوظهور منجر شود.
یکی از وظایف مهم اندیشمندان پس از بهره گیری از میراث فکری و تمدنی غرب مدرن، توجه به امکانات حال و آینده است که دنیای مجازی در اختیار قرار می دهد و باید تفکر حال و آینده متناسب با این شرایط نوظهور شکل گیرد.
حکمت صدرایی بیش از آنکه یک تلاش فلسفی محض باشد، تلاشی در جهت عقلانی سازی حوزه های مختلف عرفانی، قرآنی و کلامی اسلام است.
در این راستا ملاصدرا با تمرکز بر ارتباط سیستماتیک عالم ماده با پروردگار از طریق عالم خیال در فرآیند وجودی و معرفتی می کوشد تا تقدس عالم جبروتی را در امور مادی جاری کند که این امر می تواند فواید و مضراتی داشته باشد. به نظر می رسد در دنیای کنونی که باب گفت وگو با فرهنگ ها و ادیان مختلف باز شده این فلسفه توان بیشتری برای گفت وگوی استدلالی و عقلانی دارد زیرا در حکمت صدرایی بنای عقل بر ایمان گذاشته شده است. بنابراین بازخوانی و بازاندیشی این فلسفه در جامعه فکری امروز می تواند گفت وگوی برون دینی را امکان پذیر و جامعه را از آسیب ها حفظ کند.
- 16
- 2