مهمترین هدف صدام از آغاز جنگ با ایران، لغو معاهده مرزی ۱۹۷۵ و تسلط کامل بر اروندرود بود. برای تحقق این موضوع، دولت عراق نیاز داشت تا شهرهای خرمشهر و آبادان را به تصرف درآورده و بر شبه جزیره آبادان مسلط شود تا دسترسی ایران به اروندرود را غیرممکن سازد. بنابراین یکی از محورهای اصلی حمله ارتش عراق به خوزستان حرکت از محور شلمچه و پیشروی در ساحل ایرانی اروند رود بود تا بتواند بین رودخانههای بهمنشیر و اروند بهطور کامل مستقر شود. اگر ارتش عراق موفق میشد به این هدف کلیدی دسترسی پیدا کند در کنار دو مانع طبیعی کارون و بهمنشیر قرار میگرفت و شاید میتوانست ایران را از بازپسگیری آنها نا امید سازد. بنابراین قبل از آنکه بتواند حتی خرمشهر را به تصرف درآورد نیروهای خود را از شمال این شهر عبور داد تا بتواند هر چه سریعتر به شبه جزیره آبادان رسیده و شهر پرآوازه آبادان را به اشغال خود درآورد.
زمانی که جنگ آغاز شد، جمعیت آبادان از اهواز که مرکز استان خوزستان است بیشتر بود و بهدلیل وجود فرودگاه بینالمللی و بزرگترین پالایشگاه جهان، شهر زنده و فعالی بود. آبادان در قبل از پیروزی انقلاب، مرکز سیاسی تأثیرگذار بر صنعت نفت بود و با وجود دانشکده نفت، فعالیتهای سیاسی در آبادان بر خانواده صنعت نفت ایران نیز اثر میگذاشت. توسعه آبادان حول محور نفت و پالایشگاه بزرگ آن صورت گرفته بود. پالایشگاه آبادان با ۱۸ هزار کارمند و ظرفیت تولید روزانه ۶۰۰ هزار بشکه از یکصد نوع فرآورده نفتی، سهم با ارزشی را در تأمین نیازهای سوختی ایران داشت. در زمان آغاز جنگ، این پالایشگاه روزانه ۴۶۰ هزار بشکه انواع فرآوردههای نفتی از جمله بنزین و نفت سفید و نفت گاز تولید میکرد.
در روز شروع جنگ به میزان ۳۴۰ میلیون لیتر انواع فرآوردههای نفتی در مخازن پالایشگاه آماده توزیع بود. در مجموع ۲۵۰ مخزن نفت و فرآورده متعلق به پالایشگاه آبادان وجود داشت که با ۴ خط لوله، فرآوردههای نفتی را به بندر امام خمینی در ۱۱۲ کیلومتری آبادان جهت صدور ارسال میکردند. مخزن گاه اصلی پالایشگاه در بوارده در جاده خسروآباد بود که ۸۵ مخزن داشت و در طول جنگ بارها بمباران شد. پالایشگاه آبادان ۱۶ اسکله داشت و ظرفیت بارگیری بندر آبادان ۸۰۰ هزار تن بود و در طول سال ۱۹۰ فروند انواع کشتیهای نفتی به آبادان تردد میکردند.
در شب ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ که انقلاب در حال پیروزی بود و ژاندارمها پاسگاههای مرزی را تخلیه و رها کرده بودند، رئیس سازمان امنیت بصره به جزیره مینو آمد و بین مردم عرب جزیره، انواع سلاحها از جمله کلت کمری، کلاشنیکف، آرپی جی۷ و مینهای انفجاری توزیع کرد. از حدود ۵ ماه قبل از آغاز جنگ، عراق در اروند رود به قایقهای عربهای حاشیه اروندرود از طریق کشتی اسلحه میداد. با توجه به وجود رابطه خویشاوندی و دوستی بین عربهای ایرانی و عراقی در دو سوی اروند رود، رفت و آمد عراقیها از شهریور ۱۳۵۸ به منازل اقوام ایرانی خود در این سوی اروند گسترش یافت.
عراق با توجه به این فرصت، جاسوسهایی را از اروند رود به روستای شلحه در ۳ کیلومتری جنوب ذوالفقاریه اعزام میکرد که باعث اولین درگیریها در فروردین ۱۳۵۹ بین سپاه آبادان و این جاسوسها شد. انفجار لولههای خطوط انتقال نفت، شرکت ایران گاز و نیز بازار روز آبادان توسط عوامل عراق در ماههای قبل از شروع جنگ، موجب توسعه و گسترش سپاه آبادان گردید به طوری که این سپاه در زمان شروع جنگ حدود ۳۰۰ پاسدار رسمی و ۷۰۰ پاسدار غیررسمی داشت. تعداد زیادی از اعضای سپاه از عربهای حاشیه اروندرود بودند که خیلی خوب در مقابل جاسوسهای عراق ایستادگی کردند. از نیمه دوم شهریور ۱۳۵۹ احتمال وقوع جنگ در شهرهای آبادان و خرمشهر احساس میشد ولی ابعاد آن معلوم نبود.
با وجود این فعالیت طبیعی در آبادان جریان داشت و حتی در ساعت ۷ صبح روز ۳۱ شهریور که جنگ آغاز شد یک هواپیمای مسافربری از تهران در فرودگاه آبادان بر زمین نشست و پس از تخلیه سرنشینان خود فرصت سوار کردن مسافرین آبادانی را نیافت و به تهران بازگشت. چگونگی محاصره آبادان با آغاز جنگ در روز ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ پالایشگاه آبادان در چندین نوبت و در مجموع با حدود ۳۵ فروند جنگنده عراقی بمباران شد و دچار آتشسوزی گردید و از کار افتاد. از آنجا که ارتش عراق در حمله به خرمشهر با مقاومت مردمی جدی، کم نظیر و مثال زدنی مواجه شد و از تصرف فوری این شهر مأیوس گردید، در ۱۹ مهر ماه سال ۱۳۵۹ در حالی که همچنان تلاش میکرد به خرمشهر وارد شود، به لشکر ۳ زرهی مأموریت داد خرمشهر و آبادان را محاصره نماید تا امکان اشغال این دو شهر با هم فراهم شود. بدین منظور این لشکر با نصب یک پل پیام پی ساخت شوروی روی رودخانه کارون در منطقه مارد واقع در ۱۲ کیلومتری آبادان، با تیپ ۶ زرهی سازمانی و تیپ ۲۶ زرهی لشکر ۵ و عناصری از تیپ ۳۳ نیروی مخصوص، ظرف یک شب از رودخانه کارون عبور نمود.
ارتش عراق پل دیگری را هم روی رودخانه کارون در سلمانیه واقع در ۲۰ کیلومتری آبادان نصب کرد. با عبور از رودخانه کارون، ارتش عراق بخشی از جاده آبادان - اهواز و نیز حدود ۱۰ کیلومتر از جاده آبادان - ماهشهر را به تصرف خود در آورد. این تهاجم در حالی صورت گرفت که ایران هیچ نیرویی در شرق رودخانه کارون نداشت. با تصرف بخشی از جاده، ارتش عراق حدود ۹۰۰ نفر از مردمی را که از جاده اهواز-آبادان تردد میکرند به اسارت درآورد. سپاه آبادان در ۲۹ مهر ۱۳۵۹ یک حمله کوچک علیه مواضع نیروهای عراقی در اطراف ایستگاه ۷ انجام داد که موجب شد نیروهای مهاجم عراقی از این محور به آبادان حمله نکنند زیرا تصور میکردند که رزمندگان اسلام در برابر آنها مقاومت خواهند کرد. در روز چهارم آبان که خرمشهر به اشغال ارتش عراق درآمد، گردان ۱۵۳ از تیپ۲ قوچان در قالب یک گروه رزمی که دارای یک گردان پیاده و یک گروهان تانک و یک آتشبار توپخانه بود به فرماندهی سرهنگ کهتری از طریق ماهشهر وارد آبادان شد.
ارتش عراق از روز هشتم و در شب نهم آبان ماه - همزمان با تک در منطقه غرب دزفول - آغاز به عبور از پل احداثی روی رودخانه بهمنشیر در منطقه ذوالفقاری در شمال آبادان کرد تا بتواند شهر آبادان را دور بزند. نظامیان عراقی ساعت ۳ بعد از ظهر با سه دستگاه خودروی پل شناور GSP از رودخانه بهمنشیر عبور کردند و ساکنان روستاهای این محور را اسیر کردند و با خود بردند. با اطلاع و حضور مردم و رزمندگان، ۲۹ کماندوی ارتش عراق در این ناحیه اسیر شدند. صبح زود فردای آن روز، پل عراق روی بهمنشیر هدف بالگردهای کبری قرار گرفت. در مقاومتهای این منطقه حدود ۷۰ نفر از نیروهای فدائیان اسلام هم به دفاع مشغول بودند ولی با وجود مقاومتهای فراوان رزمندگان، ارتش عراق توانست کوی ذوالفقاری را به تصرف خود درآورد. با این اقدام، شهر آبادان در دهم آبان ماه ۱۳۵۹ به محاصره نسبتاً کامل ارتش عراق درآمد.
در روز ۹/۸/۱۳۵۹ جنگندههای پایگاه شکاری بوشهر تعداد۴۲۳ پرواز بمباران هوایی در حمایت از رزمندگان جبهه آبادان انجام دادند که بر اثر آن ۳ خلبان شهید شدند. تعداد نیروهای عراقی که از رودخانه بهمنشیر عبور کردند حدود ۶۰۰ نفر و در حد ۲ گردان بودند. پس از گذشت مدتی از محاصره آبادان، حدود ۲۰۰ نفر از نیروهای مردمی در قالب ۳ گروهان رزمی سپاه به فرماندهی آقای مرتضی قربانی و معاونت آقای شمگانی به همراه یک گروهان از نیروهای لشکر۷۷ ارتش به فرماندهی سرهنگ کهتری به نیروهای عراقی در کوی ذوالفقاری حمله کردند و موفق شدند نیروهای عراقی را به آن سوی بهمنشیر عقب برانند و پلهای نصب شده توسط ارتش عراق را منهدم نمایند. در این عملیات حدود ۱۲۰ نظامی عراقی کشته و حدود ۱۴۰ نفر هم به اسارت درآمدند و غنایم زیادی هم گرفته شد. در دوران محاصره شهر، رادیو نفت آبادان اطلاعات مربوط به تهاجم ارتش عراق را به طور مرتب برای مردم پخش میکرد و رزمندگان با استفاده از این اخبار در جبهههای مختلف جهت دفاع از شهر بسیج میشدند. در دوران محاصره حدود ۲۰۰۰ رزمنده از سپاه و ژاندارمری در آبادان مقاومت میکردند.
گرچه آبادان به محاصره ارتش عراق درآمد ولی از طریق رودخانه بهمنشیر و از سمت نخلستانهای اروندرود، ارتباط ماهشهر با آبادان تا حدودی برقرار بود. ارتش عراق نزدیک به ۱۳ کیلومتر از کناره رودخانه کارون و به همین میزان از رودخانه کارون تا شرق جاده آبادان– ماهشهر را به تصرف خود درآورد. در مجموع ارتش عراق سر پلی به وسعت حدود ۱۵۰ کیلومتر مربع را در شرق رودخانه کارون و در شمال شهر آبادان به تصرف خود در آورد. البته بعدها با مقاومت نیروهای مسلح و مردم، ارتش عراق از بخشی از منطقه اشغال شده عقب رانده شد و سر پل تصرف شده کوچکتر گردید. بنا برگفته فرمانده تیپ ۹۶ ارتش عراق که درعملیات فتح المبین به اسارت ایران درآمد، ارتش عراق نیاز به یک لشکر پیاده دیگر داشت تا بتواند جزیره آبادان را به اشغال کامل خود درآورد.
هدف اصلی عراق از پیشروی به سمت رودخانه بهمنشیر آن بود تا با تصرف شهر آبادان و اشغال تمام سرزمینهای شبهجزیره آبادان، رودخانه اروند را به طور کامل در اختیار خود بگیرد. اگر ارتش عراق به این هدف میرسید، میتوانست مرز مورد نظر خود در ساحل اروند را بر ایران تحمیل نموده و معاهده ۱۹۷۵ را تغییر داده و اروندرود را به شط العرب تبدیل نماید. نزدیکترین راه برای تصرف آبادان، عبور از اروندرود باعرض ۴۰۰ متر درساحل خسروآباد بود ولی ارتش عراق نتوانست از این مانع رودخانهای عبور نماید و روی آن پل بزند. بنابراین مجبور شد با استفاده از محور شلمچه و عبور از رودخانههای کارون و بهمنشیر با ۴۰ کیلومتر پیشروی، خود را به آبادان برساند و آن را محاصره نماید.کارمندان پالایشگاه آبادان در طول دوران محاصره این شهر، همچنان به تولید فرآوردههای نفتی با روشهای ابتکاری ادامه میدادند و سوخت واحدهای مدافع آبادان را تأمین میکردند.
آنها همچنین با کمک جهاد سازندگی فارس توانستند بسیاری از قطعات یدکی موجود در این پالایشگاه را که از طریق بندر این پالایشگاه برای سایر پالایشگاههای کشور از کشورهای خارجی وارد میشد تخلیه نمایند. در بهار سال ۱۳۶۰ یک بار دیگر ارتش عراق به فکر اشغال آبادان افتاد. بدین منظور ارتش عراق، لشکر ۷ پیاده و تیپ ۳۲ نیروی مخصوص را از زیر امر سپاههای ۱ و ۲ خارج و با تکمیل سازمان آنها، مبادرت به تمرینهای فشرده در منطقه المسیب استان کربلا نمود. این یگانها در اردیبهشت سال ۱۳۶۰ آمادگی لازم را برای حمله مجدد به آبادان کسب نمودند ولی با انجام تکهای محدود از سوی رزمندگان اسلام در جبهههای جنوب و غرب، این نیروها اجباراً در آن مناطق بهکار گرفته شدند و حمله به آبادان منتفی گردید.
شکست ارتش عراق در تصرف آبادان، مشخص کرد که عراق قادر به تأمین حداقل هدف خود در جنگ که مالکیت اروندرود بود، نیست. در مدت ۳۴۹ روزی که شهر آبادان در محاصره بود تمام ادارات دولتی در این شهر فعال بودند و حدود ۲۰۰۰۰ نفر از مردم به زندگی زیر آتش دشمن ادامه دادند. در تمام این مدت حدود ۸۸۲ نفر در داخل شهر و روستاهای اطراف ازجمله ۳۰۰ زن شهید و ۴۱۹۱ نفر هم مجروح شدند. هماکنون ۱۷۷ شهید گمنام که در روزهای اول جنگ جان خود را از دست دادند در قبرستان آبادان دفن هستند. در طول جنگ ۱۲ نفر از مسئولان شهر آبادان از جمله شهردار و رئیس آموزش و پرورش به شهادت رسیدند. در طول جنگ رزمندگان زیادی از آبادان در جبهههای مختلف حضور یافتند به طوری که آبادان و حومه دارای ۴۰۰۰ شهید میباشد که ۴۰۰ نفر آنها دانشآموز و ۴۰ نفر روحانی هستند. از این تعداد ۱۸۵۰ نفر در آبادان دفن هستند. در دوران محاصره آبادان تعداد ۱۰ عملیات مختلف در اطراف شهر برای دور کردن قوای ارتش عراق از آبادان صورت گرفت.
لزوم شکست حصر آبادان
در حالی که احتمال اشغال و تصرف شهر آبادان از سوی ارتش عراق میرفت، امام خمینی طی سخنانی در حسینیه جماران در صبح روز ۱۴ آبان سال ۱۳۵۹ خطاب به روحانیون حاضر که در آستانه ماه محرم به دیدار ایشان رفته بودند، فرمودند: من منتظرم که این «حصر آبادان از بین برود.» «باید این حصر شکسته بشود.» «مسامحه نشود در آن، حتماً باید شکسته بشود. فکر این نباشند که ما اگر اینها هم آمدند بیرونشان میکنیم. اگر اینها آمدند، خسارات بر ما وارد میکنند. نگذارند اینها بیایند در آبادان وارد بشوند.
از خرمشهر، اینها را بیرون بکنند. حال تهاجمی بگیرند.» در این زمان، تعدادی از واحدهای مربوط به سپاه آبادان، نیروهای اعزامی از سایر نقاط کشور، ۲ گردان از تیپ تفنگداران نیروی دریایی، ژاندارمری، نیروهای فدائیان اسلام و بسیجیان داوطلب تحت امر قرارگاه اروند، تعدادی از دانشجویان دانشکده افسری و گردان ۱۵۳ پیاده لشکر ۷۷ از شهر و جزیره آبادان دفاع میکردند و هیچ لشکر سازمانی از ارتش در این منطقه وجود نداشت. ستاد و مجموعه واحدهای لشکر پیاده ۷۷ خراسان حدود شش ماه پس از آغاز جنگ، در هفته سوم اسفند ماه سال ۱۳۵۹ با قطار از مشهد به ماهشهر رسیدند. بهدلیل بسته شدن جادهها و خطوط مواصلاتی، نیروهای رزمنده از طریق دریا و از رودخانه بهمنشیر تردد کرده و تدارک میشدند. جهادسازندگی هم بهدنبال احداث راه زمینی در خارج از محدوده اشغالی بود.
عملیات ثامن الائمه
از اوایل سال ۱۳۶۰، سپاه تعدادی طرح عملیاتی را برای شکستن حصر آبادان تهیه کرده بود. ولی بهدلیل مخالفت نیروی زمینی ارتش و کمبود نیرو و مهمات، نتوانسته بود هیچ یک از آنها را به اجرا در آورد. در زمان بنی صدر هماهنگی و همکاری بین ارتش و سپاه، مطلوب نبود. بعضی از فرماندهان ارتش، سپاه را بهعنوان یک نیروی کارآمد رزمی نمیپذیرفتند. گرچه با حضور لشکر۷۷ خراسان، همکاری بین سپاه و ارتش به منظور بیرون راندن ارتش بعثی عراق از شرق رودخانه کارون، افزایش یافت ولی در جلسات بررسی طرحهای عملیاتی، گاهی اوقات اختلاف نظر تا حد دعوا جلو میرفت. بههر حال طرح سپاه برای شکست حصر آبادان به اسم حمزه در جلسه شورای عالی دفاع که در دزفول با حضور آقایان ابوالحسن بنی صدر، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید علی خامنهای، ولیالله فلاحی، قاسمعلی ظهیرنژاد، جواد فکوری، محمد منتظری، علی اکبر پرورش و رحیم صفوی برگزار شده بود، مورد بررسی و تصویب قرار گرفت.
سرانجام عملیات ثامن الائمه در ساعت یک بامداد تاریخ ۵ مهرماه سال ۱۳۶۰ یعنی حدود یک سال پس از آغاز جنگ تحمیلی و پس از حدود۱۱ ماه از محاصره شهر آبادان به اجرا درآمد. این عملیات تنها ۹۰ روز پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا و پس از گذشت دوران پر التهاب حوادث تروریستی مجاهدین خلق در ماههای تیر و شهریور انجام شد. از طرفی ایران در آن ایام و پس از شهادت رئیس جمهوری و نخستوزیر، در تب و تاب برگزاری انتخابات جدید ریاست جمهوری در نیمه مهر ماه بود. اسم عملیات هم با توجه به اینکه یکی از واحدهای شرکتکننده در این عملیات یعنی لشکر ۷۷ از استان خراسان به جبهه اعزام شده بود و پاسداران و بسیجیان هم مشتاق اسم امام رضا(ع) بودند، بنابراین نام امام هشتم بر این عملیات گذاشتند و به ثامن الائمه معروف شد.
استعداد قوای عراق در شرق رودخانه کارون
استعداد نیروهای ارتش بعثی در شرق رودخانه کارون حدود یک لشکر تقویت شده بود.آرایش ارتش عراق وضع مطلوبی نداشت و نیروهای خودی از سه طرف پیرامون وی آرایش دفاعی داشتند. عقبه ارتش عراق هم متکی بر دو پل نظامی احداث شده بر رودخانه کارون بود. ارتش عراق در این ناحیه با ۱۳ گردان مانوری و با پشتیبانی آتش ۶ گردان توپخانه صحرایی به پدافند مشغول بود.تیپهای ۶ زرهی و ۸ مکانیزه از لشکر ۳ زرهی عراق و ۲ گردان پیاده از تیپهای ۴۴ و ۴۹ پیاده و یک گردان از تیپ ۳۱ نیروی مخصوص و یک گردان کماندو از تیپ نیروهای ویژه به همراه گردان سیف سعد و گردان شناسایی صلاحالدین مربوط به لشکر ۳ زرهی، در منطقه شرق کارون گسترش یافته بودند. البته تیپ ۱۲ زرهی از لشکر ۳ نیز در غرب رودخانه کارون بهعنوان احتیاط حضور داشت.
استعداد و سازمان نیروهای خودی
در این عملیات از ارتش، لشکر ۷۷ با ۸ گردان پیاده و۷ گردان توپخانه و از سپاه نیز در مجموع ۱۲ گردان پیاده شرکت داشتند. تعدادی تانک و یک گردان سواره زرهی نیز به همراه ۷ فروند بالگرد جنگی کبری و ۲ فروند بالگرد پشتیبانی ۲۱۴ این عملیات را پشتیبانی میکردند. ۲ گردان از سپاه آبادان نیز در احتیاط بود. نیروی هوایی هم مأموریت پوشش هوایی منطقه عملیات را با بهرهگیری از هواپیماهای ۱۴-F که به موشکهای فونیکس مجهز بودند بر عهده داشت.
طرح مانور عملیات ثامن الائمه
برای شکستن حصر آبادان، تهاجم به مواضع ارتش عراق از سه محور اصلی پیش بینی شده بود. در طرح عملیات ثامن الائمه، بر اساس برآورد اطلاعاتی و عملیاتی ۲۶ گردان پیشبینی شده بود که حضور نیروهای بسیجی داوطلب، توانست کمبود واحدهای سپاه و ارتش را برطرف نماید. در طرح عملیات، پلهای حفار و قصبه که عقبههای دشمن روی رودخانه کارون محسوب میشدند باید بسته می شد و قوای دشمن به محاصره در میآمدند.
محورهای عملیات عبارت بودند از:
الف - محور دارخوین
حسن باقری در محور دارخوین در کنار حسین خرازی به همراه سرهنگ فرمنش فرمانده تیپ ۳ لشکر ۷۷، قرارگاه مشترکی را تشکیل داده و عملیات در آن محور را هدایت میکردند. حسن باقری برای طرحریزی و اجرای این عملیات، زحمت زیادی کشید و نقش وی در محور دارخوین بیشتر از محورهای دیگر عملیات بود. در این محور۲ گردان از ارتش و ۴ گردان از سپاه شامل ۱۱ گروهان رزمی ویک گردان شامل ۴ گروهان از سپاه نیز بهصورت احتیاط شرکت داشتند.
ب - محور فیاضیه
محور دوم عملیات از فیاضیه بود که برادر رحیم صفوی با سرهنگ کهتری فرمانده تیپ ۲ لشکر ۷۷، قرارگاه مشترک تشکیل داده و به احمد کاظمی که فرماندهی نیروهای سپاه در این محور را بر عهده داشت کمک میکردند. در این محور ۳ گردان از ارتش و ۳ گردان از سپاه در عملیات شرکت داشته و یک گردان از سپاه نیز در احتیاط بود.
ج - محور ایستگاه هفت
در ایستگاههای ۷ و ۱۲ نیز محور سوم عملیات تشکیل شده بود. برادر غلامعلی رشید از طراحان خوش فکر سپاه به همراه سرهنگ امینیان فرمانده تیپ یک لشکر ۷۷، قرارگاه مشترک خود را برای کمک به نیروهایی که توسط برادران جعفر اسدی و مرتضی قربانی هدایت میشدند، فعال کرده و به آنها کمک میکردند. در این محور ۳ گردان از ارتش و ۳ گردان از سپاه و یک گردان احتیاط از سپاه در عملیات شرکت داشتند. در ذوالفقاریه هم تعداد ۵۰۰ نفر از نیروهای فدائیان اسلام به فرماندهی سید مجتبی هاشمی حضور داشتند.
شرح و نتایج عملیات ثامن الائمه
عملیات ثامن الائمه، با همکاری مشترک و هماهنگی سپاه و ارتش و با حضور نیروهای داوطلب مردمی با کلمه رمز «نصر منالله و فتح قریب» به اجرا درآمد. مدتی پیش از آغاز عملیات و در اوایل سال ۱۳۶۰، جهاد سازندگی استان فارس جادهای را به اسم وحدت از سه راهی شادگان به ابو شانک، احداث کرد و خاکریز بلندی هم در کنار آن ایجاد کرد تا تردد نیروهای ایرانی از این جاده صورت گیرد. شب قبل از عملیات، ارتش بعثی عراق با آتش سنگین توپخانه و با گلولههای خمپاره، مواضع نیروهای خودی را مورد حمله قرار داد، ولی در تصمیم برای اجرای عملیات، تأثیری نگذاشت. طبق پیشبینیهای قبلی، قرار بود نیروهای رزمنده بدون تحریک قوای ارتش عراق، ساعت یک بامداد خود را به زیر خاکریزهای خط اول دشمن برسانند.
اما نیروهای محور ماهشهر به استعداد ۳ گردان خط شکن از سپاه به فرماندهی اسحاق عسکره و تیپ۳۷ زرهی شیراز بهدلیل آمادگی بیشتر در ساعت ۱۱ شب و زودتر از سایر محورها، تهاجم خود را شروع کردند. این اقدام باعث فریب دشمن شد و در ساعت ۶ صبح جاده ماهشهر- آبادان به تصرف درآمد و ۱۰ دستگاه تانک و نفربر ارتش عراق هم به غنیمت گرفته شد. در سایر محورها هم وجود سرو صدا، موجب هوشیاری دشمن شد و یک ربع قبل از آغاز عملیات در حالی که نیروهای خط شکن به ۲۰۰ متری مواضع ارتش عراق رسیده بودند، دشمن با شلیک گلولههای منور، تاریکی شب را تبدیل به روشنایی کامل کرد و رزمندگان را مورد هدف قرار داد. در آغاز عملیات، نیروهای خودی در محور دارخوین در حدود ۴۵ دقیقه پس از نیمه شب با نیروهای تیپ ۸ مکانیزه ارتش عراق که به سمت شمال آرایش گرفته بود مواجه شدند.
در این منطقه و حد فاصل رودخانه کارون تا جاده اهواز - آبادان، قوای دشمن که در جلوی خود مینهای ضد نفر و ضد تانک کار گذاشته بودند بشدت مقاومت کردند. اما تعدادی از رزمندگان دیگر همراه با برادر حسین خرازی، پس از دور زدن نیروهای دشمن از ناحیه نهر شادگان ۵ کیلومتر با موفقیت به پیش رفته و خود را به جاده اهواز - آبادان رساندند. حسین خرازی فرمانده یکی از محورهای عملیاتی سپاه، همزمان با آغاز عملیات ثامن الائمه و پس از شکستن خط اول دشمن، دو نفر از نیروهایش را با مواد منفجره بههمراه ۱۰ نفر دیگر بهسوی پل قصبه که پل ارتباطی عقبه نیروهای عراقی محسوب میشد، اعزام و آنها توانستند این پل را منفجر و سالم به جبهه خودی بازگردند.
تیپ ۶ زرهی ارتش عراق علاوه بر داشتن خط دفاعی، بهعنوان نیروی احتیاط منطقه شرق کارون، در مقابل هور شادگان با ۱۲۰ دستگاه تانک پدافند میکرد. با انهدام پل قصبه، این تیپ پس از شکست نتوانست از منطقه نبرد عقب نشینی و فرار نماید. با حمله رزمندگان اسلام به این تیپ، ۷۵ دستگاه تانک آن به غنیمت درآمد. ولی در محور فیاضیه که برای قوای عراقی اهمیت حیاتی داشت و گلوگاه نیروهای بعثی به حساب میآمد، رزمندگان اسلام با مقاومت سرسختانه قوای دشمن مواجه شدند. تیپ ۶ لشکر ۳ زرهی ارتش بعثی در این جبهه در حد فاصل رودخانه کارون تا جاده اهواز با ۳ خط پدافندی، مواضع خود را مستحکم کرده بود. چند ساعت بعد از آغاز تک، نیروهای عملکننده از محورهای ایستگاههای ۷ و ۱۲ آبادان که توانسته بودند مأموریتهای خود را بخوبی انجام دهند، به کمک رزمندگان محور فیاضیه رفتند و مقاومت نیروهای دشمن را در هم شکستند. در این بین فداکاریهای رزمنده دلاور یونس عاقل نهند از طلاب بسیجی تبریز که مسئولیت اطلاعات محور ایستگاه ۷ را بر عهده داشت و در پایان عملیات هم به شهادت رسید قابل ذکر است.
به این ترتیب نیروهای عملکننده در دو محور اصلی عملیات در بعد از ظهر روز اول، عملیات بدون تصرف پل حفار را آغاز کردند. دشمن در روز دوم عملیات با وارد کردن تیپ ۱۰ زرهی و عبور از پل حفار پاتک کرد. در این حملات، ارتش عراق تعداد زیادی از خودروهای زرهی خود را از دست داد و تا پایان روز دوم مقاومت کرد. در ساعت ۷ صبح روز سوم عملیات برابر با ۷/۷/۱۳۶۰ با انهدام پل حفار، نیروهای خودی، منطقه شرق کارون را تصرف و به عقبه دشمن دسترسی پیدا کردند و عملیات ثامن الائمه خاتمه یافت. در روزهای قبل، هنگام و بعد عملیات ثامن الائمه در مجموع ۱۵۰ نوبت پرواز بمباران توسط جنگنده بمب افکنهای F4E و F5E در نقش آتش پشتیبانی
انجام گرفت.
با پایان یافتن عملیات، شهر آبادان پس از ۳۴۹ روز از محاصره ارتش بعثی خارج شد. در این عملیات همه اهداف پیشبینی شده در طرح از جمله «شکست حصر آبادان»، «آزادسازی نیروهای خودی از خط پدافندی طولانی» تأمین شد و جادههای «اهواز - آبادان» و «آبادان- ماهشهر» نیز باز شدند.
- 19
- 1