دوشنبه ۰۱ مرداد ۱۴۰۳
۱۰:۰۲ - ۲۸ آبان ۱۳۹۷ کد خبر: ۹۷۰۸۰۷۱۷۸
فرهنگ و حماسه

پرواز بر سر عراقی‌ها و دوئل با تیربارچی عراقی

فرائیل فرجی,اخبار مذهبی,خبرهای مذهبی,فرهنگ و حماسه
دو تا جنگنده عراقی سمت ما آمدند. سمت ماچپ کوه بود و سمت راست هم کابل فشار قوی قرار داشت. ما کابل‌ها را رد کردیم و رفتیم توی شیارها نشستیم تا از خطر جنگنده‌ها در امان بمانیم. داد می‌زدیم و خلبان ۲۱۴ را صدا می‌کردیم. عقب مانده بود. صدا می‌زدیم: «محمود بیا اینجا.»

به گزارش ایسنا، سرهنگ بازنشسته خلبان بالگرد فرائیل فرجی درباره روزهای عملیات آزادسازی سوسنگرد توضیح می‌دهد: اوضاع به هم ریخته بود. بعضی شب‌ها مجبور بودیم کنار رودخانه بخوابیم و صبح برگردیم به آشیانه لشکر. مهمات لشکر در آشیانه لشکر بود که آن هم قبلاً محل پرواز بالگردهای «سسنا» بود. بچه‌ها روی همین جعبه‌های مهمات می‌نشستند و استراحت می‌کردند تا اسمشان را بخوانند و دسته به دسته پرواز کنند.

 

باید می‌رفتیم منطقه را شناسایی می‌کردیم و با دشمن درگیر می‌شدیم. تیپ‌های لشکر ۹۲ امکانات کاملی نداشتند. بعد از انقلاب، یک مقدار سازمان ارتش از نظم همیشگی خارج شده بود. ما کار دسته‌های شناسایی را هم انجام می‌دادیم. سرهنگ جلال اکبر که فرمانده گردان تک گروه مسجد سلیمان بود، آمد به آشیانه و اوضاع را دید. داد زد که چرا مهمات توی آشیانه است؟ چرا خلبان‌ها توی آشیانه هستند؟ تا نیروهای لشکر آمدند مهمات را از آشیانه ببرند، عراق با خمپاره آشیانه را زد و خیلی از مهمات منفجر شدند.

 

یک روز، تمام اهواز از صدای انفجار مهمات می‌لرزید. سریع بالگرد را در جاهای مختلف پراکنده کردیم. آن شب، بالگردها را کنار نیروگاه «ویس» نشاندیم و شب همان‌جا کنار رودخانه خوابیدیم. فردا، دستور رسید که بالگردها را ببریم، آشیانه پادگان مسجد سلیمان. سرهنگ امیر سرخی، فرمانده پادگان مسجد سلیمان بود.

 

فرائیل فرجی,اخبار مذهبی,خبرهای مذهبی,فرهنگ و حماسهفرائیل فرجی و شهید خدادی (سمت راست تصویر)

از پادگان مسجد سلیمان بلند می‌شدیم و می‌رفتیم به‌سمت ارتفاعات الله‌اکبر. عراق روی «رَمل‌»های بین ارتفاعات و سوسنگرد جاده آسفالت زده بود. ما می‌رفتیم، شناسایی می‌کردیم و بعد، آنها را هدف قرار می‌دادیم. وقتی عراق نتوانست اهواز را اشغال کند، برگشت به‌سمت سوسنگرد تا آنجا را تصرف کند. چند روز بود با عراقی‌ها در تپه‌های «الله‌اکبر» درگیر بودیم.

 

در ۲۰ آبان، به ما خبر دادند که قرار است عملیات آغاز بشود. ما می‌رفتیم شناسایی می‌کردیم. درگیر می‌شدیم و بعد می‌آمدیم در رکن دوم لشکر ۹۲ روی نقشه علامت‌گذاری می‌کردیم. به هر مأموریتی که می‌رفتیم، با سه بالگرد کبرا و یک ۲۱۴ همراه رسکیو (نجات) که اگر سانحه دادیم، کمکمان کند. افسر عملیات که اسم‌ها را می‌خواند، همه می‌رفتند عملیات می‌کردند و بر می‌گشتند. شهید خدادادی آن‌زمان کمک من بود که بالگردشان بعدها در عملیات «الی بیت‌المقدس» با شهید حراف دچار سانحه شد و هردو شهید شدند.

 

پرواز بر سر عراقی ها و دوئل با تیربارچی عراقی

ما از سمت‌ تپه الله‌اکبر و کرخه، دور می‌زدیم و عراقی‌ها را هدف قرار می‌دادیم باید از سمت کوه‌های میشداغ  بین سوسنگرد و بستان می رفتیم به‌سمت سوسنگرد. تا شب ۲۶ آبان، هر خلبان روزی دست‌کم چهار سورتی پرواز می‌کرد، هربار ۴۰ دقیقه در آسمان بودیم. در۲۵ آبان از تهران خبر رسید که امام خمینی(ره) دستور داده‌اند که سوسنگرد باید تا فردا آزاد بشود. ما در مسجد سلیمان ۶ دسته بودیم. دستور ایشان را که شنیدیم، آماده عملیات شدیم. همه خواستند بروند فرمان امام را اجرا کنند. ساعت ۶:۳۰هوا که روشن شد، رفتیم بالای سر عراقی‌ها. کوه‌های الله‌اکبر تقریباً پاک‌سازی شده بود. از شرق غرب و جنوب سوسنگرد به عراقی‌ها حمله کردیم.

 

به عراقی‌ها که رسیدیم، یکی از کامیون‌هایشان داشت از منطقه فرار می‌کرد. یک تیربارچی هم روی آن نشسته بود و به‌سمت بچه‌ها شلیک کرد. به شهید خدادادی گفتم که قدرت! می‌بینی چه بی‌رحمانه می‌زند؟ گفت: «آره، الان حسابشو می‌رسم.» یک موشک شلیک کرد و دقیقاً خورد به تیربارچی. آتشش که خاموش شد، آن‌قدر خوشحال شدم که دستم بی‌حس شد. به خدادادی گفتم بقیه‌اش با تو! من دستم خواب رفته.

 

قدرت دور زد و توی بی‌سیم گفت که تا اون باشه دیگه از این غلطا نکنه! شهید حراف روی خط آمد و گفت: «چی می‌گی؟ داره صدا پخش می‌شه.» قدرت هم گفت: «تو بی‌سیم گفتم که بقیه‌شون بشنون و حساب کار خودشونو بکنن! » یک‌بار که برمی‌گشتیم، دو تا جنگنده عراقی سمت ما آمدند. سمت ماچپ کوه بود و سمت راست هم کابل فشار قوی قرار داشت. ما کابل‌ها را رد کردیم و رفتیم توی شیارها نشستیم تا از خطر جنگنده‌ها در امان بمانیم. داد می‌زدیم و خلبان ۲۱۴ را صدا می‌کردیم. عقب مانده بود. صدا می‌زدیم: «محمود بیا اینجا.» می‌گفت که شما رفته‌اید و درمیان کوه پنهان شده‌اید و به من می‌گویید بیا. اینجا دشت است. کجا قایم شوم؟ که خدا را شکر، هواپیماها ما را ندیدند و رفتند.

 

یادم می‌آید دو دسته بالایِ سر دشمن بودند و دو دسته هم در میانه راه؛ دو دسته دیگر هم در حال مهمات گیری بودند. طوری برنامه‌ریزی کرده بودیم که حتی یک دقیقه آسمان برایشان امن نباشد. با هر موشک، یک تانک یا وسیله‌شان را شکار می‌کردیم. نمی‌گذاشتیم مهماتمان هدر برود. آن‌قدر زدی‌مشان که از منطقه فرار کردند. قبل از ظهر عقب‌نشینی کردند. سمت کرخه رفتند. نیروهای زمینی و هوایی هم به سمت سوسنگرد آمدند و شهر را گرفتند. با تیپ ۲ و ۳ هماهنگ بودیم و بنا به درخواستشان پرواز می‌کردیم و هرجا را که می‌گفتند، هدف قرار می‌دادیم.

 

  • 11
  • 2
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

یاشار سلطانیبیوگرافی یاشار سلطانی

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

زندگینامه امامزاده صالح

باورها و اعتقادات مذهبی، نقشی پررنگ در شکل گیری فرهنگ و هویت ایرانیان داشته است. احترام به سادات و نوادگان پیامبر اکرم (ص) از جمله این باورهاست. از این رو، در طول تاریخ ایران، امامزادگان همواره به عنوان واسطه های فیض الهی و امامان معصوم (ع) مورد توجه مردم قرار داشته اند. آرامگاه این بزرگواران، به اماکن زیارتی تبدیل شده و مردم برای طلب حاجت، شفا و دفع بلا به آنها توسل می جویند.

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
آپولو سایوز ماموریت آپولو سایوز؛ دست دادن در فضا

ایده همکاری فضایی میان آمریکا و شوروی، در بحبوحه رقابت های فضایی دهه ۱۹۶۰ مطرح شد. در آن دوران، هر دو ابرقدرت در تلاش بودند تا به دستاوردهای فضایی بیشتری دست یابند. آمریکا با برنامه فضایی آپولو، به دنبال فرود انسان بر کره ماه بود و شوروی نیز برنامه فضایی سایوز را برای ارسال فضانورد به مدار زمین دنبال می کرد. با وجود رقابت های موجود، هر دو کشور به این نتیجه رسیدند که برقراری همکاری در برخی از زمینه های فضایی می تواند برایشان مفید باشد. ایمنی فضانوردان، یکی از دغدغه های اصلی به شمار می رفت. در صورت بروز مشکل برای فضاپیمای یکی از کشورها در فضا، امکان نجات فضانوردان توسط کشور دیگر وجود نداشت.

مذاکرات برای انجام ماموریت مشترک آپولو سایوز، از سال ۱۹۷۰ آغاز شد. این مذاکرات با پیچیدگی های سیاسی و فنی همراه بود. مهندسان هر دو کشور می بایست بر روی سیستم های اتصال فضاپیماها و فرآیندهای اضطراری به توافق می رسیدند. موفقیت ماموریت آپولو سایوز، نیازمند هماهنگی و همکاری نزدیک میان تیم های مهندسی و فضانوردان آمریکا و شوروی بود. فضانوردان هر دو کشور می بایست زبان یکدیگر را فرا می گرفتند و با سیستم های فضاپیمای طرف مقابل آشنا می شدند.

فضاپیماهای آپولو و سایوز

ماموریت آپولو سایوز، از دو فضاپیمای کاملا متفاوت تشکیل شده بود:

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

چکیده بیوگرافی نیلوفر اردلان

نام کامل: نیلوفر اردلان

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

چکیده بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ

نام کامل: حمیدرضا آذرنگ

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش