به گزارش ایسنا، امیر سرتیپ سید ناصر حسینی از پیشکسوتان ارتش بل طرح این پرسش که براستی کارنامهی شهید صیاد شیرازی چگونه بود؟ او چه کرده بود؟ و چگونه زیست که باعث افتخار ارتش، نیروهای مسلّح، ملّت شریف ایران شد میگوید: با نگاهی دقیقتر به زندگی سراسر عشق و شور و حماسه و فداکاری این شهید والامقام میتوان پاسخ سوال را دریافت.
شهید عزیز علی صیّاد شیرازی فرزندی پاکباخته از ملت بزرگ ایران اسلامی بود که تمام عمر خود را وقف فداکاری در راه ملت مسلمان ایران و آرمانهای اسلامی و الهی خود کرده بود. روحیه سلحشوری و فداکاری او باعث میشود تا در جوانی به صف نظامیان و مدافعان شرف و استقلال کشور بپیوندد و با ورود به دانشگاه افسری آموزشهای نظامی و مهارتهای لشگری را بیاموزد و خداوند اراده کرده است تا او را برای آیندهای که کشور و ملت و انقلاب به وجود او نیاز دارد ذخیره کند.
روح بلند، ایمان قوی، نفس خود ساخته، اتّکا به خداوند و تشرّع دینی او امکانی را فراهم میکند تا بتواند در ارتش طاغوت زده قبل از انقلاب که فرماندهان سرسپرده آن مدافع منافع بیگانگان بودند؛ سالم بماند و در دل نظام طاغوت به مبارزه با آن بپردازد. خداوند این توفیق را به او میدهد که همراه با یاران و همرزمان خود توان دفاعی (نرم افزاری و سخت افزاری) ارتش وقت را برای خدمت به آرمانهای انقلاب اسلامی و رهبر کبیر آن، حضرت امام خمینی (ره) و دفاع از تمامیّت ارضی و استقلال ایران اسلامی حفظ کند.
او حرکت انقلابی و مخلصانه خود را از مرکز توپخانه اصفهان آغاز میکند و پس از انقلاب شکوهمند اسلامی به همراه همرزمان خود و انقلابیون شهر، آموزش نظامی مردم و حفاظت از پادگانهای ارتش و پاسداری از انقلاب اسلامی را به عهده میگیرد و قدمهای اساسی در تشکیل، آموزش، سازماندهی، تجهیز و عملیاتی شدن سپاه را همراه با شهید کلاهدوز و دیگر ارتشیان انقلابی بر میدارد.
وی بلافاصله پس از شرارتهای ضدانقلاب وابسته به بیگانه در غرب کشور (کردستان و آذربایجان غربی) که ادعای تجزیه طلبی داشتند به کردستان شتافته و تا پاکسازی کامل کردستان از لوث وجود دشمنان تجزیه طلب، فرماندهی عملیات آزادسازی کردستان را به عهده دارد. اما جریان نفوذی سیاسی در مرکز که متأسّفانه در رأس آن، رئیس جمهوری وقت ابوالحسن بنی صدر است با او برخوردی بغض آلود دارند ولی او که پیوستگی با خالق و معبود خود حضرت ربّ العالمین دارد خم به ابرو نیاورده و راه خویش را که همانا قرب الی الله است ادامه میدهد. دیری نمی پاید که منافقین رسوا میشوند و بنی صدر از ریاست جمهوری خلع شده و از کشور میگریزد.
این بار سرهنگ علی صیّاد شیرازی با ارادهی الهی و عنایت ولی فقیه و نماینده رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) به فرماندهی نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب میشود. و خداوند چنان شایستگی را در او قرار داده که با انتصاب این شهید عزیز گره کور جنگ باز میشود و بعد از عملیات «ثامن الائمه (ع)» که مفتاح پیروزیهای جمهوری اسلامی ایران در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به شمار میرود، فرماندهی و هدایت ارتش را به عهده میگیرد که به همراه برادران سپاهی و بسیج و نیروهای مردمی، با انجام عملیاتهای مختلف از قبیل طریق القدس، فتح المبین، بیت المقدّس، رمضان، مسلم بن عقیل، مطلع الفجر، محرّم، والفجرهای ۱-۲-۳-۴-۸-۹، خیبر، بدر و قادر کلیه مناطق اشغالی را از لوث وجود بعثیان کافر پاکسازی کرده و میروند تا حقوق از دست رفته ی ملت را از متجاوزین بستانند.
استراتژی محوری و اصلی او در طول این نبردهای ماندگار، اخلاص، توکّل به خداوند، اطاعت از امام، وحدت و همدلی بین ارتش و سپاه است و او تا پایان مسئولیّت خود علیرغم آنکه دشمنان و دوستان ناآگاه سعی بر ایجاد اختلاف و دو دستگی بین نیروهای انقلاب و ارتش و سپاه داشتند به هر قیمتی به عهد خود یعنی اتّحاد بین این دو بازوی قدرتمند انقلاب و جمهوری اسلامی پایبند بود و همیشه در سخنانش این شعار را تکرار و تأکید میکرد که «ارتشی و سپاهی یک لشکر الهی.»
از ویژگیهای بارز او ذوب شدن در ولایت بود. او ولایت فقیه را از عمق جان درک کرده و به آن ایمان داشت لذا به هر خبر و یا جریانی که مخالف ولایت فقیه بود بی اعتماد و بی اعتنا و از آن بیزار بود و در انجام کارها و وظایفش بدنبال ادای تکلیف بود. او کار را عبادت میدانست و مقصودش قرب الی الله بود.
شجاعت، تهجّد، تعبّد، ایمان و اخلاص، او را به مرتبهای رسانده بود که در تصمیم گیری ها مقررات، معادلات و فرمولهایی که به عنوان نظریههای علمی و نظامی جنگ مطرح بودند را با بنیان "وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِینَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِینَ" به کار میگرفت گویی تعهّد و تقوی و ایمان به غیب به مصداق آیهی شریفه «ان تتقوالله یجعل لکم فرقاناً» به او معرفتی شهودی بخشیده بود شاید همین تفاوت و تمایز او با دیگر فرماندهان و کارشناسان نظامی باعث بعضی اختلاف نظرها میشد.
البته انضباط و دیسیپلین نظامی همیشه این شکاف را پر میکرد و مانع از بی انضباطی و عدم اجرای فرامین میشد. چه بسا اگر روح ایمانی آن شهید عزیز نبود سرنوشت جنگ بگونه ای دیگر رقم میخورد. مگر نه اینست که خداوند در قرآن میفرماید: «الذین قالو ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکه ان لاتخافوا ولاتحزنوا وابشروا بالجنه التی کنتم توعدون» (فصلت -۳۰) او به آیات قرآن و احادیث و روایات رسیده از پیامبر گرامی اسلام (ص) و ائمه معصومین علیهم السلام سخت اعتقاد داشت و نزول ملائکه در شرایط مقاومت را یقین میدانست و همیشه در بیانات و استدلالهای عملیاتی به آیات الهی تمسّک میجست و به آنها استناد میکرد بنوعی که گویا از آنها تغذیه میکند و نشاط روحی و حیات میگیرد. جلسات را حتماً با آیاتی از قرآن آغاز میکرد حتی اگر جلسه دو نفر باشد و میفرمود من به موعظه و تلاوت آیات الهی نیازمندم.
هر وقت مشکلی برای او پیش میآمد وضو میگرفت و دو رکعت نماز میخواند و از خدا استعانت میجست و بلا استثنا مشکل او حل میشد. و این مقوله معروف بود که: «بعضیها، وقتی میخواهند فکر کنند، یک سیگار آتش میزنند یا با سر و ریش خود ور میروند اما صیّاد دو رکعت نماز میخواند و فکر میکند.»
در زندگی شخصی او فردی زاهد و بی علاقه به دنیا و زخارف آن بود اما مهرورزی او به کارکنان، همرزمان و خانواده خود نمونه و زبانزد خاص و عام است و مردم ما بارها روش برخورد او با همسر و فرزندان و والدینش را در محیط خانواده از زبان آنها شنیده و خواندهاند. والده محترمه ایشان میگوید: «علی در بین فرزندان من چیز دیگری بود.» صداقت، شجاعت، صراحت بیان، تواضع و ادب و سخاوت او، چهرهای دوست داشتنی و مردمی از او ساخته بود.
اینها و صدها ویژگی دیگر فردی و اجتماعی او که امثال نویسنده از فهم و توصیف آن ناتوانیم و ایمان و اخلاص او نسبت به خداوند متعال باعث شد تا اگر چه در سالهای پایانی جنگ به دلیل تغییر مسئولیّت، از خط مقدم دور بود. خداوند متعال چنان توفیقی به او داد که وقتی منافقین مزدور با پشتیبانی همه جانبه ی ارتش صدام و حامیانش از خط عبور کرده و با خیالی آسوده به سمت مرکز ایران میآمدند.
قبل از اینکه دیگر نیروها آماده مقابله با آنها شوند. او با عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع از نزدیک فرماندهی یگانهای هوانیروز و نیروی هوایی و رزمندگان حاضر در منطقه را به عهده گرفت و به همراه خلبانان شجاع هوانیروز و نیروی هوایی، لشکر منافقین و مزدوران صدام را در تنگهی مرصاد منهدم و تار و مار کرد و تا انهدام کامل به تعقیب آنها پرداخت و خواست خداوند بزرگ بود که نقش او در کنترل غائله کردستان در سال اول انقلاب و بعد در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و دفاع از استقلال و تمامیّت ارضی کشور و همچنین در عملیات مرصاد علیه منافقین، یگانه و منحصر به فرد شود و یاد و خاطرهی آن شهید عزیز و والامقام در تاریخ و اذهان ملت بزرگ ایران، بزرگ و جاودانه شود.
امروز مجموعهی اخلاقیّات، رفتارهای حرفهای، فردی و شخصیّت ارزشی امیر شهید سپهبد علی صیّاد شیرازی آموزههایی را ایجاد کرده است که جوانان، افسران و نظامیان ما که برگزیدگان ملت برای جانبازی و فداکاری در راه آرمانها و منافع ملی ایران اسلامی هستند میتوانند به او تأسّی کرده و خود را پیرو راه او بدانند. یادش گرامی باد. خداوند روحش را با شهدای کربلا و مولایش حضرت اباعبدالله الحسین (ع) قرین فرماید.
- 13
- 1