در باب هفتم کتاب مکارم الاخلاق احادیث و روایاتی از ائمه اطهار علیهمالسلام برای فرزندآوری و بچهدار شدن ذکر شده است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
۱. امام سجاد(ع) به یکی از اصحاب خود فرمود: برای فرزند خواستن این دعا را هفتاد مرتبه بگو: «پروردگارا؛ مرا تنها مگذار و تو بهترین وارثین هستی، و برای من جانشینی معین کن که در زمان زندگیام به من خوبی نماید و بعد از مرگم برایم طلب آمرزش کند، و به او خلقتی سالم عطا کن و شیطان را بر او شریک و نصیب مگردان، بارالها! از تو آمرزش میطلبم و به سوی تو برمیگردم چرا که تو بخشنده و مهربان هستی». و کسی که این دعا را زیاد بخواند، خداوند عزوجل آن چه را که از مال و فرزند و خیر دنیا و آخرت آرزو دارد به او عطا میفرماید چرا که خداوند عزوجل فرموده است: «پس میگویم که خداوندا! از تو آمرزش میطلبم چرا که او آمرزنده است و او برای شما آب گوارا از آسمان نازل فرمود و با مال و فرزندان، شما را یاری فرمود و باغهایی برای شما قرار داد و نهرهایی را جاری است».
۲. سلیمان جوزی از زراره نقل کرد: نزد هشام بنعبدالملک رفته بودم که برای اجازه ملاقات دادن معطل نمود و من ناراحت شدم، هشام نگهبان پولداری داشت که فرزندی نداشت، امام باقر (ع) به او نزدیک شد و فرمود: مرا به نزد هشام ببر تا دعایی به تو آموزش دهم که دارای فرزند شوی؟
نگهبان قبول کرد و ایشان را نزد هشام برد و کارش را انجام داد و زمانی که بیرون آمد، نگهبان گفت: جانم فدای شما! آن دعا را به من بیاموز.
ایشان فرمود: هر روز صبح و عصر هفتاد مرتبه بگو: سبحانالله، ده مرتبه استغفرالله و نه مرتبه تسبیح و آن را با استغفار تمام کن که خدواند عزوجل میفرماید که از خداوند عزوجل آمرزش بطلبید، چرا که او آمرزنده است. از آسمان آب گوارا برایتان نازل کرد و به وسیله مال و فرزند به شما کمک کرد و برایتان باغها و نهرهایی قرار داد، نگهبان این ذکر را گفت و دارای فرزندان بسیاری شد و بعد از این همیشه به دیدار امام باقر و امام صادق (ع) میرفت.
سلیمان گفت: با دختر عمهام ازدواج نمودم و اینها را خواندم ولی فرزنددار نشدیم، آن را به همسرم یاد دادم او خواند و ما بچهدار شدیم و فهمیدم که اگر زن بخواند بچهدار می شود، و این دعا را به کسانی که بچهار نمیشدند آموزش دادم و آنها هم دارای فرزندان زیادی شدند.
۳. ابنبکر بن حرث بصری گفت: به امام صادق(ع) گفتم: من از خانوادهای هستم که تمامی آنها از بین رفتهاند و من نیز فرزندی ندارم. ایشان فرمود: این دعا را در حالی که در سجده هستی بخوان: «پروردگارا! نسیلی پاک به من عطا فرما که تو شنوا و پاسخگو هستی»، «پروردگارا! مرا تک و تنها قرار مده و تو بهترین وارثان هستی». میگوید: من این را خواندم و دارای دو پسر به نام علی و حسین شدم.
۴. آن حضرت(ع) پیرامون فرزند خواستن، فرمود: هنگامی که خواستی مجامعت کنی این آیه را سه مرتبه بخوان «و ذا النون اذ ذهب مغاضبا»
و نیز ایشان فرمود: هر گاه یکی از شما همسرش حامله شد و جنین او چهار ماهه گشت؛ رو به قبله بایستد و آیةالکرسی را بخواند و دست خود را بر پهلوی او بگذارد. بگو: «بارالها!ر من نام این فرزند را محمد گذاشتم». پس خداوند عزوجل آن را پسر قرار میدهد و اگر به اسم گذاردن آن وفا کند خداوند عزوجل آن را سبب برکت برای او قرار میدهد و اگر این کار را انجام ندهد اختیارش دیگر با خداوند عزوجل است که او را نگاهدارد و یا این که ببرد.
۵. مردی خدمت امام صادق(ع) شرفیاب شد و گفت: ای پسر رسول خدا (ص)! هشت دختر پشت سر هم دارم ولی هیچ پسری ندارم، پس از خداوند عزوجل بخواهید که به من پسری عنایت بفرماید. ایشان فرمود: هر گاه که خواستی با همسرت مجامعت نمایی و در دامان او قرار گرفتی، دست راستت را بر روی ران راست او قرار بده و هفت مرتبه سوره قدر را خوان و بعد از آن مجامعت کن که هر آن چه دوست داری میبینی.
و زمانی که آثار باردار بودن مشخص شد، هر گاه زن در شب پهلو به پهلو شد دست خود را بر روی ران راست او بگذار و هفت مرتبه سوره قدر را بخوان. آن مرد گوید: این عمل را انجام دادم و هفت پسر، پشت سر هم به دنیا آمدند و این عمل را دیگران نیز انجام دادند و دارای پسر شدند.
بیشتر بخوانید:
۶. امام سجاد(ع) از پیش معاویه خارج شد، یکی از دربانان او، به نزد ایشان آمد و گفت: من مردی ثروتمند هستم ولی فرزنددار نمیشوم، پس چیزی به من یاد بدهید که اگر خداوند عزوجل بخواهد به من فرزندی عنایت فرماید. ایشان فرمود: بر توست که استغفار نمایی، پس آن مرد زیاد استغفار میکرد به حدی که گاهی اوقات هفتصد مرتبه در روز این کار را انجام میداد و برای او ده پسر متولد شد. این خبر به گوش معاویه رسید. او هم به آن مرد گفت: چرا از او سوال نکردی که این گفته را از کجا آورده؟ مجددا آن حضرت (ع) نزد معاویه آمد، آن مرد پرسید و ایشان در جواب فرمود: مگرنشنیدهای که خداوند عزوجل در داستان «هود» فرموده است: «بر نیرو و قدرت شما بیفزاید» و در داستان «نوح» فرموده است: «شما را به اموال و فرزندها یاری میکند».
توصیه حاج آقا مجتبی تهرانی برای فرزند دار شدن
در مورد قصه فرزند دار شدن حاج آقا یک توصیه خاصی داشت که خیلی از جوانان پیش ایشان می رفتند و دستورالعمل خاصی داشتند که واقعاٌ جوابگو بود. تعداد زیادی هستند که با دعای حاج آقا بچه دار شدند.
برای مثال یکی از دوستان برای من نقل کرد که آقایی نزد حاج آقا آمده بود و گفته بود میخواهم زن دوم بگیرم چون بچه دار نمی شوم حاج آقا گفته بود که این کار را نکن من برایت دعا میکنم انشاء الله حل میشود. آن خدایی که از زن دوم میتواند به تو بچه دهد از زن اول هم میتواند. الان آن شخص دو قلو دارد. یک چیزی را هم آقای دکتر اسماعیلی برای من نقل کردند که خیلی قشنگ بود و می گفت من در مسجد جامع ایستاده بودم حاج آقا استخاره میگرفت و یکی آمد و گفت استخاره میخواهم و حاج آقا گفت بعدی و آن بنده خدا به یک گوشه رفت و دوباره بعد از چند نفر آمد و گفت من استخاره می خواهم و دوباره ایشان گفتند بعدی و وقتی تمام شد حاج آقا نعلین ها را برداشتندکه ازپله بالا بیایند و تا پایش را روی پله می گذارد آن شخص می گوید حاج آقا یعنی چه؟ خب همه استخاره کردند.
و حاج آقا به آن شخص می گوید می خواهی بروی زن دوم بگیری بعد بگویی مجتبی تهرانی استخاره کرد! برو.. آن شخص هم می گوید بر منکرت لعنت.
حاج آقا در مورد بچهدار شدن، آداب و ادعیه، زیارت رفتن و.. دستورالعمل های خاصی داشتند و این را که می گویم احتمالاٌ خیلی از جوان ها از ایشان شنیده اند و می خواهم لا به لای این ها دلسوزی حاج آقا را هم بگویم.
بنده برای بچهدار شدن چند مرحله خدمت ایشان رفتم . اولین بار رفتم و عرض کردم توصیه ای میخواهم برای اینکه خدا به ما اولاد سالم و صالح عطا کند.
فرمودند که آفرین خوب کردی که اول پیش من آمدی .بهترین زمان سال برای انعقاد نطفه ماه رمضان است آن هم نزدیک به نیمه های ماه رمضان. چون هم پدر و هم مادر روزه گرفته اند و حالت تلطیف روحی پیدا کرده اند. از نظر تغذیه مادر خیلی رعایت کند و هر چیزی را نخورد. فرمودند مسئله توسل خیلی مۆثر است و توسل کنید که این خصوصیات ۵ گانه ای را که می گویم خدا به شما عطا کند که یکی در مورد سالم بودن فرزند است.
سپس فرمودند که من یک چیزی را به تو بگویم که در خانواده ما از هر جایی هر چیزی بیاید مثل هدیه و امثال این ها خانواده و بچه های من به آن دست نمی زنند می گویند صبر کنید تا حاج آقا بیاید و جهات شرعی اش را روشن کند و من هم میآیم و جهات شرعیاش را با دقت روشن میکنم و این در خانواده ما سنت است.
گردآوری: بخش دین و مذهب سرپوش
- 31
- 10