سوره الرحمن
پنجاه و پنجمین سوره قرآن به نام سوره الرحمن می باشد که این سوره در جزء ۲۷ قرآن است. دلیل نامگذاری این سوره به« الرحمن» اینست که یکی از نام های الهی می باشد و از کلمه آغازین سوره گرفته شده است. درباره مکی یا مدنی بودن این سوره اختلاف است. مجموعه ای از نعمت های خدا در دنیا و آخرت توسط سوره الرحمن شمرده شده است. همچنین از دیگر موارد ذکر شده در این سوره می توان به برپایی قیامت و ویژگی های آن و چگونگی حسابرسی اعمال اشاره کرد.
خداوند بعد از ذکر هر نعمتی در سوره الرحمن، با آیه« فَبأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ:پس کدام یک از نعمت هاى پروردگارتان را منکرید؟» از بندگان خود اقرار می گیرد. این آیه در سوره الرحمن ۳۱ مرتبه تکرار شده است. امام صادق ( ع) در روایتی نقل کرده اند که بعد از این آیه، عبارت« لا بِشَیْءٍ مِنْ الائِکَ رَبِّ اُکَذِّبُ:پروردگارا هیچ کدام از نعمت های تو را انکار نمی کنم» تلاوت شود. طبق برخی از روایات کسی که سوره الرحمن را بخواند، خداوند به او توفیق شکرگزاری می دهد و اگر در همان روز یا شب کند بعنوان شهید محسوب می شود. در مجالس فاتحه خوانی در ایران، سوره الرحمن قرائت می شود.
علت نام گذاری سوره الرحمن
سوره الرحمن که ۷۸ آیه دارد، در مکه بر پیامبر نازل شده است. این سوره انواع نعمت ها و مواهب بزرگ الهى را بیان می کند و با نام مقدسی که رمزى از رحمت واسعه خداوند است، یعنی با« رحمان» شروع شده است؛ چون اگر صفت« رحمانیت» او نبود، براى دوست و دشمن، اینگونه خوان نعمت را نمى گستراند.
درباره سوره الرحمن
روزی اصحاب حضرت محمد( ص) نزد هم آمدند و گفتند:کفار قریش قرآن نشنیده اند، چه کسی از ما جرات دارد قرآن را بر آن ها بلند بخواند ـ عبدالله بن مسعود آمادگی خود را اعلام کرد و سوره الرحمن را نزد مقام ابراهیم با صدای بلندی خواند، به همین خاطر کفار قریش ناراحت شدند و آزار دادند.( منهج الصادقین)
محتوا و موضوعات سوره الرحمن
درواقع سوره الرحمن شامل تمامی نعمت های« معنوی» و« مادی» خداوند میباشد که بر بندگان خود ارزانی داشته و آن ها را غرق در آن ساخته است؛ از این رو این سوره با نام مبارک رحمان که بازگو کننده ی رحمت واسعه الهیست، آغاز شده و با جلال و اکرام خداوند خاتمه یافت است. محتواى سوره الرحمن متشکل از چند بخش است که آن را در زیر شرح داده ایم:بخش اول این سوره كه مقدمه و آغاز سوره است از نعمتهاى بزرگ خلقت، حساب و میزان، تعلیم و تربیت، غذاهاى روحى و جسمى انسان و وسائل رفاهى او سخن مى گوید. بخش دوم این سوره بر مسئله نحوه آفرینش انس و جن توضیح داده است. بخش سوم این سوره نیز نشانه ها و آیات خداوند در زمین و آسمان را بیان می کند. بخش چهارم سوره الرحمن از نعمتهاى دنیوى فراتر رفته و از نعمتهاى جهان دیگر سخن گفته است كه ریزه كاریهاى نعمتهاى بهشتى نظیر باغها، میوه ها، چشمه ها، همسران زیبا و باوفا و انواع لباسها با دقت و ظرافت خاصى توضیح داده شده است و در بخش آخر یعنی بخش پنجم این سوره به سرنوشت مجرمان و قسمتى از مجازاتهاى دردناك آن ها به صورت خلاصه اشاره شده است.
ویژگی های سوره الرحمن
> سوره الرحمن دارای ۷۸ آیه به عدد کوفی و شامی، ۷۷ آیه به عدد حجازی، ۷۶ آیه به عدد بصری، ۳۵۱ یا ۳۵۲ کلمه و ۱۶۳۶ یا ۱۶۴۸ حرف می باشد.
> سوره الرحمن نود و هفتمین سوره در ترتیب نزول و پنجاه و پنجمین سوره قرآن در ترتیب مصحف شریف و پس از سوره رعد و پیش از سوره انسان ( دهر) بر پیامبر نازل شده است.
> اکثریت بر این باورند که سوره الرحمن پس از هجرت در مدینه نازل شد و از سوره های مدنی قرآن محسوب میشود؛ بجز آیه ۲۹این سوره که بعضی مفسران این آیه را مکی دانسته اند.
> سوره الرحمن از جهت تعداد آیات، از سور مفصل و از نوع طوال آن مشتمل بر حدود نیم حزب قرآن- است.
> براساس گفته ی عموم، نسخی در سوره الرحمن واقع نشده است.
> سوره الرحمن صرفا بیان کننده ی یک حکم فقهی ( حرمت مس خطوط و نوشته های قرآن کریم بدون وضو ) می باشد. این سوره از سبک و اسلوب خاصی برخوردار است و آیات آن برخلاف اکثر آیات مدنی بسیار کوتاه است، یک یا چند نعمت الهیدر هر آیه اش ذکر شده و آیه( فبای آلاء ربکما تکذبان) در پی آن آورده شده است.
سوره الرحمن در فرهنگ عمومی
به یکی از سوره هایی که در فرهنگ عمومی جوامع اسلامی توجه خاصی میشود، سوره الرحمن می گویند. این سوره دارای کاربرد اجتماعی نزد مسلمانان بعضی از کشورها همچون ایران است. در مجالس ترحیم و فاتحه خوانی، پیش از سخنرانی واعظان، قاریان در ایران سوره الرحمن را تلاوت می کنند. افراد حاضر در مراسم در برخی محافل، بعد از تلاوت آیه« فَبأَیِّ آلاءِ رَبِّکُما تُکَذِّبانِ» توسط قاری، به صورت گروهی جمله« لَا بِشَیْءٍ مِنْ آلَائِکَ رَبِّ أُکَذِّبُ» را تلاوت می کنند. در مجالس ختم، کاربرد این سوره مخالفانی را بهمراه داشته است، به خصوص آنکه سوره الرحمن در ایران بر اساس دیدگاه این مخالفان، بیشتر مجالس ترحیم را یادآوری می کند و این با روح حاکم بر این سوره که بیانگر نعمت های خدا در دنیا و آخرت است مطابقت ندارد. کاربرد این سوره در مجالس فاتحه خوانی باعث شده تا در زبان عامیانه فارسی در مورد کسی که زمان مرگش نزدیک شده بگویند:فلانی بوی الرحمانش بلند شده است.
فضیلت سوره الرحمن
* آسان شدن امور:
رسول خدا صلی الله علیه و آله درمورد سوره الرحمن فرموده:کسی که این سوره را بنویسد و همراهش داشته باشد خداوند هر کار سختی را برایش آسان می کند.
* درمان درد چشم:
رسول اکرم ( صلّی الله عليه و آله و سلّم ) فرمودند:اگر کسی که چشم درد دارد سوره الرحمن را بنویسد و بهمراه خود ببرد، درد چشمش شفا پیدا می کند و اگر بر روی دیواری تمام این سوره نوشته شود حشرات از آن دیوار دور می شوند و دیگر جنبنده ای آزار دهنده به آن خانه وارد نمیشود.
* بهبود بیماری طحال، قلب و...:
مرحوم کفعمی درخصوص خواص سوره الرحمن در کتاب المصباح آورده است:اگر سوره الرحمن را بنویسند و بشویند و از آبش بیاشامند، این آب برای بیماری طحال و دردها و بیماری های قلب مؤثر و مفید است و اگر برای درد چشم و بیماری صرع نوشته ی این سوره را بهمراه داشته باشند، بیماریشان بهبود می یابد.
* آسان شدن وضع حمل :
آیه« سنفرغ لکم ایها الثقلان فبای الاء ربکما تکذبان» سوره الرحمن را برای تسهیل وضع حمل بنویسند و بر پشت شخص حامله ببندند و بعد از فارغ شدن، آنرا باز کنند.
* زیادی نور چشم:
حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم درمورد فضائل سوره الرحمن فرمودند:اگر کسی چشم درد داشته باشد یا در بینایی اش ضعفی باشد باید در اول ماه وقتی که هلال ماه را دید بر چشم خود دست بنهد و ۱۰ مرتبه سوره فاتحه را با نیت خالص و توجه به معنی اش تلاوت کند و بعد از آن ۳ مرتبه سوره مبارکه« توحید» را بخواند و۷ مرتبه ذکر« یا ربِّ قَوِّ بَصَری». را بگوید.
سپس بگوید:« اللهم اکف انت الکافی، اللهم عاف انت المعافی». درد چشم و ضعف بینایی به صحت مبدل می گردد.( خواص آیات قرآن کریم، محمدتقی نجفی، ص۱۰)
* جهت رفع تب:
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام درباره ی فضیلت سوره الرحمن نقل کردند:هر کس، سوره مبارکه فاتحه را با ایمان و خلوص و توجه به خدا و معنی آن، چهل مرتبه بر قدح آب بخواند و آن آب را بر روی کسی که تب دارد بپاشد، تب آن بیمار قطع می شود.
* رسیدن به بهشت فردوس:
حضرت فاطمه (س) فرمودند:کسی که سوره الرحمن را قرائت کند در ملکوت آسمان ها و زمین ها در بهشت فردوس خوانده می شود. اگر در تلاوت سوره الرحمن، همه جا بعد از آیه« فبای الاء ربکما تکذبان» ذکر« لابشیء من الائک رب اکذب» را بگوید اگر در آن روز یا شب فوت کند، درجه ی شهادت به وی داده میشود.
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند رحمتگر مهربان
الرَّحْمَنُ ﴿۱﴾
[خداى] رحمان (۱)
عَلَّمَ الْقُرْآنَ ﴿۲﴾
قرآن را ياد داد (۲)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ ﴿۳﴾
انسان را آفريد (۳)
عَلَّمَهُ الْبَيَانَ ﴿۴﴾
به او بيان آموخت (۴)
الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ ﴿۵﴾
خورشيد و ماه بر حسابى [روان]اند (۵)
وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ ﴿۶﴾
و بوته و درخت چهره سايانند (۶)
وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ ﴿۷﴾
و آسمان را برافراشت و ترازو را گذاشت (۷)
أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ ﴿۸﴾
تا مبادا از اندازه درگذريد (۸)
وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ ﴿۹﴾
و وزن را به انصاف برپا داريد و در سنجش مكاهيد (۹)
وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ ﴿۱۰﴾
و زمين را براى مردم نهاد (۱۰)
فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ ﴿۱۱﴾
در آن ميوه [ها] و نخلها با خوشه هاى غلاف دار (۱۱)
وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ ﴿۱۲﴾
و دانه هاى پوست دار و گياهان خوشبوست (۱۲)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۱۳﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۱۳)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ صَلْصَالٍ كَالْفَخَّارِ ﴿۱۴﴾
انسان را از گل خشكيده اى سفال مانند آفريد (۱۴)
وَخَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مَارِجٍ مِنْ نَارٍ ﴿۱۵﴾
و جن را از تشعشعى از آتش خلق كرد (۱۵)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۱۶﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۱۶)
رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَرَبُّ الْمَغْرِبَيْنِ ﴿۱۷﴾
پروردگار دو خاور و پروردگار دو باختر (۱۷)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۱۸﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۱۸)
مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيَانِ ﴿۱۹﴾
دو دريا را [به گونه اى] روان كرد [كه] با هم برخورد كنند (۱۹)
بَيْنَهُمَا بَرْزَخٌ لَا يَبْغِيَانِ ﴿۲۰﴾
ميان آن دو حد فاصلى است كه به هم تجاوز نمى كنند (۲۰)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۱﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۲۱)
يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ ﴿۲۲﴾
از هر دو [دريا] مرواريد و مرجان برآيد (۲۲)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۳﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۲۳)
وَلَهُ الْجَوَارِ الْمُنْشَآتُ فِي الْبَحْرِ كَالْأَعْلَامِ ﴿۲۴﴾
و او راست در دريا سفينه هاى بادباندار بلند همچون كوهها (۲۴)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۵﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۲۵)
كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ ﴿۲۶﴾
هر چه بر [زمين] است فانيشونده است (۲۶)
وَيَبْقَى وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿۲۷﴾
و ذات باشكوه و ارجمند پروردگارت باقى خواهد ماند (۲۷)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۲۸﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۲۸)
يَسْأَلُهُ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ ﴿۲۹﴾
هر كه در آسمانها و زمين است از او درخواست مى كند هر زمان او در كارى است (۲۹)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۰﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۳۰)
سَنَفْرُغُ لَكُمْ أَيُّهَ الثَّقَلَانِ ﴿۳۱﴾
اى جن و انس زودا كه به شما بپردازيم (۳۱)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۲﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۳۲)
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ ﴿۳۳﴾
اى گروه جنيان و انسيان اگر مى توانيد از كرانه هاى آسمانها و زمين به بيرون رخنه كنيد پس رخنه كنيد [ولى] جز با [به دست آوردن] تسلطى رخنه نمى كنيد (۳۳)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۴﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۳۴)
يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ ﴿۳۵﴾
بر سر شما شراره هايى از [نوع] تفته آهن و مس فرو فرستاده خواهد شد و [از كسى] يارى نتوانيد طلبيد (۳۵)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۶﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۳۶)
فَإِذَا انْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَكَانَتْ وَرْدَةً كَالدِّهَانِ ﴿۳۷﴾
پس آنگاه كه آسمان از هم شكافد و چون چرم گلگون گردد (۳۷)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۳۸﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۳۸)
فَيَوْمَئِذٍ لَا يُسْأَلُ عَنْ ذَنْبِهِ إِنْسٌ وَلَا جَانٌّ ﴿۳۹﴾
در آن روز هيچ انس و جنى از گناهش پرسيده نشود (۳۹)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۰﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۴۰)
يُعْرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسِيمَاهُمْ فَيُؤْخَذُ بِالنَّوَاصِي وَالْأَقْدَامِ ﴿۴۱﴾
تبهكاران از سيمايشان شناخته مى شوند و از پيشانى و پايشان بگيرند (۴۱)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۲﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۴۲)
هَذِهِ جَهَنَّمُ الَّتِي يُكَذِّبُ بِهَا الْمُجْرِمُونَ ﴿۴۳﴾
اين است همان جهنمى كه تبهكاران آن را دروغ مى خواندند (۴۳)
يَطُوفُونَ بَيْنَهَا وَبَيْنَ حَمِيمٍ آنٍ ﴿۴۴﴾
ميان [آتش] و ميان آب جوشان سرگردان باشند (۴۴)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۵﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۴۵)
وَلِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ جَنَّتَانِ ﴿۴۶﴾
و هر كس را كه از مقام پروردگارش بترسد دو باغ است (۴۶)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۷﴾
پس كداميك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۴۷)
ذَوَاتَا أَفْنَانٍ ﴿۴۸﴾
كه داراى شاخسارانند (۴۸)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۴۹﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۴۹)
فِيهِمَا عَيْنَانِ تَجْرِيَانِ ﴿۵۰﴾
در آن دو [باغ] دو چشمه روان است (۵۰)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۱﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۵۱)
فِيهِمَا مِنْ كُلِّ فَاكِهَةٍ زَوْجَانِ ﴿۵۲﴾
در آن دو [باغ] از هر ميوه اى دو گونه است (۵۲)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۳﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۵۳)
مُتَّكِئِينَ عَلَى فُرُشٍ بَطَائِنُهَا مِنْ إِسْتَبْرَقٍ وَجَنَى الْجَنَّتَيْنِ دَانٍ ﴿۵۴﴾
بر بسترهايى كه آستر آنها از ابريشم درشتبافت است تكيه آنند و چيدن ميوه [از] آن دو باغ [به آسانى] در دسترس است (۵۴)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۵﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۵۵)
فِيهِنَّ قَاصِرَاتُ الطَّرْفِ لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿۵۶﴾
در آن [باغها دلبرانى] فروهشته نگاهند كه دست هيچ انس و جنى پيش از ايشان به آنها نرسيده است (۵۶)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۷﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۵۷)
كَأَنَّهُنَّ الْيَاقُوتُ وَالْمَرْجَانُ ﴿۵۸﴾
گويى كه آنها ياقوت و مرجانند (۵۸)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۵۹﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۵۹)
هَلْ جَزَاءُ الْإِحْسَانِ إِلَّا الْإِحْسَانُ ﴿۶۰﴾
مگر پاداش احسان جز احسان است (۶۰)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۱﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۶۱)
وَمِنْ دُونِهِمَا جَنَّتَانِ ﴿۶۲﴾
و غير از آن دو [باغ] دو باغ [ديگر نيز] هست (۶۲)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۳﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۶۳)
مُدْهَامَّتَانِ ﴿۶۴﴾
كه از [شدت] سبزى سيه گون مى نمايد (۶۴)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۵﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۶۵)
فِيهِمَا عَيْنَانِ نَضَّاخَتَانِ ﴿۶۶﴾
در آن دو [باغ] دو چشمه همواره جوشان است (۶۶)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۷﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۶۷)
فِيهِمَا فَاكِهَةٌ وَنَخْلٌ وَرُمَّانٌ ﴿۶۸﴾
در آن دو ميوه و خرما و انار است (۶۸)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۶۹﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۶۹)
فِيهِنَّ خَيْرَاتٌ حِسَانٌ ﴿۷۰﴾
در آنجا [زنانى] نكوخوى و نكورويند (۷۰)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۷۱﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۷۱)
حُورٌ مَقْصُورَاتٌ فِي الْخِيَامِ ﴿۷۲﴾
حورانى پرده نشين در [دل] خيمه ها (۷۲)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۷۳﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۷۳)
لَمْ يَطْمِثْهُنَّ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَلَا جَانٌّ ﴿۷۴﴾
دست هيچ انس و جنى پيش از ايشان به آنها نرسيده است (۷۴)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۷۵﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۷۵)
مُتَّكِئِينَ عَلَى رَفْرَفٍ خُضْرٍ وَعَبْقَرِيٍّ حِسَانٍ ﴿۷۶﴾
بر بالش سبز و فرش نيكو تكيه زده اند (۷۶)
فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ ﴿۷۷﴾
پس كدام يك از نعمتهاى پروردگارتان را منكريد (۷۷)
تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ ذِي الْجَلَالِ وَالْإِكْرَامِ ﴿۷۸﴾
خجسته باد نام پروردگار شكوهمند و بزرگوارت (۷۸)
گردآوری: بخش مذهبی سرپوش
- 15
- 3