«از گمشدگی تا رهایی، دیالکتیک شعر و زندگی فروغ فرخزاد در تکنیکِ شعری او» کتابی است از محمود نیکبخت که در نشر گمان منتشر شده است. نیکبخت در این کتاب شعر فروغ فرخزاد را براساس دورههای مختلف شعری او تحلیل کرده است. کتاب شامل چهار فصل، سالشمار زندگی فروغ فرخزاد و گزیدهای از بهترین شعرهای اوست.
فصل اول کتاب به دوران گمشدگی و ناآگاهی فروغ اختصاص دارد. در فصل دوم دوران خودیافتگی و آگاهی فروغ بررسی شده است. «چگونگی زبان و وزن در شعر فروغ»، «چگونگی بیان در شعر فروغ»، «چگونگی تکنیک و ساختار در شعر فروغ» و «نگاهی به ساختار شعر بر او ببخشایید»، موضوعاتی است که در این فصل به آنها پرداخته شده است. فصل سوم کتاب درباره دوران ازخودگذشتگی و رهایی فروغ است و فصل چهارم با عنوان «در جستجوی دو دست سبز جوان» نگاهی است به ساختار شعر «ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد». در بخش پایانی کتاب که شامل منتخبی از بهترین شعرهای فروغ است این شعرها را میخوانیم: ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد...، بر او ببخشایید، تنها صداست که میماند، پنجره، بعد از تو، پرنده مردنیست، تولدی دیگر، وهم سبز، فتح باغ، دیدار در شب، در غروبی ابدی و باد ما را خواهد برد. نیکبخت در بخشی از مقدمه این کتاب مینویسد: «از انتشار تولدی دیگر و آخرین شعرهای فروغ چند دهه میگذرد اما هنوز بسیاری از ویژگیها و دستاوردهای شعری و نگرشیِ فروغ ناشناخته مانده است.
در این مدت دهها نوشته در شرح شعر و زندگی او منتشر شده، ولی پیرامون تنها شعر متشکل مجموعه تولدی دیگر (شعر بر او ببخشایید) هرگز کسی اشارهای نکرده و درباره ساختار ایمان بیاوریم...، درخشانترین شعر فروغ، سخنی نگفته است. به اعتقاد محمود نیکبخت شعر «ایمان بیاوریم...» درخشانترین دستاورد فروغ «در قلمرو شعر نیمایی و در عرصه آفرینش ساختار شعر بلند» است. او در ادامه این مقدمه مینویسد: «فروغ، در میان شاعران پس از نیما، تنها چهرهای است که با آثار دوران کمال خود به نگرش و تکنیک یا صناعتی ویژه دست مییابد و هر دو رسالت فردی و اجتماعیِ شاعر واقعی را به انجام میرساند. او، با شناخت واقعیتهای درونی و بیرونیِ خویش، زوال را به عنوان درونمایه اصلی آثارش کشف کرد و خودسرایی را به مثابه مهمترین ویژگی تکنیک ساختار شعرش پذیرفت.
بدینگونه فروغ توانست با بیان ویژگیهای فردی خود، چهرهاش را در شعر فراز آورد و با تبیین واقعیتهای دنیای پیرامون خویش خصایص عصر و جامعهاش را ماندگار سازد و سرانجام، با آخرین آثارش، راه رسیدن به رهایی و فراتررفتن از آن زوال و تباهی را نشان دهد و مهمترین وظیفه هنر را به انجام رساند.» نیکبخت آثار فروغ را نشانگر «پیوند و تأثیر و تأثر متقابل یا دیالکتیکی» میداند که به اعتقاد او همواره میان شعر و زندگی فروغ وجود داشته است. او همچنین معتقد است اشعار فروغ «آشکارکننده نگرش و تکنیک ویژهای» هستند که فروغ به آن دست یافته است.
- 9
- 2