راستش من نمیدانم که زندگی فکری بدون شریعتی چگونه است چون تجربهاش نکردهام. یعنی تا چشم باز کردم و شروع کردم به فهم جهان اندیشگی پیرامون خودم، شریعتی را دیدم. رفتیم کتاب بخریم، شریعتی خریدیم. رفتیم سربازی، با خود کتاب شریعتی بردیم.
رفتیم دانشگاه، با صدا و سخن شریعتی رفتیم و شدیم آموزگار، و کتاب درس دادیم و کتاب خواندیم و در پس همه آنها شریعتی بود. زندگی فکری بدون شریعتی هم بیگمان جهان خود را دارد و ارزشمند است؛ اما جهان فکری با شریعتی هم زیباست. مرید و مرادبازی نیست؛ زیستن در میان پرسشها و چالشهاست. شریعتی دست ما را در دستش نمیگذارد تا به جایی ببرد؛ اگر هم ببرد به «کویر» میبرد.
گر چه میکوشد که یکسره به خود رهایمان نسازد اما نمیخواهد که درست همان راهی را برویم که او رفته است. از دل اندیشه شریعتی و در میان سخنان درست و نادرست بسیارش، رفتن و جستوجو و اندیشیدن درمیآید و نه آرامش و یقین و پیروی بیچون و چرا. آنکه در شریعتی میماند و میشود بازگوکننده هر آنچه او گفته است «شریعتی کویری» را نشناخته است.
شریعتی، روحی سرکش دارد. روح سرکش و اصالت اندیشگی او را میتوانیم در برخی کتابهای او همچون «کویر»، «گفتوگوهای تنهایی» و «با مخاطبهای آشنا» بیابیم. شریعتی در این کتابها که گویی از فشار واقعیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه زمان خودش تا اندازهای رهایی یافته است، روشن و بیملاحظهتر به دلنگرانیهای وجودیاش میپردازد. از دل همین کتابهاست که میتوان با یک انسان اصیل و سرکش برخورد کرد و از همسخنی با او لذت برد و از او آموخت.
و بهویژه برای ما که چه سنتی باشیم و چه نو، اغلب نمیدانیم چرا و چگونه اینگونه شدهایم «شریعتی کویری» الگویی کمیاب است. شریعتی کویری به ما میآموزد که اصیل زندگی کنیم و زیاد دلنگران حرف این و آن نباشیم که چه میگویند: «من از دو کار نفرت دارم: یکی درد دلکردن که کار شبهمردهاست و یکی هم از خود دفاعکردن، برای تبرئه خودجوش زدن که کار مستضعفان است، آدمهای سست.
شجاع به همدرد نیازمند است، از ناله شرم دارد. مرد پاک را نیز زندگی و زمان تنها نمیگذارد، زندگیاش از او دفاع میکند، زمان تبرئهاش میکند.» شریعتی کویری، میتواند با نسل جوان جامعه ما سخن بگوید و الگویی باشد برای آنهایی که میخواهند خیلی از تابوها را به پرسش بگیرند اما هرهری مسلک هم نشوند.
امروز ٢٩ خرداد ٩٦ است؛ یعنی ٤٠سال پس از ٢٩ خرداد ٥٦ که دکتر علی شریعتی درگذشت. شریعتی، به باور من، یکی از چالشبرانگیزترین و جدیترین اندیشهوران معاصر ماست. میتوانیم در هر سخن و اندیشهاش موافقش باشیم یا مخالفش، اما برای کسی که شریعتی را در «کویر» میبیند و میشناسد همواره دوستداشتنی خواهد بود.
مهدی بهلولی آموزگار
- 15
- 5