شنبه ۰۸ دی ۱۴۰۳
۱۳:۵۸ - ۰۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ کد خبر: ۹۸۰۲۰۰۰۸۹
کتاب، شعر و ادب

چرا «سعدی» مهم است؟/ راز ماندگاری کلام او چیست؟

سعدی,اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,کتاب و ادبیات
عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد به توضیح راز ماندگاری کلام سعدی در طول زمان پرداخت.

سیدجواد مرتضایی در گفت‌وگو با ایسنا، در توضیح این موضوع اظهار کرد: مرحوم دکتر یوسفی که آثار سعدی را تصحیح کرده‌اند، در این‌باره جمله مناسبی دارند و آن این است که «انگار در این زمانه و روزگار، ما به زبان سعدی سخن می‌گوییم». آنچه قدمای ما در آثار خود نقل کرده و تذکره‌نویسان در تذکره‌ها گفته‌اند، این است که یکی از ویژگی‌های اصلی سخن سعدی را «سهل ممتنع» نام برده‌اند. سهل ممتنع یعنی آسان سخت؛ به این معنا که وقتی کلام را می‌خوانید و می‌شنوید، آسان به نظر می‌رسد، اما اگر خود بخواهید بگویید یا بنویسید دشوار است.

او افزود: از این موضوع امروز به نحو طبیعی زبان تعبیر می‌کنیم، یعنی یکی از ویژگی‌های برجسته زبان سعدی، نمود نحو طبیعی زبان است. به این معنا که سعدی به راحتی از ساختارهای نحوی متنوع و متکثر در پردازش آثار و اشعار خود، چه نثر و چه نظم استفاده می‌کرده است. ما نیز اکنون در دیالوگ‌ها و گفت‌وگوهای خودمان از ساختارهای نحوی متنوعی بهره می‌بریم و به همین خاطر است که امروز می‌گویند سعدی به همان راحتی که ما با هم سخن می‌گوییم، شعر می‌گفته است. به این معنا که اگر بخواهیم بعضی ابیات سعدی را به نثر برگردانیم، نثر آن بیت، همان نظم آن خواهد بود.

این استاد زبان و ادبیات فارسی با اشاره به بیت «ای نفس خرم باد صبا/ از بر یار آمده‌ای مرحبا» تصریح  کرد: اگر بخواهیم این بیت را به نثر برگردانیم، نثر این بیت، همان نظم آن می‌شود، لذا با کمترین و جزئی‌ترین تغییرات، نظم سعدی تبدیل به نثر می‌شود و علت ماندگاری کلام سعدی نیز همین است. به علاوه درصد کلمات عربی، نامانوس و مهجور در همه آثار سعدی بسیار ناچیز است و این عوامل از دلایل ماندگاری زبان و کلام سعدی است. بنابراین می‌بینیم در حدود ۸۰۰ سال پیش از این، سعدی به زبانی گفته و نوشته که ما اکنون با یکدیگر صحبت می‌کنیم و لذا کسی که مخاطب شعر و به طور کلی آثار سعدی است، چندان نیازی به مراجعه به فرهنگ لغت ندارد و این از دلایل اصلی ماندگاری کلام سعدی است.

استاد مسلم غزل عاشقانه فارسی، بی هیچ تردیدی سعدی است

مرتضایی با بیان این که با سعدی چند اتفاق در تاریخ ادبیات فارسی رخ می‌دهد، بیان کرد: اول این که در حوزه غزل فارسی، استاد مسلم غزل عاشقانه سعدی است. البته ما تجربه‌های غزل عاشقانه پیش از سعدی را داشته‌ایم و پس از سعدی نیز همین‌طور؛ اما باید گفت موفق‌ترینِ شاعران در غزل‌سرایی عاشقانه بی هیچ تردیدی سعدی است و به همین دلیل است که گفته می‌شود وقتی حافظ در قرن هشتم ظهور پیدا کرد، به پشت سر خود نگاه کرد و دید که غزل عارفانه با مولانا به اوج رسیده و غزل عاشقانه با سعدی، و گویا ناچار شد تلفیقی از عرفان و عشق، یعنی غزل عاشقانه - عارفانه‌ای در آثار خود ترتیب دهد. لذا در این که سعدی استاد مسلم غزل عاشقانه است، به هیچ عنوان تردیدی نیست.

او درباره آثار نثر سعدی نیز گفت: دیگر این که سعدی در هر قالب و ژانری که وارد شده، چه نظم و چه نثر موفق بوده است. همچون گلستان او که به تقلید از آن بیش از ۷۰ اثر نوشته شده، اما هیچ‌یک نه بهارستان جامی و نه روضه خلد مجد خوافی، به توفیق سعدی و به پای او در حوزه نثر نرسیده‌اند. بنابراین سعدی یک اعجوبه و انسانی شگفت‌انگیز است. علت آن هم به غیر از استعداد ذاتی و سخن‌سرایی، تجربه‌هایی است که در طول سفرهای ممتد خود کسب کرده است. این تجربه‌ها به همراه استعداد ذاتی او، دست به دست هم داده و آثاری را پدید آورده که اگر نگوییم بی‌نظیر، به واقع در عالم کم‌نظیرند.

عضو هیات علمی گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به بیت «بر حدیث من و حسن تو نیفزاید کس/ حد همین است سخن‌دانی و زیبایی را» افزود: او خود به واقع می‌دانسته که در حوزه سخن‌دانی، سخن‌پروری و شعر بعد از او کسی به پای او نخواهد رسید و پیش از او نیز نرسید. همچنین در بحث تخلص در غزل باید گفت که تخلص با سعدی در غزل تثبیت می‌شود؛ به این معنی که تخلص در شعر را داشتیم و با سعدی تخلص در غزل به تثبیت می‌رسد.

تکرارهای مرئی و نامرئی، کلام سعدی را به اوج خود رسانده است

مرتضایی بیان کرد: نکته دیگر بهره‌وری سعدی از رتوریک، بلاغت و مباحث زیبایی‌شناسی است. به طوری که یکی از عمده‌ترین ویژگی‌های بلاغی آثار و اشعار سعدی تکرار است؛ تکراری که بسیاری آن را در کلام آفت می‌دانند، اما تکرارهای مرئی و نامرئی کلام سعدی را به اوج خود رسانده است. به گونه‌ای که انسان در وهله اول متوجه این تکرار نمی‌شود؛ اما بعدا متوجه می‌شود که یک کلام دو یا سه‌ بار تکرار شده و البته چقدر این تکرار توام با جناس تام است.

کلامی که چون «کاغذ زر» است

او همچنین اظهار کرد: به علاوه سعدی در حوزه بلاغت نیز کم‌نظیر است و حق بسیار بسیار مهمی بر گردن حافظ داشته و حافظ در اشعار خود بسیار تحت تاثیر سعدی است. لذا سعدی یک شیخ و اعجوبه‌ به تمام معنا و کسی است که بهره‌مند از این دنیا و در دربار اتابکان سلغری فارس محترم و نیز متمول بوده است. او خود می‌گوید کلام من همچون کاغذ زر است؛ یعنی که اعتبار و ارج آن همچون پول نقد است.

این استاد زبان و ادبیات فارسی با اشاره به بیت «هر سحر از عشق دمی می‌زنم/ روز دگر می‌شنوم برملا» گفت: وقتی سعدی در شیراز سخن و شعر می‌گفته، فردای آن روز در اقصی‌نقاط پراکنده می‌شده و خود به این امر واقف بوده است و در گلستان نیز اشاراتی به این موضوع دارد. بنابراین او انسانی شگفت‌انگیز در عالم  هنر و ادبیات است.

چرا «سعدی» مهم است؟

نزدیک به ده سال است که اول اردیبهشت به عنوان «روز سعدی» نام گذاری شده و به این بهانه نکات متنوعی دربارۀ یکی از نمادها و نمودهای هویت ایرانی و یکی از ۴ ستون شعر و سخن پارسی بازگفته و یادآوری می شود که همه هم نیکوست.

در ادامه یادداشت مهرداد خدیر در «عصرایران» آمده است: در این گفتار اما برآنم تا به این نکته بپردازم که «چرا سعدی مهم است» و «چرا به کار امروزمان هم می آید»؟

او را باید دوباره بشناسیم؛ فراتر از آن چهرۀ صرفا ناصح که در کتاب‌های درسی ترسیم شده و میان او و بچه‌های ما فاصله انداخته و چه بسا بسیاری ندانند از بسیاری از شاعران دیگر زمینی‌تر و اجتماعی‌تر بوده است. هم او که سروده:

همه عمر بر ندارم سر از این خُمارِ مستی

که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

شعری که به باور بسیاری در صدر ده‌ها و شاید صدها هزار شعر مشهور پارسی بنشیند و کیست که بتواند ادعا کند زیباتر از آن می‌تواند بسُراید و سراغ داشته باشد؟

جالب اینکه اول اردیبهشت سالروز درگذشت محمد اقبال لاهوری (شاعر و سیاست‌مدار پارسی‌گوی پاکستانی)، ملک‌الشعرای بهار (شاعر و سیاست‌مدار نام‌دار) و سهراب سپهری (شاعر و نقاش هم‌روزگار) نیز هست و هر سه - اقبال و بهار و سپهری - به زبانی شعر گفته و سروده‌اند که سعدی در برافراشتن بنای آن نقشی هم‌سنگ فردوسی داشته است.

سعدی، مهم است و به کار امروزمان هم می آید و اول اردیبهشت می توان و باید از او یاد کرد. چرا؟

۱. چون غالب شاعران ما عُزلت‌نشین بودند و بیشتر در انزوا روزگار می‌گذراندند. سعدی اما بسیار اجتماعی بود. حتی اگر همۀ حکایت‌های او از سفرها و دیده‌ها و شنیده‌ها را واقعی ندانیم باز هم او بی‌گمان جهان‌گرد‌ترین و دنیا‌دیده‌ترین سخن‌دان و شاعر ایرانی است.

در روزگار ما تنها سهراب سپهری زیاد سفر می‌رفت اما بیشتر برای نمایشگاه‌های نقاشی و در عالم شعر. خلوت‌نشین بود و سفرهای بیرونی او جلوۀ چندانی در شعر او نداشت. حال آنکه سعدی، دیده و نادیده را به شعر درآورده است.

خود می‌گوید:

در اَقصای عالَم بگشتم بسی

به سر بُردم ایام با هر کسی

تمتّع به هر گوشه‌ای یافتم

ز هر خرمنی خوشه‌ای یافتم

تمام هنر سعدی همین است: از هر خرمن، خوشه‌ای یافتن و عرضه‌کردن. نه مانند بسیاری دیگر یک خوشه یافته باشی و به مثابۀ خرمنی عرضه کنی که واقعیت، هزارپاره است و هر پاره نزد کسی است و باید گشت و باید دید.

۲. سعدی شاعر عشق است و عاشقی. عاشقانه‌های او نه عارفانه‌های سخت‌خوان است و نه اروتیک می‌شود. او عشق را در زمین می‌جوید اگرچه از خط و ربط عارفان جدا نیست و در پی کمال است. اما به کار امروز هم می‌آید:

هر کسی را نام معشوقی که هست

می‌برد، معشوق ما را نام نیست

سرو را با جمله زیبایی که هست

پیش اندام تو هیچ اندام نیست

سرو، نماد شیراز است و سعدی شیرازی بارها از «سرو» یاد کرده و انگار تنها سخن نمی‌گوید بلکه تابلوی زیبایی از سرو هم اهدا می‌کند.

۳. نثر سعدی در زبان پارسی زبان معیار است. یعنی می‌توان به او استناد کرد و از این روست که وقتی از تعبیر «اولی‌تر» استفاده می‌کند ما نیز می‌توانیم. چون «اولی‌تر» را پارسی می‌داند.

بخشی از مشکل کتاب‌ناخوانی مردم ما به خاطر پارسی‌ندانی شماری از کسانی است که مدعی‌اند کتاب می‌نویسند یا شماری از مترجمان که زبان بیگانه می‌دانند اما از عهدۀ خواندن و نوشتن پارسی به نیکی برنمی‌آیند. اینان اگر سعدی بخوانند هم به سود خودشان است و هم مخاطبان.

۴. سعدی به نسبت سه ستون دیگر کاخ هزار سالۀ شعر پارسی، مظلوم است. چون متهم به محافظه‌کاری و کنار آمدن با قدرت می‌شود و سیمایی که از او در مدرسه‌ها و رسانۀ عبوس و ذوق‌کُش رسمی ترسیم می‌کنند شاد و سرخوشانه نیست.

فردوسی با شاهنامه بسیار قدر می‌بیند و مولانا با مثنوی و غزلیات همه جا شناخته شده است و حافظ آنقدر در دل و ذهن و زبان هر ایرانی و پارسی‌گوی جا خوش کرده که گزندی نمی‌بیند. سعدی را اما هنوز درست نمی‌شناسیم با اینکه مدام اسم کتاب‌های او را از بچه‌ها می‌پرسیم و خیال می‌کنیم می‌شناسیم.

۵.سعدی، شاعر «مصلحت» است و در روزگاری که میان عرف و شرع، گاه منازعه‌ها درمی‌گیرد و به مصلحت، نیازمان می‌افتد و دو سه سالی است که خود «مصلحت» گرفتار اغراض سیاسی شده، آمو‌زه‌های سعدی کهنه نمی‌شود: «‌با خصم قوی در نپیچد و بر ضعیف جور نکند که پنجه با غالب افکندن نه مصلحت است و دست بر ضعیفان برپیچیدن نه مصلحت.»

یا این سخن: « تا دفعِ مضرّتِ دشمن، به نعمت، توان کرد، خصومت، روا نباشد که خون از مال، شریف‌تر است و عرب گوید: السّیف، آخر الحیَل. یعنی مصاف، وقتی روا باشد که تدبیر دیگر نماند. به هزیمت، پشت دادن به که با شمشیر مُشت زدن.»

سعدی، شاعر اعتدال و میانه‌روی است و از این‌رو در هنگامۀ گفتارهای رادیکال توجه به او کم می‌شود و هر گاه نسیم میانه‌روی می‌وزد یا باید بوزد به سعدی بیشتر نیاز می‌افتد.

۶. سخن سعدی آرامش‌بخش است. خاصه اینکه بدانیم او در پرآشوب‌ترین روزگار تاریخ ایران که همۀ روزنه‌های امید بسته شده بود، می‌زیسته است. در عصر یورش و چیرگی مغولان.

۷. قرن‌ها قبل از آنکه انسان غربی سراغ انسان‌گرایی‌ و اومانیسم برود، سعدی از «آدمیت» گفته است:

تن آدمی شریف است به جان آدمیت

نه همین لباس زیباست نشان آدمیت

از بنی‌آدم و آدمیت گفتن همان نگاه به بشر بما هو بشر و فارغ از مسلک و ایدئولوژی است که در آن روزگار کیمیا بوده است اما سعدی از آدم و آدمیت می‌گوید.

۸. سعدی‌ستایی اما نباید ما را به تصورات نادرست سوق دهد. بر سردر سازمان ملل، شعر مشهور سعدی (بنی‌آدم اعضای یک پیکرند) را نصب نکرده‌اند و خدا پدر جواد ظریف را بیامرزد که در دوران نمایندگی در سازمان ملل، یک تابلوفرش با این نوشته را در یکی از راهروها آویخت تا خیلی هم توی ذوق کسانی نخورد که در سازمان ملل دنبال شعر سعدی می‌گردند.

اهمیت سعدی اما به این نیست که شعر او بر سردر سازمان ملل هست یا نیست. به این است که روح اندیشه ایرانی را در طول قرون بازمی‌تاباند. هر چند برخی آموزه‌ها به ظاهر با دنیای مدرن سازگار نباشد اما با باور ایرانی سازگار است ولو انکار کنیم: «‌دروغ مصلحت‌آمیز به از راستی فتنه‌انگیز» یا «عاقبت، گرگ‌زاده گرگ شود / گرچه با آدمی بزرگ شود».

۹. شعر سعدی هنوز تازه است و کاربردی:

به هیچ یار مده خاطر و به هیچ دیار

که برّ و بحر فراخ است و آدمی بسیار 

و در ادامه:

چه لازم است یکی شادمان و من غمگین

یکی به خواب و من اندر خیال وی بیدار؟

یعنی طرف رفته و عین خیالش نیست و دارد از زندگی لذت می‌برد، آن وقت تو داری غصه می‌خوری و زانوی غم بغل گرفته‌ای؟!

دوست روان‌شناسی دارم که می گوید برای مراجعانی که از شکست عشقی دچار افسردگی شده یا روز و شب را با یاد محبوب یا محبوبۀ رفته و به قول خودشان بی‌وفا سر می‌کنند، همین اشعار سعدی را می‌خوانم تا به خود بیایند و خیال نکنند دنیا تمام شده است.

همین بیت شاید خیلی‌ها را از افسردگی و شاید خودکشی نجات دهد چون واقعا «بر» و «بحر» فراخ است و «آدمی بسیار». یعنی قحطی که نیامده و همان یک نفر که بخت تو نبوده است. عزا نگیر، شاد باش و همین، روحیۀ «خوش باشی» را به جامعه تزریق می‌کند منتها خیلی‌ها خیال می‌کنند سعدی واعظ بوده است.

۱۰. سعدی روی سکه «سازش» در زندگی را به ما می‌نمایاند. خود سیاست، مگر دو رو ندارد؟ ستیز و سازش؟ سعدی، روح «خیزران»ی و اهل انعطاف - یا محکوم به انعطاف - جامعۀ ایرانی است. خیزران در برابر توفان، نمی‌شکند. خم می‌شود تا توفان بگذرد. این خم‌شدن، کرنش و تسلیم نیست. ماندگاری است و کوتاه آمدن و دوباره سر برافراشتن.

چو روزگار نسازد، ستیزه نتوان بُرد

ضرورت است که با روزگار درسازی

این «درساختن»، تسلیم نیست. قبول واقعیت‌هاست.

به تعبیر دکتر داریوش شایگان در «پنج اقلیم حضور»: «نظام اخلاقی سعدی، دو هدف را دنبال می‌کند. یکی اینکه انسان را چنان بپرورد که از معضلات و مصایب روزگار در امان و از قدرت‌های حاکم مصون بدارد و دوم پنجره‌ای بگشاید به عشق و عوالم غیب.»

روح معنویت ایرانی در ادبیات، جلوه می‌کند و همه‌کس فهم‌تر از همه سخن سعدی است. شوخی نیست که مدرن‌ترین هنرمند دوران ما - عباس کیارستمی - که کتاب خود را با این جمله « آرتور رمبو» شروع می‌کند که «باید مطلقاً مدرن بود»، می‌رود سراغ سعدی و این شاعر درگذشته در ۷۰۰ سال قبل را مدرن می‌داند و مصراع‌هایی را انتخاب کرده که تحت‌الشعاع اشعار دیگر قرار داشته و شکوهشان کمتر دیده شده است یا در یک قاب مستقل به تصویر کشیده نشده‌اند:

- همه از دست غیر ناله کنند، سعدی از دست خویش، فریاد.

یا همین یکی برای آرامش‌بخشی کافی است:

سعدیِ شوریده! بی‌قرار، چرایی؟

در پی چیزی که برقرار نمانَد؟

اگر این نظام آموزشی دوست دارد سیمای یک ناصح خسته‌کننده و ملال‌آور را از سعدی شاد و پرشور تصویر کند، بر ماست که تن ندهیم و سعدی راستین را بشناسیم و آنقدر بخوانیم تا ملکۀ ذهنمان شود.

تو را به خدا بگویید در کدام رمان و کدام شعر جمله‌ای به این مدرنی خوانده‌اید: «چنان موافق طبع منی و در دل من، نشسته‌ای که گمان می‌بَرم در آغوشی.»

در روزگار عسرت‌ها و نومیدی‌ها کدام امید فراتر از سخن سعدی که «دفع غم دل، نمی‌توان کرد، الا به امید شادمانی».

اول اردیبهشت، روز سعدی گرامی و یاد سهراب و اقبال و بهار نیز که به زبانی سخن‌های نغز و شیرین ساختند که سعدی (‌و مقدم بر او فردوسی) برافراختند و پرداختند.

  • 18
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

حکایت های اسرار التوحید اسرار التوحید یکی از آثار برجسته ادبیات فارسی است که سرشار از پند و موعضه و داستان های زیبا است. این کتاب به نیمه ی دوم قرن ششم هجری  مربوط می باشد و از لحاظ نثر فارسی و عرفانی بسیار حائز اهمیت است. در این مطلب از سرپوش تعدادی از حکایت های اسرار التوحید آورده شده است.

...[ادامه]
ویژه سرپوش