معمای «قدرت» و ارتباط آن با انسان، داستانی مردافکن است که تاکنون به هزار زبان بیان شده و باز هم تازگی دارد. بخصوص وقتی این قدرت به مثابه پوستینی ربانی برکسی مثل قذافی پوشانده شود او تصمیم بگیرد بر همه چیز تسلط پیدا کند، آنهم در لیبی و باسوءاستفاده از اعتقادات مردم و البته با بیرحمانهترین شکلاش. قذافی خود را مجاز میدانست با تیغی برنده هر مخالفی را از سر راه خود بردارد و حتی در برابر خالق خود قد عَلَم کند. مشکل بزرگتر زمانی اتفاق افتاد که اراده یک ملت معطوف به پس گرفتن آن قدرت از قذافی شد. مردم لیبی اراده کردند تا آن پوستین مقدس را که دیگر با پوست و خون و رگ و پی او عجین شده بود از تنش در آورند؛ آنهم به صورتی زندهزنده و با آن خفتی که جهان پیش روی خود نظارهاش کرد.
داستانی را که ابراهیم الکونی در رمان «ورم» روایت میکند عینیت بخشیدن به چنین ماجرایی است. الکونی یکی از پرکارترین نویسندگان جهان عرب است که تاکنون بیش از ۷۰ اثر خلق کرده و همچنان به نوشتن ادامه میدهد.
یک نویسنده لیبیایی فروتن و بیسروصدا که با وجود این همه کار و کوشش همچنان در جهان و بویژه در ایران ناشناخته است. کسی که درجهان عرب او را تا سطح نجیب محفوظ بالا میبرند و برایش اعتبار قائلند.
اغلب آثار الکونی در فضایی کویری میگذرد و به همین خاطر او را میتوان استاد بلا منازع «ادبیات کویر» توصیف کرد. او اما در اعماق آن بیابانهای خشک و تشنه نه درپی آب و آبادی بلکه در پی آگاهی از ذات انسان و ماهیت ارتباط او با جهان و هستی از یکسو و با سیاست و جامعه از سوی دیگر است. الکونی نثری روان و در عین حال رمزواره دارد که سرشار از اشاره، تمثیل، کلمات قصار، افسانه و اسطورههای مردمان وادیهای دورافتاده است.
او داستانهایش را به شیوه رئالیسم جادویی روایت میکند و خواننده را با خود به هزار توی خوفانگیز اسرار و رموز تحولاتی میبرد که هم جذاب و گیراست و هم هوشیارکننده و آموزنده. فضایی که در آن مرزهای بین حقیقت و مجاز، واقعیت و ذهن، تاریخ و اسطوره، مذهب و افسانه در هم ریخته شده و به آدمی نگاهی مرکب و چندپهلو میبخشد تا به جای ماندن در سطح بعضی واقعیتها به اعماقشان فرورفته و به جای تأثیرپذیری از برخی رخدادهای گذرای سیاسی نگرشی عمیقتر داشته باشد.
رمان «ورم» یکی از آثار شاخص ابراهیم الکونی است که با ترجمه محمد علی عسگری در نشر فلات منتشر شده است. از همین نویسنده یک اثر دیگر قبلاً از سوی فرشته مولوی و یک رمان دیگر تحت عنوان «خونابه سنگ» از سوی عسگری ترجمه و منتشر شده بود.
در رمان خونابه سنگ، الکونی به ارتباط انسان و طبیعت میپردازد اما در رمان وَرم او ارتباط بین انسان و قدرت را میکاود. رمان وَرم در واقع تجسم نمادین دیکتاتورهای حقیری است که سالهای سال بر خاورمیانه حکومت کردند و جز سیاهی و تباهی دستاوردی نداشتند. ورم هرچند زمانی منتشر شد که هنوز سرهنگ قذافی در لیبی بر سر قدرت بود اما انتشار آن در لیبی ممنوع و برای نویسنده یا خوانندهاش جرایم سختی در نظر گرفته شد. چند سال بعد، نظام سرهنگ قذافی فروپاشید و حوادث بعدی در لیبی بخوبی نشان داد که ویرانی ناشی از نظامهای دیکتاتوری تنها به غارت اموال و داراییهای ملتها محدود نمیشود بلکه آنها شخصیت و هویت ملتها را دستخوش تغییراتی بنیادین میکنند بهطوری که باید سالهای سال بگذرد تا زخمهای ناشی از آن ترمیم شود.
ابراهیم الکونی لیسانس و سپس فوق لیسانس خود را در علوم ادبی و نقد از دانشگاه گورکی مسکو گرفت و در طول زندگی خود مشاغل متعددی در وزارتخانههای رسانه و فرهنگ داشت. سال ۱۹۷۵ بهعنوان خبرنگار خبرگزاری لیبی در مسکو فعالیت کرد. سال ۱۹۸۷ مشاور رسانهای سفارت لیبی دراین کشور و سپس در سوئیس (۱۹۹۲) شد.
مدتی نماینده دوستی لیبی و لهستان در ورشو (۱۹۷۸) و مشاور فرهنگی سفارت لیبی در ورشو و سردبیر مجله دوستی لهستان (۱۹۸۱) بود. بعدها نیز وابسته فرهنگی سفارت لیبی در مسکو (۱۹۸۷) و وابسته فرهنگی سفارت لیبی در سوئیس (۱۹۸۲) شد.او هماکنون بازنشسته است و در سوئیس زندگی میکند.
الکونی به ۹ زبان مسلط بوده و بیش از ۷۰ اثر از خود برجای گذاشته است. بخشی از این آثار شامل رمانهای اوست و بخش دیگر به آثار تحقیقاتی او در زمینههای ادبیات، نقد، اسطوره شناسی قبایل آفریقایی و برخی مسائل روز مانند مهاجرت اختصاص دارد. او تاکنون موفق به دریافت جوایز متعددی از جمله مدال شوالیه هنر و ادبیات فرانسه ۲۰۰۶ و نیز تاکنون چندبار بهعنوان نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات مطرح شده است.
محسن بوالحسنی
- 14
- 2