تاریخچه پیکر تراشی
پیکر تراشی تراشیدن و شکل دادن ماده اولیه ای است که میتواند طیف وسیعی از مواد را شامل شود. شواهدی از تراشیدن و فرم دادن اشیا از دوران غارنشینی به دست آمده که قدمت این هنر را نشان می دهد.
یونانیان، خدایان گوناگون خود را به صورت مجسمه در عبادتگاههای خود قرار می دادند و آن ها را پرستش می نمودند. مجسمه های سنگی و برنزی بیشماری نیز از قهرمانان خود در میدانها و معابر عمومی می گذاشتند.
مصریان اعتقاد داشتند که روح هر انسانی بعد از مرگ به این دنیا بر می گردد و برای این که آن روح سرگردان نشود مجسمه هایی از سنگ یا برنز یا چوب یا گچ می ساختند و در مکانهای امنی قرار می دادند و برای این که آن مجسمه ها کاملا مثل اشخاصی که مرده بودند ساخته می شد به عقیده آنان روح به آسانی می توانست در آن ها جای گیرد. افزون برآن مصریان نیز خدایان خود را به صورت موجوداتی در سنگ یا برنز مجسم می کردند و در معابدشان قرار می دادند. ایرانیان قبل از دین اسلام، دارای مذهبی بودند که به توحید خيلي نزدیک بود.
در واقع مجسمه سازی و پیکر تراشی سالها قبل از تمدّن بشری وجود داشته است. دردسترس بودن مواد اولیه در رواج این هنر اصیل نزد قبایل و تمدن های اولیه موثر بوده است. عمده مواد مصرفی در ساخت مجسمه و اشیا سه بعدی در دوران قدیم، سنگ یا چوب بوده است.
در ایران باستان نخستین پیکره ها بر مبنای اعتقاد بنیادین به باروری و پرستش طبیعت, به صورت نمونه های کوچک زنان باردار و جانوران نمود یافت. این پیکره ها از گل رس ساخته می شد. در زمان هخامنشیان به نسبت دیگر پیشرفتها و ترقیات، هنر مجسمه سازی و پیکر تراشی هم بهتر و مترقی تر گشته, و آنچه بعنوان تزئینات قصرهای:پاسارگاد و تخت جمشید و شوش و نقش رستم و صخره های بیستون به دست آمده است.
در زمان اشکانیان پس از دورهی انحطاط و رکودی که در نتیجه حمله ی اسکندر و جانشینانش در ایران بوجود آمده بود، سنگبری و پیکر تراشی هم متداول گشت. نمونه هایی از این هنر در بیستون، سبک و کار استادان و هنرمندان اشکانی را نشان می دهد.
بعد از اشکانیان میتوان در تاریخ ایران باستان، ساسانیان را از جمله نو آوران ایرانی دانست که در تمام زمینه های هنری از جمله هنر پیکر تراشی و حجاری پیش قدم بوده و تغییرات و تحولات بسیار ارزنده ای در تاریخ هنر ایران بوجود آورده اند.
در دوره ساسانیان نیز مثل دو دوره تاریخی اشکانی و هخامنشی علاقه به پیکر تراشی در کشور ما چندان زیاد نبود. با این که نمونه های کوچکی از مجسمه های ساخته شده در آن زمان وجود دارد که، نشان میدهد استعداد پیکر تراشی در نهاد هنرمندان ایرانی خفته بود، ولی علاقه به ایجاد آن نداشته اند.
مجسمه ی شاپور اول، در مدخل غار شاپور در نزدیکی کازرون و همچنين مجسمه ی خسروپرویز در طاق بستان موید و گویای پیشرفت و توسعه ی هنر پیکر تراشی در دوران ساسانیان است. در این دوره، هنر پیکر تراشی و حجاری ایرانی نه تنها در ایران بلکه در کشورهای همجوار نیز گسترش یافته, و ممالک زيادي را تحتتأثیر هنر خود قرار داده است.
در نتیجه، شاهان آشوری پیکر تراشی را وسیله ای برای بزرگ جلوه دادن اعمال خود قرار دادند. فراعنه مصر نیز برای رساندن فراعنه به مقام الوهیت از پیکر تراشی سودجوئی کردند و کم کم بت و بتپرستی به صورت پرستش پیکره هایی گاهاً عجیب و غریب در آمد. در ایران به ویژه در دوران هخامنشی پیکر تراشی وسیله ای بود برای ثبت آیین ها و نشان دادن شوکت ایرانیان و در این دوران بود که پیکر تراشی مفهومی کاملا هنری یافت.
پیکر تراشی در عصر حاضر به علت پیشرفت علم و تکنولژی و پدیدار شدن جوامع صنعتی دگرگونی زیادی پیدا کرد و از یک هنر صرف و تفننی به صنعتی عجین شده با سایر رشته ها مثل دکوراسیون و معماری در آمد. از پدیده های جالب هنری در قرن حاضر و قرن بیستم پیدایش، گسترش و رخنه سبک کوبیسم در پیکر تراشی بود که نخستین بار الکساندر آرچی پنکو بود که از سال ۱۹۱۱ آثار جالبی به وجود آورد. از دیگر پیکر تراشان این سبک می توان از لیپ شیتس، رایموند دوچام، هانری لورن را نام برد .سبک دیگری که زیاد پیشرفت نکرد سبک فوتوریسم بود که بوچیونی آثار جالبی را در ایتالیای فاژیستی بر جای گذاشت. بهر حال در پیکر تراشی نوین عناصری مانند چوب، آهن، حلبی، طلا، جواهر، شیشه، نخ، پارچه و … بکار می رود.
آشنایی با "هنر پیکر تراشی"
پیکر تراشی، مجسمه سازی و یا تندیسگری هنری است که بر روی چوب خلق می شود .هنرمند پیکرتراش طرح هایی زیبا از پیکر انسان را با استفاده از چوب ایجاد می کند .بد نیست بدانید این هنر از زمان های دور در بین ایرانیان رواج داشته است.
پیکر تراشی، هنری جاودانه در راستای معبود است که هنرمندان آن انگشت شمار شده اند و این هنر کم کم ، رهسپار موزهها می شود.در اعصار قدیم پیکر تراشی با مذهب ارتباط مستقیم داشت چنان که پیکره هایی که از تمدنهای باستانی، مصر، هند، چین و مایاها باقی مانده نشان می دهد مذهب در تحول و تکامل این هنر نقش اساسی دارد
تفاوتی ندارد به این هنر بدیع مجسمه سازی ، تندیس گری و یا پیکر تراشی گفته شود، آنچه مهم است تأثیری است که این سازه های هنری بر روح و روان انسانها می گذارند. هر پیکره سه بعدی با هدف بیان مقصودی خلق می شود.
سبک های پیکر تراشی
- سبک پیکر تراشی رومانسک
- سبک پیکر تراشی رنسانس والا
- سبک پیکر تراشی گوتیگ
- سبک پیکر تراشی اروک
- سبک پیکر تراشی دو کوکو
- سبک پیکر تراشی کوبیسم
- سبک پیکر تراشی فوتوریسم
هنرمندان و آثار معروف پیکر تراشی
- آثار هنری نیکولو پیزانو در قرن بیستم
- آثار هنری کلود میشل کلودیون
- آثار هنریالکساندر آرچی پنکو
- آثار هنری لیپ شیتس
- آثار هنری رایموند دوچام، هانری لورن
- آثار هنری الکساندر آرچی پنکو
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 17
- 5