به گزارش دنیای اقتصاد، یکی از مهمترین وقایع سلطنت محمدشاه (۱۴ دی ۱۱۸۶ تبریز – ۱۴ شهریور ۱۲۲۷ تجریش) کور کردن برادرانش بود.وی در سال ۱۲۱۳ ه.ش یعنی سال مرگ فتحعلیشاه (در اصفهان)، به سلطنت رسید، (قبل از محمدشاه پسر دیگر فتحعلیشاه به نام علیشاه ظلالسلطان در تهران تاجگذاری کرد و چهل روز بر تخت نشست).
محمدشاه نوه فتحعلیشاه و فرزند عباسمیرزا بود و سومینشاه از دودمان قاجار. علت به سلطنت رسیدن او این بود که پدر ولیعهدش قبل از مرگشاه درگذشته بود ولی بهرغم اینکه فتحعلیشاه فرزندان ذکور بسیاری داشت، ولی سلطنت موروثی در خانواده عباسمیرزا یکی از مواد معاهده ترکمانچای بود که طبق آن روسیه متعهد شده بود که از آن حمایت کند و فتحعلیشاه ناگزیر باید از آن تبعیت میکرد. بنا بر این بعد از مرگ عباس میرزا در سال ۱۲۱۲ ه.ش محمدمیرزا را به ولیعهدی برگزید و وی وارث تاج و تخت شد.
به این ترتیب که پس از مرگ پدر بزرگ خویش فتحعلیشاه، با همراهی میرزا ابوالقاسم قائممقام (شخصیت دانشمند دوره قاجار و صاحب تالیفات) در تبریز به نام محمدشاه قاجار به تخت سلطنت نشست و به همراهی سفیران انگلیس و روس و لشکریانش به تهران ورود کرد. در عین حال زمانی که پسران متعدد فتحعلیشاه از درگذشت او مطلع شدند، هرکدام در نقطهای از ایران قیام کردند و مدعی پادشاهی شدند. دو برادر محمدشاه در اردبیل زندانی بودند. از آنجا که از عاقبت کار ایشان میهراسید، آن دو را که جهانگیر میرزا (شاهزادهای دانشمند و صاحب تالیف) و خسرو میرزا (شاهزادهای بسیار زیبارو و دانا) نام داشتند نابینا کرد. خسرو میرزا شاهزاده خوشسیما و آگاه از نظر دیپلماسی بود که برای عذرخواهی از قتل گریبایدوف وزیر مختار روس بهدست مردم ایران، با هیاتی از طرف فتحعلیشاه به روسیه اعزام شد.
این شاهزاده، بهقدری رفتارش پسندیده و خلقیاتش برازنده بود که امپراتور روس را مجذوب خود کرد و موجب شد که از ۱۰ کرور غرامتی که قرار بود دولت ایران به روس بپردازد یک کرور آن را به حُسن خلق و آدابدانی خسرو میرزا ببخشد. ولی محمد شاه، خسرو میرزا را که برادرش بود کور کرد، این شاهزاده، اهل علم و دانش بود و بعدها در دستگاه ناصرالدینشاه حضور داشت و ناصرالدینشاه در خاطراتش، هرجا که میخواست، توضیحی در مورد او بدهد، مینوشت «خسرو میرزای کور».
القصه محمدشاه بعد از کور کردن برادران به جنگ حسنعلیمیرزا شجاعالسلطنه ششمین پسر فتحعلیشاه و عموی خود که در آن زمان حاکم فارس بود رفته، او را مغلوب و نابینا کرد. چندی بعد حسینعلی میرزا فرمانفرما (برادر شجاعالسلطنه و عموی دیگر محمدشاه) حاکم اصفهان که او نیز شکست خورده و در تهران زندانی بود، بر اثر بیماری درگذشت.
محمدشاه که بیداد را در مورد عموها و برادرانش تمام کرده بود، به صدراعظم باتدبیرش که او را در رسیدن به شاهی همراهی کرده و دارای جمیع صفات مثبت برای صدارت بود نیز رحم نکرد و بنا بر سعایت بدخواهان در سال ۱۲۵۱ در حالی که هنوز ۲ سال از سلطنتش نگذشته بود، دستور داد تا او را خفه کردند و حاجیمیرزا آقاسی را که مراد او و طبق نوشته مورخان از دانش سیاست بیبهره بود، بهجای او منصوب کرد. با این همه بیداد، روزگار با محمدشاه همراهی نکرد و در ۴۲ سالگی بعد از ۱۴ سال و اندی سلطنت به علت بیماری درگذشت. در دوران سلطنت وی، حوادث بسیاری روی داد که از آن جملهاند فتنه باب و شورش سالار در خراسان که تا دوران سلطنت ناصرالدینشاه امتداد یافت.
فاطمه قاضیها
- 17
- 1