جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
کد مقاله: ۹۷۰۹۰۰۰۴۷

بازخوانی وقایع ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ بر اساس خوانش شهید مصطفی چمران و مطبوعات آن دوره

شهید مصطفی چمران,محمدرضا پهلوی,وقایع مهم تاریخ معاصر ایران
۱۶آذر را باید یکی از روزهای مهم و فصلی تازه از رابطه دانشگاه و حکومت در تاریخ معاصر ایران دانست. در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲، اتفاقی تلخ در دانشگاه تهران كه در سال‌هاي بعد تاكنون، اين روز را به یکی از مهم‌ترین رویدادهای تاریخ معاصر تبدیل کرده است.

محمدرضاپهلوی، پادشاه وقت شایدهیچ‌گاه این تصور را نداشت که رفتار تمامیت خواهانه و دیکتاتورمآبانه وی این روز رادر تاریخ ایران، به روزی یگانه به‌ويژه در جنبش دانشجویی تبدیل کند. محمدرضا شاه پهلوی سرمست از کودتای ۲۸ مرداد و باز گشت پس از فرارش به بغداد و رم حالا می خواست قدرت خود را به رخ مهم ترین پایگاه باقی مانده حامی دموکراسی و دولت دکتر محمد مصدق بکشد.پس از كودتای ۲۸ مرداد، رژیم كه توانسته بود دوباره در رأس قدرت قرار بگیرد، درصدد برآمد تا پایه‌های حكومت خود را تثبیت كند، اما براي اين هدف، دانشگاه را مهم‌ترین مانع در مقابل خود می‌دید.

 

از سویی دیگر این تصمیم حاکمیت در حالی در شرف انجام بود که اولین بارقه‌های جنبش‌های دانشجویی کمتر از یک دهه پس از تشکیل دانشگاه در سال ۱۳۲۱، پایه گذاری شد. سال‌های تلاش برای ملی‌شدن صنعت نفت، سال‌های اوج فعالیت جنبش دانشجویی نيز بود. دانشگاه در کنار بازار به دو رکن اساسی در اعتراضات تبدیل شد و پا به پای جامعه پیش آمد و نشان داد که سنگری مقاوم در برابر خواست‌های استعمار و استبداد است اما شاید بزرگ‌ترین منتقدان و مخالفان دولت محمدرضا شاه تصور نمی کردند او برای نشان دادن قدرت برآمده از کودتا و ضرب شست نشان دادن به دانشگاه، به چنان رویکردی دست بزند که نیروی نظامی را وارد دانشگاه کند و دست به سرکوب بی امان دانشجویان در آن سطح بزند. دانشجویان در حالی در روز ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ مورد حمله نیروهای گارد قرار گرفتند که سر کلاس‌ها حاضر بودند و دانشجویان فنی حداقل در آن روز تجمعی را سازماندهی نکرده بودند.

 

بسیاری اما بعدها معتقد بودند آن چه در ۱۶ آذر رخ داد، بیش از همه به سفر نیکسون و حضور وی در دانشگاه مربوط می شد و قرار بود این سرکوب دانشگاه در راستای سکوت دانشگاه در روزهای ۱۷ و ۱۸ آذر رقم بخورد. کامل‌ترین گزارش از اتفاقات روز ۱۶ آذر را اما می‌توان گزارش مکتوب شهید مصطفی چمران دانست که خود او از شاهدان عینی این حادثه بود. اين گزارش در سال ۱۳۴۱ و ۹ سال پس از واقعه سرکوب و شهادت سه دانشجو، مصطفی بزرگ نیا ، هادی شریعت رضوی و احمد قندچی به رشته تحریر درآمد. واقعه ای که دکتر چمران همواره آن را در پیش چشمانش زنده تصویر می کرد. آن چه در ادامه می‌خوانید، خوانشي است از روایت شهید دکتر مصطفی چمران از اين واقعه تاريخي.

 

روزهاي پراضطراب پس از كودتا

روزهای ۱۴و ۱۵آذر سال ۱۳۳۲ دانشگاه روزهای پراضطرابی را مي‌گذراند، آن‌گاه که تظاهرات دانشجویان با تحریک نیروهای امنیتی به خارج از دانشگاه کشیده شد. طبق برنامه‌ریزی قرار بود ریچارد نیکسون، معاون ريیس جمهور وقت آمریکا ۱۷ آذر از دانشگاه تهران دکتری افتخاری حقوق دریافت کند. روشن بود كه دانشجویان معترض به کودتای ۲۸ مرداد، این موضوع را توهین و دهن‌کجی آشکار رژیم استبدادی می‌دانستند.

 

از سویی شاه نیز می‌خواست دلیلي برای توجیه پروژه سرکوب خود در دانشگاه داشته باشد. دو روز قبل از واقعه، زاهدی تجدید رابطه با انگلستان را رسما اعلام كرد و قرار شد «دنیس رایت» كاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ایران بیاید. از ۱۴ آذر تظاهراتی در گوشه و كنار به وقوع پیوست كه در نتیجه عده‏ای در بازار و دانشگاه دستگیر شدند. این وضع در ۱۵ آذر نیز ادامه يافت.

 

روز واقعه

صبح ۱۶ آذر،هنگام ورود به دانشگاه، دانشجویان متوجه اوضاع غیر عادی در اطراف دانشگاه تهران شدند. دانشجویان حتی‌الامكان سعی می‏كردند كه به هیچ وجه بهانه‏ای به دست نظامیان ندهند.

 

از این رو با خونسردی و احتیاط به كلاس‌ها رفتند. ساعت اول بدون حادثه مهمی گذشت و چون بهانه‏ای به دست کماندوهای مستقر در دانشگاه نیامد، به داخل دانشكده‏ها هجوم آوردند و از دانشكده‌هاي پزشكی، داروسازی، حقوق و علوم عده زیادی را دستگیر كردند.

 

چون احتمال وقوع حوادث وخیم‏تری می‏رفت، ريیس وقت دانشگاه تهران برای حفظ جان دانشجویان، کل دانشگاه را تعطیل كردو به دانشجویان گفت به خانه‏های خود بروند. دانشجویان نیز به پیروی از تصمیم ريیس دانشگاه، محوطه را ترك ‏كردنداما تازه نیمی از دانشجویان در حال خروج بودند كه ناگاه سربازان به دانشكده فنی حمله كردند. ظاهرا بهانه حمله به دانشكده این بود كه در این گیر و دار، دو دانشجوی رشته ساختمان به حضور نظامیان در دانشگاه اعتراض كردند.

 

نظاميان برای دستگیری آنان وارد دانشكده فنی و كلاس درس مهندس شمس شدند تا دانشجویان معترض را دستگیر كنند. وقتی مهندس شمس نسبت به حضور نظامیان در كلاس درس خود اعتراض كرد، او را با مسلسل سر جای خود ‏نشاندند.مصطفی چمران بخش دیگری از ماجرا را این گونه توصیف می کند:«در خلال این احوال مهندس خلیلی و دکتر عابدی رییس و معاون دانشکده فنی با تمام قوا می کوشیدند که از ورود سربازان به کلاس جلوگیری کنند ولی سربازان نه تنها به حرف آن‌ها اهمیتی ندادند بلکه آن‌ها را تهدید به مرگ کردند». به نظر می رسد در آن روز مسئولان دانشکده فنی دانشگاه تهران هر چه در توان داشتند انجام دادند تا در مقابل نیروهای نظامی بایستند اما دستوری رسیده بود تا به قیمت ریختن خون این جوانان نیز اجازه فعالیت به آنان داده نشود.

 

اوج گرفتن كارزار در دانشگاه فنی

در این میان ، عده‏ای از سربازان، دانشكده فنی را محاصره كردند تا كسی از میدان نگریزد. آنگاه دسته‏ای از سربازان با سر نیزه از در بزرگ دانشكده وارد شدند. اكثر دانشجویان به ناچار پا به فرار گذاشتند تا از درهای جنوبی و غربی دانشكده خارج شوند.چمران اما آغاز ماجرا را این گونه توصیف می‌کند:«در این میان بغض یکی از دانشجویان ترکید. او که مرگ را به چشم می دید و خود را کشته می دانست،دیگر نتوانست این همه فشار درونی را تحمل کند و آتش از سینه پرسوز و گدازش به شکل شعارهای کوتاه بیرون ریخت؛ «دست نظامیان از دانشگاه کوتاه».

 

طبق گزارش شهید چمران، شاید لحظه‌ای از سر دادن این شعار نگذشته بود كه رگبار گلوله باریدن گرفت و دانشجویان غافلگیر شدند. در همان لحظه نخست عده زیادی هدف گلوله قرار گرفتند. براساس شواهد و اسناد ميان محوطه مركزی دانشكده فنی و قسمت‏های جنوبی، سه پله وجود داشت و همین باعث شد كه هنگام عقب‌نشینی، عده زیادی از دانشجویان روی پله‏ها بیفتند و نتوانند خود را نجات دهند.

 

لحظه‌هاي شهادت

در همان ابتدا مصطفی بزرگ‌نیا به ضرب سه گلوله از پا در می‌آید. مهندس مهدی شریعت‌رضوی كه ابتدا هدف قرار گرفته بود، به سختی مجروح شد و بر زمین می‏خزید و ناله می‏كرد كه دوباره هدف گلوله قرار می‌گیرد. احمد قندچی حتی یك قدم هم به عقب برنداشت و در جای اولیه خود ایستاده بود.

 

وي از گلوله باران اول مصون مانده بود که رگبار مسلسل سینه او را شكافت. شهید چمران این حادثه را این گونه روایت می‌کند: «بعد از پایان درگیری‏ها احمدقندچی هنوز زنده بود. او را به یكی از بیمارستان‏های نظامی تهران منتقل كردند. در درگیری‏ها لوله شوفاژ در مقابل احمد تركیده بود و آب جوش تمام سر و صورت او را به شدت مجروح كرده بود، با وجود اين مسئولان بیمارستان از مداوا و حتی تزریق خون به او ابا كردند و ۲۴ ساعت بعد او مظلومانه شهید شد».

 

ريشه‌هاي واقعه از زبان چمران

شهید چمران درباره حادثه ۱۶ آذر می‌گوید: «وقایع آن روز چنان در نظرم مجسم است كه گویی همه را به چشم می‌بینم. صدای رگبار مسلسل در گوشم طنین می‌اندازد، سكوت موحش بعد از رگبار بدنم را می‌لرزاند، آه بلند و ناله جانگداز مجروحان را در میان این سكوت دردناك می‌شنوم. دانشكده فنی خون‌آلود را در آن روز و روزهای بعد به رای‌العین می‌بینم.

 

نیكسون، معاون ريیس جمهور آمریكا به ایران می‌آمد تا نتیجه بیست و یك ميلیون دلار خرج كودتا را ببیند».مظلومیت شهید احمد قندچی تا مدت‌ها در دانشگاه تهران روایت می‌شده است. بعد از شهادت، به خانواده‏ وی گفته می‌شود كه احمد را با دو شهید دیگر در امامزاده‌ عبدا... دفن كرده‏اند. برادر شهید قندچی به شهید چمران می‌گوید: «بعد از اینكه فهمیدیم احمد را در مسگرآباد دفن كرده‏اند، با خانواده شریعت‌رضوی و بزرگ‌نیا به آنجا رفتیم و قبر شهید را نبش كردیم و او را مخفیانه به امامزاده عبدا... بردیم و در آنجا در كنار دوستانش به خاك سپردیم».طبق گزارش‌ها و روایت شاهدان عینی، بدن مجروحان بیش از دو ساعت در میان دانشگاه فنی روی زمین افتاده بود. درنهایت براثر اين حادثه، سه نفر از دانشجویان (بزرگ‌نیا، قندچی و شریعت رضوی) شهید، بیست و هفت نفر دستگیر و عده زیادی مجروح که بسیاری از آنان بعدها به زندان منتقل شدند.

 

خبر در شهر پيچيد

خبر واقعه ۱۶ آذر به سرعت در شهر پيچيد. روز ۱۷ آذر تمام دانشگاه‏های تهران و اغلب شهرستان‏ها در اعتصاب كامل به سر بردند. حتی بسیاری از دبیرستان‏ها هم با تعطیل كردن مدرسه خود، همدوش دانشگاهیان در تظاهرات علیه فجایع ۱۶ آذر و سفر نیكسون به تهران شركت كردند. برای كم‌رنگ كردن واقعه ۱۶ آذر، عاملان حادثه شروع به دروغ پراکنی كردند و در همان زمان فرماندار نظامی تهران در مقابل خبرنگاران می‌گوید: «دانشجویان برای گرفتن تفنگ سربازان حمله كردند و سربازان نیز اجبارا تیرهایی به هوا شلیك كردند و تصادفا سه نفر كشته شدند». يكي از مجلات آن روز با وجود سانسور شديد آن روزها، به طعنه و طنز می‌نویسد: «اگر تيرها هوايي شليك شده است، بنابراين دانشجويان پر در آورده به هوا پرواز كرده و خود را به گلوله زده اند».

 

ادامه شقاوت رژيم

از سویی حکومت تازه بعد از این حادثه عمق فاجعه را درک کرده بود و متوجه شده بود که چه احساسی از جامعه آن روز را جریحه‌دار کرده است. از اين رو سعی کرد در مقابل هر نوع اعتراضی واکنش تندتری از خود نشان بدهد. به همين دليل برگزاری هر نوع مراسمی را برای شهدا ممنوع اعلام کرد. برادر شهید شریعت رضوی می‏گوید: «بعد از شهادت این سه تن، به ما اجازه برگزار كردن شب سوم در خانه های‌مان را هم ندادند اما در مراسم چهلم به دليل پافشاری زیادی كه كردیم، فقط ۳۰۰ كارت كه مهر حكومت نظامی روی آن خورده بود، به من دادند. هر كس می‏خواست به طرف امامزاده عبدا... برود كارتش را كنترل می‏كردند». برادر شهید بزرگ‌نیا نیز می‏گوید: «از طریق علم، شاه به پدرم تسلیت گفت و پیغام داد ۲۰۰ هزار تومان خون بها بدهند كه جواب رد دادیم. بعد می‏خواستیم مجلس ختم و شب هفت بگیریم، مخالفت كردند تا اینكه خودم پیش سرتیپ بختیار، فرماندار نظامی رفتم و متعهد شدم اگر اتفاقی افتاد، خودم مسئول باشم».

 

دكترايي كه رنگ خون گرفت

درست روز بعد از واقعه، نیكسون در دانشگاه تهران، دكترای افتخاری حقوق دریافت كرد. صبح ورود نیكسون یكی از روزنامه‏ها در سر مقاله خود تحت عنوان «سه قطره خون» نامه سرگشاده‏ای به نیكسون نوشت. در این نامه سرگشاده و جسورانه ابتدا به سنت قدیم ایرانی‏ها اشاره می‌شود كه «هرگاه دوستی از سفر می‏آید یا كسی از زیارت باز می‌گردد یا حتي شخصیتی بزرگ وارد می‏شود، ما ایرانیان به فراخور حال در قدم او قربانی می‏كنیم». آنگاه خطاب به نیكسون گفته شد كه «آقای نیكسون! وجود شما آن قدر گرامی و عزیز بود كه در قدوم شما سه نفر از بهترین جوانان این كشور یعنی دانشجویان دانشگاه را قربانی كردند».

 

میرا قربانی فر

 

ghanoon​daily.‎​ir
  • 17
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

حکایت های اسرار التوحید اسرار التوحید یکی از آثار برجسته ادبیات فارسی است که سرشار از پند و موعضه و داستان های زیبا است. این کتاب به نیمه ی دوم قرن ششم هجری  مربوط می باشد و از لحاظ نثر فارسی و عرفانی بسیار حائز اهمیت است. در این مطلب از سرپوش تعدادی از حکایت های اسرار التوحید آورده شده است.

...[ادامه]
ویژه سرپوش