توتون و تنباکو پس از کشف قاره امریکا ظاهراً بهوسیله سوداگران پرتغالی و هندی از بنادر جنوب به ایران آورده شد.کشت این محصول در دوره صفویه رونق یافت و در اواسط سلطنت شاه عباس اول مرسوم شد. شاه عباس در سال ۱۰۲۷هجری قمری به موجب فرمانی کشیدن توتون و تنباکو را قدغن کرد اما پس از مرگ او این امر دوباره از سر گرفته شد. به گونهای که آوازه مصرف این محصول از مرزهای ایران فراتر رفت. «ژان باتیست تاورنیه» جهانگرد فرانسوی و از سفرنامه نویسان دوره صفویه، در رابطه با جایگاه توتون و تنباکو در میان مردم این گونه نوشته است: «ایرانیان از زن و مرد به کشیدن تنباکو خو گرفتهاند که بریدن ایشان از آن با بریدن از زندگیشان یکسان است.بسیاری از آنها از نان توانند گذشت اما از توتون نتوانند گذشت»
مصرف توتون و تنباکو به عصر قاجار نیز کشیده شد. در واقع مصرف توتون و تنباکو در زندگی زن و مرد دوره قاجار به دور از اختلاف طبقاتی میان آنها در میهمانیها و جشنها، مسافرتها و خروج از خانه نمود داشت. حتی در مراسم تعزیه و سوگواری هم استفاده میگردید. در سفرنامه بسیاری از سیاحان به استفاده بیش از حد تنباکو و جایگاه آن در زندگی ایرانیان اشاره شده است. اوضاع سیاسی، اجتماعی دوره قاجار بخصوص در زمان حکومت «ناصرالدین شاه» بواسطه بحرانهای مالی، افزایش مالیاتها و بویژه بستن قراردادهای بیمورد با بیگانگان آشفته بود.
شاه با دادن امتیازات خانمان برانداز به بیگانگان پای آنها را به کشور باز کرد و زمینه را برای دخالت هر چه بیشتر قدرتهای خارجی بخصوص انگلیس و روسیه فراهم کرد. شاه قاجار برای بهدست آوردن منبع درآمدی جهت ولخرجیها، خوشگذرانیها و سفرهای پر خرج خود به اروپا و پر کردن خزانه دربار، اقدام به انعقاد قراردادهایی با کشورهای خارجی کرد که از جمله مهمترین آنها واگذاری امتیاز دخانیات ایران به «ماژور جرالد تالبوت» از نزدیکان «لرد سالیسبوری» نخستوزیر انگلیس، در فروردین ۱۲۶۸- مارس ۱۸۹۰ بود. طبق قرارداد، انحصار تولید و خرید و فروش توتون و تنباکو در بازارهای داخلی و خارجی در ازای پرداخت مبلغ ۱۵ هزار لیره و یکچهارم سود خالص به دربار شاهنشاهی، به مدت پنجاه سال به تالبوت واگذارشد. این قرارداد در ایران به قرارداد رژی(انحصار در معاملات بازرگانی) و شرکت عامل آن نیز به کمپانی رژی معروف شد.
در آن سالها یک پنجم مردم ایران به کار خرید، فروش و کشت توتون و تنباکو مشغول بودند و سالانه ۴۳۵ تن، توتون و تنباکو به ترکیه، هند و افغانستان صادر میشد. با افشای خبر اعطای این امتیاز، مردم ایران از طبقات مختلف و با پیشههای متفاوت که با خرید و فروش تنباکو رابطه مستقیمی داشتند و از اوضاع بد اقتصادی این دوره نیز به تنگ آمده بودند به خشم آمده و زبان به اعتراض گشودند.
در شهریور سال ۱۲۶۹ وزیر مختار روسیه، «موسیو بوتسوف» عدم رضایت دولت خود را از اعطای امتیاز رسماً اعلام کرد به گفته «جان فوران» «این نخستین واکنش ناراضیان نسبت به صدور امتیاز بود و در پی آن، شصت تاجر نارضایتی خود را اعلام کردند.» این قرارداد موجی از انزجار را در ملت ایران برانگیخت و آنها به رهبری روحانیت در گوشه و کنار کشور به ابراز مخالفت و تظاهرات پرداختند. این تظاهرات در شهرهایی همچون شیراز، اصفهان، تبریز، مشهد و تهران نمود یافت.
در سال۱۲۷۰ مردم شیراز ضمن تجمع در تلگرافخانه و مرقد شاهچراغ نسبت به ورود نماینده کمپانی رژی به این شهر اعتراض کردند. نیروهای عشایری حاکم فارس، به روی آنها آتش گشوده و چندین نفر کشته شدند. پس از شیراز نوبت به تبریز مرکز عمده توتون و تنباکو رسید. در این شهر، مردم به مقابله با انعقاد قرارداد برخاستند. در اصفهان مردم به مخالفت با قرارداد مزبور پرداختند.
در تهران، «میرزا حسن آشتیانی» در پی چند جلسه با شاه و صدراعظم وقت «میرزا علیاصغر خان» (امینالسلطان) ملاقات و مخالفت مردم رابه آنها گوشزد کرد، ولی آنان به این بهانه که امضای شاه معتبر و طرف مقابل نیز دولت انگلیس است حاضر به لغو قرارداد نشدند. در این ایام «سید جمالالدین اسدآبادی» که به دعوت شاه در تهران به سر میبرد، بهمخالفت علنی با امتیاز پرداخت و در پی صدور اعلامیه «به چه حقی خرید و فروش تنباکویی که خریدار و مصرفکننده آن ایرانی است به بیگانه واگذار شدهاست» از ایران اخراج شد.
در پی این وقایع، تجار دخانیات اعم از فروشندگان خرده توتون و تنباکو، عمده فروشها، صادر کنندگانی که در کاشت و برداشت محصول و تهیه و بستهبندی آن نیز سرمایهگذاری کرده بودند و بیش از سایرین از این قرارداد لطمه میدیدند، به مخالفت علنی با قرارداد پرداختند. اعتراض تجار و مردم زمانی رنگ و بوی سیاسی به خود گرفت که میرزا حسن شیرازی در قامت مرجع تقلید، فتوایی در تحریم مصرف تنباکو صادر کرد و رهبری این جنبش را به دست گرفت.
بهعقیده جان فوران «روحانیون به درخواست بازرگانان و اصناف این جنبش را رهبری کردند»متن این فتوا در کتاب تاریخ بیداری ایرانیان اثر «ناظم الاسلام کرمانی» چنین آمده است: «بسمالله الرحمن الرحیم الیوم استعمال توتون و تنباکو بای نحو کان در حکم محاربه با امام زمان سلامالله علیه است. حرره الاحقر محمدحسن الحسینی»
دولت در پی این فتوا که آن را منسوب به میرزا حسن آشتیانی میدانست از او خواست که در ملأعام قلیان بکشد و در غیر این صورت از شهر خارج شود. مردم نیز با شنیدن این خبر به در کاخ سلطنتی هجوم بردند و دولت را از این اقدام منصرف ساختند. به غیر از تجار و روحانیون گروه دیگری هم در این جنبش مشارکت داشتند که از آنان بهعنوان روشنفکر یاد میشود. روشنفکران شامل روزنامه نگاران، نویسندگان، دیپلماتها، دیوانیان و اعضای طبقه متوسطی که تحصیلات غیر دینی داشته یا به خارج سفر کرده بودند، میشدند.گروه دیگری که در قیام تنباکو نقش داشتند و باید به آنها اشاره شود زنان هستند.
زن در دوره قاجار در چارچوب خانه زندگی میکرد تقریباً هیچ گونه ارتباطی با خارج از محیط خانواده نداشت. البته آنها در پارهای مشاغل از جمله کارگری حمام زنانه و آرایشگری و حجامت، مامایی و پرستاری از زنان بیمار و شیر دادن اطفال و امثال آن فعالیت میکردند. زنان دوره قاجار کم کم خود را در فعالیتهای اجتماعی نشان دادند تا اینکه در دوره ناصرالدین شاه، بر اثر آشنایی آنان با ممالک فرنگ و خواندن روزنامهها، سطح آگاهی آنها بالا رفت و در مواردی رد پای آنان را در اعتراضها علیه حکومت میتوان دید. زنان در جنبش تنباکو نقش مهمی داشتد ولی این نخستین بار نبود که آنها زبان به اعتراض میگشودند.
در دوره ناصرالدین شاه چندین تظاهرات توسط زنان علیه او صورت گرفت یکی از این تظاهرات، در اصفهان و بهدنبال گران شدن قیمت مس بود که باعث شد از قیمت مس کاسته شود. زنان بعد از این اعتراضات در قیام تنباکو با اعتماد به نفس بیشتری وارد عرصه اجتماع شدند به گونهای که در نخستین تظاهرات مردمی که در شهر شیراز رخ داد جمعیتی حدود چهار هزار نفر زن و مرد به ورود نماینده رژی به این شهر اعتراض کردند که در پی آن یک زن و یک دختر بچه کشته شدند. در تظاهراتی که در تبریز روی داد زنان تبریز به رهبری «زینب پاشا» (بی بیشاه زینب) در این قیام شرکت کردند.
یکی دیگر از اقدامات زنان تبریز در جنبش تنباکو به هنگام ورود «آقا علی آشتیانی» (امین حضور) در تبریز بود که ناصرالدین شاه وی را برای آرام کردن اوضاع به همراه هدایایی برای جلب توجه مجتهدان و علمای تبریز به این شهر فرستاده بود. زنان انجمن بزرگی تشکیل دادند و اعلام داشتند که اگر امین حضور وارد تبریز شود او را خواهند کشت.در تهران نیز، هنگامی که شاه از میرزا حسن آشتیانی خواست که از تهران خارج شود، زنان پا به پای مردان به سمت خانه ایشان حرکت کرده و در طول مسیر به بازار سرازیر شدند و دکانهای گشوده را بستند. در مشهد، زنان با تجمع در مسجد گوهر شاد علیه این قرارداد اعتراض کردند. دامنه این جنبش به قدری وسیع بود که حتی زنان دربار را وارد این اعتراضات کرد به گونهای که آنها در همراهی با این جنبش قلیانها را شکستند و تنباکو را تحریم کردند.
منابع:
آبادیان، حسین- اندیشه دینی و نهضت ضد رژی در ایران
فوران، جان- مقاومت شکننده- ترجمه احمد تدین
کدی، نیکی- تحریم تنباکو در ایران- ترجمه شاهرخ قائم مقامی
عصمت بابادی
- 16
- 1