کمتر کسی است که اهل مطالعه باشد و نام «بوف کور» را نشنیده باشد. این کتاب مهمترین اثر صادق هدایت، یکی از پیشگامان داستاننویسی نوین در ادبیات فارسی است.شهرت هدایت بیشتر در زمینه نویسندگی است اما او علاوه بر آن مترجم آثاری از نویسندگان بزرگی مانند ژان پل سارتر ، فرانتس کافکا و آنتوان چخوف است . او در دوران کوتاه زندگیاش آثار زیادی نوشت از جمله سه قطره خون، داش آکل، نیرنگستان، علویه خانم و... اما بیش از همه این «بوف کور» است که سایه سنگینش را بر ادبیات معاصر فارسی همچنان حفظ کرده است. به همین دلیل مهمترین اثر او را از سه جنبه بررسی کردهایم.
۱- زخمهای زندگی
«بوف کور» اینطور آغاز میشود: «در زندگی زخمهایی هست که مثل خوره روح را آهسته و در انزوا میخورد و میتراشد». این یعنی با اثری مواجه هستیم که قرار است از درد، تنهایی، سکوت و ترس بگوید. عدهای «بوف کور» را غمنامه تنهایی انسان در دورههای مختلف تاریخی میدانند و به همین دلیل آن را در زمره آثاری که به «ادبیات سیاه» مشهورند، قرار میدهند. راوی داستان در بخش نخست یک جوان نقاشِ تنهاست و در بخش دوم نویسندهای است که به همسرش بدبین است. جلال آل احمد، «بوف کور» را حاصل ترس، گوشهنشینی، بیاعتقادی به واقعیت و ظاهرسازیهایی میداند که به جزئی از ساحت فکری مردم آن دوران بدل شده است.
۲- در سایه «بوف کور»
اثر سوررئالیستی «بوف کور» به دلیل ویژگیهای منحصر به فرد در فرم و محتوا یک اثر جریانساز در ادبیات معاصر شد. تا جایی که آندره بروتون از بنیانگذاران جنبش سوررئالیسم آن را جزو بیست کتاب شاهکار قرن بیستم میلادی دانست. بعد از انتشار این کتاب نویسندگان زیادی از آن تاثیر پذیرفتند. از جمله مهمترین آثاری که تحت تاثیر «بوف کور» پدید آمدند میتوان به «شازده احتجاب» هوشنگ گلشیری، «سنگ صبور» صادق چوبک و «پیکر فرهاد» عباس معروفی اشاره کرد.
۳- «بوف کور» و روشنفکری
روزگاری پیش از این، خواندن رمان «بوف کور» نماد و نشانه روشنفکری محسوب میشد و بیشتر کسانی که آن را به دست میگرفتند، خود را در جرگه روشنفکران به شمار میآوردند. دلیلش هم تیپ و شخصیت صادق هدایت بود که عمدتا از وضعیت زمانه اش ناراضی بود و این را از آثارش به ویژه «بوف کور» میتوان دریافت. هدایت بعد از یک بار خودکشی ناموفق در بیست و شش سالگی، سرانجام در چهل و نه سالگی با خودکشی به زندگی خود پایان داد. به زعم عدهای «بوف کور» نمادی از زندگی پرتحیر و سرگردان هدایت است که با مرگش اورا نماد سرگشتگی بخشی از جامعه روشنفکری ایرانی دانستهاند.
الهه آرانیان
- 11
- 1