چند روز پیش، نابینایان جهان چهارم ژانویه را جشن گرفتند؛ چون در چنین روزی لویی بریل فرانسوی، مخترع خط ویژه نابینایان که بهنام خود او «بریل» ثبت شد، به دنیا آمد. به مناسبت تولد او، چهارم ژانویه از سوی سازمان ملل به «روز جهانی بریل» موسوم و امسال به ثبت جهانی رسید. امروز و بعد از دو قرن، با وجود اختصاص روزی بهنام بریل، خط ویژه نابینایان با دغدغهها و چالشهایی بویژه در ایران مواجه است. این گزارش چالشهای پیرامون خط بریل و دلایل کم توجهی به آن را در میان نابینایان، طی صحبت با چند کارشناس و صاحب نظر از جامعه نابینایان بررسی میکند.
اگرما بریل نداشته باشیم، سواد نداریم
یدالله فرزین ستوده، از نخستین دانشآموزان آموزشگاه نابینایان شهید محبی فعلی، بزرگترین آموزشگاه نابینایان در خاورمیانه است. او که بعد از اخذ مدرک کارشناسی ادبیات بهعنوان معلم در همان آموزشگاه مشغول به تدریس شد، این روزها دوران بازنشستگی را میگذراند. او درباره چالشهای امروز خط بریل، ضمن ابراز تأسف از نبود یک موزه تجهیزات نابینایان میگوید: متأسفانه ما در ایران موزهای که تجهیزات نابینایان از گذشته تا امروز را نشان دهد، نداریم.
فرزین ستوده معتقد است اگر نابینایان بریل نداشته باشند، سواد ندارند: درست است که امروز رایانه کار نوشتن را آسان کرده، اما به وضوح مشاهده میکنیم چقدر غلطهای فاحش در نوشتههای نابینایان و حتی افراد بینا وجود دارد.البته که خود نابینایان نسل امروز مقصر نیستند، چون دولت از چاپ کتب بریل حمایت نمیکند. مرکز رودکی هم که این کار را انجام میداد، مدتیست فعالیتهایش متوقف شده.
این معلم بازنشسته معتقد است تولید سختافزارهایی مثل نمایشگر بریل به تنهایی نمیتواند مشکلات خط بریل را برطرف کند: اساساً چنین ابزاری صددرصد نمیتواند مشکلاتی مثل حجیم بودن خط بریل را برطرف کند؛ حتی در کشورهای غربی هم که از فناوریهای نوین استفاده میشود، کار چاپ کتاب همچنان رونق دارد. مشکل حجیم بودن بریل را فقط میشود به روش کوتاهنویسی برطرف کرد. در گذشته حرکتهایی در این زمینه صورت گرفت، اما ادامهدار نبود. ضمن اینکه سختافزارهایی مثل نمایشگر بریل بسیار گران است و یک دانشجوی نابینا در ایران امکان خرید آن را ندارد.
هنوز عدهای قدیمی فکر میکنند
این معلم خوش صحبت که در بین دانشآموزانش به «آقاستوده» معروف است، شیوههای آموزش بریل به نابینایان را هم قدیمی میداند: سال ۵۳ که من دوره آموزش بهکودکان استثنایی را گذراندم، بریل را به دانشآموزان یاد میدادند، اما نحوه استفاده و کاربرد آن خط را نمیآموختند؛ حتی جهتیابی را به شکل استاندارد که در دنیاست، یاد نمیدادند. متأسفانه هنوز همین شیوه رایج است و خیلی از کسانی که مدعی آموزش بریل یا جهتیابی هستند، از متدهای جدید که در دنیا استفاده میشوند، بیخبرند؛ چون بهای لازم داده نمیشود و کتابهای آموزشی نوین ترجمه نمیشود تا آنها یاد بگیرند. به قول یکی از استادان ما: «گوشت نداده که نمیشود کوفته طلب کرد.»
تکنولوژی نقش بریل را کم کرده است
یکی از دانشآموختههای نابینا که به تعبیر دوستان نزدیکش، شب و روز خود را وقف مطالعه میکند، حسین شیرخانیست. او سالهاست کارشناسی ادبیات را اخذ کرده و در طول این سالها، به امر تحقیق و مطالعه در رشتههای تاریخ، فلسفه و ادبیات اهتمام ورزیده است. شیرخانی معتقد است پیشرفت تکنولوژی نقش بریل را کم کرده: با توجه به اینکه تکنولوژی روشهای تازه دسترسی به منابع اطلاعاتی را در اختیار نابینایان قرار داده، به این واسطه نقش بریل کمتر شده.
او خط بریل را دارای نقاط قوت و ضعف زیادی میداند: از آنجا که بیشتر نابینایان از دوران کودکی با این خط مأنوس بودند، در اموری مثل ویرایش متون، این خط کمک زیادی به ویرایشگر نابینا میکند؛ یعنی قابلیت ویرایش بالایی دارد و فرد نابینا به گزینههایی که در خط بریل بواسطه محتوا قابل تولید شدن هستند، دسترسی دارد. اما ضعفهای بریل بیشتر از نقاط قوتش است. امروز تبدیل منابع اطلاعاتی به بریل -در کشور ما- مشکل است؛ مگر آنکه فرمت آن منابع html باشد؛ حتی فرمتی مثل pdf چندان قابلیت ویرایش را به نابینایان نمیدهد.
علاوه بر این، بازدهی زمانی کمتری دارد؛ مثلاً یک فرد تندخوان اگر ظرف دو دقیقه بتواند یک صفحه بریل را که تقریباً معادل نصف صفحه بیناییست، بخواند، طی زمانی کمتر از این بازه میتواند با استفاده از صفحهخوانها یک صفحه بینایی را بخواند. مگر اینکه بریل با فناوری دیجیتال همراه شود.شیرخانی مطالعه را به دو نوع تقسیم میکند: ما دو نوع مطالعه داریم: مطالعه سرگرمکننده و مطالعه جدی. مثلاً مطالعه رمان جزو دسته اول است. خب چه ضرورتی دارد رمان به بریل تبدیل شود؟ در مطالعه جدی هم مشکلات سختی تبدیل منابع اطلاعاتی به بریل را داریم.
این دانشآموخته نابینا معتقد است وجود فناوریهای نوین و سختافزارهای ویژه نابینایان نقش گزینهای دارند: سختافزارهایی مثل نمایشگر بریل نقش آپشنال یا گزینهای دارند؛ به این معنی که اگر من از نمایشگر استفاده نکنم، کارم لنگ نمیماند؛ چون میتوانم از صفحهخوانها استفاده کنم. واقعیت این است که مطالعه با صفحهخوانها، سرعت را جست و جو و دسترسی به مطلب را در صفحاتی مثل html بالا میبرد.
من با بریل ستیزه ندارم
شیرخانی هم مثل فرزین ستوده به وجود غلطهای فاحش در نوشتههای نسل امروز اعتقاد دارد، اما این معضل را ناشی از دوری نابینایان از خط بریل نمیداند: ایراد در نوشتن به این برمیگردد که اصولاً فرهنگ مطالعه وجود ندارد. خود من در سالهای اخیر تجربه بریل خوانیم کم شده، اما کماکان به املای کلمات توجه میکنم. یعنی در استفاده از متن دیجیتال هم به هنگام مطالعه بر املای کلمات دقت میکنم. اطلاع از املای یک واژه چه در بریل و چه در دیجیتال به این برمیگردد که شخص مطالعهکننده تا چه میزان به این موضوع علاقهمند باشد.
حسین شیرخانی در جمعبندی مطالبش، وجود بریل را با تمام ضعفهایی که مطرح میکند، ضروری میداند: مواردی که من درباره نقاط ضعف بریل مطرح کردم، دال بر بیفایده بودن این خط نیست و من هیچ نوع مخالفت یا ستیزهای با بریل ندارم. اتفاقاً معتقدم وجود بریل همچنان یک امکان مطالعه است؛ مخصوصاً برای موسیقیدانهای نابینا که از این طریق بتوانند نتخوانی کنند، بسیار مفید است.
معلمانی داریم که بریل بلد نیستند
بهروز افروز از معلمان جوان نابیناییست که در آموزشگاه شهید محبی تدریس میکند. او در تشریح وضعیت نسل جدید دانشآموزان نابینا، این دانشآموزان را به سه گروه دستهبندی میکند: در دهههای گذشته، تقریباً فضای یکدستی در آموزشگاههای نابینایان مثل شهید محبی حاکم بود؛ یعنی همه کم بینا یا نابینا بودند و به همین علت، جدا از الزامی بودن یادگیری خط بریل، علاقه و اشتیاق را میشد در دانشآموزان حس کرد. اما امروز با سه گروه دانشآموز نابینا مواجهیم: نابینایان تک معلولیتی، دیر نابینایان و نابینایان چند معلولیتی.
طبیعیست با وجود این سه گروه، میزان اشتیاق به یادگیری بریل در دانشآموزان پایین بیاید. او با تأسف عنوان میکند که امروز معلمانی در مدارس نابینایان تدریس میکنند که بریل نمیدانند: متأسفانه امروز معلمان نابینا و کم بینایی داریم که در مدارس نابینایان تدریس میکنند، اما اصلاً بریل نمیدانند و این فاجعه است. مخصوصاً در مقطع متوسطه اول و دوم حضور این معلمان بیشتر است. باز وضعیت مقطع ابتدایی قابل قبول است.
این معلم ادبیات معتقد است در زمینه آموزش بریل به جای پیشرفت، پسرفت شده است: ما نه تنها در آموزش بریل پیشرفت نکردهایم، حتی از آنچه قبلاً آموزش داده میشد، پسرفت هم کردهایم. در دوران دانشآموزی ما، طرحهایی برای آموزش بریل به والدین دانشآموزان نابینا اجرا میشد که خیلی مفید بود. اخیراً این طرحها اجرا میشود، اما بدون خروجی مثبت؛ مثلاً سال گذشته طرحی موسوم به «نورا» ویژه والدین دانشآموزان نابینا از سوی آموزش و پرورش استثنایی شهر تهران اجرا شد، اما من هنوز نتیجه قابل قبولی ندیدهام.
افروز که بهعنوان مشاور مدیر استثنایی شهر تهران هم فعالیت میکند، به تجهیزات آموزشی نابینایان هم اشاره میکند و شیوههای اختصاص این تجهیزات به دانشآموزان نابینا را مورد نقد قرار میدهد: همچنان تجهیزات آموزشی و نوشتاری دانشآموزان نابینا، لوح و قلم (صفحه کوچک نوشتاری بریل) برای دانشآموزان مقطع ابتدایی و ماشین تایپ بریل برای دانشآموزان متوسطه اول و دوم است. با وجودی که در مدارس بزرگ نابینایان مثل همین آموزشگاه شهید محبی، تجهیزات جدیدی مثل نمایشگر بریل وجود دارد، اما میزان اشتیاق دانشآموزان پایین است.
این بیاشتیاقی هم یک علت اساسی دارد؛ متأسفانه مسئولان آموزش مدارس ساعات فوق برنامه را برای فعالیتهای غیر درسی دانشآموزان یا حذف کردهاند یا با محدودیتهایی اختصاص میدهند. جدا از گرایش به تجهیزات نوین، حتی در دادن کاغذ تحریر هم امساک به خرج میدهند. وقتی دانشآموزی مشتاقانه میخواهد علاوه بر فعالیتهای درسی قدرت نوشتن خود را بالا ببرد و مثلاً خاطراتش را بنویسد، با این محدودیتها مواجه میشود و کلاً از بریل و فضای نوشتن با خط ویژه نابینایان فاصله میگیرد.
بهروز افروز بر این تأکید میکند که عمده مشکلات دوری دانشآموزان از بریل، در مقطع متوسطه اول خود را نشان میدهد: اساساً دانشآموزان نابینا در مقطع ابتدایی مشکل چندانی در آموزش بریل ندارند؛ حتی میتوانم سطح آموزش ابتدایی را مطلوب ارزیابی کنم؛ چون در تمام پایههای آن مقطع، با یک معلم سر و کار دارند و او خوب میداند چگونه دانشآموزان را هدایت کند. اما وقتی به مقطع متوسطه اول پا میگذارند، تعدد معلمان از یک سو و نادیده گرفتن آزمون و ارزشیابی دانشآموزان، دست به دست هم میدهند تا دانشآموز کمتر به امر نوشتن علاقه نشان دهد.
قدر مسلم اینکه خط بریل، نشان علمی نابینایان است، اما ضروریست برای حفظ جایگاه این خط جوان، تمهیدات لازم بهمنظور همراهی با فناوریهای روز و طراحی متدهای تازه آموزشی از سوی متولیان امور آموزش و توانبخشی نابینایان: یعنی سازمان آموزش و پرورش استثنایی و سازمان بهزیستی اندیشیده شود.
مجید سرایی
- 18
- 4