نوگرایی در شعر
در میان سال های ۱۸۹۰ تا ۱۹۵۰ میلادی شعر نوگرا یا شعر مدرن برای نخستین بار در سنت ادبی مدرن در اروپا و آمریکای شمالی، بوجود آمد. البته باتوجه به عواملی همچون ملیت منشأ آن، مکتب موردنظر و تمایلات منتقدی می توان زمان این دوره را تعيين کرد. یکی از شاعران و منتقدان به نام سی. اچ. سیسن، با عنوان شعر و صداقت در مقاله خود چنین گفت:« از نوگرایی، مدت زمان زیادی استفاده شده است. چنین نیست که نویسندگان جوان و جویای شکستن سنت ها و بت ها در حافظه زنده، روزی سربرنیاورده باشند.»
با اینکه زمان شروع نوگرایی در شعر، هم زمان با جنبش نمادگرایی فرانسوی بوده و زمان اتمام آن به آغاز جنگ جهانی دوم برمی گردد ولی باید بدانید که این دوره دارای زمان آغاز و پایان قراردادی می باشد. برخی از شاعران در زمینه های پسارمانتیک و نمادگرایانه فعالیت کردند که از آن ها می توان به ویلیام باتلر ییتس ( ۱۹۳۹- ۱۸۶۵) و راینر ماریا ریلکه ( ۱۹۲۶- ۱۸۷۵) اشاره کرد. آن ها بر اساس تحولات سیاسی و ادبی، لهجه شعری خود را مدرن کردند. تصویرگرایی به اثبات مهم بودن رادیکال پرداخت و برای شعر، نقطه عزیمت تازه ای را بوجود آورد.
در آثار برخی از شاعران نظیر عزرا پاوند، تی. اس. الیوت، ویلیام کارلوس ویلیامز، ویلیام باتلر ییتس، توماس هاردی و والاس استیونز از نوگرایی در شعر، استفاده شده است. پس از جنگ، شاعران انگلیسی زبان مانند الیوت، پاوند، بازیل بانتینگ ( که از ابتدا مدرنیست بود)، استیونز و ای. ای. کامینگز، با ادامه دادن مسیر شعری پیشین خود، موفق به خلق آثاری نوگرایانه شدند.
تاریخچه نوگرایی در شعر
در دوره بالندگی مشروطه، بحث دگرگونی یا نوگرایی بنیادین در شعر فارسی رونق یافت و شکل جدی تری پس از پایان جنگ جهانی اول، پیدا کرد. شاعران دوران مشروطیت تا پیش از آن به شکل سیاسی، اجتماعی و فکاهی از قالب های آماده پیشین مثل ترانه و تصنیف یا مستزاد و ترجیع بند استفاده می کردند.
اکثر این اشعارتوسط اطرافیان، مورد پسند قرار می گرفت ولی قالب های کهن شعر فارسی، دیگر مثل گذشته تکرار نمیشد و دیگر از اشعار بزرگانی همچون حافظ، سعدی، مولانا، خیام و دیگران در این قالب شعری استفاده نمیشد. به هر یک از اندیشه های نو، قالب های بیانی خاصر تخصیص داده شده بود و البته دسترسی ساده و سریع به این قالب ها امکانپذیر نبود. کهن گرایان به محافظت از قواعد دست وپاگیر شعر کلاسیک پرداختند و مقاومت خود ر دربرابر هر تحولی بکار گرفتند. البته محمدتقی بهار به نوگرایان، نسبت به دیگران، روی خوش تری نشان می داد.
میرزاده عشقی و ابوالقاسم لاهوتی با ساده گویی در بیان اندیشه ها ، به سمت شیوه های نو در چارچوب اوزان عروضی حرکت کردند و ایرج میرزا توانست زبان محاوره را وارد شعر کند. لاهوتی به غیر از شعر سرودن در زمینه های دیگری فعالیت داشت که از آن ها می توان به روزنامه نگاری و فعالیت های سیاسی اشاره کرد. او در زمینه ی شعر، موفق به کسب تجارب تازه تری شد که از آن ها می توان به استعاره ها و تشبیه های بی سابقه، استفاده از کلمات و اصطلاحات روز مثل سوسیالیزم و فاشیسم در شعر فارسی و کوتاه کردن مصراع ها و شناورکردن قوافی اشاره کرد.
جوانان مسلط به زبان های خارجی نظیر فرانسوی و انگلیسی در آن دوره توانستند مانند عثمانی، ادبیات نوین کشورهای همسایه را دنبال کنند که جعفر خامنه ای، یکی از آن ها می باشد. بسیاری از افراد از جعفر خامنه ای بعنوان نخستین شاعر نوپرداز تاریخ ادبیات ایران یاد می کنند که اشعاری به سبک نو را تا چندین سال، پیش از نیما سروده است.
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 12
- 4