شعر فراق
از قدیم ترین، پُرتوصیف ترین و پرمعناترین واژگان در شعر فارسی می توان به شعر فراق و جدایی به خصوص غزل عاشقانه اشاره کرد. جدایی نتیجه بی اعتنایی و بی وفایی یا رفتن معشوق است و اکثراً معشوق است که سفر می کند و از عاشق جدا می شود. شاعر در برخی موارد سفر نموده و این سفر باعث میشود از دوستان جدا شود. شعر فراق، ناله شاعر از درد مهجوری است و در دسته ادب غنایی عموماً جای می گیرد. شاعر شکایت از هجر دارد، بدان امید که صدایش به گوش معشوق برسد. در ادامه گلچینی از انواع شعر فراق عبارتست از:
> شعر فراق از فرخی سیستانی:
به من بازگرد ای چو جان و جوانی
که تلخست بی تو مرا زندگانی
من اندر فراق تو ناچیز کردم
جمال و جوانی، دریغا جوانی
دریغا تو کز پیش رویم جدایی
دریغا تو کز پیش چشمم نهانی
> شعر فراق و جدایی از رهی معیری:
ای بی خبر از محنت روز افزونم
دانم که ندانی از جدایی چونم
باز آی که سرگشته تر ازفرهادم
دریاب که دیوانه تراز مجنونم
> شعر در مورد فراق یار:
ای که گفتی هیچ مشکل چون فراق یار نیست
گر امید وصل باشد هم چنان دشوار نیست
خلق را بیدار باید بود از آب چشم من
وین عجب کان وقت می گریم که کس بیدار نیست
نوک مژگانم به سرخی بر بیاض روی زرد
قصه دل می نویسد حاجت گفتار نیست
> زیباترین شعر فراق در وصف دوری از یار:
غم زمانه خورم یا فراق یار کشم
به طاقتی که ندارم کدام بار کشم
نه قوتی که توانم کناره جستن از او
نه قدرتی که به شوخیش در کنار کشم
نه دست صبر که در آستین عقل برم
نه پای عقل که در دامن قرار کشم
> شعر فراق درباره دلتنگی یار:
دلبرم بی تو دلم خونین است
همدمم تا به سحر پروین است
وه چه کرد این غم هجران به دلم
این فراقت به دلم سنگین است
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 17
- 1