سه شنبه ۲۶ فروردین ۱۴۰۴
کد مقاله: ۹۷۰۱۰۰۰۴۴

ستاره دریایی

خیال می کنم بهاری پیش از این را خواب دیده ام، در خوابم، درختی پر از شکوفه بوده وتو ایستاده بودی پای درخت و می خندیدی، خنده ات آن طور که شانه هایت عقب می رفتند و دستت نمی دانست کدام شاخه را بگیرد و دست آخر می رفت توی جیب، حک شده روی چشم هایم، قلبم.

 

توی خوابم یک نفر دیگر هم هست، زنی که پشت درخت ها ایستاده و با حسرت و نفرت نگاهمان می کند، خنده ام، خنده بی دریغ و ساده ام و آن شکوفه های سفید را نگاه می کند و بعد گره بلندی می زند به پارچه ای سیاه و زیر لب می خواند که آن چه بین ما نور انداخته، بسوزاند و ببرد و توی سیاه چاله هایش بیندازد.

 

خواب غریبی است، خواب خوبی نیست می دانم، بوی جدایی و زمستان و تنهایی دارد، اما چرا توی بهار، چرا زیر آن همه درخت و آن خورشید قشنگی که از لابه لای درخت ها سرک می کشد برای گرفتن سیاهی موی من؟

 

عقب می روم و نگاه می کنم به دشت پر از شکوفه، به آن درختی که نمی دانم کجا بود، آن خنده ای که نمی دانم راست بود یا دروغ و آن بوسه ای که کسی روی موهایم زده بود وآن وقت مثل روحی پرواز می کنم و می روم، از راه های سبز و پیچ در پیچ می گذرم، از کنار درخت های سیب سرخ می پرم و روی آب رودخانه ای که آب زلالش از قطره های اشک هایم روشن تر است، می دوم.

 

بعد صدای بم و بلند تو را می شنوم که صدایم می کند، به نام، گاهی به اسم کوچکم و گاهی به نامی که به خنده صدایم می کردی، می دانم می ترسی که بمیرم، می ترسی که غرق شوم، می ترسی که بسوزم، می ترسی که بروم و دیگر برنگردم، حق داری.

 

من برای رفتن از توست که روی آب می دوم، پشت سرم، زن سیاه پوشی که چشم هایش می خندد و لبش زخمی است، می دود، نمی خواهد برگردم، نمی خواهد دوستت بدارم، می خواهد رودخانه بگیردم، می خواهد دشت ها دهن بازکنند و مرا ببلعند، اما طلسمش، آن چیزی که می خواند و فوت می کند به دامن من نمی رسد، سال هاست که فوت می کند و چیزی به دامن من نمی رسد.

 

می شناسمش، دوست خیلی خیلی قدیمی من است، سرنوشتم، بختم.

 

من برمی گردم و نگاهش می کنم، دلم برایش می سوزد، نفرتم را برای جنگ ها و مرگ ها نگه می دارم و به سمتش می خندم، می خندم و گریه می کنم و می روم، می روم، پرواز می کنم، چند قدم روی آب راه می روم، پایم که می خورد به روشنی چرخان و رقصان آب، انگار دل رودخانه باز می شود، دریا می شود، دریای آبی و قشنگ دم صبح می شود و یک تکه نور رویش می رقصد، مثل همان روزی که صبح بود و دریا بود و تو بودی و بخت این طور برای زخم زدن ما نمی دوید.

 

برمی گردم وپشت سرم نگاه می کنم، زن عجیب را جا گذاشته ام، درخت پر از شکوفه را جا گذاشته ام، راه های سبز پر از بهارنارنج را جا گذاشته ام، تو را جا گذاشته ام و دلتنگی بخشی از من است که همراهم توی دریا غرق می شود.

 

آخر این خواب من می میرم، نمی دانم چرا، اما می میرم، توی دریایی نزدیک یک جزیره. ستاره دریایی می شوم، کسی برای پیدا کردن من نمی آید، هر روز صبح به امید دیدنت خودم را به ساحل می اندازم و دریا باز بغلم می کند و می بردم و توی گوشم می گوید عاقبت ستاره های دریایی تنهایی است.

 

از خواب که می پرم توی گلویم، توی سینه ام، زخم بزرگی است، مثل یک ستاره، درخشان و سوزان و دریایی اما گریه نمی کنم، من سال هاست به تنهایی خودم خو کرده ام.

 

نویسنده: شرمین نادری

 

 

khorasannew​s.‎​com
  • 20
  • 1
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

حکایت های اسرار التوحید اسرار التوحید یکی از آثار برجسته ادبیات فارسی است که سرشار از پند و موعضه و داستان های زیبا است. این کتاب به نیمه ی دوم قرن ششم هجری  مربوط می باشد و از لحاظ نثر فارسی و عرفانی بسیار حائز اهمیت است. در این مطلب از سرپوش تعدادی از حکایت های اسرار التوحید آورده شده است.

...[ادامه]
ویژه سرپوش