در این روزها بحث چندهمسری در فضای ایران داغ شده است. این موضوع، دارای چنان اهمیتی است که در صورت عدم رعایت جوانب مربوطه ؛ از نگاه شهید استادمطهری؛ «بدنام کردن اسلام» است و از نگاه آیتالله جوادی آملی؛«برهم زدن اساس دین» است. ااجازه دهید در ضمن چند مطلب، موضوع را ارزیابی کنیم.
*مطلب اول ؛چند همسری در قرآن
استدلال به قرآن برای اثبات چند همسری ؛
فَانکِحُوا مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَاءِ مَثْنَى وَثُلَاثَ وَرُبَاعَ فَاِنْ خِفْتُمْ اَلَّا تَعْدِلُوا فَوَاحِدَهً (نساء/۳) مفاد آیه این است؛، با آن زنانی که میپسندید ازدواج کنید. دو، یا سه یا چهار. و اگر ترسیدید که نتوانید عدالت برقرار سازید، پس به یکی اکتفاء کنید..
یک شبهه در مفاد آیه؛
در آیه، بحث بر سر یتیمان و ازدواج با آنان است«اگر بیم داشتید که درباره یتیمان به قسط عمل نکنید؛- وَاِنْ خِفْتُمْ اَلَّا تُقْسِطُوا فِی الْیَتَامی» در اینجاست که قرآن اجازه تعدد ازدواج را میدهد، درصورت عدالت به آنان، پس آیه در مورد چند همسری در غیر مورد یتیمان، اذنی نداده و سکوت کرده، پس این آیه نمیتواند دلیل بر چند همسری باشد. این شبهه قابل رفع است، چون دلیل قاطع در نزد اصولیین است که «مورد مخصص نیست.» بدین معنا که اگر در کلام متکلمی یک قاعده کلی بعد از یک مورد ذکر شد، نمیتوان قاعده کلی را محدود به همان یک مورد کرد. اما در استدلال به آیه برای “استحباب چند همسری”، شبهه مهمتری وجود دارد که از این قرار است؛ در آیه شریفه، تعبیر “فانکحوا” در مقام “ترخیص” است نه “ترغیب وتشویق”.
در نتیجه معنای آیه این است که شما مجازید که تا چهار زن اختیار کنید و به بیش از آن مجاز نیستید. اگر در مقام ترغیب نسبت به چندهمسری باشد، باید تا چهار همسرمورد تشویق باشد، ولی بیشتر از آن جایز باشد، درحالیکه بیشترش ممنوع است. پس از این آیه نمیتوان “استحباب” تعدد زوجات را استفاده کرد.
مطلب دوم؛چند همسری درفقه ؛
آنچه قابل توجه است این است که در فقه این موضوع، همواره دارای دامنه بوده و ختم به یک قول هم، نشده است.
برخی از فقهاء قائلاند؛
چندهمسری مستحب است؛
صاحب جواهر مینویسد:«تعدی از یک زوجه درفرض وجود نیاز حتما مستحب است و بلکه حتی در فرض عدم نیاز نیز استحباب تعدی از یک زوجه قول قویتری میباشد.»[۳۵/۲۹]
گروه دیگری از فقهاء با “استحباب” تعدد زوجات مخالف هستند و فقط قائل به “جواز” هستند.
این طائفه از فقهاء، فقه را در خدمت اخلاق برده و نتیجه استنباط خود را به شرح ذیل عرضه داشته اند. شیخ الطائفه جناب طوسی به صورت اجمالی مخالفت خود را با استحباب چندهمسری به شکلِ اذعانِ به نیکو بودن تک همسری بیان داشته است و بعد ازایشان نیز فقیهانی به او گرویدهاند.
درمیان معاصرین ؛ دو استاد بزرگوارم که توفیق شرکت دربحث خارج فقه؛ کتاب النکاح را، در دهه هفتاد و هشتاد در حوزه قم داشتهام، یعنی؛آیتالله شبیری زنجانی و آیتالله صانعی، بر همین منوال یعنی «نفی استحباب» اظهار نظر فرمودند، گرچه مبانی آیتالله صانعی در این رابطه صریحتر مینمود.و البته فتوای به عدم استحباب تعدد زوجات، منسوب به آیتالله خامنهای هم شده است.
مطلب سوم؛ استحباب تک همسری ؛
در ادامه تبیین احکام الهیه بر اساس “فقه اخلاقی” به نظریه مهم دیگری برمیخوریم که نه تنها استحباب چندهمسری را برنمیتابد، بلکه نظریه خود را بر استحباب «تک همسری» زوم نموده است. شاید برای برخی که فقه و فقاهت را برای زندگی گذشتگان تصور کردهاند، عجیب باشد که برخی از اساطین فقه و استوانههای فقاهت، «تک همسری» را «مستحب» میدانند.
“فعل مستحب” نه تنها دارای حُسن فردی یا جمعی است، بلکه دارای «محبوبیت» پیش خداست، پس عبادت محسوب شده و باعث ثواب و قرب میشود. این ادعای بحق را ؛ هزار سال پیش شیخ طوسی مطرح نمود و باور خود را در فتوای ذیل علنی کرد:«هر مردی میتواند تا چهار زن اختیار کند و در این مطلب هیچ اختلافی میان علماء وجود ندارد، ولکن «مستحب» آن است که مردان به یک همسر اکتفا نمایند ؛ - یجوز للرجل ان یتزوج اربعا بلا خلاف و المستحب ان یقتصر علی واحده.» (المبسوط؛ج۶ص۴)
و مهم تر اینکه؛ همین شیخ طوسی در کتاب دیگرش به نام “الخلاف” مدعی است که رجحان تک همسری بر چند همسری «اجماعی» است :
«جمیع فقهاء فتوایشان برآن است که مستحب است مردان بر یک همسر اکتفاء کنند ؛ - و قال جمیع الفقهاء: المستحب الاقتصار علی واحده»(ج۵ ص۱۱۱)
مطلب چهارم؛ بررسی استدلال مخالفین
درمورد چندهمسری عدهای از فقیهان منکرِ«حُسنِ مطلق» آن هستند.
مجتهد برای استنباط احکام شرعی درصورت عدم «نص» یعنی؛فقدان دلیل روشن اطمینانبخش، به قواعد و اصول مراجعه میکنند.
یکم؛ “اصلِ، عاشروهن بالمعروف”
آیه «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوف» (نساء/۱۹)که یک اصل مهمی است، امر الهی
برروابط مثبت و نیکو با همسراست و قطعا وجود همسر دیگر نمیتواند برای همسر اول متضمن معاشرت معروف به حساب آید، تکهمسری برای همسرآدمی یکی از زیباترین مصادیق رابطه مثبت ونیکوست وپیش خدا محبوب است.
دوم: اصلِ عدالت؛
قرآن این اصل را اینگونه معرفی کرده است:
«اگر بیم داریدکه نتوانید میان زنان خود به عدالت رفتار کنید، یک زن بیشتر نگیرید»(نساء/۴)
عدالت در موضوعِ چندهمسری ؛ یعنی «حذف کامل هوسرانیها» و مهم این است که آیا تعدد زوجاتی را میشناسم که با این نگاه “فقهی- اخلاقی” به انجام رسیده باشد؟ بله، ممکن است اتفاق افتاده باشد، اما چنان نادر است که به مانند نبودن است. تعدد همسر درباره معصومین (علیهم السلام) را استاد بزرگوارم آیتالله جوادی آملی؛«متفاوت از هوسرانی و براساس حکمت و با رعایت همه جوانب عدالت دانسته اند.»
پس درتعدد ازدواج آن بزرگواران نه ارضای غریزه دیده شده، و نه بیتوجهی به عدالت، و نه عدم رعایت همه جوانب مصالح فردی و جمعی.
آیا دیگران هم، چنیناند؟
رعایت عدالت بین همسران آن چنان مهم است که قرآن در صورت فقدان آن، چندهمسری را جائز نمیشمارد.
در این زمینه استادمطهری سخنی دارد که میارزد بارها خوانده شود.«انصاف باید داد، افرادی که شرایط اسلامی را در تعدد زوجات کاملاً رعایت میکنند بسیار کماند. در فقه اسلامی میگویند: «اگر بیم داری که استعمال آب برای بدنت زیان دارد وضو نگیر»، «اگر بیم داری که روزه برایت زیان دارد روزه نگیر». این دو دستور در فقه اسلامی رسیده است. شما افراد بسیاری را میبینید که میپرسند: میترسم آب برایم زیان داشته باشد، وضو بگیرم یا نگیرم؟ میترسم روزه برایم ضرر داشته باشد، روزه بگیرم یا نگیرم؟ البته این پرسشها پرسشهای درستی است. چنین اشخاصی نباید وضو بسازند و نباید روزه بگیرند.
ولی نصّ قرآن کریم است که «اگر بیم دارید که نتوانید میان زنان خود به عدالت رفتار کنید، یک زن بیشتر نگیرید». با این حال آیا شما در عمرتان از یک نفر شنیدهاید که بگوید: میخواهم زن دوم بگیرم اما بیم دارم که رعایت عدالت و مساوات میان آنها نکنم، بگیرم یا نگیرم؟ من که نشنیدهام. حتماً شما هم نشنیدهاید. سهل است، مردم ما با علم و تصمیم اینکه به عدالت رفتار نکنند، زنان متعدد میگیرند و این کار را به نام اسلام و با سرپوش اسلامی انجام میدهند. اینها هستند که با عمل ناهنجار خود اسلام را بدنام میکنند. اگر تنها کسانی اقدام به تعدد زوجات کنند که لااقل این یک شرط را واجد باشند، جای هیچ گونه بهانه و ایرادی نبود.» (مجموعه آثاراستاد مطهری، ج۱۹ص۳۶۲)
سوم: اصلِ حفاظت ازخانواده؛
این اصل فقهی و اخلاقی آنچنان مهم است که در آیات مختلفی از قرآن به تصریح شده، آیا امکان دارد بر اساس یک نگاه فقهی، از آن آیات دست کشیم؟! مانند ؛ آیه ۲۱ سوره نساء، که آیه «میثاق غلیظ»در رابطه با خانواده است. و آیه ۷۲ سوره نحل که آیه «نعمت الهی» در مورد خانواده است.
و در بیان رسول خدا (ص) ؛ خانواده به «بنیان محبوب» معرفی شده است.«مَا بُنی فی الاسْلامِ بِنَاءٌ اَحَبُّ اِلَى اللَّه عَزَّ وَ جَلَّ وَ اَعَزُّ مِنَ التَّزْوِیجِ»
بر فرض که چندهمسری؛ دارای حکم مثبتی مانند استحباب یا اباحه داشته باشد، اما چون ارتباط عمیق با زندگی و حتی متن جامعه دارد، نمیتوان بدون توجه به پیامدها و عوارض آن، به راحتی حکم کلی بر جواز و غیر آن داد. همان طوری که درقرآن هم چندهمسری به صورت مقید ومشروط طرح شده است.
بیراهه نبوده و نیست که برخی از فقهاء با تمسک به امکان پیدایش شرائط ناپایدار برای زندگی انسان، چندهمسری را «مکروه» میدانند.
ازاین بالاتر؛سخن استادما آیتالله جوادی آملی در مورد ازدواج موقتی است که اکثر فقهاء بر استحباب آن فتوا دادهاند، ایشان به زیبایی فقه رابا حقوق واخلاق هماهنگ و بلکه انجین نموده و بر این باور فقهی است:«ازدواج موقت؛ یعنی آن جوان متدینی که مقدورش [ازدواج دائمی] نیست، ازدواج موقت کند، نه کسی که متاهل است. ازدواج موقت برای متاهلین به هم زدن اساس دین به دست «متدینین صوری» است.» به تفسیر این شاگرد کوچکشان؛وقتی ازدواج موقت برای متاهلین «به هم زدن اساس دین» است، پس هیچ حُسنی برآن مترتب نیست، مگر نیاز و یا ضرورتی اقتضاء آن راداشته باشد.
نکته مهمی که نباید از قلم بیفتد این است:گاه، مخالفت باچند همسری؛ به خاطر گناه است. بدین معنا؛از آنجا که چند همسری دارای محدودیت است، آدم هوسران این محدودیت را برنمیتابد و میخواهد آزاد باشد تا بتواند بدون ذرهای رعایت مقدمات عاطفی-قانونی-خانوادگی دائماً و راحت معشوقه عوض کند، با تعدد زوجات مخالفت میکند!! طبق موازین«فقه اخلاقی»؛ چندهمسری دوا است و نه غذا. پس به شکل دائم یا موقت آن؛ کاملا منوط به شرائط و اقتضای اخلاق فرد، خانواده و جامعه است.
حجت الاسلامهادی سروش
- 10
- 4