علی اصغر حداد با اشاره به بعضی از داستان های کوتاه ترجمه اش که به گفته او، بدون اجازه در رادیو خوانده شده اند می گوید: رادیو و تلویزیون سرقت ادبی می کنند.
این مترجم در گفتگو با ایسنا، درباره سرقت ادبی در ترجمه و وضعیت رسیدگی به آن گفت: سرقت ادبی را به این شکل می شناسم، رادیو و تلویزیون ما سرقت ادبی می کنند، یعنی به من می گویند که بعضی از داستان های کوتاه مرا یک شبکه رادیویی پخش می کرده، این کار وقتی بدون اجازه و هیچ چیز انجام می شود، سرقت ادبی است. نوع دیگر آن هم این است که چیزی را نوشته باشیم و دیگری از روی آن بازنویسی کند، این نوع نسبتا پنهان است که البته در ترجمه ظاهرا این چیزها زیاد است.
او ادامه داد: داستانی مثل «شازده کوچولو» که خیلی کوتاه است تا کنون ۶۰، ۷۰ بار ترجمه شده است. بالاخره تعداد لغت ها هم یک جایی تمام می شود. معمولاً وقتی مترجمی دوباره اثری را که ترجمه و چاپ شده است ترجمه می کند، دو حالت وجود داد؛ یا ترجمه پیشین را خوانده و مجدد ترجمه می کند یا آن را نخوانده است؛ اگر خوانده باشد تا حدی تحتتأثیر آن است و اگر نخوانده باشد چرا دوباره باید آنرا ترجمه کند؟ چون اگر ترجمه قبلی خوب باشد که نیازی نیست مجدداً ترجمه شود.
حداد همچنین اظهارکرد: اگر ترجمه جدید بهتر از ترجمه پیشین باشد، ترجمه مجدد اشکالی ندارد ولی اگر هم سنگ و هم تراز با قبلی باشد خوب نیست. ولی نمی دانم تا چه حد می شود اسم آنرا سرقت ادبی گذاشت.
این مترجم در ادامه گفت که سرقت ادبی به این شکلی که در ایران هست در کشورهای دیگر وجود ندارد و توضیح داد: البته کسانی هستند که اثری را می نویسند و می گویند که تحتتأثیر فردی بوده اند اما نه به صورت نمونه برداری از کار او بلکه تاثیر کلی گرفتن و اثر جدید خلق کردن. البته هم خود نویسنده این را می گوید و هم منتقدان که این چیز بدی هم نیست و در ادبیات فارسی هم هست؛ در شعر قدیم ما این استقبال کردن از شعر دیگری وجود دارد، حتی در غزل شاعری بیت یا نیم بیتی از شاعر دیگر گرفته و شبیه آن را ساخته است.
علی اصغر حداد با بیان اینکه در شرایط فعلی نمی شود از سرقت ادبی جلوگیری کرد گفت: مشکل ادبیات ما اصلاً سرقت ادبی نیست، ما آن قدر مشکلات بزرگی داریم که این در برابرش هیچ است. نخستین مشکل ما زنجیری است که نه فقط به پای ادبیات پیچیده بلکه موسیقی، سینما و تئاتر و ... هم گرفتارش هستند که غولی است به نام ارشاد. در حال حاضر مشکل عظیم ما این است، اگر مشکل ارشاد حل شود، باقی را می شود به نحوی حل کرد. اهالی ادب با نوشتن مقاله و مطرح کردن میتوانند بقیه مشکلات را حل کنند. هنر برای ارشاد آدم است، نقض غرض است که کسی بخواهد هنر را ارشاد کند. اصلاً عنوان ارشاد عجیب و غریب است و جور درنمی آید.
او در پایان گفت که این روزها مشغول ترجمه کتاب «خوابگردها» اثر نویسنده اتریشی، هرمان بروخ است.
- 12
- 6