سامورایی ها چه کسانی بودند؟
سرزمین عظیم ایران با فرهنگ غنی و کهن خود، همواره مورد احترام کشورهای دیگر بوده است. اما در آن سوی قاره آسیا، فرهنگ جذاب دیگر نیز می درخشد که شهرت آن به جنگاوران شجاع و با وفایش یعنی سامورایی ها گره خورده است. سامورایی ها طبقه ای اجتماعی در ژاپن بودند که در اواخر قرن نوزدهم میلادی نقش محوری در حکومت این کشور ایفا کردند.
سامورایی ها علاوه بر مهارت بی نظیر در فنون رزمی، به مفاهیم بلند بالایی مانند وفاداری مطلق به ارباب خود ( دایمیو )، صداقت، شجاعت، فداکاری و احترام به مرگ با افتخار ( هاراگیری ) پایبند بودند. این ویژگی ها در کنار نظم و انضباط موروثی آنها، سامورایی ها را به نیروی نظامی بسیار قوی تبدیل کرده بود.
بعد از اینکه ژاپن توانست به کشوری یکپارچه تبدیل شود؛ سامورایی ها را در راس قرار داد و به ترتیب کشاورزان، صنعتگران و بازرگانان در رده های بعدی گرفتند. در طول این مدت، ساموراییها مجبور بودند در شهرهای قلعه زندگی کنند، آنها تنها کسانی بودند که مجاز به داشتن و حمل شمشیر بودند و توسط دایمیو یا اربابان فئودال خود برنج دریافت میکردند. صلح نسبی در طول تقریباً ۲۵۰ سال دوره ادو، حاکم بود در نتیجه، اهمیت مهارت های رزمی کاهش یافت و بسیاری از سامورایی ها بوروکرات، معلم یا هنرمند شدند. دوران فئودالی ژاپن سرانجام در سال ۱۸۶۸ به پایان رسید و طبقه سامورایی چند سال بعد از بین رفت.
تاریخچه سامورایی ها
سامورایی ها در ابتدا از مزدوران اربابان محلی به اسم دایمیوها بودند اما بعد از مدتی به ارتش حکمرانی پیوستند و از سال ۱۶۰۳ به عنوان یکی از پایه های اساسی امپراطوری ژاپن شناخته می شدند. در آن سالها بعد از اینکه آشوب های داخلی سرکوب و حکومت سپهسالاران ژاپنی به اسم شوگون ها، برپا شد؛ سامورایی ها را نیز به حکومت در نواحی مختلف ژاپن گماردند، همین موضوع سبب اقتدار به چون و چرای این گروه بر سرزمین هایشان شد. در زمان حکومت سامورایی ها ظلم و ستم به مردم عادی زیاد شد، حتی برخی از آنها شروع به استمثار طبقات فرودست جامعه می پرداختند.
بعد از اینکه در سال ۱۶۰۵؛ استعمارگران پرتغالی از ژاپن اخراج شدند؛ دروازه های کشور روی بیگانگان بسته شد و فضای اجتماعی و سیاسی کشور برا مدت ۲۵۰ سال در اختیار سامورایی ها قرار گرفت. در سال ۱۸۶۷ میلادی زمانی که سلطنت میجی آغاز شد و کشتی های آمریکایی به بندر یوکوهاما ژاپن حمله کردند، حکومت فهمید که باید در ساختارهای نظامی، اقتصادی و اجتماعی خود تغییرات اساسی اعمال کند، درنتیجه در سال ۱۸۷۳؛ یاماگاتا وزیر جنگ ژاپن قانونی به نام خدمت وظیفه عمومی را تصویب کرد و ارتش ژاپن را براساس اصول نوین نظامی تشکیل داد.
این ماجرا به جایگاه نظامی سامورایی ها ضربه ی شدیدی وارد کرد، به طوریکه مورخان معتقد هستند بعد از تصویب این قانون؛ سامورایی گری در ژاپن به اتمام رسید. مقاومت هایی در برابر این قانون اعمال شد که از جمله آنها می توان به شورش ساتسوما به رهبری سایگو تاکاموری اشاره کرد که فیلم آخرین سامورایی براساس آن ساخته شده است. این مقاومت ها درنهایت سبب شد تا امپراطور ژاپن به عمر سامورایی ها خاتمه دهد.
با این حال، مشی و اخلاق سامورایی در میان ژاپنیها باقی ماند و حتی در ارتش این کشور، بسیاری از نظامیان، به لحاظ رفتاری و اخلاقی، سعی میکردند سامورایی باشند.
مذهب، فرهنگ و تحصیلات سامورایی ها
فلسفه های کنفوسیوس، بودیسم و ذن و تا حدی شینتو، فرهنگ سامورایی را تحت تأثیر قرار دادند. مدیتیشن ذن به یک آموزش مهم تبدیل شد، زیرا فرآیندی را برای آرام کردن ذهن ارائه می کرد. مفهوم تناسخ و تولد دوباره بودایی ها باعث شد که سامورایی ها شکنجه و کشتار بی مورد را کنار بگذارند، در حالی که برخی از سامورایی ها حتی به طور کلی خشونت را کنار گذاشتند و پس از این که باور کردند کشتار آنها بی ثمر بود، راهبان بودایی شدند. برخی از آنها در حالی که با این نتایج در میدان جنگ کنار آمدند کشته شدند. تعیین کننده ترین نقشی که آیین کنفوسیوس در فلسفه سامورایی ایفا کرد، تأکید بر اهمیت رابطه ارباب و خدمتگذار بود - وفاداری که یک سامورایی باید به ارباب خود نشان دهد.
سامورایی ها به عنوان اشراف، در قرن های طولانی فرهنگ های خود را توسعه دادند که بر فرهنگ ژاپنی به عنوان یک کل تأثیر گذاشت. واکا (شعر ژاپنی)، نوه (رقص-درام ژاپنی)، کمری (بازی فوتبال ژاپنی)، مراسم چای، و ایکبانا (گل آرایی ژاپنی) برخی از فعالیت های فرهنگی مورد علاقه سامورایی ها بودند.
نوه و کمری توسط شوگونات آشیکاگا ترویج شد و در میان دایمیو (اربابان فئودال) و سامورایی ها محبوب شد، در دوره سنگوکو، قدردانی از نوه (نوعی رقص) و انجام مراسم چای برای معاشرت و تبادل اطلاعات ارزش زیادی داشت، به طورکلی برای دایمیو و سامورایی فعالیتهای فرهنگی ضروری بود.
دیدگاه زندگی و مرگ که در نمایشنامههای نوه بیان میشد چیزی بود که ساموراییهای آن زمان میتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند. داشتن ظروف چای مورد استفاده در مراسم چای برای دایمیو و سامورایی ها اعتبار داشت و در برخی موارد ظروف چای در ازای زمین به عنوان پاداش خدمت سربازی داده می شد. چاشیتسو (اتاق چای کوچک) به عنوان مکانی برای جلسات سیاسی مورد استفاده قرار می گرفت، زیرا برای گفتگوهای مخفیانه مناسب بود و مراسم چای گاهی سامورایی ها و مردم شهر را که به طور معمول با یکدیگر تعامل نداشتند، گرد هم می آورد.
موسو سوسکی (۱۲۷۵-۱۳۵۱) یک راهب ذن بود که هم مشاور امپراتور گو-دایگو و هم ژنرال آشیکاگا تاکاوجی (۱۳۰۴-۱۳۵۸) بود. موسو، و همچنین راهبان دیگر، به عنوان یک دیپلمات سیاسی و فرهنگی بین ژاپن و چین خدمت می کرد. موسو به ویژه برای طراحی باغش شهرت داشت. یکی دیگر از حامیان هنر آشیکاگا، آشیکاگا یوشیماسا بود. پیش از این، چای عمدتاً برای راهبان بودایی استفاده می شد تا در طول مدیتیشن بیدار بمانند.
به طور کلی، سامورایی ها، اشراف و کشیش ها در کانجی میزان سواد بسیار بالایی داشتند. مطالعات اخیر نشان داده است که سواد در کانجی در میان سایر گروه های جامعه تا حدودی بالاتر از آنچه قبلاً درک می شد، بود.
ازدواج و طلاق سامورایی ها
ازدواج هایی که سامورایی ها ترتیب داده می شد؛ با یکی از افراد همرده یا بالاتر صورت می گرفت. در حالی که برای ساموراییهایی که در ردههای بالا قرار داشتند، ازدواج یک ضرورت بود (چون اکثر آنها فرصت کمی برای ملاقات با زنان داشتند)، اما ازدواج برای سامورایی هایی با رده پایین تر؛ یک امر رسمی بود.
اکثر سامورایی ها با زنان خانواده سامورایی ازدواج می کردند، اما برای سامورایی های پایین تر، ازدواج با افراد عادی مجاز بود. در این ازدواج ها جهیزیه ای توسط زن آورده می شد و برای راه اندازی خانه جدید زوجین استفاده می شد. سامورایی ها می توانستند صیغه بگیرند، اما پیشینه آنها توسط سامورایی های بالاتر بررسی می شد. وقتی دختر یک تاجر با یک سامورایی ازدواج می کرد، پول خانوادهاش بدهیهای سامورایی را پاک می کرد و موقعیت اجتماعی سامورایی موقعیت خانواده تاجر را بهبود بخشید.
یک سامورایی میتوانست همسرش را به دلایل مختلف با تأیید یک مافوق طلاق دهد، اما طلاق در میان سامورایی ها یک اتفاق نادر بود. عدم فرزندآوری زن دلیل طلاق بود، اما فرزندخواندگی وارث مرد جایگزین قابل قبولی برای طلاق در نظر گرفته شد. یک سامورایی میتوانست به دلایل شخصی طلاق بگیرد، حتی اگر به سادگی همسرش را دوست نداشته باشد، اما به طور کلی از این امر اجتناب می شد، زیرا باعث شرمساری کسی می شد که ازدواج را ترتیب داده بود.
یک زن نیز میتوانست ترتیب طلاق بدهد. پس از طلاق، سامورایی ها مجبور بودند پول نامزدی را پس دهند، که اغلب از طلاق جلوگیری می کرد.
زره و سلاح های سامورایی ها
سامورایی ها برای مبارزه از زره و سلاح های مختلفی استفاده می کردند که هر کدام نام خاص خود را داشت. یکی از مهمترین این زره ها، "کابوتو" نام داشت که از مجموعه ای از ورقه های فلزی و چرم ساخته می شد و از سر و گردن سامورایی محافظت می کرد.
سلاح اصلی سامورایی ها ، شمشیر منحنی و بلندی به نام "کاتانا" بود. کاتانا با فولاد خاص ژاپنی ساخته می شد و تیغه ای بسیار تیز و برنده داشت. علاوه بر کاتانا ، سامورایی ها از سلاح های دیگری مانند "واکیزاشی" (شمشیر کوتاه)، "تانبو" (چوب بلند) و "یومی" (کمان سنتی ژاپنی) نیز استفاده می کردند.
فلسفه زندگی سامورایی ها
سامورایی ها تعدادی از جنگجویان و سلحشوران بودند که از سال ۱۱۵۹ میلادی در ژاپن فعالیت داشتند. مکتب فکری این گروه بوشیدو نامیده می شد که شامل چندین خط فکری خاص بود از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
- پایبندی به انظباط شدید
- وفاداری به ارباب
- یادگیری فنون رزمی
- تمایل شدید برای کشته شدن در صحنه مبارزه
خاویر در گزارشی از ژاپن در قرن شانزدهم که برای پدر ایگناتیوس لویولا در رم فرستاده شد، اینگونه درباره سامورایی ها می نویسد:
در وهله اول، ملتی که ما در اینجا باید با آن کار کنیم، از نظر خوبی از هر یک از ملت هایی که اخیراً کشف شده اند، پیشی می گیرد. من واقعاً فکر می کنم که در میان ملت های وحشی، هیچ کس نمی تواند وجود داشته باشد که خیر طبیعی تر از ژاپنی ها داشته باشد. آنها دارای روحیه مهربانی هستند، به هیچ وجه اهل تقلب نیستند، به طرز شگفت انگیزی مشتاق افتخار و رتبه هستند. عزت نزد آنها بالاتر از هر چیز دیگری قرار می گیرد. در میان آنها فقرای زیادی وجود دارد، اما فقر مایه ننگ هیچ کس نیست. یک چیز در میان آنها وجود دارد که من به سختی می دانم که آیا آن را در جایی در بین مسیحیان انجام می دهند یا خیر. بزرگواران هر چند فقیر باشند از بقیه همان افتخاری می گیرند که گویی ثروتمند هستند.
مورخ پائول وارلی هم به توصیفی از ژاپن توسط سنت فرانسیس خاویر رهبر یسوعی ها اشاره می کند:
"هیچ ملتی در جهان وجود ندارد که کمتر از مرگ بترسد." خاویر در ادامه شرافت و آداب مردم را اینگونه توصیف می کند: "من فکر می کنم هیچ مردمی در جهان در مورد ناموس خود دقیق تر از ژاپنی ها وجود ندارد، زیرا آنها حتی یک توهین یا حتی یک کلمه را که در عصبانیت گفته می شود تحمل نمی کنند."
خاویر از ۱۵۴۹ تا ۱۵۵۱ دین ژاپنی ها را به مسیحیت تبدیل کرد. او همچنین مشاهده کرد: "ژاپنی ها بسیار شجاع تر و جنگجوتر از مردم چین، کره، ترنات و همه کشورهای دیگر در اطراف فیلیپین هستند."
خودکشی سامورایی ها
یکی از اصول سامورایی ها؛ اعتقادشان به خودکشی جوانمردانه بوده است. این موضوع در ژاپن به اسم هاراکیری یا سپّوکو شناخته می شود. این خودکشی جوانمردانه در اعتقادات عمیق سامورایی ها ریشه دارد که از آن به اسم مرگی باعزت و شرافت یاد می کنند.
سامورایی ها ترجیه می دادند زمان شکست یا گیرافتادن در خطر، جانشان را با خودکشی از دست بدهند و زیر بار ذلت دستگیری، زندان یا اسارت نروند. همین موضوع سبب می شد که سامورایی ها همیشه دو قطعه شمشیر همراه خود داشته باشند که یکی از آنها برای جنگیدن و کشن و دیگری که یک خنجر کوتاه بود برای خودکشی زمان شکست و ننگ استفاده می شد.
خودکشی مردانه زمان شکست و ذلت را به اصطلاح هاراکیری می نامیدند. در آداب هاراکیری شخص باید به صورت متمرکز بنشیدند و سپس با خونسردی شکم خود را با خنجری به اسم تانتو از چپ به راست ببرد. هاراکیری آن چنان در فرهنگ و سنت ژاپنی اثرگذار بوده، که در طی تاریخ بارها افراد عام و خاص اقدام به این عمل نمودهاند.
سخن پایانی درباره سامورایی ها
سامورایی ها بخشی از تاریخ و فرهنگ غنی ژاپن هستند. آنها جنگجویانی شجاع، با وفا و پایبند به ارزش های بلند بودند. فلسفه زندگی سامورایی ها به نام بوشیدو هنوز در فرهنگ ژاپن جایگاه ویژه ای دارد و می تواند الگویی برای مردم در سراسر جهان باشد.
گردآوری: بخش تاریخ و تمدن سرپوش
- 19
- 1