استعاره
استعاره یکی از ابزار مهم برای نویسندگان میباشد و برای صحبت کردن ، فکر کردن و تحلیل کردن، ذهن را فعال می کنند. اِستعاره اصطلاحی در علم بیان است و به معنای نوعی مجاز لغوی با علاقه مشابهت می باشد. استعاره یکی از اولین مسائل علوم بلاغیست که مفسّران به آن توجه می کنند و نخستین بار از دامن مباحث مربوط به دفع شبهات از قرآن و اعجاز قرآن نشات گرفت. معنی استعاره در لغت، استفعال میباشد یعنی عاریه خواستن لغتی به جای واژه ی دیگر. به علت این که شاعر کلمه ای را در استعاره به علاقۀ مشابهت به جای واژۀ دیگری استفاده می کند.
استعاره یعنی کاربرد لفظ در معنای غیرحقیقی آن همراه با علاقه تشابه میان معنای حقیقی و مجازی و قرینه ای که مانع از اراده معنای حقیقی می شود. گاهی اوقات استعاره را« مجاز استعاری» در برابر مجاز مرسل می دانند و آن مجازی است که علاقه آن شباهتی نداشته باشد؛ به عنوان مثال ، کسی که در مدرسه انسان شجاعی را دیده است و می گوید:« رأیت اسداً فی المدرسه» لفظ« اسد» را که نام شیر است به معنای مرد شجاع بکار برده است و رابطه میان معنای حقیقی( شیر) و معنای مجازی( انسان شجاع) شباهت دارد. گوینده، در ذهن خود آن مرد شجاع را به شیر تشبیه می کند، آن گاه به صورت استعاره نام شیر را بر او اطلاق کرده است، به همین منظور به استعاره، تشبیه مختصر گفته میشود؛ یعنی تشبیهی که یکی از دو رکن( مشبّه یا مشبّهٌ به) حذف شده باشد.
از زمان عبدالقاهر جرجانی رایج و ازسوی دانشمندان بعد از او، این تعریف از استعاره بطور روشن و مشخّص بیان شده است. بر اساس گفته برخی دیگر، استعاره در اصطلاح ادبیات فارسی، بکار بردن واژه ای به جای واژه دیگر با علاقه شباهت، با وجود قرینه می باشد. در واقع استعاره، تشبیهی مختصر، کوتاه و فشرده است؛ که تنها "مشبه به" آن باقی مانده باشد. علاوه بر آن شاعر ادعای همانندی دو پدیده را در تشبیه دارد؛ ولی ادعای یکسانی آن دو را در استعاره دارد. این دو ویژگی، استعاره را در مقایسه با تشبیه هنری تر و خیال انگیزتر می کند.
تاریخ استعاره
بحث استعاره از مجاز از مهم ترین موضوعاتی به شمار میرود که برای نخستین بار مورد توجه علم بیان و عالمان آن قرار گرفت. کتاب مجاز القرآن ابوعبیده معمر ابن مثنی از کهن ترین کتاب ها در این زمینه محسوب میشود. جاحظ در کتاب البیان و التبیین بعد از وی به مسئلهٔ استعاره اشاره کرده است. ابن وهب در کتاب البرهان پس از جاحظ به بررسی کتاب او پرداخت و بعضی از ویژگی های عبارتی مانند استعاره را مورد بررسی قرار داد.
با تکامل علم بیان و ظاهرشدن اثرهای ارزشمندی در این زمینه در قرن دهم میلادی، مصادف با قرن چهارم هـ. ق، استعاره بعنوان مهم ترین مسایل علم بیان مورد توجه بیشتر قرار گرفت. سکاکی علم بیان را نه از جهت زیبایی شناختی بلکه از جهت منطق در قرن هفتم هجری و با تاثر از فخرالدین رازی، مورد بررسی قرار داد. اثر سکاکی در علم بیان و استعاره را میتوان صورت نهایی علم بلاغت دانست.
ارکان استعاره
علمای علم بیان برای استعاره انواع متعددی قائل شده اند که به بحث تشبیه و جستن شباهت میان اشیا مربوط می شود و در ماورای استعاره پنهان است. لازم است که وجه شبه و ادات تشبیه در استعاره ذکر نشوند، بلکه تشبیه باید به فراموشی سپرده شود و ادّعا شود که مشبّه، عین مشبهٌ به، یا فردی از افراد مشبهٌ به کلّی است. هر استعاره دارای ارکانی نظیر مستعارٌمنه( همان مشبّهٌ به در تشبیه)، مستعارٌله( مشبّه)، مستعار( لفظی که عاریه گرفته شده) و همچنین جامع( وجه شبه) میباشد که در ادامه هر کدام را شرح داده ایم.
* مستعارمنه( مشبه به):معنای اولیه و ظاهری.
* مستعارله( مشبه):معنای باطنی و مورد نظر شاعر.
* جامع( وجه شبه):ارتباط میان واژه اولیه و واژه مورد نظر.
* مستعار:لفظی که در آن استعاره شده است.
نمونه استعار در شعر
ای که بر مه کشی از عنبر سارا •••• چوگان مضطرب حال مگردان! من سرگردان را
مه در این بیت، "مستعارمنه" است. روی یار که به ماه تشبیه شده" مستعارله" است. زیبایی و درخشندگی، که سبب تشبیه روی دلدار به ماه شده" جامع" است و لفظ" مه" مستعار است.
اقسام استعاره
استعاره شامل اقسامی میباشد که به دو مورد اصلی آن در اینجا اشاره می شود:
> استعاره تصریحیّه یا مصرّحه:
استعاره تصریحیّه یعنی زمانى که در کلام، تنها لفظ مشبّه به ذکر شود؛ به ان جهت، به لفظى که در آن بر مشبّه به دلالت می کند و مراد از آن مشبّه است، تصریح شده باشد. مثل« خورشید را دیدم» منظور از خورشید، فرد دانشمند است.
> استعاره تخییلیه:
مستعارٌله( مشبّه) در استعاره تخییلیه، شکل های خیالی می باشد؛ مانند« نقض عهد » یا« پاره کردن پیمان» که ابتدا به صورت تخیلی عهد و پیمان را مانند طنابی در نظر گرفته و بی آن که از طناب( مشبّه به) نامی برده شود، به پاره شدن آن اشاره می کنند. امام على( ع) فرمود:« فکأن قد علقتکم مخالب المنیّة» ؛ گویا چنگال هاى مرگ به شما درآویخته است. مرگ در اینجا به جانوری وحشی که چنگال هایی دارد، تشبیه شده است.
تقسیم بندی های استعاره
- تقسیم بندی استعاره از لحاظ وجود لفظ مستعار:
درصورت وجود لفظ مستعار در کلام، به آن استعاره مصرَّحه می گویند و در صورت عدم وجود لفظ مستعار در کلام، به آن استعاره بالکنایه( مَکنیّه) می گویند.
- تقسیم بندی استعاره از لحاظ کیفیت لفظ مستعار:
درصورت اسم بودن لفظ مستعار، به آن استعاره اصلیّه می کویند و اگر فعل یا مشتقات آن باشد به آن استعاره تَبَعیّه می گویند.
- تقسیم بندی استعاره از لحاظ واحد کلمه:
درصورت کلمه بودن مستعار، به آن استعاره مفرده می گویند و در صورتیکه جمله باشد به آن استعارهٔ مرکبه یا تمثیلیّه می گویند. اکثر ضرب المثلها دارای استعارهٔ مرکبه می باشند.
- تقسیم بندی استعاره از لحاظ دو سوی استعاره:
این نوع تقسیم بندی یعنی هر کدام از دو سوی استعاره حسی یا عقلی باشند و بر چهار گونه شامل محسوس به محسوس، معقول به معقول، معقول به محسوس و محسوس به معقول است.
بررسی زیبایی شناختی استعاره
در شعر، اهمیت استعاره بگونه ایست که ابن خلدون شعر را کلامی مبتنی بر استعاره و اوصاف می داند و اندیشمندان اروپایی در دورانی، زبان را تنها خیال و استعاره می دانستند و استعاره طبق گفته ی سخنوران اروپایی،« ملکهٔ تشبیهات مجازی» است. ارسطو قدیمی ترین بررسی درباره رمز زیبایی استعاره را انجام داده است که ابهام و پیچیدگی حاصل از آنرا علت این زیبایی دانسته است. اندیشمندان اسلامی طبق همین سخن، در دوران خود به تشریح دلایل زیبایی استعاره پرداخته اند.
تاثیر استعاره بر مخاطب
استعاره به مخاطب کمک می کند تا مفهوم را خیلی سریعتر و با صرف انرژی کمتر متوجه شود. استفاده از استعاره در مکالمات روزمره، سبب میشود صحبت ها بیادماندنی شوند و تأثير عمیق تری بر مخاطب می گذارد. به طور مثال میتوانید برای فروش محصول خود از استعاره به جای سخنرانی و کلمات ساده استفاده کنید تا حرف هایتان، تاثیرپذیری بیشتری داشته باشد و محصولتان در ذهن او ماندگار شود، به طور مثال برای فروش جارو برقی خود بگویید:« این جاروبرقی بقدری قوی است که میتواند نور را از داخل سیاهچاله بیرون بکشد!» اینگونه برای فروش محصول، شانس شما بالاتر میرود و در ذهن مخاطب، تصویر واضح و روشنی خلق می کنید.
برای این که تاثیرگذاری استعاره بر روی مخاطب بیشتر باشد، باید استعاره هایتان برای مخاطب قابل فهم باشد و از استعاره ای استفاده کنید که مخاطب ربطش را به قضیه متوجه شود. هرگز از استعاره هایی که سبب سردرگمی مخاطب میشود، استفاده نکنید.
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 17
- 3