آرایه مجاز
مجاز بعنوان یک واژه ی عربی شناخته میشود و معنای این کلمه، غیرواقعی است. هر واژه ای میتواند دارای یک معنای اصلی بهمراه یک یا چند معنای غیراصلی می باشد. به معنای اصلی آن حقیقی و به معنای غیراصلی اش مجازی اطلاق میشود.
روش تشخیص آرایه مجاز
نحوه ی تشخیص مجاز در جمله به این صورت است که باید کلمه ای را پیدا کنیم که بتوانیم برای آن جایگزینی قرار دهیم و از طریق این کلمه، مفهوم جمله را کامل کنیم، به این معنی که کلمه معنای اصلی خود را نداشته باشد.
علاقه در مجاز
علاقه به نوعی ارتباط ایجاد شده بین دو معنی یک کلمه می گویند و آرایه مجاز باید دارای یکی از دو حالت علاقه یا قرینه باشد. انواع علاقه های مجاز به شرح زیر می باشد:
> مجاز به علاقه کلیه:
یک موضوع کلی در مجاز کلیت، مطرح می شود درحالیکه هدفش بخش کوچکی از آن می باشد. به عنوان مثال مقصود از ایران در جمله ی زیر، تیم فوتبال ایران است.
ایران به مسابقات جام جهانی راه یافت.
> مجاز به علاقه جزئیه:
در مجاز به علاقه جزئیه، با اینکه مقصودش کل است اما جزئی از کل را اراده میکند. این نوع مجاز، برخلاف مجاز کلیت می باشد. به عنوان مثال :عینک من کثیف شده است.
معنای عینک در این مثال، شیشه ی عینک می باشد.
> مجاز به علاقه محلیه:
دقت کنید که محل یا ظرف را در مجاز به علاقه محلیه، اراده می كنند ولی هدفش چیزهای درون ظرف است. مقصود از ظرف در مثال زیر، غذایی موجود در آن می باشد.
آنقدر گرسنه هستم که می توانم تمام ظرف را بخورم.
> مجاز به عموم و خصوص:
در مجاز به عموم و خصوص، معنای عام آنرا اراده می کنند و به ذکر مورد خاص می پردازند. همچنین در برخی از موارد، برعکس اتفاق می افتد. به کلمه رستم در مثال زیر، معنای خاص میگویند و معنای گردن کلفت یا پهلوان بعنوان معنای عام اراده شده است.
رستم شدی؟
> مجاز به علاقه آلیه یا وسیله ای:
بهتر است بدانید که منظور از این نوع مجاز که به شرح عضوی از بدن می پردازد؛ عمل آن عضو می باشد. مثلاً منظور از این که می گوییم زبان تندی دارد، اینست که گفتارش تند است یا منظور از این که می گوییم گوش تیزی دارد، یعنی از قدرت شنیداری زیادی برخوردار است یا بعبارتی دیگر، با این که هدفش کار است ولی به ذکر ابزاری کاری می پردازد.
بر آشفت عابد كه خاموش باش
تو مرد زبان نیستی گوش باش
زبان مجاز از سخن ( چون زبان ابزار سخن گفتن است)
> مجاز به علاقه سببیه:
در مجاز به علاقه سببیه، به ذکر سبب و علت چیزی می پردازند درحالیکه منظورش خود آن چیز است.
این دم شنو که راحت از این دم شود پدید و این جا طلب که حاجت از این جا شود روا
دم( نفس) مجاز از سخن گفتن است با علاقه سببیه بدین دلیل که سبب و علت سخن گفتن، نفس و دم و بازدم است.
> مجاز به علاقه جنسیت:
نویسنده در مجاز به علاقه جنس، با بیان جنس چیزی، خود آن چیز را اراده می کند.
برای مهمانی امشب همه نقره هایت را استفاده کن. یعنی از ظروفی با جنس نقره برای مهمانی امشب، استفاده کن.
> مجاز به علاقه لازمیه:
هدف از استفاده از این مجاز، بکار بردن لازم و ملزوم به جای یکدیگر می باشد. به کلماتی نظیر مهتاب و ماه، خورشید و نور و ...، لازم و ملزوم میگویند. در برخی از مواقع، ملزوم و در موقع دیگر، لازم اراده میشود. مثال های زیر را در نظر بگیرید:
بدون عینک به خورشید( یعنی آفتاب) نگاه نکن.
قرینه در مجاز
شاعر در مجاز، برای فهم بهتر خواننده ار معنای دوم کلمه، نشانه یا سرنخی که به آن قرینه می گویند را ارائه می کند. قرینه در متن به دو شیوه، قابل ارائه است:
>> قرینه لفظی:
زمانی که یک کلمه در متن به وضوح ، وجود داشته باشد و مجاز در جمله به واسطه ی آن مشخص باشد؛ به آن قرینه لفظی می گویند. به عنوان مثال کلمه پیمانه در بیت مجاز از شراب به علاقه ظرف و مظروف است.
چو آشامیدم این پیمانه را پاک
در افتادم ز مستی بر سر خاک
>> قرینه معنوی:
به قرینه ای که قابل ذکر نیست و تشخیص آن با استفاده از زمان و مکان یا شباهت، امکانپذیر است؛ قرینه معنوی می گویند. مثال زیر را در نظر بگیرید:
اگر به زلف دراز تو دست ما نرسد
گناه بخت پریشان و دست كوته ماست
دست در مصراع دوم که از جمله حذف شده، مجاز به قرینه معنوی توانایی اندک ماست، و تنها راه تشخیص آن، معنی کلام است.
تفاوت آرایه مجاز با آرایه کنایه
دو تفاوت اساسی مجاز و کنایه به شرح زیر میباشد:
- اصولا به یک کلمه، مجاز میگویند درحالیکه به یک جمله یا ترکیب، کنایه میگویند.
- گاهی اوقات معنی ظاهری در کنایه تحقق پیدا می کند با این که مدنظر ما نیست ولی هیچگاه در مجاز، چنین اتفاقی نمی افتد.
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 15
- 3