آرایه تشخیص
گاهی اوقات شاعران و نویسندگان به اشیاء یا حیوانات، صفات و نسبت هایی می دهند که مختص انسان است. مثلاً« اسمان»،« روزگار»،« نسیم» یا« باد صبا» را مورد خطاب قرار می دهد و با آن ها گفتگو می کنند که به چنین کاری تشخیص میگویند. به عبارتی دیگر، در« شخصیت بخشی»، با نسبت دادن احساسات و رفتار ویژۀ انسان به حیوانات و گیاهان و پدیده های طبیعی یا امور عقلی، آن ها را به عنوان یک شخص در نظر می گیرند.« شخصیت بخشی» به نام های دیگری ازجمله« جان بخشی به اشیاء» و« جاندار انگاری» معروف است.
از نظر معنی، استفاده از نام« جان بخشی» برای این آرایه، جامع و کامل نیست؛ به این دلیل که بسیاری از اموری که آن ها را مانند یک شخص در نظر می گیریم، مانند گیاهان و حیوانات، جان دارند درحالیکه این نام مختص اشیاء و امور بیجان است و برای این آرایه، بهتر است که از نام« شخصیت بخشی» یا« انسان انگاری» استفاده شود.
اهمیت آرایه تشخیص در ادبیات
اهمیت تشخیص برای شاعران و نویسندگان اینست که اشعار و نوشته هایشان با بکار بردن آن زیباتر و خیال انگیزتر می گردد.
یکی از صور خیال که شاعران و نویسندگان از آن به منظور روح بخشیدن به نوشته هایشان بهره می گیرند و در اشیا و عناصر بی جان طبیعت با استفاده از نیروی تخیل و ذهن پویای خود، تصرف می کنند و با حرکت و جنبش بخشیدن به آنها شور و زندگی را به شعر و نثرشان می آورند؛ جان بخشی یا شخصیت بخشی نام دارد.
نحوه پیدا کردن آرایه تشخیص
به دو روش زیر می توانید آرایه تشخیص را پیدا کنید؛
- شناسایی آرایه استعاره مکنیه:
هر تشخیص میتواند یک استعاره مکنیه باشد. بنابراین با دیدن استعاره مکنیه، میتوانید آنرا به عنوان نوعی آرایه تشخیص بدانید.
شما باید هم معانی کلمات را برای پیدا کردن استعاره مکنیه بررسی کنید. درواقع استعاره، کلمه ایست که در معنایی غیر از معنی اصلی اش بکار رود.
- شناسایی ترکیبات اضافی:
آرایه تشخیص می تواند به صورت مضاف و مضاف الیه بیاید؛ برای پیدا کردن آرایه تشخیص باید ترکیبات اضافی را بررسی کنید. مثال زیر را برای درک بهتر این موضوع در نظر بگیرید:
دست عشق از دامن دل دور باد
دست عشق یک ترکیب اضافی ا ست و با توجه به اینکه از کلمه دست به عنوان یک کلمه انسانی یاد میشود، از این رو آرایه تشخیص داریم.
- حروف ندا:
در برخی از موارد، حروف ندا( حروف ای و یا) در کنار یک عنصر بی جان یا حیوان یا گیاه قرار می گیرد. بنابراین شاعر یا نویسنده با مخاطب قرار دادن چنین چیزهایی، از آن ها انتظار شنیدن یا پاسخ دادن دارد؛ بنابراین صفتی انسانی به غیرانسان نسبت داده شده است.
ای نسیم سحری خاک در یار بیار
که کند حافظ از او دیده دل نورانی
غزلیات، حافظ
رابطه بین تشخیص و استعاره
هر تشخیص، نوعی استعاره( از جنس استعاره مکنیه) محسوب میشود ولی در نظر داشته باشید که برعکسِ آن صادق نیست. معمولاً نهاد در چنین جملاتی، بعنوان مشبه قرار می گیرد و گزاره از ویژگی ها مشبه به می شود. پس تشخیص، هم میتواند زیر مجموعه آرایه استعاره باشد اما فراموش نکنید که اگر تشبیه انسانی در تشخیص، آمده باشد؛ دیگر استعاره ای در آن بیت بکار نرفته است و تشبیه بجای استعاره استفاده شده است. البته که اینگونه از تشخیص ها در اقلیت است و بیشتر حالت اول رخ می د هد.
کمال عقل آن باشد در این راه
که گوید نیستم از هیچ آگاه
سخن گفتن عقل در این بیت، تشخیص است؛ چون گفتن از صفات انسان تلقی میشود و به عقل نسبت داده شده است. بنابراین هر تشخیصی نیز استعاره است.
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 13
- 6