نمايشنامه من قبلا اينجا بودهام نوشته جي. بيپريسلي ترجمه پرستو قائدرحمت در نشر نيماژ منتشر شد.
از اين نمايشنامه به عنوان يكي از نمايشنامههاي برتر جهان ياد ميشود.
جاناتان بوينتون پريستلي به سال ١٨٩٤ در خانوادهاي از قسمت پاييني طبقه متوسط در برادفورد انگلستان پا به عرصه وجود نهاد. پدرش معلم بود. خيلي زود مدرسه را رها كرد و به عنوان يك كارمند مشغول به كار شد. مادرش را خيلي زود از دست داد و رها كردن مدرسه به دليل نساختنش با مادرخواندهاش اتفاق افتاد. كاركردن براي به دست آوردن حداقل درآمد بسيار دشوار بود اما او از همان زمان خود را در قامت يك نويسنده باز ميشناخت.
بهسختي كار ميكرد تا علاوه بر زندگي بتواند هزينه خريد كتاب را نيز به دست آورد. پريستلي، هنگامي كه پا به جواني ميگذارد شاهد شكلگيري جنبشهاي رهايي كارگران و تكاپوي طبقه در حال شكلگيري متوسط است كه ميكوشند سهم بيشتري از رفاه را به دست آورند. هرچند اين تكاپو جز نااميدي چيزي به ارمغان نميآورد.
دوران نويسندگي وي نيز تحت تاثير اين فضا شكل ميگيرد. «او پس از چاپ نخستين اثرش در ١٩١٤ به ارتش پيوست و در فرانسه و انگلستان به مدت پنج سال خدمت كرد.» در اين ميانه نوشتن را رها نكرد و درباره جنگ حاشيه مينوشت. بسياري از يادداشتها بعدها در كتاب جنگ پريستلي، در سال ٢٠٠٨ به چاپ رسيدند.
پس از پايان خدمت موفق شد در آزمون ورود به دانشگاه كه براي نظاميان تدارك ديده شده بود انتخاب شود و به دانشگاه وارد شد و دو سال بعد فارغالتحصيل. خودش در اين باره مينويسد: پس از جنگ از سياست رويگردان شدم، نه به دليل اينكه علاقهام را به سياست از دست داده بودم، بلكه چون احساس ميكردم نيازمند دنياي خلوت و خصوصي همراه با چند تن از دوستانم و كتابهاي بسيارم هستم... من به مرد انگليسي تيپيكالي مبدل شده بودم كه خود را پشت چهارديواري حبس ميكند و درها را ميبندد بسيار عجيب بود كه سياست نبود كه مرا از اين كنج نجات داد بلكه تئاتر بود كه اين ديوار را برايم شكست.
در بخشي از موخره پايان كتاب به قلم شروين طاهري آمده است: با عنوان و صورتبندي ديگري شروع ميشود. گره اصلي حتي پيش از آغاز نمايش، يعني در عنوان، خود را جا داده است. بودن در جايي كه پيش از اين بودهايم.
آيا ميتوان در يك جا دوبار بود؟ اين پرسش در درون عنوان ساده نمايش جا خوش كرده است و نمايش كوششي است براي پاسخ دادن به آن.
- 14
- 6