درباره مجموعه داستان «تماس»

راستش را بخواهید دنبال رمان بودم تا در قصه طولانی و شخصیت‌هایش غرق شوم که اتفاقی در کتابخانه چشمم به «تماس» افتاد. باز هم راستش را بخواهید، به طمع رمان آن را به امانت گرفتم و وقتی شروع کردم به خواندن و دیدم مجموعه داستان است کمی توی ذوقم خورد. اما اوضاع همین طور نماند.

«تماس» که انتشارات نیستان آن را منتشر کرده، مجموعه داستانی از برگزیدگان جایزه ادبی اُ.هنری در سال ۲۰۰۸ است. یک جایزه سالانه امریکایی که به داستان‌های کوتاهی که ارزش استثنایی دارند داده می‌شود و نامش هم از نویسنده امریکایی اُ.هنری گرفته شده‌ است.

با همه ناامیدی که کتاب را دست گرفته بودم وقتی اولین داستان را خواندم، می‌توانم بگویم دیگر میخکوب شدم و ادامه دادم و ادامه دادم. داستانی درباره یک تراژدی که جزئیاتش را نمی‌گویم تا لو نرود. این تراژدی می‌تواند تا مدت‌ها در ذهن‌تان بماند و بارها و بارها با خودتان مرورش کنید. فضایی که حتی ممکن است سوررئال به نظر برسد اما واقعی واقعی است. تمام داستان‌های «تماس» همین طورند؛ در فضایی رئال شما را تا مدت‌ها درگیر می‌کند؛ حتی وقتی سراغ قصه بعد می‌روید.

تماس- الکسی زنتنر، مرگ دیگران- لوره سگال، روستای ۱۱۳ـ آنونی دار، تغییر در مدـ استوین میل ‌هاوسر، کنار دریاچه- اولاف اولافسون، برای چه می‌خواهید بدانید؟- آلیس مونرو، بازی ورق- رز ترمین، آهنگساز و طوطی‌هایش- ‌هاجین، صحنه‌هایی از زندگی تنها دختر واتر شیلد، آلاسکا- تونی تولاتیموت، زندان- یی یون لی، خداحافظ ناتالیا- میشل فیبر، جنون دو نفری- ویلیام تروور، پسربچه- مری گیت اسکیل و تاریخچه موسیقی مدرن- ویلیام اچ گاس را در این کتاب می‌خوانید که هرکدام حال و هوا و فضا و البته سبک خودشان را دارند. 

بعضی‌ها شما را در ناامیدی و غم فرو می‌برند، یکی امیدوارتان می‌کند، با دیگری شگفت زده می‌شوید، از احساساتی که در داستان دیگر جریان دارید لذت می‌برید و... با همه این تفاوت‌ها همه داستان‌های «تماس» در یک نقطه اشتراک دارند؛ فضایی به شدت باورپذیر برایتان می‌سازند و شخصیت‌هایش آشنا هستند  و ماجراهایی که از سر می‌گذرانند انگار می‌تواند هر زمان برای هر کدام از ما رخ دهد.

قصه «برای چه می‌خواهید بدانید؟» آلیس مونرو یکی از بهترین داستان‌های کتاب است. زنی که کم کم متوجه خطری برای سلامتی‌اش می‌شود و در کنار آن دنبال یک مکان خاص می‌گردد. مکانی که کم کم تبدیل می‌شود به جایی که می‌تواند الهام‌بخش او باشد. نقطه امیدی که انگار قرار است او را از استرس بیماری نجات دهد و به آرامش برساند. این داستان در کنار «تماس» و «جنون دو نفری» سه داستان منتخب این مجموعه هستند.

همه این تعریف‌ها را کردم که بگویم کتاب «تماس» کتابی است که از خواندن آن پشیمان نمی‌شوید و هر داستانش می‌تواند شگفت‌زده‌تان کند و البته کاری کند که بی خیال همه اتفاقات و خبرها و ماجراهای دنیا و اطرافتان شوید و این یک غنیمت بی نظیر است!

یگانه خدامی