ضرب المثل در مورد گرگ
شکارچیان در زمان های قدیم، تله ای برای گرگ ها می گذاشتند که به تعادل معروف بود؛ با این هدف که تله ها فریب دهند و گرگ ها را بگیرند اما چنانچه گرگ با دیدن این پرنده نیرنگش را نخورد و در دامش نیفتاد؛ در اصطلاح میگویند:گرگ بالان را دید. چنین اصطلاحی بعد از این اتفاق، ضرب المثل شد و به افراد زرنگ و با تجربه ای که فریب نمیخوردند، می گفتند:فلانی گرگ دید.
>> از دهن گرگ گوشت کشیدن: کار بسیار سخت و خطرناکی را با مهارت و شجاعت و از جان گذشتگی انجام دادن.
>> از گیر گرگ در رفت، گیر کفتار افتاد: کفتار از دهان گرگ گوشت را كشيد.
>> با گرگ دنبه خوردن و با چوپان گریه کردن: یعنی هم با دشمن نشست و برخاست می کند هم با دوست؛ و سعی می کند در چهره ای منافقانه، هردو را راضی نگه دارد تا به منافع خود برسد.
>> گرگ در لباس میش: یعنی دشمن زمانی که از ترس فرمانده نتواند مستقیما حمله کند خودش را به شکل نیروهای خودی در می آورد.
>> گرگ دهن آلوده و یوسف ندریده: به معنی کار یا گناهی مرتکب نشده اما مورد بازخواست قرار گرفته می شود.
>> گرگ را گرفتند پندش دهند، گفت:سرم دهید گله رفت: گرگ را گرفتند، نصیحت کردند که دیگر به گله حمله نکند، گفت: رهایم سازید، گله رفت.
>> گرگ که پیر شد، رقاص شغال می شود: هر آدم شروری، در روزگار پیری دست آموز دیگرانست.
>> گرگ و پوستین دوزی؟ : این حکایت وقتی استفاده می شود که دشمنی، ادعای محبت و مهربانی کند، در حالی که به دشمن دیرینه نمی توان اعتماد کرد.
>> گرگ و میش باهم آب خوردن: یعنی انقدر تعامل زیاد شده که دیگر دشمنی ها برطرف شده و آنها توانسته اند در کمال آرامش و امنیت در کنار هم زندگی کنند.
>> میراث گرگ نصیب کفتار می شود
>> در آب های عمیق ذهن، گرگ منتظر است
>> گزارش گرگ را بزرگتر از خودش می کند
>> گرسنگی گرگ را از چوب بیرون می کند
>> وقتی چوپان ها نزاع میشوند ، گرگ بازی برنده دارد
>> جنون است که یک گوسفند از صلح با گرگ صحبت می کند
>> اگر گرگ جلوی خود را بگیرد، مردم فریاد خود را متوقف میکردند
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 18
- 3