جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳
کد مقاله: ۱۴۰۱۰۸۰۱۲۴

متن دعای کمیل بهمراه فضایل آن

دعای کمیل,متن دعای کمیل,دعای کمیل چیستدعای کمیل یکی از دعاهای پر فضیلت و معتبر میباشد
دعای کمیل از دعاهای معتبری به شمار میرود که مضامین بلندی در معرفت خداوند و طلب آمرزش گناهان دارد. کمیل بن زیاد نخعی به نقل از حضرت امیرالمومنین علیه السلام ، این دعای عظیم الشان را روایت کرده است. در این مطلب از سرپوش متن دعای کمیل و ثواب قرائت آن ذکر شده است.

دعای کمیل

یکی از دعاهای پر فضیلت که بیانگر عشق میان بنده و پروردگار است؛ دعای کمیل نام دارد که انسان در آن برای آمزش گناهانش و جلب محبت خداوند به هر ریسمانی چنگ می زند. دعای کمیل، فواید بسیاری برای مواردی ازجمله رهایی از شر دشمنان، گشایش روزی و امرزش گناهان دارد.

کمیل کیست؟

کمیل بن زیاد بن نهیک نخعی که یکی از افراد قبیله نخع بود؛ از یاران خاص امام علی ( ع) و امام حسن( ع) و از تابعین اصحاب رسول خدا ( ص) محسوب میشد.

او در دوران رسول خدا ( ص) بمدت ۱۸ سال، عمر کرد و از شیعیانی به شمار می رفت که با حضرت علی ( ع) در روز های اول خلافتش بیعت کرد و در جنگ های امام علی ( ع)، از جمله صفین حضور داشت. کمیل بن زیاد را با لقب صاحب سرّ امیرالمومنین( ع) می شناسند. کمیل از کوفه به شام در زمان عثمان، تبعید شد. او به دستور حجاج بن یوسف ثقفی در سال ۸۲ق به قتل رسید.

علت انتخاب نام کمیل برای این دعا اینست که توسط کمیل بن زیاد از امام علی ( ع) نقل شده است.

بهترین زمان برای خواندن دعای کمیل

بهترین زمان قرائت دعای کمیل برطبق گفته ی سید بن طاووس در کتاب اقبال الاعمال، نیمه شعبان و شب جمعه است و یکی از رسومات ایران اینست که شیعیان در اماکن مذهبی در نیمه شعبان و شب های جمعه، دعای کمیل را به صورت جمع می خوانند.

اسرار دعای کمیل

شیعیان با خواندن دعای کمیل و مداومت بر آن به درگاه خدا دعا می کنند و طلب مغفرت و بخشش گناهان خود را با شکرگذاری از او می جویند.

سند دعای کمیل

کتاب مصباح المتهجد شیخ طوسی به عنوان منبع دعای کمیل محسوب میشود. این دعا توسط شیخ طوسی به نام دعای خضر در اعمال ماه شعبان آورده شده است. او بنابر روایاتی گفت:« کمیل بن زیاد نخعی در شب نیمه ماه شعبان دید که امیرالمؤمنین( ع)، این دعا را در حال سجده می خواند» سپس دعای مشهور کمیل را نقل کرد. این دعا به نقل از سید بن طاووس در اقبال الاعمال، علامه مجلسی در زاد المعاد و کفعمی در اعمال نیمه شعبان آورده شده است. دعای کمیل توسط شیخ عباس قمی به نقل از مصباح المتهجد در مفاتیح الجنان آورده شده است. بهترین دعا از نظر علامه مجلسی، دعای کمیل می باشد.

ثواب قرائت دعای کمیل

یکی از روایت های دیگر سید بن طاووس به نقل از کمیل بن زیاد در کتاب اقبال الاعمال، اینچنین است:

روزی در مسجد بصره با مولای خود، امام علی ( ع) نشسته بودم که جمعی از اصحاب حضرت در این مسجد بودند.

معنای این آیه را از حضرت علی ( ع) پرسیدند:« فِیهَا یفْرَقُ کلُّ أَمْرٍ حَکیمٍ» چیست؟

حضرت فرمودند:آن شب نیمه شعبان است. سوگند به کسی که جان علی در دست قدرت اوست هیچ بنده ای نیست جز این که تمام آنچه بر او از نیکی و بدی می گذرد، در شب نیمه شعبان تا آخرسال، برایش تقسیم می شود. هر بنده ای که به قصد عبادت، آن شب را بیدار باشد و دعای حضرت خضر را بخواند، دعایش به استجابت می رسد.

کمیل می گوید:پس از بازگشت آن حضرت به منزلش، به خدمت آن بزرگوار رفتم.

حضرت فرمودند:برای چه کاری آمدی؟

کمیل گفت:برای دعای خضر نزد شما آمده ام. امیرالمومنین فرمود:ای کمیل، اگر این دعا را حفظ کردی هر شب جمعه یا در هر ماه و یا سالی یکبار و یا لااقل در تمام عمر یک مرتبه بخوان تا امور تو کفایت شود. خداوند علاوه بر کمک به تو، بر روزی ات می افزاید و البته گناهانت رامی بخشد. ای کمیل، این مدتی که همنشین ما هستی، تو را به چنین نعمت و کرامتی سرافراز میکنم. ای کمیل بنویس:اللّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ... .

کدام افراد نمی توانند دعای کمیل را بخوانند؟

افراد حائض و جُنُب، نباید آیه أَفَمَن کانَ مُؤْمِنًا کمَن کانَ فَاسِقًا لَّا یسْتَوُونَ از دعای کمیل را به دلیل داشتن سجده بخوانند. حتی خواندن این آیه طبق گفته ی برخی از فقها برای چنین افرادی حرام است.

متن عربی دعای کمیل

دعای کمیل از دعاهاى بسیار معروف به شمار میرود ، علاّمه مجلسى رحمة اللّه فرموده:این دعا به عنوان بهترین دعاها و دعاى خضر پیمبر محسوب میشود.

سند دعای کمیل,دعای کمیل چیست,بهترین زمان برای خواندن دعای کمیلدعای کمیل برای رهایی از شر دشمنان، گشایش روزی فواید بسیاری دارد

امیر المؤمنین علیه السّلام نیز درخصوص دعای کمیل فرمود:دعای کمیل را در شب هاى نیمه شعبان و در هر شب جمعه بخوانید که فواید بسیاری برای كفایت از گزند دشمنان و گوشده شدن درهاى روزى و امرزش گناهان دارد.

شیخ طوسى و سیّد ابن طاووس در كتاب هاى دعاى خود، دعای کمیل را آورده اند و این دعاى شریف به این شرح میباشد :

اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِرَحْمَتِكَ الَّتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِقُوَّتِكَ الَّتِي قَهَرْتَ بِهَا كُلَّ شَيْ ءٍ وَ خَضَعَ لَهَا كُلُّ شَيْ ءٍ وَ ذَلَّ لَهَا كُلُّ شَيْ ءٍ وَ بِجَبَرُوتِكَ الَّتِي غَلَبْتَ بِهَا كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِعِزَّتِكَ الَّتِي لاَ يَقُومُ لَهَا شَيْ ءٌ وَ بِعَظَمَتِكَ الَّتِي مَلَأَتْ كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِسُلْطَانِكَ الَّذِي عَلاَ كُلَّ شَيْ ءٍ وَ بِوَجْهِكَ الْبَاقِي بَعْدَ فَنَاءِ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ بِأَسْمَائِكَ الَّتِي مَلَأَتْ (غَلَبَتْ) أَرْكَانَ كُلِّ شَيْ ءٍ وَ بِعِلْمِكَ الَّذِي أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْ ءٍ وَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِي أَضَاءَ لَهُ كُلُّ شَيْ ءٍ

خدايا از تو درخواست می كنم، به رحمت كه همه چيز را فرا گرفته، و به نيرويت كه با آن بر هرچيز چيره گشتى و در برابر آن هرچيز فروتنى نموده و همه چيز خوار شده و به جبروتت كه با آن بر همه چيزى فائق آمدى و به عزّتت كه چيزى در برابرش تاب نياورد و به بزرگی ات كه همه چيز را پر كرده و به پادشاهی ات كه برتر از همه چيز قرار گرفته، و به جلوه ات كه پس از نابودى همه چيز باقى است و به نام هايت كه پايه های همه چيز را انباشته و به علمت كه بر همه چيز احاطه نموده، و به نور ذاتت كه همه چيز در پرتو آن تابنده گشته،

يَا نُورُ يَا قُدُّوسُ يَا أَوَّلَ الْأَوَّلِينَ وَ يَا آخِرَ الْآخِرِينَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَهْتِكُ الْعِصَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ النِّقَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُغَيِّرُ النِّعَمَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تَحْبِسُ الدُّعَاءَ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِيَ الذُّنُوبَ الَّتِي تُنْزِلُ الْبَلاَءَ

اى نور، اى پاك از هر عيب، اى آغاز هر آغاز، و اى پايان هر پايان، خدايا! بيامرز براى من آن گناهانى را كه پرده حرمتم می درد، خدايا! بيامرز براى من آن گناهانى را كه كيفرها را فرو می بارند، خدايا! بيامرز برايم گناهانى را كه نعمت ها را دگرگون می سازند، خدايا! بيامرز برايم آن گناهانى را كه دعا را باز می دارند، خدايا! بيامرز برايم گناهانى كه بلا را نازل میكند،

اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ كُلَّ خَطِيئَةٍ أَخْطَأْتُهَا اللَّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَيْكَ بِذِكْرِكَ وَ أَسْتَشْفِعُ بِكَ إِلَى نَفْسِكَ وَ أَسْأَلُكَ بِجُودِكَ أَنْ تُدْنِيَنِي مِنْ قُرْبِكَ وَ أَنْ تُوزِعَنِي شُكْرَكَ وَ أَنْ تُلْهِمَنِي ذِكْرَكَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ سُؤَالَ خَاضِعٍ مُتَذَلِّلٍ خَاشِعٍ أَنْ تُسَامِحَنِي وَ تَرْحَمَنِي وَ تَجْعَلَنِي بِقِسْمِكَ رَاضِياً قَانِعاً وَ فِي جَمِيعِ الْأَحْوَالِ مُتَوَاضِعاً

خدايا! بيامرز برايم همه گناهانى را كه مرتكب شدم، و تمام خطاهايى كه به آنها آلوده گشتم، خدايا! با ياد تو به سويت نزديكى می جويم، و از ناخشنودى تو به درگاه خودت شفاعت مي طلبم، و از تو خواستارم به جودت مرا به بارگاه قرب خويش نزديك گردانى و سپاس خود را نصيب من كنى، و يادت را به من الهام نمايى، خدايا! از تو درخواست میكنم، درخواست بنده اى فروتن، خوار و افتاده، كه با من مدارا نمايى و به من رحم كنى و به آنچه روزی ام نموده ای خشنود و قانع بدارى و در تمام حالات در عرصه تواضعم بگذارى،

اللَّهُمَّ وَ أَسْأَلُكَ سُؤَالَ مَنِ اشْتَدَّتْ فَاقَتُهُ وَ أَنْزَلَ بِكَ عِنْدَ الشَّدَائِدِ حَاجَتَهُ وَ عَظُمَ فِيمَا عِنْدَكَ رَغْبَتُهُ اللَّهُمَّ عَظُمَ سُلْطَانُكَ وَ عَلاَ مَكَانُكَ وَ خَفِيَ مَكْرُكَ وَ ظَهَرَ أَمْرُكَ وَ غَلَبَ قَهْرُكَ وَ جَرَتْ قُدْرَتُكَ وَ لاَ يُمْكِنُ الْفِرَارُ مِنْ حُكُومَتِكَ

خدايا! از تو درخواست میكنم درخواست كسیكه سخت تهيدست شده و بار نيازش را به هنگام گرفتاري ها به آستان تو فرود آورده و ميلش به آنچه نزد توست فزونى يافته، خدايا! فرمانروايی بس بزرگ و مقامت والا و تدبيرت پنهان، و فرمانت آشكار، و قهرت چيره، و قدرتت نافذ، و گريز از حكومتت ممكن نيست،

اللَّهُمَّ لاَ أَجِدُ لِذُنُوبِي غَافِراً وَ لاَ لِقَبَائِحِي سَاتِراً وَ لاَ لِشَيْ ءٍ مِنْ عَمَلِيَ الْقَبِيحِ بِالْحَسَنِ مُبَدِّلاً غَيْرَكَ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ سُبْحَانَكَ وَ بِحَمْدِكَ ظَلَمْتُ نَفْسِي وَ تَجَرَّأْتُ بِجَهْلِي وَ سَكَنْتُ إِلَى قَدِيمِ ذِكْرِكَ لِي وَ مَنِّكَ عَلَيَ اللَّهُمَّ مَوْلاَيَ كَمْ مِنْ قَبِيحٍ سَتَرْتَهُ وَ كَمْ مِنْ فَادِحٍ مِنَ الْبَلاَءِ أَقَلْتَهُ (أَمَلْتَهُ) وَ كَمْ مِنْ عِثَارٍ وَقَيْتَهُ وَ كَمْ مِنْ مَكْرُوهٍ دَفَعْتَهُ وَ كَمْ مِنْ ثَنَاءٍ جَمِيلٍ لَسْتُ أَهْلاً لَهُ نَشَرْتَهُ

خدايا! آمرزنده اى براى گناهانم و پرده پوشى برای زشتكاري هايم و تبديل كننده اى براى كار زشتم به زيبايى، جز تو نمی يابم معبودى جز تو نيست، پاك و منزّهى و به ستايشت برخاسته ام، به خود ستم كردم و از روى نادانى جرأت نمودم و به ياد ديرينه ات از من و بخششت بر من به آرامش نشستم خدايا! اى سرور من چه بسيار زشتى مرا پوشاندى و چه بسيار بالاهاى سنگين و بزرگى كه از من برگرداندى و چه بسيار لغزشى كه مرا از آن نگهداشتى و چه بسيار ناپسند كه از من دور كردى و چه بسيار ستايش نيكويى كه شايسته آن نبودم و تو در ميان مردم پخش كردى،

اللَّهُمَّ عَظُمَ بَلاَئِي وَ أَفْرَطَ بِي سُوءُ حَالِي وَ قَصُرَتْ (قَصَّرَتْ) بِي أَعْمَالِي وَ قَعَدَتْ بِي أَغْلاَلِي وَ حَبَسَنِي عَنْ نَفْعِي بُعْدُ أَمَلِي (آمَالِي) وَ خَدَعَتْنِي الدُّنْيَا بِغُرُورِهَا وَ نَفْسِي بِجِنَايَتِهَا (بِخِيَانَتِهَا) وَ مِطَالِي يَا سَيِّدِي فَأَسْأَلُكَ بِعِزَّتِكَ أَنْ لاَ يَحْجُبَ عَنْكَ دُعَائِي سُوءُ عَمَلِي وَ فِعَالِي وَ لاَ تَفْضَحْنِي بِخَفِيِّ مَا اطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنْ سِرِّي وَ لاَ تُعَاجِلْنِي بِالْعُقُوبَةِ عَلَى مَا عَمِلْتُهُ فِي خَلَوَاتِي مِنْ سُوءِ فِعْلِي وَ إِسَاءَتِي وَ دَوَامِ تَفْرِيطِي وَ جَهَالَتِي وَ كَثْرَةِ شَهَوَاتِي وَ غَفْلَتِي وَ كُنِ خدايا! بلايم بزرگ

شده و زشتى حالم از حدّ گذشته و كردارم خوارم ساخته و زنجيرهاى گناه مرا زمين گير نموده و دورى آرزوهايم مرا زندانى ساخته و دنيا با غرورش و نفسم با جنايتش و امروز و فردا كردنم در توبه مرا فريفته، اى سرورم از تو درخواست میكنم به عزّتت كه مانع نشود از اجابت دعايم به درگاهت، بدى عمل و زشتى كردارم و مرا با آنچه از اسرار نهانم میدانى رسوا مسازى و در كيفر آنچه در خلوتهايم انجام دادم شتاب نكنى، از زشتى كردار و بدى رفتار و تداوم تقصير و نادانى و بسيارى شهواتم و غفلتم، شتاب نكنى،

اللَّهُمَّ بِعِزَّتِكَ لِي فِي كُلِّ الْأَحْوَالِ (فِي الْأَحْوَالِ كُلِّهَا) رَءُوفاً وَ عَلَيَّ فِي جَمِيعِ الْأُمُورِ عَطُوفاً إِلَهِي وَ رَبِّي مَنْ لِي غَيْرُكَ أَسْأَلُهُ كَشْفَ ضُرِّي وَ النَّظَرَ فِي أَمْرِي

خدايا! با من در همه احوال مهرورز و بر من در هر كارم به ديده لطف بنگر، خدايا، پروردگارا، جز تو كه را دارم؟ تا برطرف شدن ناراحتى و نظر لطف در كارم را از او درخواست كنم.

إِلَهِي وَ مَوْلاَيَ أَجْرَيْتَ عَلَيَّ حُكْماً اتَّبَعْتُ فِيهِ هَوَى نَفْسِي وَ لَمْ أَحْتَرِسْ فِيهِ مِنْ تَزْيِينِ عَدُوِّي فَغَرَّنِي بِمَا أَهْوَى وَ أَسْعَدَهُ عَلَى ذَلِكَ الْقَضَاءُ فَتَجَاوَزْتُ بِمَا جَرَى عَلَيَّ مِنْ ذَلِكَ بَعْضَ (مِنْ نَقْضِ) حُدُودِكَ وَ خَالَفْتُ بَعْضَ أَوَامِرِكَ فَلَكَ الْحَمْدُ (الْحُجَّةُ) عَلَيَّ فِي جَمِيعِ ذَلِكَ

خداى من و سرور من، حكمى را بر من جارى ساختى كه هواى نفسم را در آن پیروی كردم و از فريبكارى آرايش دشمنم نهراسيدم، پس مرا به خواهش دل فريفت و بر اين امر اختيار و اراده ام ياريش نمود، پس بدينسان و بر پايه گذشته هايم از حدودت گذشتم، و با برخى از دستوراتت مخالفت نمودم، پس حجت تنها از ان تواست در همه اينها،

وَ لاَ حُجَّةَ لِي فِيمَا جَرَى عَلَيَّ فِيهِ قَضَاؤُكَ وَ أَلْزَمَنِي حُكْمُكَ وَ بَلاَؤُكَ وَ قَدْ أَتَيْتُكَ يَا إِلَهِي بَعْدَ تَقْصِيرِي وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي مُعْتَذِراً نَادِماً مُنْكَسِراً مُسْتَقِيلاً مُسْتَغْفِراً مُنِيباً مُقِرّاً مُذْعِناً مُعْتَرِفاً لاَ أَجِدُ مَفَرّاً مِمَّا كَانَ مِنِّي وَ لاَ مَفْزَعاً أَتَوَجَّهُ إِلَيْهِ فِي أَمْرِي غَيْرَ قَبُولِكَ عُذْرِي وَ إِدْخَالِكَ إِيَّايَ فِي سَعَةِ (سَعَةٍ مِنْ) رَحْمَتِكَ اللَّهُمَّ (إِلَهِي) فَاقْبَلْ عُذْرِي وَ ارْحَمْ شِدَّةَ ضُرِّي وَ فُكَّنِي مِنْ شَدِّ وَثَاقِي

و مرا هيچ حقى نيست در انچه بر من از سوى قضايت جارى شده و فرمان و آزمايشت ملزمم نموده، ای خداى من اينك پس از كوتاهى در عبادت و زياده روى در خواهش هاى نفس عذرخواه، پشيمان، شكست ه دل، جوياى گذشت طالب آمرزش، بازگشت كنان با حالت اقرار و اذعان و اعتراف به گناه، بی آنكه گريزگاهى از آنچه از من سرزده بيابم و نه پناهگاهى كه به آن رو آورم پيدا كنم، جز اينكه پذيراى عذرم باشى، و مرا در رحمت فراگيرت بگنجايى، خدايا! پس عذرم را بپذير، و به بدحالی ام رحم كن. و رهايم ساز از بند محكم گناه،

يَا رَبِّ ارْحَمْ ضَعْفَ بَدَنِي وَ رِقَّةَ جِلْدِي وَ دِقَّةَ عَظْمِي يَا مَنْ بَدَأَ خَلْقِي وَ ذِكْرِي وَ تَرْبِيَتِي وَ بِرِّي وَ تَغْذِيَتِي هَبْنِي لاِبْتِدَاءِ كَرَمِكَ وَ سَالِفِ بِرِّكَ بِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ رَبِّي أَ تُرَاكَ مُعَذِّبِي بِنَارِكَ بَعْدَ تَوْحِيدِكَ وَ بَعْدَ مَا انْطَوَى عَلَيْهِ قَلْبِي مِنْ مَعْرِفَتِكَ وَ لَهِجَ بِهِ لِسَانِي مِنْ ذِكْرِكَ وَ اعْتَقَدَهُ ضَمِيرِي مِنْ حُبِّكَ وَ بَعْدَ صِدْقِ اعْتِرَافِي وَ دُعَائِي خَاضِعاً لِرُبُوبِيَّتِكَ

پروردگارا! بر ناتوانى جسمم و نازكى پوستم و نرمى استخوانم رحم كن.اى كه آغازگر آفرينش و ياد و پرورش و نيكى بر من و تغذيه ام بوده اى، اكنون مرا ببخش به همان كرم نخستت، و پيشينه احسانت بر من، اى خداى من و سرور و پروردگارم، آيا مرا به آتش دوزخ عذاب نمايى، پس از اقرار به يگانگی ات و پس از آنكه دلم از نور شناخت تو روشنى گرفت و زبانم در پرتو آن به ذكرت گويا گشت و پس از آنكه درونم از عشقت لبريز شد و پس از صداقت در اعتراف و درخواست خاضعانه ام در برابر پروردگاری ات،

هَيْهَاتَ أَنْتَ أَكْرَمُ مِنْ أَنْ تُضَيِّعَ مَنْ رَبَّيْتَهُ أَوْ تُبْعِدَ (تُبَعِّدَ) مَنْ أَدْنَيْتَهُ أَوْ تُشَرِّدَ مَنْ آوَيْتَهُ أَوْ تُسَلِّمَ إِلَى الْبَلاَءِ مَنْ كَفَيْتَهُ وَ رَحِمْتَهُ وَ لَيْتَ شِعْرِي يَا سَيِّدِي وَ إِلَهِي وَ مَوْلاَيَ أَ تُسَلِّطُ النَّارَ عَلَى وُجُوهٍ خَرَّتْ لِعَظَمَتِكَ سَاجِدَةً وَ عَلَى أَلْسُنٍ نَطَقَتْ بِتَوْحِيدِكَ صَادِقَةً وَ بِشُكْرِكَ مَادِحَةً وَ عَلَى قُلُوبٍ اعْتَرَفَتْ بِإِلَهِيَّتِكَ مُحَقِّقَةً

باور نمی كنم چه آن بسيار بعيد است و تو بزرگوارتر از آن هستى كه پرورده ات را تباه كنى يا آن را كه به خود نزديك نموده اى دور نمايى يا آن را كه پناه دادى از خود برانى يا آن را كه خود كفايت نموده اى و به او رحم كردى به موج بلا واگذارى؟ ! اى كاش میدانستم اى سرورم و معبودم و مولايم، آيا آتش را بر صورتهايى كه براى عظمتت سجده كنان بر زمين نهاده شده مسلطّ میكنى و نيز بر زبانهايى كه صادقانه به توحيدت و به سپاست مدح كنان گويا شده و هم بر دلهايى كه بر پايه تحقيق به خداونديت اعتراف كرده

وَ عَلَى ضَمَائِرَ حَوَتْ مِنَ الْعِلْمِ بِكَ حَتَّى صَارَتْ خَاشِعَةً وَ عَلَى جَوَارِحَ سَعَتْ إِلَى أَوْطَانِ تَعَبُّدِكَ طَائِعَةً وَ أَشَارَتْ بِاسْتِغْفَارِكَ مُذْعِنَةً مَا هَكَذَا الظَّنُّ بِكَ وَ لاَ أُخْبِرْنَا بِفَضْلِكَ عَنْكَ يَا كَرِيمُ يَا رَبِ وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفِي عَنْ قَلِيلٍ مِنْ بَلاَءِ الدُّنْيَا وَ عُقُوبَاتِهَا وَ مَا يَجْرِي فِيهَا مِنَ الْمَكَارِهِ عَلَى أَهْلِهَا عَلَى أَنَّ ذَلِكَ بَلاَءٌ وَ مَكْرُوهٌ، قَلِيلٌ مَكْثُهُ، يَسِيرٌ بَقَاؤُهُ، قَصِيرٌ مُدَّتُهُ

و بر نهادهايى كه معرفت به تو آنها را فرا گرفته تا آنجا كه در پيشگاهت خاضع شده و به اعضايى كه مشتاقانه به سوى پرستشگاه هايت شتافته اند و اقراركنان جوياى آمرزش تو بوده اند، شگفتا اين همه را به آتش بسوزانى! هرگز چنين گمانى به تو نيست و از فضل تو چنين خبرى داده نشده.

بهترین زمان برای خواندن دعای کمیل,متن فارسی دعای کمیل,دعای کمیلاز آنجا که این دعا را کمیل از امام علی (ع) روایت کرده، به دعای کمیل مشهور شده است

اى بزرگوار، اى پروردگار و تو از ناتوانی ام در برابر اندكى از غم و اندوه دنيا و كيفرهاى آن و آنچه كه از ناگواري ها بر اهلش میگذرد آگاهى، با آنكه اين غم و اندوه و ناگوارى درنگش كم بقايش اندك و مدّتش كوتاه است،

فَكَيْفَ احْتِمَالِي لِبَلاَءِ الْآخِرَةِ وَ جَلِيلِ (حُلُولِ) وُقُوعِ الْمَكَارِهِ فِيهَا وَ هُوَ بَلاَءٌ تَطُولُ مُدَّتُهُ وَ يَدُومُ مَقَامُهُ وَ لاَ يُخَفَّفُ عَنْ أَهْلِهِ لِأَنَّهُ لاَ يَكُونُ إِلاَّ عَنْ غَضَبِكَ وَ انْتِقَامِكَ وَ سَخَطِكَ وَ هَذَا مَا لاَ تَقُومُ لَهُ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرْضُ يَا سَيِّدِي فَكَيْفَ لِي (بِي) وَ أَنَا عَبْدُكَ الضَّعِيفُ الذَّلِيلُ الْحَقِيرُ الْمِسْكِينُ الْمُسْتَكِينُ يَا إِلَهِي وَ رَبِّي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ لِأَيِّ الْأُمُورِ إِلَيْكَ أَشْكُو

پس چگونه خواهد بود تابم در برابر بلاى آخرت، و فرود آمدن ناگواري ها در آن جهان بر جسم و جانم و حال انكه زمانش طولانى و جايگاهش ابدى است و تخفيفى برای اهل آن بلا نخواهد بو، چرا كه مايه آن بلا جز از خشم و انتقام و ناخشنودى تو نيست و اين چيزى است كه تاب نياورند در برابرش آسمانها و زمين، اى سرور من تا چه رسد به من؟ و حال آنكه من بنده ناتوان، خوار و كوچك، زمين گير و درمانده توأم. اى خداى من و پروردگارم و سرور و مولايم، براى كداميك از دردهايم به حضرتت شكوه كنم

وَ لِمَا مِنْهَا أَضِجُّ وَ أَبْكِي لِأَلِيمِ الْعَذَابِ وَ شِدَّتِهِ أَمْ لِطُولِ الْبَلاَءِ وَ مُدَّتِهِ فَلَئِنْ صَيَّرْتَنِي لِلْعُقُوبَاتِ مَعَ أَعْدَائِكَ وَ جَمَعْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَهْلِ بَلاَئِكَ وَ فَرَّقْتَ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَحِبَّائِكَ وَ أَوْلِيَائِكَ فَهَبْنِي يَا إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ وَ رَبِّي صَبَرْتُ عَلَى عَذَابِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَلَى فِرَاقِكَ وَ هَبْنِي (يَا إِلَهِي) صَبَرْتُ عَلَى حَرِّ نَارِكَ فَكَيْفَ أَصْبِرُ عَنِ النَّظَرِ إِلَى كَرَامَتِكَ أَمْ كَيْفَ أَسْكُنُ فِي النَّارِ وَ رَجَائِي عَفْوُكَ

و براى كدامين گرفتاريم به درگاهت بنالم و اشك بريزيم. آيا براى دردناكى عذاب و سختی اش، يا براى طولانى شدن بلا و زمانش، پس اگر مرا در عقوبت و مجازات با دشمنانت قرار دهى، و بين من و اهل عذابت جمع كنى، و ميان من و عاشقان و دوستانت جدايى اندازى، اى خدا و آقا و مولا و پروردگارم، بر فرض كه بر عذابت شكيبائى ورزم، ولى بر فراقت چگونه صبر كنم و گيرم اى خداى من بر سوزندگى آتشت صبر كنم، اما چگونه چشم پوشى از كرمت را تاب آورم يا چگونه در آتش، سكونت گزينم و حال آنكه اميد من گذشت و عفو تواست.

فَبِعِزَّتِكَ يَا سَيِّدِي وَ مَوْلاَيَ أُقْسِمُ صَادِقاً لَئِنْ تَرَكْتَنِي نَاطِقاً لَأَضِجَّنَّ إِلَيْكَ بَيْنَ أَهْلِهَا ضَجِيجَ الْآمِلِينَ (الْآلِمِينَ) وَ لَأَصْرُخَنَّ إِلَيْكَ صُرَاخَ الْمُسْتَصْرِخِينَ وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بُكَاءَ الْفَاقِدِينَ وَ لَأُنَادِيَنَّكَ أَيْنَ كُنْتَ يَا وَلِيَّ الْمُؤْمِنِينَ يَا غَايَةَ آمَالِ الْعَارِفِينَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ يَا حَبِيبَ قُلُوبِ الصَّادِقِينَ وَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ

پس به عزّتت اى آقا و مولايم سوگند صادقانه میخورم، اگر مرا در سخن گفتن آزاد بگذاری در ميان اهل دوزخ به پيشگاهت سخت ناله سر دهم همانند ناله آرزومندان و به درگاهت بانگ بردارم، همچون بانگ آنان كه خواهان دادرسى هستند و هر آينه به آستانت گريه كنم چونان كه مبتلا به فقدان عزيزى می باشند و صدايت میزنم: كجايى اى سرپرست مؤمنان، آرى كجايى اى نهايت آرزوى عارفان، اى فريادرس خواهندگان فريادرس، اى محبوب دلهاى راستان و اى معبود جهانيان

أَ فَتُرَاكَ سُبْحَانَكَ يَا إِلَهِي وَ بِحَمْدِكَ تَسْمَعُ فِيهَا صَوْتَ عَبْدٍ مُسْلِمٍ سُجِنَ (يُسْجَنُ) فِيهَا بِمُخَالَفَتِهِ وَ ذَاقَ طَعْمَ عَذَابِهَا بِمَعْصِيَتِهِ وَ حُبِسَ بَيْنَ أَطْبَاقِهَا بِجُرْمِهِ وَ جَرِيرَتِهِ وَ هُوَ يَضِجُّ إِلَيْكَ ضَجِيجَ مُؤَمِّلٍ لِرَحْمَتِكَ وَ يُنَادِيكَ بِلِسَانِ أَهْلِ تَوْحِيدِكَ وَ يَتَوَسَّلُ إِلَيْكَ بِرُبُوبِيَّتِكَ يَا مَوْلاَيَ فَكَيْفَ يَبْقَى فِي الْعَذَابِ وَ هُوَ يَرْجُو مَا سَلَفَ مِنْ حِلْمِكَ أَمْ كَيْفَ تُؤْلِمُهُ النَّارُ وَ هُوَ يَأْمُلُ فَضْلَكَ وَ رَحْمَتَكَ

آيا اين چنين است، اى خداى منزّه، و ستوده كه در دوزخ بشنوى صداى بنده مسلمانى كه براى مخالفتش با دستورات تو زندانى شده و مزه عذابش را به خاطر نافرمانى چشيده و ميان دركات دوزخ به علّت جرم و جنايتش محبوس شده، و حال آنكه در درگاهت سخت ناله میزند، همچون ناله آن كه آرزومند رحمت توست، و با زبان اهل توحيدت تو را می خواند، و به ربوبيّتت به پيشگاهت توسّل می جويد، اى مولاى من، چگونه در عذاب بماند و حال آنكه اميد به بردبارى گذشته ات دارد يا آتش چگونه او را به درد آورد درحالیكه بخشش و رحمت تو را آرزو دارد

أَمْ كَيْفَ يُحْرِقُهُ لَهِيبُهَا وَ أَنْتَ تَسْمَعُ صَوْتَهُ وَ تَرَى مَكَانَهُ أَمْ كَيْفَ يَشْتَمِلُ عَلَيْهِ زَفِيرُهَا وَ أَنْتَ تَعْلَمُ ضَعْفَهُ أَمْ كَيْفَ يَتَقَلْقَلُ بَيْنَ أَطْبَاقِهَا وَ أَنْتَ تَعْلَمُ صِدْقَهُ أَمْ كَيْفَ تَزْجُرُهُ زَبَانِيَتُهَا وَ هُوَ يُنَادِيكَ يَا رَبَّهْ أَمْ كَيْفَ يَرْجُو فَضْلَكَ فِي عِتْقِهِ مِنْهَا فَتَتْرُكُهُ (فَتَتْرُكَهُ) فِيهَا هَيْهَاتَ مَا ذَلِكَ الظَّنُّ بِكَ وَ لاَ الْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِكَ وَ لاَ مُشْبِهٌ لِمَا عَامَلْتَ بِهِ الْمُوَحِّدِينَ مِنْ بِرِّكَ وَ إِحْسَانِكَ يا

چگونه شعله آتش او را بسوزاند درحالیكه فريادش را می شنوى و جايش را می بينی يا چگونه آتش او را دربر بگيرد و حال آنكه از ناتوانی اش خبر دارى، يا چگونه در طبقات دوزخ به اين سو و آن سو كشانده شود درحالی كه راستگوی اش را میدانى، يا چگونه فرشته هاى عذاب او را با خشم برانند و حال آنكه تو را به پروردگاري ات می خواند، يا چگونه ممكن است بخششت را در آزادى از دوزخ اميد داشته باشد و تو او را در انجا به همان حال واگذارى؟ همه اين امور از بنده نوازى تو بس دور است، هرگز گمان ما به تو اين نيست و نه از فضل تو چنين گويند و نه به آنچه كه از خوبى و احسانت با اهل توحيد رفتار كرده اى شباهتى دارد،

فَبِالْيَقِينِ أَقْطَعُ لَوْ لاَ مَا حَكَمْتَ بِهِ مِنْ تَعْذِيبِ جَاحِدِيكَ وَ قَضَيْتَ بِهِ مِنْ إِخْلاَدِ مُعَانِدِيكَ لَجَعَلْتَ النَّارَ كُلَّهَا بَرْداً وَ سَلاَماً وَ مَا كَانَ (كَانَتْ) لِأَحَدٍ فِيهَا مَقَرّاً وَ لاَ مُقَاماً (مَقَاماً) لَكِنَّكَ تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُكَ أَقْسَمْتَ أَنْ تَمْلَأَهَا مِنَ الْكَافِرِينَ مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ وَ أَنْ تُخَلِّدَ فِيهَا الْمُعَانِدِينَ وَ أَنْتَ جَلَّ ثَنَاؤُكَ قُلْتَ مُبْتَدِئاً وَ تَطَوَّلْتَ بِالْإِنْعَامِ مُتَكَرِّماً :

پس به يقين میدانم كه اگر فرمانت در به عذاب كشيدن منكران نبود و حكمت به هميشگى بودن دشمنانت در آتش صادر نمی شد، هر آينه سرتاسر دوزخ را سرد و سلامت می كردى و براى احدى در انجا قرار و جايگاهى نبود، امّا تو كه مقدّس است نام هايت سوگند ياد كردى كه دوزخ را از همه كافران چه پرى و چه آدمى پر سازى و ستيزه جويان را در انجا هميشگى و جاودانه بداری و هم تو - كه ثنايت برجسته و والا است - به اين گفته ابتدا كردى و با نعمت هايت كريمانه تفضّل فرمودى كه

اَفَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ اِلهى وَ سَيِّدى فَاَسْئَلُكَ بِالْقُدْرَةِ الَّتى قَدَّرْتَها وَ بِالْقَضِيَّةِ الَّتى حَتَمْتَها وَ حَكَمْتَها وَ غَلَبْتَ مَنْ عَلَيْهِ اَجْرَيْتَها اَنْ تَهَبَ لى فى هذِهِ اللَّيْلَةِ وَ فى هذِهِ السّاعَةِ كُلَّ جُرْمٍ اَجْرَمْتُهُ وَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتُهُ وَ كُلَّ قَبِيحٍ أَسْرَرْتُهُ وَ كُلَّ جَهْلٍ عَمِلْتُهُ كَتَمْتُهُ اَوْ أَعْلَنْتُهُ أَخْفَيْتُهُ اَوْ اَظْهَرْتُهُ وَ كُلَّ سَيِّئَةٍ أَمَرْتَ بِاِثْباتِهَا الْكِرامَ الْكاتِبينَ

«آيا مؤمن همانند فاسق است؟ نه، مساوى نيستند» اى خدا و سرور من، از تو خواستارم به قدرتى كه مقدّر نمودى و به فرمانى كه حتميتش دادى و بر همه استوارش نمودى و بر كسیكه بر او اجرايش كردى چيره ساختى كه در اين شب و در اين ساعت بر من ببخشى هر جرمی كه مرتكب شدم و هر گناهى كه به آن آلوده گشتم و هر كار زشتى را كه پنهان ساختم و هر نادانى كه آن را بكار گرفتم خواه پنهان كردم يا آشكار، نهان ساختم يا عيان و هر كار زشتى كه دستور ثبت آن را به نويسندگان بزرگوار دادى

الَّذينَ وَكَّلْتَهُمْ بِحِفْظِ ما يَكُونُ مِنّى وَ جَعَلْتَهُمْ شُهُوداً عَلَىَّ مَعَ جَوارِحى وَ كُنْتَ اَنْتَ الرَّقيبَ عَلَىَّ مِنْ وَراَّئِهِمْ وَالشّاهِدَ لِما خَفِىَ عَنْهُمْ وَ بِرَحْمَتِكَ اَخْفَيْتَهُ وَ بِفَضْلِكَ سَتَرْتَهُ وَ اَنْ تُوَفِّرَ حَظّى مِنْ كُلِّ خَيْرٍ اَنْزَلْتَهُ اَوْ اِحْسانٍ فَضَّلْتَهُ اَوْ بِرٍّ نَشَرْتَهُ اَوْ رِزْقٍ بَسَطْتَهُ اَوْ ذَنْبٍ تَغْفِرُهُ اَوْ خَطَاءٍ تَسْتُرُهُ يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ

آنان كه بر ضبط آنچه از من سر زند گماشتى و آنان را نيز گواهانى بر من قرار دادى علاوه بر اعضايم و خود فراتر از آنها مراقب من بودى و شاهد بر آنچه كه از آنان پنهان ماند و به يقين با رحمتت پنهان ساختى و با فضلت پوشاندى و اينكه از تو میخواهم از هرچيزیكه نازل كردى يا احسانى كه تفضّل نمودى يا برّ و نيكى كه گستردی يا رزقى كه پراكندى يا گناهى كه بيامرزى يا خطايى كه بپوشانى، پرورگارا، پروردگارا، پروردگارا!

يا اِلهى وَ سَيِّدى وَ مَوْلاىَ وَ مالِكَ رِقّى يا مَنْ بِيَدِهِ ناصِيَتى يا عَليماً بِضُرّى وَ مَسْكَنَتى يا خَبيراً بِفَقْرى وَ فاقَتى يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ اَسْئَلُكَ بِحَقِّكَ وَ قُدْسِكَ وَ اَعْظَمِ صِفاتِكَ وَ اَسْماَّئِكَ اَنْ تَجْعَلَ اَوْقاتى مِنَ اللَّيْلِ وَالنَّهارِ بِذِكْرِكَ مَعْمُورَةً وَ بِخِدْمَتِكَ مَوْصُولَةً

اى خداى من اى سرور من، اى مولاى من و اختيار دارم، اى كسیكه مهارم به دست اوست، اى آگاه از پريشانى و ناتوانی ام اى داناى تهيدستى و ناداری ام، پروردگارا! پروردگارا! پروردگارا! از تو درخواست میكنم به حقّت و قدست و بزرگ ترين صفات و نام هايت كه همه اوقاتم را از شب و روز به يادت آباد كنى و به خدمت گزاري ات پيوسته بدارى

وَ اَعْمالى عِنْدَكَ مَقْبُولَةً حَتّى تَكُونَ اَعْمالى وَ اَوْرادى كُلُّها وِرْداً واحِداً وَ حالى فى خِدْمَتِكَ سَرْمَداً يا سَيِّدى يا مَنْ عَلَيْهِ مُعَوَّلى يا مَنْ اِلَيْهِ شَكَوْتُ اَحْوالى يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ قَوِّ عَلى خِدْمَتِكَ جَوارِحى وَاشْدُدْ عَلَى الْعَزيمَةِ جَوانِحى وَ هَبْ لِىَ الْجِدَّ فى خَشْيَتِكَ وَالدَّوامَ فِى الاِْتِّصالِ بِخِدْمَتِكَ حَتّى اَسْرَحَ اِلَيْكَ فى مَيادينِ السّابِقينَ

و اعمالم را در پيشگاهت قبول فرمايى تا آنكه اعمال و اورادم هماهنگ، همسو و همواره باشد و حالم در خدمت تو پاينده گردد، اى سرور من، اى آن كه بر او تكيه دارم، اى آن كه شكوه حالم را تنها به سوى او برم، اى پروردگارم، اى پروردگارم، اى پروردگارم! اعضايم را در راه خدمتت نيرو بخش و دلم را بر عزم و همّت محكم كن، و كوشش در راستاى پروايت و دوام در پيوستن به خدمتت را به من ارزانى دار تا به سويت برانم در ميدانهای پيشتازان

وَ أُسْرِعَ اِلَيْكَ فِى الْبارِزينَ وَ أَشْتاقَ اِلى قُرْبِكَ فِى الْمُشْتاقينَ وَ أَدْنُوَ مِنْكَ دُنُوَّ الْمُخْلِصينَ وَ اَخافَكَ مَخافَةَ الْمُوقِنينَ وَ اَجْتَمِعَ فى جِوارِكَ مَعَ الْمُؤْمِنينَ اَللّهُمَّ وَ مَنْ اَرادَنى بِسُوَّءٍ فَاَرِدْهُ وَ مَنْ كادَنى فَكِدْهُ وَاجْعَلْنى مِنْ اَحْسَنِ عَبيدِكَ نَصيباً عِنْدَكَ وَ اَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَةً مِنْكَ وَ اَخَصِّهِمْ زُلْفَةً لَدَيْكَ فَاِنَّهُ لا يُنالُ ذلِكَ اِلاّ بِفَضْلِكَ وَ جُدْلى بِجُودِكَ وَاعْطِفْ عَلَىَّ بِمَجْدِكَ

و به سويت بشتابم در ميان شتابندگان و به كوى قربت آيم در ميان مشتاقان و همانند مخلصان به تو نزديك شوم و چون يقين آوردگان از جاه تو بهراسم و با اهل ايمان در جوارت گرد آيم. خدايا! هركس مرا به بدى قصد كند تو قصدش كن، و هركس با من مكر ورزد تو با او مكر كن، و مرا از بهره مندترين بندگانت نزد خود، و نزديك ترين شان در منزلت به تو و مخصوص ترين شان در رتبه به پيشگاهت بگردان، زيرا اين همه به دست نيايد جز به فضل تو، خدايا! با جودت به من جود كن و با بزرگواريت به من نظر كن

وَاحْفَظْنى بِرَحْمَتِكَ وَاجْعَلْ لِسانى بِذِكْرِكَ لَهِجاً وَ قَلْبى بِحُبِّكَ مُتَيَّماً وَ مُنَّ عَلَىَّ بِحُسْنِ اِجابَتِكَ وَ اَقِلْنى عَثْرَتى وَاغْفِرْ زَلَّتى فَاِنَّكَ قَضَيْتَ عَلى عِبادِكَ بِعِبادَتِكَ وَ اَمَرْتَهُمْ بِدُعاَّئِكَ وَ ضَمِنْتَ لَهُمُ الإِجابَةَ فَاِلَيْكَ يا رَبِّ نَصَبْتُ وَجْهى وَ اِلَيْكَ يا رَبِّ مَدَدْتُ يَدى فَبِعِزَّتِكَ اسْتَجِبْ لى دُعاَّئى وَ بَلِّغْنى مُناىَ وَ لا تَقْطَعْ مِنْ فَضْلِكَ رَجاَّئى وَاكْفِنى شَرَّ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ مِنْ اَعْدآئى ،

و با رحمتت مرا نگاهدار و زبانم را به ذكرت گويا كن، و دلم را به محبتت شيفته و شيدا فرا و بر من منّت گذار با پاسخ نيكويت و لغزشم را ناديده انگار و گناهم را ببخش، زيرا تو بندگانت را به بندگى فرمان دادى و به دعا و درخواست از خود امر كردى و اجابت دعا را براى آنان ضامن شدى، پس ای پروردگار من تنها روى به سوى تو داشتم و دستم را تنها به جانب تو دراز كردم، پس تو را به عزّتت سوگند میدهم كه دعايم را اجابت كنی و مرا به آرزويم برسانى، و اميدم را از فضلت نااميد نكنى، و شرّ دشمنانم را از پرى و آدمى از من كفايت كنى،

يا سَريعَ الرِّضا اِغْفِرْ لِمَنْ لا يَمْلِكُ اِلّا الدُّعاَّءَ فَاِنَّكَ فَعّالٌ لِما تَشاَّءُ يا مَنِ اسْمُهُ دَوآءٌ وَ ذِكْرُهُ شِفاَّءٌ وَ طاعَتُهُ غِنىً اِرْحَمْ مَنْ رَأسُ مالِهِ الرَّجاَّءُ وَ سِلاحُهُ الْبُكاَّءُ يا سابِغَ النِّعَمِ يا دافِعَ النِّقَمِ يا نُورَ الْمُسْتَوْحِشينَ فِى الْظُّلَمِ يَا عالِماً لا يُعَلَّمُ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بى مَا اَنْتَ أَهْلُهُ وَ صَلَّى اللّهُ عَلى رَسُولِهِ وَالْأَئِمَّةِ الْمَيامينَ مِنْ الِهِ وَ سَلَّمَ تَسْليماً كَثيراً

ای خدايى كه زود از بنده ات خشنود می شوى، بيامرز آن را كه جز دعا چيزى ندارد، همانا تو هرچه بخواهى انجام میدهى، اى آن كه نامش دوا و يادش شفا و طاعتش توانگرى است، رحم كن به كسیكه سرمايه اش اميد و سازو برگش اشك ريزان است، اى فروريزنده نعمت ها اى دوركننده بلاها، اى روشنی بخش وحشت زدگان در تاريكي ها، اى داناى ناآموخته بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و با من چنان كن تو را شايد، و درود و سلام فراوان خدا بر پيامبرش و بر امامان خجسته از خاندانش.

متن فارسی دعای کمیل,ترجمه دعای کمیل,زمان قرائت دعای کمیل، نیمه شعبان و شب جمعه است

گردآوری: بخش مذهبی سرپوش

  • 11
  • 6
۵۰%
همه چیز درباره
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه
ویژه سرپوش