یکشنبه ۰۲ دی ۱۴۰۳
کد مقاله: ۹۸۰۱۰۰۰۱۲

تاج‏گذاری آقا محمد خان قاجار در تهران

دوره ی قاجاریه, تصرفات آقا محمد خان قاجار,زندگینامه ی آقا محمد خان قاجار,تاج‏گذاری آقا محمد خان قاجار,آقا محمد خان قاجار

در روز ۲۷ محرم ۱۱۵۵ هجری قمری کودکی به دنیا آمد که فصل جدیدی از تاریخ ایران را رقم زد و مؤسس سلسله‌ای شد که ۱۳۰ سال (۱۱۷۴­تا ۱۳۰۴ هجری شمسی) در ایران فرمانروایی کرد. محمد در ایل ترک‌تبار قاجاریه در ناحیه استرآباد (گرگان امروزی)‌ زاده شد. قاجارها از هم‌پیمانان و وفاداران خاندان صفویه و جزو نیروی قزلباش بودند که به مناصب مهمی هم رسیدند.

پس از به قدرت رسیدن خاندان صفوی، اندک‌اندک و در زمان شاه‌عباس برخی از آنها به استرآباد و مرو و نواحی‌ای از خراسان کوچانده شدند. دلیل این کار مرزبانی و دفاع از خاک ایران در برابر یورش‌ها و دستبردهای ازبکان و ترکمانان بوده است. کوخ‌های ایلیاتی تیره‌ها و قبایل قاجار در طول دره‌ رود گرگان برپا شد.

 پس از مدتی به دو دسته که یکی در علیای رود گرگان و دیگری در سفلای رود گرگان سکنی گزیدند و دو اصطلاح «یوخاری باش» و «آشاقی باش» را که در زبان ترکی به معنی سمت بالا و سمت پایین است برگزیدند، بعدها دسته یوخاری باش به «دَوَلو» (دَو به معنای شتر) و اشاقه باش به «قویونلو» (قویون به معنی گوسفند) که معرف زندگی ایلاتی و ساده آنان است معروف شدند.

آقا محمدخان فرزند محمدحسن خان قاجار رئیس دلیر و جنگجوی ایل قاجار بود. محمدحسن خان برای جانشینی خاندان افشار و حکومت بر ایران مدتی را با آزاد خان افغان و کریم‌خان زند به زدوخورد پرداخت و در آخر با قبول شکست از کریم‌خان زند به گرگان گریخت و در آنجا به‌دلیل کینه و کدورتی که بین دو سران قاجار بود، یکی از سران ایل یوخاری باش، خان قاجار را به قتل رساند و سرش را برای ابراز خدمتگزاری به نزد کریم‌خان زند فرستاد.

آقا محمدخان که پس از کشته شدن پدر، رئیس تیره قوانلو گردیده بود در منطقه خود لشگری فراهم آورد اما نتوانست باوجود نیروهای قدرتمند گرگان و قاتل پدرش محمدحسین خان قاجار دولو کاری از پیش ببرد و ازاین‌روی متواری شد؛ اما دست بر قضا محمدخان سوادکوهی حاکم مازندران از محل پناهگاه آقا محمدخان و یارانش مطلع گردید و آنها را در بهشهر دستگیر کرد و به تهران نزد کریم‌خان فرستاد. کریم‌خان پس از دلجویی آقا محمدخان و برای جلوگیری از هرگونه خطری، وی را به شیراز گسیل داشت.

آقا محمدخان و اطرافیان در دربار زند در کمال احترام روزگار می‌گذراندند، حسینقلی خان به دستور کریم‌خان حاکم دامغان شد اما با تشکیل سپاهی از ترکمانان با نام جهانسوز شاه ادعای سلطنت کرد، اما در برابر لشکر زندیان شکست خورد و لقب شاه بی‌تاج و تخت را از آن خود کرد و سرانجام در ۱۱۸۱ هجری قمری به دست دو تن از غلامان خود کشته شد، این حادثه سبب شد تا برادرش آقا محمدخان در دربار زندیه تحت مراقبت امنیتی بیشتری قرار گیرد و نزدیک به ۱۶ سال (۱۱۷۷-۱۱۹۳ هجری قمری) در این شرایط به سر برد. کریم‌خان با او با عطوفت و احترام برخورد می‌کرد و به او اجازه داده بود همراه زندیان به شکار برود.

کریم‌خان گاهی در کارهای سیاسی از وی مشورت می‌گرفت و با کنایه وی را «پیران ویسه» (لقب وزیر افراسیاب) خطاب می‌کرد. خان قاجار به‌محض مطلع شدن از بیماری و احتمال مرگ کریم‌خان، به بهانه شکار، با نیرنگ و شتابان به همراه دو برادرش و چند نفر از همراهان در ۱۳ صفر ۱۱۹۳ از شیراز گریخت و با سختی و مشقت فراوان خود را به استرآباد محل ایل قاجار رساند. در بدو ورود به استرآباد با برادرش مرتضی‌قلی خان که دایه قدرت داشت، درگیر شد.

این مناقشه ۴ سال به طول انجامید و سرانجام پیروزی از آن آقا محمدخان شد و مرتضی‌قلی خان به روسیه گریخت و آقا محمدخان توانست در سال ۱۲۰۰ هجری قمری گیلان و مازندران و زنجان را به زیر فرمان خود درآورد. با مرگ علیمراد خان زند، آقا محمدخان لرستان و خوزستان را نیز تصرف کرد. در سال ۱۲۰۱ هجری قمری کردستان و سال بعد یزد و در سال ۱۲۰۵ هجری قمری آذربایجان را نیز به چنگ آورد.

آقا محمدخان در سال ۱۲۰۳ هجری قمری تهران را پایتخت خود کرد و بر تخت شاهی نشست؛ اما این تختگاه همچنان استوار و محکم نبود زیرا هنوز لطفعلی‌خان زند شیراز و اصفهان را در دست داشت. بدین روی خان قاجار بار اول در سال ۱۲۰۳ هجری قمری در هزار بیضا در ۳۰ کیلومتری شیراز به زندیان حمله کرد و موفق شد آنان را شکست دهد و پایتخت را محاصره کرد اما نتوانست به درون آن راه یابد، پس به تهران بازگشت. بار دوم با نیرو و قوای بیشتر راهی نبرد شد.

دراین‌ بین با حاج ابراهیم‌خان کلانتر که با درباریان خاندان زندیه به اختلاف خورده بود، تماس‌های محرمانه‌ای گرفت و توانست با کمک او درنبرد سمیرم علیا سپاه زند را شکست دهد. ابراهیم‌خان کلانتر در به قدرت رسیدن لطفعلی‌خان زند نقش مهمی داشت. به هنگام حمله آقا محمدخان به شیراز وقتی لطفعلی‌خان زند به دروازه‌های شهر رسید و دروازه‌های شهر را به روی خود بسته و پادگان‌ها را     خلع سلاح شده دید، دریافت که در این نبرد مغلوب خیانت شده است.

لطفعلی‌خان زند وقتی دلیرانه به سمت دشتستان بود، خان قاجار در تعقیب وی تا شیراز پیش آمد و دروازه‌های شهر نه به روی شهریار زند بلکه به روی خان قاجار گشوده شد و شهر مسخر آقا محمدخان قاجار گشت. سرانجام لطفعلی‌خان در ۱۲۰۸ هجری قمری به کرمان پناه برد و مردم کرمان دلاورانه از وی محافظت کردند. آقا محمدخان با تمام سپاه خود به کرمان تاخت و پس از چند ماه محاصره و فشار قحطی، لطفعلی‌خان را که تاب مقاومت نداشت از کرمان فراری داد و با خیانت عده‌ای در داخل شهر وارد کرمان شد.

آقا محمدخان با سنگدلی تمام به قتل عام و غارت مردم کرمان پرداخت و به طرز ناجوانمردانه ای، بسیاری از مردم (۲۰ هزارتا ۷۰ هزار نفر) را کور کرد و عده زیادی را به طرز فجیعی به قتل رساند. چندی بعد لطفعلی‌خان را که در بم پناه گرفته بود به خیانت حاکم آنجا گرفتار و تسلیم آقا محمدخان شد تا سلسله خیانت‌ها به وی تکمیل گردد. به دستور وی ابتدا لطفعلی‌خان را کور کرده و سپس به طرز فجیعی به قتل رساندند، مردم شهر بم را نیز به جرم کمک به لطفعلی‌خان کشتار کرد. بدین ترتیب با پایان یافتن حیات آخرین پادشاه زندیه، در سال ۱۲۰۹ هجری قمری قاجارها جانشین زندیان در ایران گردیدند.

آقا محمدخان قاجار سپس روانه قفقاز شد و توانست در سال ۱۲۰۹ هجری قمری  تفلیس را تسخیر کند. آقا محمدخان در اینجا نیز جنایات هولناکی انجام داد. او در سال  ۱۲۱۰ هجری قمری در دشت مغان (محل تاجگذاری نادر) تاج کیانی بر سر نهاد و در اردبیل به مزار شیخ صفی‌الدین اردبیلی رفت و شمشیر تشریفاتی شاهان صفوی را به کمر بست تا با بلندپروازی نشان دهد که می‌خواهد نادرشاه و شاه اسماعیل دیگری در ایران باشد.

بنیانگذار قاجاریه پس از تاجگذاری، تاج را بر زمین گذاشت و مجدد شمشیر به دست گرفت و به ادامه بازپس‌گیری مرزهای جغرافیایی ایران پرداخت. به‌منظور تسخیر خراسان که تا آن زمان در دست شاهرخ میرزای افشار نوه نادرشاه افشار بود، رفت؛ پس از تصرف خراسان و تصاحب جواهرات و غنایم جنگی نادرشاه از هند، به بخارا لشکر کشید و آن منطقه را تحت‌الحمایه دولت ایران قرار داد.

در شهریور ۱۱۷۵ سپاه روس به فرماندهی «ژنرال کنت والرین زبوف» و به همراهی نیروهای «ژنرال گردویچ» بانفوذ به سرحدات ایران، آذربایجان و رشت را مورد تهدید قراردادند. آقا محمدخان برای سرکوب آنان عازم آن منطقه شد اما هنوز به آنجا نرسیده بود که در ذیقعده ۱۲۱۱ کاترین دوم ملکه روسیه، درگذشت و با آغاز حکومت الکساندر پول اول و تغییر سیاست روسیه، ارتش اشغالگر، خاک ایران و حتی گرجستان را ترک کرد.

با خروج ارتش روسیه آقا محمدخان تصمیم به نابودی ابراهیم‌خان جوانشیر حاکم یاغی قراباغ آذربایجان و تصرف شهر شوشی (شوشا) گرفت. درحالی‌ که از فتح شوشا ۳ روز می‌گذشت، در شب شنبه ۲۱ ذیحجه ۱۲۱۱ در این قلعه با خیانت سه تن از نگهبانان خود، صادق گرجی، خداداد اصفهانی و عباس مازندرانی به قتل رسید. بدین ترتیب مردی که با خیانت آمده بود، با خیانت رفت.

حسینقلی خان عزالدینلوی قاجار که از بزرگان قاجاریه بود، جسد وی را به تهران آورد و چندی در حرم عبدالعظیم حسنی (ع) به امانت سپرده شد و سپس در ۲۶ جمادی‌الاول ۱۲۱۲ طی تشریفاتی خاص به نجف اشرف حمل گردید و پشت سر ضریح مطهر حضرت علی(ع) به خاک سپرده شد.

آقا محمدخان باآنکه‌ بی‌رحم و سنگدل بود اما هوش و ذکاوت بی‌نظیری داشت و همین بهره هوشی زیاد او بود که بر شمشیر رقیب پیروز می‌گشت، به مطالعه علاقه زیادی داشت و بشدت به امور مذهبی پایبند بود، وی در دوران حکومت خود به ساخت و مرمت بسیاری از مساجد و حرم‌های ائمه همت گماشت. آقا محمدخان در دوره‌ای ظهور کرد که صدها سران طوایف و ایلات در سراسر ایران اغتشاش به پا کرده بودند و کشور را به‌سوی افول می‌کشاندند.

او با اراده مصمم خود توانست ایران را یکپارچه سازد و حکومت قاجاریه را در ایران تثبیت نماید. در دوران وی انگلیس‌ها درگیر برقراری حکومت خود در هندوستان بودند اما روس‌ها به تسخیر ایران چشم داشتند، آقا محمدخان در رویارویی با روس‌ها نیز استواری کرد و بجد در راه حفظ مرزهای ایران کوشید.

منابع:

*‌ محمدتقی لسان الملک سپهر؛ ناسخ التواریخ (جلد اول و دوم)؛ به اهتمام: جمشید کیانفر.

*‌ اعتضاد السلطنه؛ اکسیر التواریخ؛ به اهتمام: جمشید کیانفر.

*‌ سعید نفیسی، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر.

*‌ پیتر آوری، تاریخ معاصر ایران؛ از تأسیس تا انقراض سلسله قاجاریه؛ ترجمه: محمد رفیعی مهرآبادی.

*‌ امینه پاکروان؛ آقا محمدخان قاجار؛ ترجمه: جهانگیر افکاری.

*‌ سر جان ملکم؛ تاریخ ایران (جلد اول و دوم)؛ ترجمه میرزا اسماعیل‌خان حیرت.

علیرضا احمدی

iran-newspaper.com
  • 16
  • 5
۵۰%
نظر شما چیست؟
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی:۰
غیر قابل انتشار: ۰
جدیدترین
قدیمی ترین
مشاهده کامنت های بیشتر
هیثم بن طارق آل سعید بیوگرافی هیثم بن طارق آل سعید؛ حاکم عمان

تاریخ تولد: ۱۱ اکتبر ۱۹۵۵ 

محل تولد: مسقط، مسقط و عمان

محل زندگی: مسقط

حرفه: سلطان و نخست وزیر کشور عمان

سلطنت: ۱۱ ژانویه ۲۰۲۰

پیشین: قابوس بن سعید

ادامه
بزرگمهر بختگان زندگینامه بزرگمهر بختگان حکیم بزرگ ساسانی

تاریخ تولد: ۱۸ دی ماه د ۵۱۱ سال پیش از میلاد

محل تولد: خروسان

لقب: بزرگمهر

حرفه: حکیم و وزیر

دوران زندگی: دوران ساسانیان، پادشاهی خسرو انوشیروان

ادامه
صبا آذرپیک بیوگرافی صبا آذرپیک روزنامه نگار سیاسی و ماجرای دستگیری وی

تاریخ تولد: ۱۳۶۰

ملیت: ایرانی

نام مستعار: صبا آذرپیک

حرفه: روزنامه نگار و خبرنگار گروه سیاسی روزنامه اعتماد

آغاز فعالیت: سال ۱۳۸۰ تاکنون

ادامه
یاشار سلطانی بیوگرافی روزنامه نگار سیاسی؛ یاشار سلطانی و حواشی وی

ملیت: ایرانی

حرفه: روزنامه نگار فرهنگی - سیاسی، مدیر مسئول وبگاه معماری نیوز

وبگاه: yasharsoltani.com

شغل های دولتی: کاندید انتخابات شورای شهر تهران سال ۱۳۹۶

حزب سیاسی: اصلاح طلب

ادامه
زندگینامه امام زاده صالح زندگینامه امامزاده صالح تهران و محل دفن ایشان

نام پدر: اما موسی کاظم (ع)

محل دفن: تهران، شهرستان شمیرانات، شهر تجریش

تاریخ تاسیس بارگاه: قرن پنجم هجری قمری

روز بزرگداشت: ۵ ذیقعده

خویشاوندان : فرزند موسی کاظم و برادر علی بن موسی الرضا و برادر فاطمه معصومه

ادامه
شاه نعمت الله ولی زندگینامه شاه نعمت الله ولی؛ عارف نامدار و شاعر پرآوازه

تاریخ تولد: ۷۳۰ تا ۷۳۱ هجری قمری

محل تولد: کوهبنان یا حلب سوریه

حرفه: شاعر و عارف ایرانی

دیگر نام ها: شاه نعمت‌الله، شاه نعمت‌الله ولی، رئیس‌السلسله

آثار: رساله‌های شاه نعمت‌الله ولی، شرح لمعات

درگذشت: ۸۳۲ تا ۸۳۴ هجری قمری

ادامه
نیلوفر اردلان بیوگرافی نیلوفر اردلان؛ سرمربی فوتسال و فوتبال بانوان ایران

تاریخ تولد: ۸ خرداد ۱۳۶۴

محل تولد: تهران 

حرفه: بازیکن سابق فوتبال و فوتسال، سرمربی تیم ملی فوتبال و فوتسال بانوان

سال های فعالیت: ۱۳۸۵ تاکنون

قد: ۱ متر و ۷۲ سانتی متر

تحصیلات: فوق لیسانس مدیریت ورزشی

ادامه
حمیدرضا آذرنگ بیوگرافی حمیدرضا آذرنگ؛ بازیگر سینما و تلویزیون ایران

تاریخ تولد: تهران

محل تولد: ۲ خرداد ۱۳۵۱ 

حرفه: بازیگر، نویسنده، کارگردان و صداپیشه

تحصیلات: روان‌شناسی بالینی از دانشگاه آزاد رودهن 

همسر: ساناز بیان

ادامه
محمدعلی جمال زاده بیوگرافی محمدعلی جمال زاده؛ پدر داستان های کوتاه فارسی

تاریخ تولد: ۲۳ دی ۱۲۷۰

محل تولد: اصفهان، ایران

حرفه: نویسنده و مترجم

سال های فعالیت: ۱۳۰۰ تا ۱۳۴۴

درگذشت: ۲۴ دی ۱۳۷۶

آرامگاه: قبرستان پتی ساکونه ژنو

ادامه

حکایت های اسرار التوحید اسرار التوحید یکی از آثار برجسته ادبیات فارسی است که سرشار از پند و موعضه و داستان های زیبا است. این کتاب به نیمه ی دوم قرن ششم هجری  مربوط می باشد و از لحاظ نثر فارسی و عرفانی بسیار حائز اهمیت است. در این مطلب از سرپوش تعدادی از حکایت های اسرار التوحید آورده شده است.

...[ادامه]
ویژه سرپوش