انواع سبک های شعری
سبک های شعر کهن فارسی، عنوانی است که به تقسیم بندی شعر کهن فارسی توسط ملک الشعرا بهار اشاره دارد. سبک در ادبیات عبارت است از روش و شیوه ای خاص که گوینده یا نویسنده، ادراک و احساس خود را با آن بیان می کند. سبك شعر، یعنی مجموع كلمات و لغات و طرز تركیب آن ها، از نظر قواعد زبان و مفاد معنی هر كلمه در آن عصر و طرز تخیل و ادای آن تخیلات از نظر حالات روحی شاعر، كه وابسته به تأثیر محیط و طرز معیشت و علوم و زندگی مادی و معنوی هر دوره باشد، آنچه از این كلیات حاصل می شود آب و رنگی خاص به شعر می دهد كه آنرا «سبك شعر» می نامیدند و قدما گاهی به جای سبك «طرز» و گاه «طریقه» و گاه «شیوه» استعمال می كردند.
یکی از عوامل مهم در تفکیک سبک ها دوران زندگی شاعر و شیوه ی بیان آن است. این که عامل زمان علاوه بر شیوه ی بیان نقش مهمی در این طبقه بندی دارد شاید به این علت است که نمی توان زمان، دوران، جامعه و فضای فکری را از امور و آثار شاعر جدا کرد و این که صرفا موضوع یا ماهیت شعرها مشابه است دلیلی بر یکسانی آن ها نیست. طی این که همه ی این عوامل یعنی زمان و دوران و ماهیت و فضای فکری و شیوه ی بیان و ... همه موثرند. نامگذاری تقسیم بندی انواع سبک های شعری فاقد پایهٔ علمی معتبر است و در آن تنها به جنبهٔ مکانی آن توجه شده است و بر اساس بسیار بودن سرایندگان سبکی خاص در منطقه ای خاص می باشد.
- شعر سبک خراسانی (ترکستانی یا سامانی):
سبک ادبی خراسانی، که یکی از انواع سبک های شعری در ادبیات فارسی است، سبک و شیوهٔ شاعران خراسان و ماوراءالنهر است. سبک خراسانی که آن را سبک ترکستانی هم می گویند در واقع طنز و شیوه شاعران خراسان بوده است. در این شیوه که از نخستین دوران شعر فارسی یعنی ابتدای قرن چهارم تا اواسط قرن ششم ادامه داشت شاعران و استادان زیادی مثل رودکی، فرخی، عنصری، فردوسی ، منوچهری، ناصرخسرو، سنایی و مسعود سعد سلمان ظهور کرده و روش خراسانی را به کمال رساندند. این سبک شامل دو مرحله دوره سامانی و دوره غزنوی و سلجوقی میباشد.
در دوره سامانی، سادگی بیان و کهنگی تعبیرات و اصطلاحات به خوبی مشخص است. غلبه کلمات فارسی بر واژه های عربی و توجه به توصیفات طبیعی و ساده، محسوس و عینی از ویژگیهای شعر این دوره محسوب می شود. موضوعاتی که در این نوع سبک های شعری مطرح می شود غالباً یا مدح است و یا هجور وهزل که هر دو ملایم، معتدل و دور از اغراق است. تغزلات عاشقانه و پند و اندرز و حکمت با شیوه ای شاعرانه و نه عالمانه نیز از مشخصات شعر این دوره به شمار می رود. از قالبهای مهم در این عصر میتوان به قصیده و مثنوی اشاره کرد. در قصیده معمولاً موضوع مدح و هجو و تغزل است و در مثنوی تمثیل و داستان و حماسه بیان می شود. عنصری و منوچهری و بعدها ناصرخسرو و سنایی کم کم سادگی طبیعی را از شعر سبک خراسانی دور می سازند و آنرا تا حدی ازمیان می برند.
در سبک خراسانی که یکی از انواع سبک های شعری است، برخی از قالب های تازه مثل ترجیع بند، ترکیب بند و نیز مسمط و قطعه بوجود می آید. با اینهمه قصیده و مثنوی از قالبهای معتبر این سبک است. صنایع بدیع اعم از لفظی، معنوی و انواع تشبیهات در شعر این دوره رواج داشته است. شاعرانی مثل عنصری، منوچهری، ناصرخسرو و سنایی از اصطلاحات فلسفی، نجوم، ریاضیات، برخی مباحث علوم طبیعی و پزشکی در شعر خود استفاده می کنند و به این ترتیب رنگی عالمانه به شعر خود می زدند. استفاده از روایات و آیات قرآنی و نیز اشعار عربی در میان شاعران این دوره رواج بیشتری یافت. بیان موضوعاتی مانند مدح و هجو و تغزل و پند و حکمت در شعر این دوره ادامه یافت ولی در این بین اغراق و تا حدی اضافه گویی زیادتر شده و در واقع به نوعی تکامل یافت.
با وجود این کسانی مثل ناصر خسرو، مدح اغراق آمیز را به یک سو نهادند و حکمت و دین و اخلاق را به جای آن معنا قرار دادند. هر چند در ابتدای این سبک که از انواع سبک های شعری است، روح ملی و حماسی خاصه در دوره سامانی جلوه ای بارز داشت ولی در پایان آن این روحیه تضعیف شده و جای آنرا روحیه زاهدانه کسانی مانند ناصرخسرو و اخلاق صوفیانه شاعرانی چون سنایی پر کرد. بطور خلاصه میتوان گفت شروع این سبک با روحیه حماسی و پایان آن با روحیه صوفیانه است.
- شعر سبک عراقی:
سبک شعر عراقی در حوزه ی عراق از اواخر قرن ششم تا قرن نهم هجری رواج و ادامه داشته است. ابوالفرج رونی، سید حسن غزنوی، انوری، جمال الدین اصفهانی، ظهیرالدین فاریابی، نظامی و خاقانی از بنیانگذاران و کمال الدین اصفهانی، سعدی، مولوی، عراقی، حافظ و عده ای دیگر از نمایندگان این سبک به شمار می روند. در این سبک که یکی دیگر از انواع سبک های شعری است، قصیده بیشتر جای خود را به غزل و سادگی و روانی و استحکام جای خود را به لطافت و کثرت تشبیهات و تعبیرات و کنایات زیبا و تازه و در عین حال دقیق و باریک داد. کلمه های تازی نیز فزونی گرفت. با ورود تصوف و عرفان در شعر گویندگان عارفی مانند سنایی، عطار، مولوی، حافظ و دهها شاعر دیگر ظهور کردند. ضمنا مضامین اخلاقی و تربیتی و پند و اندرز جای مدایح مبالغهامیز را گرفت.
- شعر سبک هندی:
از انواع سبک های شعری میتوان به سبک هندی اشاره کرد. سبکی منطقه ای و دوره ای در شعر پارسی که مربوط به نیمة دوم سدة دهم تا اواخر سدة دوازدهم هجری قمری است. دلیل این نامگذاری حضور شاعران بزرگ آن در دربار پادشاهان گورکانی هند است. شاعران بزرگ این سبک مثل صائب، آنرا «طرز نو» می نامند. ویژگیهای عمدهء آن تخیلات قوی و دقیق و مضمون پردازی، معانی پیچیده و باریک و دور از ذهن، الفاظ ساده و پیش پا افتاده و کلا فاصله گرفتن از زبان فخیم پیشینیان و نزدیک شدن به زبان و اصطلاحات تودۀ مردم و در آخر، وفور استعاره و کنایه و آوردن امثال بسیار در شعر است. کلیم کاشانی، بیدل و صائب تبریزی بزرگ ترين شاعران سبک هندی هستند.
- شعر سبک مشروطه یا سبک بازگشت ادبی یا سبک ازاد:
از قرن دوازدهم چهار تن از شاعران مهم آن روزگار، هاتف، عاشق، مشتاق و شعله، سبک هندی را رها کردند و مجدداً به روش سبکهای قدیم بازگشتند؛ به همین جهت این دوره را دوره ی بازگشت ادبی می نامند. اینان در سرودن قصیده، از سبک خراسانی که از انواع سبک های شعری است، تقلید کردند و در سرودن غزل، از سبک عراقی تقلید کردند. در واقع در سرودن این دو شعر به برترین شکل آن توجه کردند که به ترتیب در سبک خراسانی و عراقی بود. در دیگر اشعار هم تقلید به این دو سبک دیده می شود. این روش هنوز هم در شعر سنتی فارسی معمول است. در قرن سیزدهم سروش اصفهانی، قاآنی، فروغ بسطامی و محمود خان صبا، دنباله ی کار هاتف و یارانش را ادامه دادند که هنوز ادامه دارد.
- نوگرایی در شعر:
در قرن چهاردهم نوگرایی در شعر به وجود آمد، به علت آشنایی ایرانیان با انواع سبک های شعری اروپایی و ادبیات جهان و جنبش مشروطیت و نیز به علت تحولاتی که در زندگی اجتماعی ایران پدید آمد در شعر هم تغییراتی راه یافت و در آن مطالب جدیدی مثل انتقادهای سیاسی و اجتماعی مطرح شد. در شکل ظاهر هم تغییراتی پیدا شد که مهمترین شیوه ی آن، سبک نیمایی نام دارد که به نام نیما یوشیج نامگذاری شده است. قالب شعر نو و قالبهای دیگری که از شعر سبک معاصر پدید آمد و مضامین گوناگونی مثل عرق ملی، دلبستگی به آزادی و ستایش از آرمانهای تجددخواهانه و قانونمندی کشور و به پا خاستن در برابر استبداد و کمرنگ شدن مضامین تغزلی در نمایه های صوفیانه، عارفانه و عاشقانه از اصلی ترین خصوصیات این سبک به شمار می روند.
تغزل و کلام عاشقانه در ابتدای سبک دوره معاصر، هرگز مضمونی غالب و شایع نبوده و جامعه بسیار ملتهب و حاکمیت ملی ایران، مضامینی سیاسی و اجتماعی را طلب میکرد نه عاشقانه را. اشعار عاشقانه دلکشی نیز در این دوره سروده شدند که تا حدی تیز موفق بودند و شعر عاشقانه (زندگی کردن من مردن تدریجی بود)، اثر فرخی یزدی، از نمونه های نسبتاً موفق عواطف عاشقانه در بحبوحه انقلاب مشروطه و مدتی پس از آن بود؛ ولی اگر امر دایر بر مقایسه و کمیّت شود، فضای بسیار غالب شعر پارسی از سال ۱۲۸۵ و اندکی پیش از آن تا اواخر دهه ۱۳۲۰، فضایی فوق العاده سیاسی اجتماعی با مضامین ملی میهنی و جستجوگر آزادی بود تا عشق زمینی، ولی از اواخر دهه بیست دوباره تعزلهای لطیف و به طور کلی غالب غزل عاشقانه جایگاه قبلی خود را تا حدودی باز یافت.
گردآوری: بخش فرهنگ و اندیشه سرپوش
- 13
- 7